eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
986 ویدیو
49 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
از درک بشر جداست ماشاءالله چون‌ مشتریش خداست ماشاءالله خاک حرم کعبه حرام است به ما خاک حرمش شفاست ماشاءالله بیچاره کسانی که ندارند اورا ارباب حسین ماست ماشاءالله فرمود که زیر قبه شاه شهید.. حاجات همه رواست ماشاءالله کشتی حسین از ازل بر آب است او ناجی انبیاست ماشاءالله سنگ از درو دیوار ببارد هرروز بزم غم او به پاست ماشاءالله دست کرمش پر است شکرا لله دورش چقدر گداست ماشاءالله تکلیف دلم میان عباس و حسین یک بام و دوتا هواست ماشاءالله مارا دم مرگ در بغل میگیرد آنقدر که با وفاست ماشاءالله در لشکر اربعینی او هستیم فرمانده کربلاست ماشاءالله با این همه زخم باز زیباست حسین زلفش روی نی رهاست ماشاءالله شاعر: . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت بزرگداشت از یمن اوست خانه‌ی دل‌ها منور است مسرور و شاد، حضرت موسی‌بن‌جعفر است ذی‌القعده را رسید فروغ دوباره‌ای یعنی که ماه جلوه برانگیز اختر است از نسل مصطفاست اینکه شکوفا شده چنین در باغ عشق آینه‌دار صنوبر است همنام مصطفاست غنچه‌ی گلزار موسوی وز عطر اوست گلشن جان‌ها معطر است احمد شکفت پیش دوچشم ستاره‌ها حالا رخش به لوح بهشتی مصور است طفلی که گشت نور دو چشم امام عشق این نورسیده جاری الطاف کوثر است هفتم امام بوسه به رخساره‌اش زند رخساره‌ای که ماه به چشمش مسخر است گر خوانده‌اند شاهچراغش به بزم عشق این چلچراغ جلوه‌ی نورش مکرر است «یاسر» نرفت دست تهی از حریم وی گنجینه‌ی ولاست که لبریز گوهر است ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما را ببر نجف، به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز شاعر: . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با غیر بگو: ثوابْ در دستِ علی‌ست دنیاست سراب و آبْ در دستِ علی‌ست چرخاندنِ ذوالفقار در جای خودش چرخاندنِ آفتابْ در دستِ علی‌ست شاعر: . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو را همراه خود آورده‌اند از شرق باران‌ها تو را ای زادهٔ شرقی‌ترین خورشید دوران‌ها چه بذر برکتی آورده‌ای از آسمان با خود چه خیری از زمینِ خود درو کردند دهقان‌ها چه لحنی و چه حرفی در بیان و بر زبانت بود که تسبیح سخن افتاد از دست سخنران‌ها به رویت چشم می‌بستند ای خورشیدِ دانایی بزرگی تو کوچک دیده شد در چشم نادان‌ها سؤالی را که می‌پرسند محکوم جواب توست چه پاسخ‌ها گرفت از باب علمت، جهل انسان‌ها مگر از چشمهٔ نامت نمی‌جوشد خیال شعر چرا این‌قدر کم جاری شدی از چشم دیوان‌ها.. نبر بخشندگی را با خودت از سفرهٔ دنیا نرو! در حسرت جود تو می‌مانند مهمان‌ها سفارش کن مرا هم نزد بابای رئوف خود اگر یادی کند فرزند، می‌بخشند سلطان‌ها شاعر: . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تداعی می‌کند ابروی او، نازک‌خیالی را منظّم می‌کند گیسوی او، آشفته‌حالی را تجلی کرد و از یک جلوه‌اش عالم پدید آمد خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را نجف‌رفته چه داند حال ما دور از نجف‌ها را چه داند اهل دریا، حس و حال خشکسالی را؟! مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او به گریه جلب می‌سازد گدا لطف موالی را به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک آوردن کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را خجالت از عبادت بیشتر مقبول می‌افتد به جای فعل، از ما می‌خرد این انفعالی را به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم سلیمان نیز از صحن علی بُرده‌ست قالی را اگر‌ ساقی تو باشی، جان فدای جام می‌سازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را علی و عالی و اعلی، علی و عالی و اعلی که معنا می‌دهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟! برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است تقبل کن ز لطف، از ما، همین اشعار لالی را ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از پنجره، از آسمان، از ماه میترسم از هرچه یاد از عشق دارد، آه... میترسم دل بسته ی هرچیز باشی، از تو میگیرند! از عشق، از آن حسرت دلخواه میترسم... من چشم میبندم، به چشمانت می اندیشم تو سر به زیری و از این اکراه میترسم! میپرسم از تو تا کجاها دوستم داری؟ از مکث تو، این لحظه ی کوتاه میترسم... کفشم اذیّت میکند...این جاده طولانی ست... تنهایم و از انتهای راه میترسم! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مات و مبهوت!! اگرچه خبرش کوتاه است صحنه‌ی جنگ چرا در دل دانشگاه است!!؟ صلح و آزادیِ‌شان پشت نقاب است فقط و دموکراسیِ‌ آن‌ها که سراب است فقط درس دانشکده ها تا دم آخر این است ظلم تلخ است ولی حق طلبی شیرین است چه شد امروز که میدان فلسطین آنجاست!؟ ای جهان، خط مقدم وسط آمریکاست... با چه تفسیر کند معنی آزادی را!؟ آن که در خون و خطر ذبح کند شادی را این‌طرف اینهمه آزادیِ سرکوب شده آن‌طرف ارتش پوشالیِ مغلوب شده ظلم در غزه و تگزاس ندارد فرقی عقل با غیرت و احساس ندارد فرقی تن به تن با غم این حادثه رو در رویند حق طلب ها وسط حادثه دانشجویند در سکوتند ولی حنجره‌ی فریادند در پی حق طلبی روی زمین افتادند آی غزه، همه با اشک و غمت بیدارند همه در سینه‌ی خود حُب فلسطین دارند ثمر واقعی خون شهیدان این بود راه جمهوری اسلامی ایران این بود تا که بیدار کند خواب همه دنیا را بشکند هیبت پوشالی آمریکا را . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام فلسفۀ چشم‌های بارانی! سلام آبروی سجده‌های طولانی.. بیا که ما همه چشم از گناه می‌پوشیم چرا تو این همه از خلق رو بپوشانی؟ چقدر موقع قحطی صدا زدیم تو را و یادی از تو نکردیم در فراوانی قرار بود بسازیم خانۀ دل را چه شد که ساخته شد خانه‌های اعیانی؟ چه عهدها که پس از هر دعای عهد، شکست چه ندبه‌ها که نشد موجب پشیمانی اضافه شد به غم تو چقدر سال به سال و ما چقدر گرفتیم بی‌تو مهمانی.. چقدر در پی ما گشته‌ای چراغ به دست میان همهمۀ کوچۀ چراغانی نه روضه‌های محرم تو را تسلا داد نه شاد کرد تو را جشن‌های شعبانی خودت بیا بنشین و بخوان و اشک بریز خودت خطیب، خودت مستمع، خودت بانی بخوان که روضه از آن حنجره شنیدنی است به لهجۀ عربی، با زبان قرآنی.. بگو چگونه به هنگام آب نوشیدن همیشه می‌رسی از تشنگی به حیرانی فدای سرخی چشم سیاه تو که هنوز درون گودی مقتل نماز می‌خوانی.. . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صدایم بزن ای صدای تو باران نگاهم کن ای آبروی بهاران به یک جرعه لبخند و نور و نوازش در این خاک دلتنگ، باغی برویان بدون تو گلخانه روحی ندارد به افسردگی می‌زند نبض گلدان دوتا صندلی خالی از شور و شادی‌ بدون تو مانده در آغوش ایوان بیا بپران خواب گنجشک‌ها را هیاهو بیاور به صبح درختان عیادت کن از ماهی حوض کاشی که کابوس دیده تمام زمستان‌ تو سروی و هرگز خزانی نداری ولی من کی‌ام؟ برگی افتان و خیزان! بگو کی به این خانه سر می‌زنی؟ کی؟ کجا عمر دوری می‌آید به پایان؟ دلم ابری و آسمانم کبود است صدا کن مرا ای صدای تو باران . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نیستی کم! نه از آیینه نه حتی از ماه که ز دیدار تو دیوانه ترم تا از ماه من مُحال است به دیدار تو قانع باشم کی پلنگی شده راضی به تماشا از ماه به تمنای تو دریا شده ام! گر چه یکی است سهم یک کاسه آب و دل دریا از ماه گفتم این غم به خداوند بگویم، دیدم که خداوند جدا کرده زمین را از ماه صحبتی نیست! اگر هم گِله ای هست از اوست می توانیم برنجیم مگر ما از ماه! