هر مقطع از زندگی ما، یه تیکش صاف و بدون چاله چولس
یه تیکش هم پر از پیچای خطرناکه، از همونایی که خطر سقوط توش زیاده!
و این پیچا و چاله ها، واقعا لطف خداس
خدا اینارو قرار داده که ما رشد کنیم و به روزمرگی و کرختی دچار نشیم!!
خلاصه انسان تو هر مقطعی که هست، وقتی میخواد از اون مقطع خارج بشه و وارد مقطع بعدی بشه، باید این پیچا رو رد کنه.
وقتی میخواد از کودکی وارد نوجوانی بشه یه سری پیچ ها داره، از نوجوانی وارد جوانی بشه هم یه سری پیچ ها داره.
گاهی این پیچا اینقدر تند هست که آدم هر لحظه احتمال میده که الان سقوط کنه، و باید خیلی حواسشو جمع کنه، و گاهی این پیچا تو در تو و پشت سرهمه، خیلی انسان باید با احتیاط بره تا بتونه به سلامت این پیچارو رد کنه...
و وقتی رد کرد، اون موقس که میرسه به قله، و به رشد میرسد!
جا داره که ماها تک تک موقعیت ها
و مشکلات و مسائلی که واسمون پیش میاد رو
به نگاه همون پیچا ببینیم و نهایت دقت و احتیاط رو در مواجهه با اونا داشته باشیم.
چون این پیچا به همون مقدار که باعث رشده انسان میشه به همون مقدارهم میتونه محلی باشه برای سقوط انسان...
پیش آمد ها و امتحانات زندگی هم همینطوره، به همون اندازه که میتونه باعث رشد بشه، به همون اندازه هم میتونه باعث سقوط انسان بشه...
اگه ازدواج کرده بودید، الان کنار دلبرتون مینشستید و فوتبال نگاه میکردید :)
✍️ حامین مدیا
قابل توجه روح های ازدواجی 😁😁
یه نکته ای رو تو بحث ازدواج بگم:
رفقا موضوع ازدواج، یه موضوعیه که خیلی حیاتی و سرنوشت سازه، اصلا نمیشه چشم و گوش بسته و بدون اطلاعات کافی وارد این میدون شد.
خیلی ها هستن فکر میکنن همینکه نیاز جسمی یا عاطفی پیدا کردن باید وارد میدان ازدواج بشن، و اطلاعات و آگاهی ها را در همان میدان کسب کنند، و با کمترین میزان آگاهی وارد این میدان می شوند.
یه بنده خدایی بود عقد کرده بود، ازش پرسیدم شما چه کتابایی خوندی، چقدر مطالعه و تحقیق کردی در رابطه با ازدواج، گفت من یه صوت چهل و پنج دقیقه ای فقط از فلان آقا گوش دادم!!
یا یکی دیگه بود 26 سالش شده بود و مدتی پیگیر ازدواجش بود، بهش گفتم خب شما که پیگیری، چه کتابایی در این زمینه خوندی؟! چقدر اطلاعات داری؟!
در کمال ناباوری گفت: هیچی!!
حالا این کتابایی که در مورد ازدواج نوشته شدن، چقدرشون اطلاعاتشون منطقی و دینی
و مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامیه؟!
چقدرشون عالمانه و محققانه نوشته شده اند؟!
بنظر بنده تنها کتابی که در این زمینه به صورت جامع و محققانه نوشته شده، « کتاب ازدواج » دکتر حبشیه
که واقعا هم از لحاظ منطقی و عقلی در درجه عالی هست، و هم برگرفته از آموزه های دینیه، خوده ایشون، علی الظاهر از شاگردان استاد صفایی حائری بودند و از فکر ایشون و منش ایشون رنگ پذیرفته اند!
و این مباحثی که شب ها در خدمتتون هستیم، برگرفته از مطالب و کتاب ایشونه، پس خیلی با دقت مطالب رو دنبال کنید، و هم تا جایی که میتونید مطالب رو منتشر کنید و دیگران را آگاه کنید!
این مطالبی که الان ما داریم میگیم در واقع یه «کارگاه رایگان ازدواجه» الان شما بخواهید برید یه قسمتی از این مطالب رو پیش مشاور یا اونایی که بسته آموزشی میفروشن یاد بگیرید، باید کلّی هزینه کنید و پول بدید.
