eitaa logo
شعر هام :)
20 دنبال‌کننده
55 عکس
22 ویدیو
0 فایل
﷽ تا خدا هست به مخلوق دمی تکیه مکن که خدا کوه ثبات است و بشر، عین نیاز🍃🌸 https://harfeto.timefriend.net/16935219240050 بگوشیم📞
مشاهده در ایتا
دانلود
------♡♡♡------ به جانم می خرم دشواری این راه را هر سال ... توان زخم و تاول دارم اما تاب حسرت , نه!!
____♡♡♡____ وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است شب بخیر ای حرمت شرح پریشانی ما🍃✨ شبتون حسینی...
____♡♡♡____ به همه گفتم اربعین حرم هستم ! این تن بمیرد آبرویم را نبر حسین:))
__♡♡♡♡_____ مُردم و زنده شدم بسکه نگاهم غم دید عمه‌ی من چِـقَدَر مجلس نامحرم دید
_♡♡♡_____ یعقوب کربلا، چه قدر گریه می‌کنی از صبح زود تا به سحر گریه می‌کنی یعقوب را که غصه‌ی یوسف شکست و تو داری برای چند نفر گریه می‌کنی؟💔
__♡♡♡______ کاش جای جاده و خط های زرد و بوته ها عکس مشایه...عمود و زائران منقوش بود❤️
__♡♡♡______ تا خدا هست به مخلوق دمی تکیه مکن که خدا کوه ثبات است و بشر، عین نیاز🍃
🌿• ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم ای بیخبـر ز لذت شـرب مدام ما...
° • ° نوش جانش بشود هر که حرم رفت حسین خودمانیم ولی گاه حسادت کردم💔
♡♡______ در بزم وصالش همه کس طالب دیدار تا یار که را خواهد و میلش به که باشد💔
_♡♡♡_____ جفت و جور اصلاً نمی‌شد کارهایم تا شبی کفش روضه جفت کردم، کارهایم جور شد
__♡♡♡______ اگر روزم پریشان شد فدایِ تاری از زلفش که هرشب با خیالش خواب‌های دیگری دارم..
__♡♡♡________ نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را به دستِ ساربان یک‌شب شدم بیدار،چیزی نیست
‌-🖤 چنان‌ دلتنگم‌ که هیچ‌ کجا غیر از حرمت‌ این‌ دلتنگی‌ را پر نمی‌کند
•🌿• چـشم مـن خیـــره بہ عکس حـــرمت بــندشـده بــاچہ حــالۍ بنویـــسم کہ دلــم تنـــگ شــده؟!
°•🌿•° اربعین فرصت پرواز بلندی‌ست ولی قصه این است چه اندازه کبوتر باشی🕊
____♡♡♡________ دوست‌دارم‌زِغمت‌سربه‌بیابان‌‌بزنم‌💔 آن‌بیابان‌که‌مسیرش‌ازنجف‌تا‌کربلاست
°•🌿•° به جانم آنچنان مهرت نشسته کز ازل گویا خدا با تربت تو خلق کرده عاشقانت را..♡
♡♡____ کاش شیخ عباس جایی در مفاتیح‌الجنان ذکر تسبیح فراق کربلا را می‌نوشت💔
━━━━♡♡♡━━━━ من تمام سال را با اربعینت زنده ام ادعایی هم ندارم،عاشقی یعنی همین
____♡♡♡_______ زائر کرب و بلا گفت خداحافظ و رفت🖐🏻 دل من پشت سرش کاسه ی آبی شد و ریخت💔
━━━━♡♡♡━━━━ دلم به گرد تو سیاره‌ای‌ست سرگردان ببین‌که‌چون‌همه من نیز بر مدار تو ام
اصلاً حسين جنس غمش فرق مي کند اين راه عشق پيچ و خمش فرق مي کند اينجا گدا هميشه طلبکار مي شود اينجا که آمدي کرمش فرق مي کند شاعر شدم براي سرودن برايشان اين خانواده، محتشمش فرق مي کند “صد مرده زنده مي شود از ذکر يا حسين” عيساي خانواده دمش فرق مي کند از نوع ويژگي دعا زير قبه اش معلوم مي شود حرمش فرق مي کند تنها نه اينکه جنس غمش جنس ماتمش حتي سياهي علمش فرق مي کند با پاي نيزه روي زمين راه ميرود خورشيد کاروان قدمش فرق مي کند من از "حسينُ منّي" پيغمبر خدا فهميده ام حسين همش فرق مي کند
واژه ها در هر سه شنبه جمکرانی می شوند جمعه ها درگیر مشق "لن ترانی" می شوند در ظهور ندبه ها دنبال شعری تازه اند پا برهنه زائر عشقی جهانی می شوند بغض ها در گوشه ی قلب قلم ها بی صدا قاری آیات ناب آسمانی می شوند برگ های زرد تقویمم همه خط خورده اند تا کدامین صفحه هایش جاودانی می شوند انتظار یاس ها از بی کسی سر رفته است بس که خیره سمت راهی ارغوانی می شوند عاقبت آن نرگس مستانه هم سر می رسد جاده ها لبریز شعر و شادمانی می شوند
کار داریم در این شعر فراوان با دَر گوییا خورده گره با غزلِ مولا ، در وَ قسم بَر ترکِ کعبه که حتی دیوار می شد از عشقِ علی پیشِ علی دَرجا در جانشینِ نبی الله که شد روزِ غدیر خستگی های پیمبر همه شد یکجا در می نشستند یتیمان همه شب منتظرش خیره بر در همگی تا بزند بابا در چیره بر قلعه ی قلبِ همِگان شد وقتی کنده شد با دَمِ یا فاطمه اش از جا در شُد دَرِ قلعه ز جا کنده ولی مرغِ دلم ناخود آگاه سفر می کُند از در تا در نکند در غزلم بسته شود دستانش نکند در غزلم باز شود با پا در میخِ در داغ شد و مادرمان زخمی شد او کنون تکیه به دیوار نماید یا در ؟! آنچنان با لَگدی باز شد آن در که همه فکر کردند که دیوار یکی شد با در آه سادات ببخشند ولی خورد زمین در همین فاصله هم کنده شد از لولا در رد شدند آن همه نامرد از آن در با پا تا که افتاد به رویِ بدنِ زهرا در بچه سید نشدم دستِ خودم نیست ولی وسطِ روضه دلم گفت بگویم مادر کربلا جلوه ی هفتاد وسه تَن می شد اگر اندکی تاب میاورد در آن غوغا در آه ای فاطمه؛ ای علتِ لبخندِ علی رفتی و بعدِ تو انداخت زِ پا او را در ما فقیریم و یتیمیم و اسیریم همه جز تو فریادرسی نیست بیا بُگْشا در با دعای فَرَجت از خودِ خورشید بخواه تا کمی باز کند روی همه دنیا در… ✍🏻