شوقِ #دیدار تو
سر رفت ز پیمـــــانهٔ ما
کی قدم مینهی ای شاه به ویرانهٔ ما
ما هنوز ای
نفست گرم پر از تاب و تبیم
سر و سامان بده بر این #دل دیوانهٔ ما
#مـــولانا
🌼⃢ 🍂@Sheerefakher🦋
#زندگی با #همدم #نااهل، #جان فرسودن است
من چنین زندانیام با خویش در یک پیرهن
#فاضل_نظری
🌼⃢ 🍂@Sheerefakher🦋
بر من ببخش، گاه چنان #دوست دارمت
کز یاد میبرم که مرا بردهای ز یاد
دردا چنان که #عمر و دریغا چنین که #مرگ
از من گرفت مهلت و مهلت به من نداد!
#فاضل_نظری
🦋🌵
رو کرد به ما #بخت و فتادیم به بندش
ما را چه گنه بود ؟ خطا کرد کمندش
با آن همه #دلداده دلش بسته ما شد
ای من به فدای #دل #دیوانه پسندش
#سیمین_بهبهانی
🦋🌵
ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ #ﻣﺴﺠﺪ ﻭ #ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ
ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ
ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ
#ﺷﯿﺦ_بهایی
🌼⃢ 🍂@Sheerefakher🦋
آتشی زد #شب هجرم به #دل و #جان که مپرس
آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس
گله ئی کردم و از یک گله بیگانه شدی
آشنایا #گله دارم ز تو چندان که مپرس
مسند مصر ترا ای مه #کنعان که مرا
نالههائی است در این کلبه #احزان که مپرس
سرونازا گرم اینگونه کشی پای از سر
منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس
گوهر #عشق که دریا همه #ساحل بنمود
آخرم داد چنان تخته به #طوفان که مپرس
#عقل خوش گفت چو در پوست نمیگنجیدم
که دلی بشکند آن پسته #خندان که مپرس
#بوسه بر #لعل لبت باد حلال خط سبز
که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس
این که #پرواز گرفته است همای شوقم
به هواداری سرویست خرامان که مپرس
دفتر عشق که سر خط همه #شوق است و امید
آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس
شهریارا دل از این سلسله مویان برگیر
که چنانچم من از این جمع پریشان که مپرس
#شهریار
🦋🌵