#امام_زمان_عج_مناجات
در بند معصیت باز ,آقا ببین اسیرم
فکری به حال من کن, حالا که سر به زیرم
آقا قبول دارم , دردسرم برایت
اما ردم نکن که , بیچاره وفقیرم
میترسم ازشبی که , توبه نکرده باشم
در حین ارتکاب, جرم و خطا بمیرم
محتاج یک نگاهم , درمانده بین راهم
ای کاش که بیافتد , تنها به تو مسیرم
فرقی نکرده اینجا , بد یا که خوب باشم
در خانه راه دادی , گفتی که می پذیرم
حالا که از فراقت , اشکم دوباره جاریست
پاکم کن وببخشم , ای سرور و امیرم
با اذن مادر تو , در روضه ها نشستم
تا باز هم براتِ , کرببلا بگیرم
#روح_الله_پیدایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_مناجات
چه روزها که یک به یک غروب شد، نیامدی
چه اشکها که در گلو، رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه
برای عدهای، ولی چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی
#مهدی_جهاندار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج
خون پاک شهدا منتظر توست بیا
سرِ مصباحِ هدا منتظر توست بیا
وارث خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توست بیا
صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد
روز ما و شب ما منتظر توست بیا
بر سر گنبد زرین حسین بن علی
پرچم کرب و بلا منتظر تو است بیا
علم و مشک و لب خشک جگرسوختگان
دستِ افتاده جدا منتظر توست بیا
فرق بشکسته ی زینب، سر خونین حسین
که جدا شد ز قفا منتظر توست بیا
بر سر نی سر جدّت به عقب برگشته
طفل افتاده ز پا منتظر توست بیا
آفتابی که چهل جا به سر نی تابید
در دل طشت طلا منتظر توست بیا
آن یتیمی که سر پاک پدر را بوسید
ناله زد «یا ابتا» منتظر توست بیا
بر ظهور تو دعا بر لب «میثم» تا کی؟
تو دعا کن که دعا منتظر توست بیا
#استاد_غلامرضا_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#السَّلامُ_عَلَیْكَ_یا_بَقِیَّةَاللَّهِ_فى_اَرْضِهِ..
جمعهها را همه از بس که شمردم بیتو
بغض خود را وسط سینه فشردم بیتو
بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بیتو
تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا
هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بیتو
چارهای کن گره افتاده به کار دل من
راهی از کار دلم پیش نبردم بیتو
سالها میشود از خویش سؤالی دارم
من اگر منتظرم از چه نمردم بیتو
با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم
من از این زندگیم سود نبردم بیتو
گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
من اگر سر به دل خاک سپردم بیتو
#محمدجواد_پرچمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#السَّلامُ_عَلَیْكَ_یا_بَقِیَّةَاللَّهِ
مانده ست از اعتقاد؛ تنها یک مُشت
خوردیم چقدر بی تو خنجر از پشت
خیلی دلمان گرفته برگرد آقا...
دلتنگی عصر جمعه ها ما را کشت!
#مرضیه_عاطفی_سمنان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین
خودم کنیز توام بچههام نوکر تو
عروسهای من آقا کنیز دختر تو
من آمدم که به پایت فقط بلند شوم
نیامدم بنشینم بجای همسر تو
اگر سپاه نداری نمرده امبنین
چهارتا پسرم میشوند لشگر تو
چهار تا پسرم عالمانغیب شدند
برای اینکه نشستند پای منبر تو
علی نگو که غریبی فقط تو لب تر کن
چهار دستهگلم میشوند پر پر تو
پسر بزرگ نکردم کنار من باشند
بگو فدات شوند افتخار من باشند
نمیروند اگر هیچجا بدون حسین
نبودهاند چون از ابتدا بدون حسین
خودم به یک یکشان یاد دادهام حتی
بهشت نیز ندارد صفا بدون حسین
کنار سفره آقایشان بزرگ شدند
نخوردهاند دو لقمه غذا بدون حسین
سپرده ام به ابالفضل موقع رفتن
که بر نگرد ز کربوبلا بدون حسین
خدا کند پسرانم همه شهید شوند
ولی خدا نگذارد مرا بدون حسین
برای روز مبادا بزرگشان کردم
برای زینب کبری بزرگشان کردم
چهارتا پسرم جلوه های من هستند
چهار امبنین در چهار تن هستند
علی اگر چه مرا «مادرپسرها» خواند
ولی همه پسران ابوالحسن هستند
یل جمل به پسرهای من نبرد آموخت
ز کودکی همه پرورده حسن هستند
قرار نیست که صحبت کنند پیش حسین
وگرنه که همه استاد در سخن هستند
بشیر گفت حسینم کفن نداشته است
عجیب نیست پسرهام بی کفن هستند
شنیده ام که بشیر از همه خبر داری
بگو که از پسر فاطمه خبر داری؟
قرار شد نگذارند ساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
قرار شد که تنش روی خاکها باشد
و نیزه دار سرش را به آسمان بدهد
قرار شد که سرش را سریعتر ببَرد
به مردم همه شهرها نشان بدهد
سنان چقدر پریشان رسیده در گودال
مباد تا که به دستش کسی سنان بدهد
چه حرفهای نگفته که در دهن دارد
اگر که چکمه سربازها امان بدهد
به این بریدن انگشت هم نیاز نبود
قرار بود عقیقی به ساربان بدهد
قرار شد همه باهم دوباره حمله کنند
قرار شد نگذارند ساده جان بدهد
حسین عمه سادات را صدا میزد
عزیز فاطمه لب تشنه دست و پا میزد
#آرش_براری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین
می سوخت و در سینه اهی شعله ور داشت
از بعد زهرا حال و روزی خون جگر داشت
با دیدن چشمان حیدر گریه می کرد
از غصه های هر شب و روزش خبر داشت
جان ها فدای انکه به طفلان زهرا
از هر کس دیگر ارادت بیشتر داشت
نذر حسینش کرده بود هر بچه اش را
ان مادری که دامنش قرص قمر داشت
زینب همه عشقش ۰ دگر دختر نمی خواست
اما دلش می خواست بیش ازاین پسر داشت
جان ها به قربان و فدای مادری که
روزی رزق سفره اش خیلی ثمر داشت
سنگ مزار خاکی و بی سایبانش
ایکاش زائر نه فقط یک رهگذر داشت
ام البنین امد به استقبال زینب
زینب برایش مشک پاره با سپر داشت
بعد از حسین ام البنین ام البکاء شد
بعد از حسین چشمان بارانی و تر داشت...
#مهدی_شریف_زاده
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین
همسر شیر حق و مادر دریا شده ای
بانوی بیت علی ثانی زهرا شده ای
خانه با بودن تو رونق زهرایی یافت
مثل یک خاطره ی گم شده پیدا شده ای
دامنت مهد ادب بوده و ایثار و وفا
شد صفاتی که خودت بانی آنها شده ای
تو همان شیر زن لایق حیدر بودی
شأن تو بود اگر همسر مولا شده ای
ساره و مریم و آسیه و حوا بر تو
غبطه خوردند که تو مادر سقا شده ای
ترسی از روز جزا نیست، اباالفضلت اگر
در کف من بنهد نامه ی امضا شده ای
#رضا_محمدی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7