2- تمایل:
بهترین وضعیتی که ممکنه در مواجهه با خواستگار واستون پیش بیاد حالتِ تمایله، چون هم اون میل فرد نسبت به طرف مقابل رو تامین میکنه و هم اون آثار مخرب اشتیاق رو نداره.
آدم تو این وضعیت با دقت به ویژگی های طرف مقابل میپردازه و اون رو آگاهانه و منطقی و بدون اصرار بررسی میکنه، و آدمایی که نسبت به ظاهر طرف مقابل حس تمایل دارن، معمولا زندگی های موفق تری دارند، چون هم از لحاظ کفویت و محتوا طرف مقابل رو به خوبی بررسی کردن و هم از ظاهر طرف مقابلشون رضایت دارند.
3- تردید:
بدترین وضعیتی که آدم در مورد ظاهر طرف مقابل میتونه داشته باشه همین وضعیت تردیده، چون نه میتونه با اطمینان و خیال راحت طرف مقابل رو قبول کنه، و نه میتونه با خیال راحت رد کنه، هی اما و اگرها میان تو ذهنش، که اگه ردش نکنم چیکار کنم، اگه قبولش کنم چکار کنم!
و هر گونه تصمیمی در وضعیت تردید، غلطه، چه قبول کردن و چه رد کردن، چون اگه تو این وضعیت تصمیم بگیره، بعدا همین تردید به جونش میوفته و میگه ایکاش رد نمیکردم، یا ایکاش قبول نمیکردم.
طرف میگفت، موقع خواستگاری زیاد در مورد ظاهر طرف مقابلم مطمئن نبودم، آقا دلو زدیم به دریا و گفتیم نه، حالا که با یکی دیگه ازدواج کردم و وارد زندگی شدم، هرکار میکنم ذهنم آروم باشه، میبینم نمیشه، میگم همون قبلی بهتر بودا! و نمیتونم تو این زندگی به آرامش برسم.
خُب پس در این حالت تردید چکار باید بکنیم؟!🤔
همینطوری تو این حالت باقی بمونیم و کاری نکنیم؟!🧐
نه؛ باید از این وضعیت تردید خارج بشیم، حالا یا حالت تمایل پیدا میکنیم یا حالت اکراه.
خُب راه خروجی چیه؟!
اساتید 3 تا راه واسه خروج از این وضعیت بیان کردن، که این سه راه، به ترتیبه، یعنی اول میریم سراغ راه اول، اگه تردید برطرف نشد، راه دوم، اگه نشد راه سوم!
هدایت شده از شیخ علی🇵🇸
راه اول: کسب شناخت بیشتر
خیلی از تردید های ما منبعِ درست و حسابی ای ندارن و برگرفته از تاثیرات محیطی و باور های غلط هستن، به خاطر همین اگه در ظاهر طرف مقابل دچار تردید شدیم باید بریم سراغ شناخت بیشتر.
البته اینکه میگیم بریم سراغ شناخت بیشتر به این معنا نیست که تردید هنوز باقی مونده باشه و ما به خاطر سایر ویژگی ها، قبول یا رد کنیم؛ بلکه ما به خاطر این میریم سراغ شناخت بیشتر که ببینیم، حالا که شناختمون از طرف بیشتر شده، اون حالت تردیدمون به سمت کراهت میره یا به سمت تمایل، یعنی میخواهیم ببینیم این شناختی که از طرف مقابل پیدا کردیم، « چه اثری روی حس من نسبت به ظاهر طرف مقابل داشته ».
یعنی طرف بگه از وقتی فهمیدم فلان ویژگی اخلاقی رو داره حس میکنم نسبت به ظاهرش هم تمایل پیدا کردم، یا از ظاهرش هم بدم اومده!
راه دوم: مراجعه به کارشناس مجرب:
این نکته رو توجه داشته باشید که قرار نیست با وجود حالت تردید مشاور به شما بگه قبول کن یا رد کن، پس مشاور قراره چکار کنه؟!