بذارید یه مثال از خودم بزنم و بحثو شروع کنم:
من بعد از اینکه کتاب ازدواج دکتر حبشیه خوندم، پیش خودم حس کردم از لحاظ اطلاعاتی دیگه به مطلب اضافه ای نیاز ندارم، ولی با این حال بازهم صوت و کلیپای مختلف از دکتر حبشی و استاد پناهیان که حتی بعضیاشم پولی بود دانلود کردم.
تو یکی از پیجا ، یه جزوه ای دیدم به نام سوالات خواستگاری ، جالب شد واسم، حدود یکسال پیش رفتم تقریبا ۶۰ هزار تومان دادم اون رو خریدم، یه جزوه چند صفحه ای بود، وقتی مطالعه کردم به این نتیجه رسیدم که پولمو ریختم تو جوب!!🤦♂🤦♂
تقریبا به هیچ دردم نخورد، تعدادی سوال کلیشه ای و بدرد نخور بودن که در شناخت از طرف مقابل زیاد موثر نبودن!
خلاصه خواستم بگم که اگه این کارگاه ازدواج رو در خدمتتون هستیم قدر بدونید و مطالب رو بادقت بخونید و سرسری از مطالب رد نشید و الا مثل ما میرید خرج میکنید و میبینید هیچ ثمره ای واستون نداشته!
خب شبای قبل گفتیم وقتی یکی میاد خواستگاریتون، نسبت به ظاهر طرف مقابل ممکنه یکی از این 5 حالت در شما شکل بگیره:
1- اشتیاق
2- تمایل
3- تردید
4- اکراه
5- انزجار
امشب میخواهیم تمایل و قسمتی از تردید رو بگیم، که اگه یکی از حالت ها واسمون پیش اومد باید چکار کنیم!
2- تمایل:
بهترین وضعیتی که ممکنه در مواجهه با خواستگار واستون پیش بیاد حالتِ تمایله، چون هم اون میل فرد نسبت به طرف مقابل رو تامین میکنه و هم اون آثار مخرب اشتیاق رو نداره.
آدم تو این وضعیت با دقت به ویژگی های طرف مقابل میپردازه و اون رو آگاهانه و منطقی و بدون اصرار بررسی میکنه، و آدمایی که نسبت به ظاهر طرف مقابل حس تمایل دارن، معمولا زندگی های موفق تری دارند، چون هم از لحاظ کفویت و محتوا طرف مقابل رو به خوبی بررسی کردن و هم از ظاهر طرف مقابلشون رضایت دارند.
3- تردید:
بدترین وضعیتی که آدم در مورد ظاهر طرف مقابل میتونه داشته باشه همین وضعیت تردیده، چون نه میتونه با اطمینان و خیال راحت طرف مقابل رو قبول کنه، و نه میتونه با خیال راحت رد کنه، هی اما و اگرها میان تو ذهنش، که اگه ردش نکنم چیکار کنم، اگه قبولش کنم چکار کنم!
و هر گونه تصمیمی در وضعیت تردید، غلطه، چه قبول کردن و چه رد کردن، چون اگه تو این وضعیت تصمیم بگیره، بعدا همین تردید به جونش میوفته و میگه ایکاش رد نمیکردم، یا ایکاش قبول نمیکردم.
طرف میگفت، موقع خواستگاری زیاد در مورد ظاهر طرف مقابلم مطمئن نبودم، آقا دلو زدیم به دریا و گفتیم نه، حالا که با یکی دیگه ازدواج کردم و وارد زندگی شدم، هرکار میکنم ذهنم آروم باشه، میبینم نمیشه، میگم همون قبلی بهتر بودا! و نمیتونم تو این زندگی به آرامش برسم.
خُب پس در این حالت تردید چکار باید بکنیم؟!🤔
همینطوری تو این حالت باقی بمونیم و کاری نکنیم؟!🧐
نه؛ باید از این وضعیت تردید خارج بشیم، حالا یا حالت تمایل پیدا میکنیم یا حالت اکراه.
خُب راه خروجی چیه؟!
اساتید 3 تا راه واسه خروج از این وضعیت بیان کردن، که این سه راه، به ترتیبه، یعنی اول میریم سراغ راه اول، اگه تردید برطرف نشد، راه دوم، اگه نشد راه سوم!