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیشانی ام را بوسه زد در خواب هندویی شاید از آن ساعت طلسمم کرده جادویی شاید از آن پس بود که احساس می کردم در سینه ام پر می زند شب ها پرستویی شاید از آن پس بود که با حسرت از دستم هر روز سیبی سرخ می افتاد در جویی از کودکی دیوانه بودم، مادرم می گفت: از شانه ام هر روز می چیده است شب بویی نام تو را می کَند روی میزها هر وقت در دست آن دیوانه می افتاد چاقویی بیچاره آهویی که صید پنجه ی شیری است بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی اکنون ز تو با ناامیدی چشم می پوشم اکنون ز من با بی وفایی دست می شویی آیینه خیلی هم نباید راستگو باشد من مایه ی رنج تو هستم، راست می گویی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی نبینم ات که غریبانه اشک می ریزی! هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن! بخند! گرچه تو با خنده هم غم انگیزی خزان کجا، تو کجا تک درخت من! باید که برگ ریخته بر شاخه ها بیاویزی درخت، فصل خزان هم درخت می ماند تو " پیش فصل" بهاری نه اینکه پاییزی تو را خدا به زمین هدیه داده، چون باران که آسمان و زمین را به هم بیامیزی خدا دلش نمی آمد که از تو جان گیرد وگرنه از دگران کم نداشتی چیزی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سوگند به تیغه‌ ی آفتاب و قسم به غرابتِ چشمانت ، بی یادت هیچ طلوعی را ندیدم که آخرین کلامِ شب‌هایم و اولین واژه در صبح‌هایم نام توست..... سَرِ عـاشقی سلامت باز هم "سلام ات" میکنم....!! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو که تعبیر شوی در من هیچ اتفاقی دور نیست مثلِ دیشب که به خوابم آمدی و بوسه هایت را جا گذاشتی رویِ تنم امروز صبح بی هیچ دلیلِ موجهی خوشحالم.. . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من در این لحظه ناب هیجان بر در و دیوار دلم میکوبد روی برگ گل احساس دلم واژه ها می بارند من و تو یک هستیم هر دو از وادی عشق هر دو‌ ازجنس غریب چون عطش می روئیم راستی چه شکوهی دارد واژه هایی که به ساز هیجان می رقصند دانهٔ عشق زتسلیم و رضا می کارند. . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شَوَم خوشبخت روزی که، بگیرم در دو دست خود... به ظاهر دست هایش را، ولی در اصل دنیا را ! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. هیچ چیز سر جایش نیست یک نفر منتظر و یک نفر همیشه غایب بوی عطری اینجا جاری ست اما صاحبش نیست و یادی همیشه در خیال است اما خودش نیست"دلبر جان" اینجا همه چیز هست الا خودِ تو... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با ذکرِ "یاحسین" نشانم گذاشتی..... این طبعِ شعر را به بیانم گذاشتی.... تا شعرهایِ من بشود خاکِ راهِ تو یک جرعه تشنگی به لبانم گذاشتی اصلاً چرا دلم شده وَقفِ سرودنت؟ زیرا به خیلِ سینه زنانم گذاشتی ممنونم از بهارِ دل انگیزِ شعرها کز لطفِ خود، میانِ خزانم گذاشتی قربانِ بیتهایِ قشنگی که از قدیم رفتی و آمدی.... به دهانم گذاشتی..... من را تو از عَدَم که سراپاش ظلمت است برداشتی........ به مُلکِ جهانم گذاشتی.... هرلقمه ای که میخورَم از سفره یِ شماست مدیونِ آن نَمَک، که به نانم گذاشتی هرکس به یک طریق به پیش تو نوکر است شکرِخدا که مرثیه خوانم گذاشتی....... من کربلا ندیدم و میسوزم از غَمَت..... با داغِ حسرتی که به جانم گذاشتی..... سرمست میشوم زِ وصالت اگر مرا.... نزدیکِ خود به باغ جنانم گذاشتی.... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هیچ کسی بار بَدم رو نخریده آخدا تو فقط مشتریشی، اونم ندیده آخدا می دونم دلت نمیاد دوباره ضرر بدم یه جا، با هم می خری؛ کال و رسیده آخدا تویِ زندگیم نشد به در بسته بخورم اسم پاکت واسه قفل غم، کلیده آخدا می خوام امشب مثِ اون چوپونه دردِ دل کنم اون که از آدم خوبا طعنه شنیده آخدا می زنی بیا بزن؛ صاحب بندتی ولی چی گیرت میاد از این رنگ پریده آخدا !؟ مُشتی پوست و استخوون دیگه جهنم نداره درخور قهر تو نیستش این تکیده آخدا کی می خوای اسم منُ از تو بَدا خط بزنی ؟ نوبتم کی میشه ؟ وقتش نرسیده آخدا !؟ روتُ برنگردون از من، نگو منت نکشم دل شکستن از شما خیلی بعیده آخدا کاری کن تا که سری تویِ سرا در بیارم قسمت میدم به اون سر بریده آخدا نکنه داری درِ بهشتُ روم وا می کنی! عطر سیب تازه ای اینجا پیچیده آخد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه يکى گرفت ،به پاى همه نوشت ما باهم آمديم که با هم حساب کرد با اين خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد يک دم صدا زديم, دمادم حساب کرد پيش کريم ، دست به جيبم نميبرم خرج من است، کيسه حاتم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اينجا چه ميکنم؟! منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد مقصد عبوديت که نباشد، نميشود حتى روى عبادت بلعم حساب کرد معلوم بود آبرويم را نميبرد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، ميخرد على بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد اين گريه قابليت غفران نداشت که... پس روى گريه هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسين" بگو،گفتم و خريد يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند ممنون حيدريم که درهم حساب کرد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن روز که چشم اشک ریزم دادند از داغ تو آه شعله خیزم دادند من هیچ نداشتم به کف، شکر خدا از عشق محمد همه چیزم دادند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 .
شوری به دل پر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر ‌چند اجابتت نکردم هرگز هر بار که خواندمت جوابم دادی در بعضى از احاديث قدسيه آمده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى فرمايد: «نَادَيتُمونِى فَلَبَّيتكُم، سَأَلتُمُونِى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُمونى فَأمهَلتُكُم، تَرَكتُمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَ إن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم» «مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى‌پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود.» 📚 کشف الاسرار، ج ۳، ص ۸۲۹ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز هم باران بسم الله الرحمن الرحیم سفره ی احسان بسم الله الرحمن الرحیم خواندن آیات سرخ گل ز قرآن چمن در بهارستان بسم الله الرحمن الرحیم لقمه ای نان و نیایش در حضور آسمان بر لب ایوان ِ بسم الله الرحمن الرحیم خوردن سیبی بهشتی از درخت باغ نور با لب و دندان ِ بسم الله الرحمن الرحیم شب نشینی با ملائک در شبستان دعا خواندن قرآن ِ بسم الله الرحمن الرحیم همنشینی با خدا در زیر نور ماه عشق در شب چشمان ِ بسم الله الرحمن الرحیم مثل مولانا شقایق ، سوختن از داغ عشق از تب سوزان ِ بسم الله الرحمن الرحیم تو شب قدری و شیطان می شناسد قدر تو بندگی کن ، جان بسم الله الرحمن الرحیم بندگی کن تا بمیرد در تو شیطان رجیم تا شوی انسان ِ بسم الله الرحمن الرحیم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شد وقت آنکه درد نهان را دوا کنیم روی نیاز خویش بسوی خدا کنیم بیگانگی بس است ز درگاه کردگار خود را دمی به خالق خود آشنا کنیم اشکی ز چشم خویش بریزیم و لحظه ای از بهر شستشوی گناهان شنا کنیم تا کاسه های دیده نگردیده پر ز خاک چشمی به سوی بی کسی خویش وا کنیم از یاد رفته وعده ی روز الست ما یک شب وفا به وعده ی قالو بلی کنیم تا از پی شفاعت ما چاره جو شود روی نیاز را به سوی مصطفی کنیم از قلب سوزناک سوی کشور نجف با گریه، التجا به شه اولیا کنیم گاهی سوی ولیّ و نبی ملتجی شویم گه روی استغاثه به خیرالنّساء کنیم دستی به دامن حسن مجتبی زنیم رویی به آستان شه کربلا کنیم این پنج تن مقرّب درگاه داورند هر پنج را شفیع، پی مدّعا کنیم یا رب دری گشا ز هدایت برای ما شاید دگر ز کثرت عصیان حیا کنیم ما را ببخش ورنه به آل عبا تو را چندان قسم دهیم که از خود رضا کنیم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7