اولا مشاور باید بررسی کنه ببینه این حالت تردیدی که در شما بوجود اومده آیا واقعی و درسته، یا یه توهمه!
ثانیا بیاد بررسی کنه ببینه این که میگه من مرددم، آیا تعریف درستی از حالت تردید داره یا نه، یه موقع به حالت انکار یا تمایل نگه تردید!
ثالثا ببینه آیا بعد از مصاحبه و ارزیابی میتونه تو گرایش این فرد اثری بذاره یا نه، یعنی یه سری فکت ها و تحلیل ها از مصاحبه به طرف ارائه بده که طرف یا متمایل بشه یا حالت اکراه توش بوجود بیاد.
یه سریا هستن بعد از این دو مرحله، بازم مرددن!
اونا رو فردا شب میگیم چکار باید کنن!
متأسفانه نت امشب وضعیت خوبی نداره.
حتما مطالب رو مطالعه کنید و منتظر مباحث بعدی باشید 🌱
نکات خیلی مهمی رو قراره شبای آینده بگیم!
شبای قبل داشتیم در مورد حالت هایی که در مواجهه با ظاهر طرف مقابل واسمون بوجود میومد صحبت میکردیم، گفتیم یکی از حالت ها تردیده، واسه خروج از تردید سه تا راه وجود داره که این سه تا به ترتیب هستند، هرکدومش جواب نداد میریم سراغ بعدی، دیشب دوتا راه رو گفتیم و امشب میخواهیم راه سومو بگیم.
3- استخاره:
اگر با شناخت بیشتر و مشاوره، این تردیدمون
از بین نرفت، میریم سراغ استخاره.
اولا یه نکته رو بگم: وقتی استخاره موثره که فرد تصمیم خودش رو به نتیجه استخاره واگذار کنه، یعنی اینطور نباشه که بگه حالا یه استخاره هم میکنیم ببینیم خدا چی میگه و هنوز به استخاره اطمینان نداشته باشه!
محوریت بحث امشبمون در مورد استخارس، اصلا چرا ما استخاره رو مطرح کردیم؟!
چون در صدد این هستیم که یک راهی رو نشون بدیم، که فرد از این تردیدش خارج بشه، یعنی اگه جواب استخاره خوب اومد، طرف به امید خیری که در استخاره نهفته هست، تصمیمشو بگیره و بره جلو، و اگه بد اومد هم دلش آروم بشه و از این تردید خارج بشه و با خیال راحت جواب منفی بده.
خیلی از ماها اصن نمیدونیم جایگاه
و کاربرد استخاره چیه!
استخاره واسه خروج از تردیده
در حالی که خیلی موقع ها ما در موضوعی
اطمینان پیدا کردیم که فلان کار رو بکنیم
بعد با وجود اطمینان میریم استخاره می کنیم
ببینیم چی در میاد! و اگه بد اومد، متزلزل و مردد میشیم، میگیم حالا چکار کنم، به اطمینانم عمل کنم
یا به استخاره؟!!!
خوبه جایگاه استخاره رو بشناسیم
اصن استخاره به چه معناست
و کی باید استخاره کرد؟!
«استخاره یعنی طلب خیر از خدا.»
خب حالا وقتش کی هست؟!
وقتی که انسان حسابی فکراشو کرده باشه
اگه به نتیجه نرسید و هنوز مردده، بره مشورت کنه
اگه تو مشورت هم به نتیجه نرسید
و تردیدش از بین نرفت
دست آخر بره سراغ استخاره.
خب حالا با چه دیدی باید به استخاره نگاه کنه؟!
باید تسلیم باشه در برابر استخاره
یعنی اگه جواب استخاره خوب اومده
به امید خیری که در انجام کار وجود داره
و اون نمیدونه چه خیری هست
بِرِه و اون کار رو انجام بده.