هدایت شده از شیخ علی🇵🇸
راه اول: کسب شناخت بیشتر
خیلی از تردید های ما منبعِ درست و حسابی ای ندارن و برگرفته از تاثیرات محیطی و باور های غلط هستن، به خاطر همین اگه در ظاهر طرف مقابل دچار تردید شدیم باید بریم سراغ شناخت بیشتر.
البته اینکه میگیم بریم سراغ شناخت بیشتر به این معنا نیست که تردید هنوز باقی مونده باشه و ما به خاطر سایر ویژگی ها، قبول یا رد کنیم؛ بلکه ما به خاطر این میریم سراغ شناخت بیشتر که ببینیم، حالا که شناختمون از طرف بیشتر شده، اون حالت تردیدمون به سمت کراهت میره یا به سمت تمایل، یعنی میخواهیم ببینیم این شناختی که از طرف مقابل پیدا کردیم، « چه اثری روی حس من نسبت به ظاهر طرف مقابل داشته ».
یعنی طرف بگه از وقتی فهمیدم فلان ویژگی اخلاقی رو داره حس میکنم نسبت به ظاهرش هم تمایل پیدا کردم، یا از ظاهرش هم بدم اومده!
راه دوم: مراجعه به کارشناس مجرب:
این نکته رو توجه داشته باشید که قرار نیست با وجود حالت تردید مشاور به شما بگه قبول کن یا رد کن، پس مشاور قراره چکار کنه؟!
اولا مشاور باید بررسی کنه ببینه این حالت تردیدی که در شما بوجود اومده آیا واقعی و درسته، یا یه توهمه!
ثانیا بیاد بررسی کنه ببینه این که میگه من مرددم، آیا تعریف درستی از حالت تردید داره یا نه، یه موقع به حالت انکار یا تمایل نگه تردید!
ثالثا ببینه آیا بعد از مصاحبه و ارزیابی میتونه تو گرایش این فرد اثری بذاره یا نه، یعنی یه سری فکت ها و تحلیل ها از مصاحبه به طرف ارائه بده که طرف یا متمایل بشه یا حالت اکراه توش بوجود بیاد.
یه سریا هستن بعد از این دو مرحله، بازم مرددن!
اونا رو فردا شب میگیم چکار باید کنن!
متأسفانه نت امشب وضعیت خوبی نداره.
حتما مطالب رو مطالعه کنید و منتظر مباحث بعدی باشید 🌱
نکات خیلی مهمی رو قراره شبای آینده بگیم!
شبای قبل داشتیم در مورد حالت هایی که در مواجهه با ظاهر طرف مقابل واسمون بوجود میومد صحبت میکردیم، گفتیم یکی از حالت ها تردیده، واسه خروج از تردید سه تا راه وجود داره که این سه تا به ترتیب هستند، هرکدومش جواب نداد میریم سراغ بعدی، دیشب دوتا راه رو گفتیم و امشب میخواهیم راه سومو بگیم.
3- استخاره:
اگر با شناخت بیشتر و مشاوره، این تردیدمون
از بین نرفت، میریم سراغ استخاره.
اولا یه نکته رو بگم: وقتی استخاره موثره که فرد تصمیم خودش رو به نتیجه استخاره واگذار کنه، یعنی اینطور نباشه که بگه حالا یه استخاره هم میکنیم ببینیم خدا چی میگه و هنوز به استخاره اطمینان نداشته باشه!
محوریت بحث امشبمون در مورد استخارس، اصلا چرا ما استخاره رو مطرح کردیم؟!
چون در صدد این هستیم که یک راهی رو نشون بدیم، که فرد از این تردیدش خارج بشه، یعنی اگه جواب استخاره خوب اومد، طرف به امید خیری که در استخاره نهفته هست، تصمیمشو بگیره و بره جلو، و اگه بد اومد هم دلش آروم بشه و از این تردید خارج بشه و با خیال راحت جواب منفی بده.
خیلی از ماها اصن نمیدونیم جایگاه
و کاربرد استخاره چیه!
استخاره واسه خروج از تردیده
در حالی که خیلی موقع ها ما در موضوعی
اطمینان پیدا کردیم که فلان کار رو بکنیم
بعد با وجود اطمینان میریم استخاره می کنیم
ببینیم چی در میاد! و اگه بد اومد، متزلزل و مردد میشیم، میگیم حالا چکار کنم، به اطمینانم عمل کنم
یا به استخاره؟!!!
خوبه جایگاه استخاره رو بشناسیم
اصن استخاره به چه معناست
و کی باید استخاره کرد؟!
