eitaa logo
شعر هام :)
20 دنبال‌کننده
55 عکس
22 ویدیو
0 فایل
﷽ تا خدا هست به مخلوق دمی تکیه مکن که خدا کوه ثبات است و بشر، عین نیاز🍃🌸 https://harfeto.timefriend.net/16935219240050 بگوشیم📞
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا بر گنج عصمت دُرُّ و مروارید بخشیده به یُمن فاطمه بر عالمی توحید بخشیده
تو این دنیا ذائقه‌ی معنوی ما ضعیف‌ه چون درگیر شعورهای مادی و بدن‌مون هستیم برای همین پلشتی گناه رو نمی‌فهمیم! اما تو جهنّم چون از کالبد فارغ می‌شیم، ذائقه‌ی معنوی‌مون قوی می‌شه و از ملاقات با چرک و کثافت گناهانی که کردیم و زخم‌هایی که به روح‌مون زدیم عذاب می‌کشیم!
هدایت شده از مداحی هام:)🇵🇸
هر پِسَربَچْه که راهَشْ بهِ خیٰابانِ تو خُورد یِک شَبه مَردْ شُد وَ یْکهُ بِه مِیْدان زَد و مُرد
دعا بکن ، ولی اگر اجابت نشد ؛ با خدا دعوا نکن !' میانه ات با او به هم نخورد . . چون تو جاهلی اما او عالِم و خبیر (: - علامه‌حسن‌زاده‌آملی
* طلبه طالب ِطلعت ِطیب ِهرفعل است .
حسرت بَرَم به محتضری که آخرین نفس روی تو دید و خنده زد و گفت یاحسین(ع) 🌷 🌙
اگر خواستی زندگی کنی، باید مـــنتظر مرگ باشی؛ ولی اگر عاشــق شدی دوان دوان به سمت فـــدا شدن در راه معشـــوق می‌روی.. این خاصیت کسانی است که در فکر جاودانه شدن هســـتند..! -شهید سید مجتبی علمدار شادی روح شهدا صلوات..
🌱به تمنای ظهورش، به فدای قدمش می‌تپد در طلبش، ثانیه بر ثانیه دل ♥️ ..🕊
شب اگر بی روح اگر تاریک بود صبح دیدار خدا نزدیک بود آسمان محو تماشای زمین با چه ذوقی آمده روح الامین با خودش بیت الغزل آورده است عطری از روز ازل آورده است سوره ای آورده که منهاج ماست صبح میلادش شب معراج ماست وحی چون باران شد و بر خاک ریخت کوثری در ظرف ما ادراک ریخت جلوه‌ای از ذات ممدوح آمده از نفخت فیه من روح آمده قصه ی شیرین اعطیناست او قاب قوسین است او ادنی ست او او کجا و مرزهای فهم ما غیر حیرت چیست از او سهم ما دست شاعر را پر از مضمون کند اهل بیت شعر را موزون کند استعاره از خیالش یاس بود عقل کل در جامه‌ی احساس بود او نبوت را دلیل خاتمه است قصه‌ی خلقت به نام فاطمه (س) است آیه ی تطهیر عین ذات اوست عشق از ذریه سادات اوست هل اتی و نور و قدر و کوثر است دخترِ… نه مادر پیغمبر است چیست دوزخ؟ شعله ای از قهر او چیست جنت؟ کوچه ای در شهر او در قیامت هم قیامت می کند او به لبخندی شفاعت می کند پیش او تکلیف فردا روشن است آرمان آفرینش یک زن است او به نام زن اصالت می دهد چادرش عطر نجابت می دهد خلقت از دامان زن آغاز شد در مدینه زن تمدن ساز شد در حقوق زن طلبکاریم ما آی دنیا فاطمه (س) داریم ما کیستی ای ماه! ای بدر علی (ع)؟ کیستی ای لیله القدر علی (ع؟ دست هایت تکیه گاه حیدر (ع) است لاله زار بوسه‌ی پیغمبر است از بهشت آمد جهاز ساده ات قبله مایل بود بر سجاده ات ما فقیریم و اسیریم و یتیم خانه ای داری، صراط المستقیم! خانه ای که شد خدا معمار آن گرم تسبیحش در و دیوار آن خانه ای که هم شهادت پرور است هم در آن هر روز، روز مادر است خانه‌‌ای کوچک هزاران راز داشت وصله‌های چادرت اعجاز داشت در دل تاریخ نورت جاری است انقلابت نهضت بیداری است تو ولایت را دژ عصمت شدی یک نفر بودی و یک امت شدی ای مزارت قاصد پیغام تو آخرین ذکر شهیدان نام تو با تو همراه رهایی می شوم خواب دیدم کربلایی می شوم چاوشی پر سوز می خواند مرا کربلا هر روز می خواند مرا کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست خاک او تلفیق عشق و رنج بود کربلا در کربلای پنج بود از یمن پیچیده بوی کربلا تا گرفت آیینه سوی کربلا صبح را تا مرز شب آورده ایم کربلا را تا حلب آورده ایم می کشاند تا فراتش نیل را غرق خواهد کرد اسرائیل را کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست کربلا گاهی میان غزه است سرگذشت کودکان غزه است کربلا در قلب های مردم است غزه آه! این کربلا چندم است سیلی طوفان بر این کابوس باش در میان شعله ها ققنوس باش سنگ این آوار را سجیل کن نقطه ی پایان اسراییل کن زخم تو آغاز فتحی دیگر است خون غزه از همه رنگین تر است صبح آزادی هوایت عالی است حیف، جای حاج قاسم خالی است بعد او ما هم در آتش زنده ایم هم چنان با خاطراتش زنده ایم یادتان می آید او اینجا نشست؟ ساحلی در محضر دریا نشست حاج صادق! یاد کن آن روز را خواندی از دل نغمه ای جانسوز را او همین جا، او همین جا گریه کرد با نوای کاروان را گریه کرد هرکه دید او را به حالش رشک برد تا شهادت محملش را اشک برد آشنا با گریه و درد است او با شهادت زندگی کرده است او السلام ای محور هنگامه اش! ای همه حرف وصیت نامه اش دید آرامی، نشد آشفته او ای ستون خیمه ای که گفته او یارت ای یار خراسانی چه شد؟ ای صبا! دست سلیمانی چه شد؟ ای نگین حلقه ی یکرنگ ها رفتی ای فرمانده دلتنگ ها در شکوه چشم تو دریای ما ای فراتر از دو قطبی های ما چشم هایت، مردم بیداری ات ای فدای رسم مردم داری ات ظلم را تشویش ناکامی تویی روح جمهوی اسلامی تویی! نام تو از قبل پر آوازه‌تر داغ تو این روزها شد تازه‌تر آه از دی ماه! از این آه سرد آه از دی ماه! از این ماه درد آه از بغضی که دارد مثنوی آه از سید رضی موسوی! باز پروانه فدای شمع شد بار دیگر جمع یاران جمع شد جان فدا! با عشق جان دادی به ما راهِ رفتن را نشان دادی به ما این حرم گفتی بهشت مردم است دست مردم سرنوشت مردم است فهم ما این است از فردای نور قله باشد استعاره از ظهور سرنوشت حق و باطل روشن است قله‌ی انسان کامل روشن است اوج مقصود رسالت دیدنی است قله ی حق و عدالت دیدنی است قله را دیدیم، آنجا می رویم ما ز بالاییم و بالا می‌رویم   شاعر:محمد رسولی
━━━❤️━━━━ «منم آن کِشتیِ بی‌حوصله در بَحرِ وجود!»