«استخاره یعنی طلب خیر از خدا.»
خب حالا وقتش کی هست؟!
وقتی که انسان حسابی فکراشو کرده باشه
اگه به نتیجه نرسید و هنوز مردده، بره مشورت کنه
اگه تو مشورت هم به نتیجه نرسید
و تردیدش از بین نرفت
دست آخر بره سراغ استخاره.
خب حالا با چه دیدی باید به استخاره نگاه کنه؟!
باید تسلیم باشه در برابر استخاره
یعنی اگه جواب استخاره خوب اومده
به امید خیری که در انجام کار وجود داره
و اون نمیدونه چه خیری هست
بِرِه و اون کار رو انجام بده.
یه نکته خیلی مهم هم بهتون بگم:
«خیر با خوشی و راحتی فرق داره»
یه چیزی ممکنه خیر باشه
ولی خوش و راحت نباشه
بلکه سخت باشه و سختی داشته باشه.
از اون طرف هم یه چیز ممکنه خوش و راحت باشه، ولی شر باشه، و خیری توش نباشه.
پس اگه مثلا استخاره کردید و خوب اومد
یعنی توی اون کار خیر وجود داره
ولی وجود خیر مستلزم این نیست که
حتما خیلی خوش و راحت هم باشه
ممکنه سختی داشته باشه، اذیت بشید
ولی بلاخره خیر رو داره.
مثلا فرض کنید شما در ازدواج با فردی مرددید
خب استخاره می کنید، و خوب میاد
ولی وقتی وارد زندگی میشید، میبینید
یکم اوضاع داره سخت میگذره
خب آیا این به این معناس که
جواب استخاره غلط بوده؟!
نه!
شاید قرار بوده از این ازدواج
یه فرزند صالحی بوجود بیاد
که به هزاران نفر خدمت کنه
و هزاران نفر رو هدایت کنه
و آدم موثری بشه.
و اون خیری که استخاره گفته بود
در این ازدواج وجود داره
همین فرزند صالح هست!
نه این که لزوما یه زندگی آرام
و بدون سختی منظور باشه.
https://eitaa.com/joinchat/2841182438C291538b5f5
یادمه خودم یه موقع واسه کاری خیلی مردد شده بودم، نمیدونستم انجام بدم یا نه، استخاره کردم، خوب اومد، خلاصه رفتیم انجام دادیم، سه روز طول کشید، این سه روز به معنای واقعی کلمه بهم سخت گذشت، واقعا سخت بود و سه روز تحت فشار بودیم، الانم که یادم میوفته سختم میشه 😊 ولی خُب یک خیری توش بوده که واسه رسیدن به اون خیره بهتر بود که انجام بشه اون کار.
خلاصه نگاهتون رو به استخاره درست کنید، فکر نکنید خوب اومدن استخاره لزوما به معنای راحتی و خوشیه، ممکنه خوب بودن اون کار با راحتی و خوشی همراه بشه و ممکن هم هست همراه نشه!
به این نکته خیلی توجه داشته باشید که:
قرار نیست استخاره غیب گویی کنه
و نتیجه یه تصمیمی رو از قبل واسه ما
مشخص کنه یعنی طرف استخاره میگیره
با این نیت که من تو درسام موفق میشم
یا نه! اگه خوب اومد موفق میشم
اگه بد اومد موفق نمیشم
یا فلان کار اتفاق میوفته یا نه؟
اگه خوب اومد میوفته، بد اومد نمیوفته!
یا این ازدواج خوب در میاد یا نه؟
اگه جواب استخاره خوب اومد
یعنی خوب در میاد، اگه بد اومد یعنی خوب در نمیاد!
یا مثلا این پسره آدم خوبیه یا نه؟
اگه خوب اومد، یعنی آدم خوبیه،
اگه بد اومد یعنی آدم بدیه!
این تصورات بچگانه در مورد استخاره
رو پودر کنید! بریزید دور!
پس جایگاه استخاره زمانیه که:
اولا تردید داریم
ثانیا فکر کردیم به نتیجه نرسیدیم
ثالثا مشورت هم کردیم و به نتیجه نرسیدیم.
حالا می آییم از خدا طلب خیر میکنیم
که آیا این کاری که من میخوام انجام بدهم
توش خیر هست یا نه؟
اگه خوب اومد توش خیر هست
اگه بد اومد خیری توش نیست!
تامام!