کاش فردا در جواب امن یجیب های رغائبمان بیایی ای تنها آرزوی شب آرزوهایم... تا بنویسم که ای مردم! محقق شد آرزویمان و گل نرگسمان شکفت... نرگسی که گل زمستان است.. رویید و بهار کرد دنیا را تک گلی که بر هم زننده ضرب المثل هاست و بهاران میکند.. و چه زیباست تحقق آرزوی مان.. و چه زیبا می‌شود در تقویم جمعه اول رجب را شب آرزوها نه.. شب وصال آرزویمان بخوانند..❤️
آیت الله جوادی آملی در یکی از جلسات درس اخلاق خود، لیلة الرغائب را شب رغبت‌ها برشمرده و بیان می‌کند: 🔹امیدواریم که در رغبت ما با رهبت ما هماهنگ باشد. هم از قهر و جلال خدا راهب باشیم، هم به مِهر و جمال خدا راغب باشیم؛ رغبت یعنی میل نه آرزو. لیلةالرغائب به معنای شب آرزوها نیست، بلکه شب رغبت‌ها و گرایش‌ها و مجذوب‌شدن‌هاست لذا آن انجذاب و گرایش و میل و شوق را می‌گویند رغبت، در برابر رهبت. خدای سبحان جنّاتی دارد که ما را به آنها ترغیب کرده و برای روح ما هم بهشتی دارد که ما را به آن هم ترغیب کرده است.❤️
مثل‌یک‌نرگس‌طوفان‌زده‌از‌بارش‌برف سخت‌محتاج‌به‌گرمای‌پر‌و‌بال‌توام🤍 -یامهدی- 💔 🌷
این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد؟! بنویسید رضا هم علی اکبر دارد❤️
زینب فرشته آینه حوریه عاطفه از جنس خانواده‌ای از این قبیل بود گودال هم که رفت فقط سر به زیر بود شرمنده بود از اینکه قتیلش قلیل بود کوچه به کوچه لشگر کوفه شکست خورد از دست خانمی که تماما اصیل بود ویرانه کرد کاخ بلند یزید را زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود علی‌اکبر لطیفیان
قلب را به خدا و مغز را به قلب وصل کنید و عمل را به مغز تکیه بزنید . .
━━━━❤️━━━━ چو مَنی را مده از دست که کَمتر یابی!
باید به ساحل برویم تا نظاره کنیم ، عطش آبزیانـے كِ در تُنگ های خالی دست و پا می‌زنند !
حاج آقا مجتبی تهرانی: *صلوات*، هم مداد است، هم پاک کن! یعنی هم حسنه می‌نویسد، هم گناه پاک می‌کند.
دردی به جان نشسته دگر پا نمی شود جز با دوای زهر مداوا نمی شود   یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام در این سیاه چال دلم وانمی شود   کافیست داغ دوری معصومه و رضا دیگر غمی به سینه من جا نمی شود   معصومه کاش بود کمی درد دل کنم کس مثل دختر همدم بابا نمی شود   می خواستم دوباره ببوسم رضام را هنگام رفتنم شده گویا نمی شود   اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم!! سیلی که مونس دل تنها نمی شود   از بس زدند خورد شده استخوان من این پا برای من که دگر پا نمی شود   زنجیرها رسانده به زانو سر مرا کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود   گاهی هوای تازه و آزاد می روم بی تازیانه و لگد اما نمی شود   ضجر من از جسارت سِندی شاهک است بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود   گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود   تشییع من اگرچه روی تخته در است تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود
چند خط روضه موسی‌بن‌جعفر .......... از طعنه های دشمن نادان چه می‌کشيد بين کوير، حضرت باران چه می‌کشيد در بند ظلم و کينه‌ی قوم ستمگری تنها پناه عالم امکان چه می‌کشید خورشيد عشق و رحمت و نور و سخا و جود در بين اين قبيله‌ی عصيان چه می‌کشيد با پيکرش چه کرده تب تازيانه ها با حال خسته گوشه‌ی زندان چه می‌کشيد شکر خدا که دختر مظلومه اش نديد باباي بی‌شکيب و پريشان چه می‌کشيد اما دلم گرفته ز اندوه ديگری طفل سه ساله گوشه‌ی ويران چه می‌کشيد با ديدن سر پدرش در ميان طشت هنگام بوسه بر لب عطشان چه می‌کشيد وقتی که ديد چشم کبودش در آن ميان خونين شده تلاوت قرآن چه می‌کشيد می‌‌گفت با لب پر از آهی که جان نداشت:‏ ای کاش هيچ سنگدلی خيزران نداشت
••🥀•• آن دَرگَهی که پایه‌اش از عرش برتر است دولت سَرایِ حضرتِ‌موسی‌َبن‌ِجعفر است
°°❤️‍🩹°° قطعه‌ی گمشده‌ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم، یکی باز کم است این‌همه آب که جاری است نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است
‹الهے رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم تو از ما بگذر . . › ‌ علامه‌حسن‌زاده‌آملی(ره)
هدایت شده از مداحی هام:)🇵🇸
روز جمع‌شدن قطره‌ها برای تشکیل سیل آزادی است همه بیاییم تا با قدرت بیشتری اهریمن‌های زورگو را خفه کنیم.