یه نکته ای رو تو پرانتز خدمتتون بگم:
« این مباحثی که تو این چند شبه داریم خدمتتون میگیم
واقعا مطالب ناب و مفیدیه، چیزیه که خیلی بدردتون میخوره
محتوا و حرفای بیهوده ای نیست که موجب اتلاف وقت بشه.
و اون چیزی که به عنوان یک طلبه هدف بنده هست
اینه که از طریق آگاهی بخشی به دیگران
یک خدمتی به آنها کرده باشم.
و این یک ارزشه
اصلا انبیاء و ائمه اومدن تا آگاهی بخشی کنن!
خلاصه ما داریم وقت میذاریم که دیگران را آگاه کرده باشیم
شما هم تو این آگاه سازی به ما کمک کنید.
اگر کانال یا گروهی دارید، کانال مارو به مخاطبینتون معرفی کنید
که بیان مطالب رو بخونن و مطلع بشن
یا حتی به رفقا و دوستاتون معرفی کنید!
رفقا حقیقتا این بحث ازدواج یه بحث خیلی خیلی مهمه
صحبت یه عمر زندگیه
و متاسفانه زیاد دیدیم جوونایی که بدون آگاهی
و بدون شناخت وارد این میدان میشوند
و با کوه مشکلات و چالش ها مواجه میشن.
پس ضروریه که قبل از ورود به این میدان
نسبت به زوایای مختلف آن انسان آگاه باشد
و با علم وارد این میدان شود...»
شیخ علی🇵🇸
سلام 👋 در شب های قبل ملاک های واقعی در بحث زیبایی و ظاهر را گفتیم. بحث امشب و چند شب آیندمون یه بحث
توجه کنید!
انسان به طور فطری وقتی با یه چیزی مواجه میشه از نظر میزان گرایش به اون، یکی از 5 حالت زیر رو داره:
1- اشتیاق:
اشتیاق، نهایت تمایل و شوق شخص به یه چیزه، که به محض مواجه شدن، تمام وجود انسان شور و شوق پیدا میکنه و میل به اون چیز پیدا میکنه.
کسی که نسبت به چیزی اشتیاق پیدا کرده، دیگه به راحتی دست از اون بر نمیداره و تمام سعی و تلاشش رو میکنه تا به اون شئ برسه.
مثلا فرض کنید شما نسبت به یک هدفی، اشتیاق دارید که حتما به اون برسید، اون موقع دیگه شما شب و روز نمیشناسید و دائم در تلاشید که به اون هدف برسید.
شیخ علی🇵🇸
توجه کنید! انسان به طور فطری وقتی با یه چیزی مواجه میشه از نظر میزان گرایش به اون، یکی از 5 حالت زیر
2- تمایل:
تمایل عبارت است از وضعیت دیگری از خواستن و کشش نسبت به یک شئ، البته به حد اشتیاق نمیرسه و کمی کمتر از اشتیاقه.
و نکته مهم اینجاست که تمایل: درجه بندی داره: یعنی از تمایل کم شروع میشه، تا تمایل زیاد که به حد اشتیاق هم نرسیده.
وقتی انسان نسبت به چیزی تمایل پیدا میکنه، اون مطلب رو پیگیری میکنه، اما واسه رسیدن بهش اصرار و شوق زیاد از خودش نشون نمیده، البته بدون دلیل و منطق هم حاضر نیست که اون مطلب رو رها کنه.
3- تردید:
یعنی همون حالت 50-50 خودمون، نه زیاد شور و شوق داره، نه زیاد بدش میاد، با خودش میگه: شد شد، نشد نشد.
شیخ علی🇵🇸
2- تمایل: تمایل عبارت است از وضعیت دیگری از خواستن و کشش نسبت به یک شئ، البته به حد اشتیاق نمیرسه و
4- اکراه: این وضعیت یه چیزه بین تردید و انزجار، یعنی نه حالت 50-50 واسش داره، نه حالتی که اصلا نتونه تحملش کنه. یه جورایی یه حالتِ بَده قابل تحمله، یعنی هم بده هم قابل تحمل!
5- انزجار: این حالت دقیقا نقطه مقابل اشتیاقه، حالتیه که اصلا قابل تحمل واسه شخص نیست!
خب حالا اگه یکی اومد خواستگاریتون یا یه جا رفتید خواستگاری، نسبت به ظاهر طرف مقابل، شما یکی از این 5 حالت رو دارید:
1- اشتیاق:
اگه نسبت به ظاهر طرف مقابل اشتیاق داشتید، این از یک جهت نشانه خوبیه، یعنی بعدا در زندگیتون باعث رضایتمندی زیادی میشه، ولی یه مشکل خیلی بزرگ داره.
مشکلش چیه؟!
مشکلش اینه که اینقدر این اشتیاق انسان رو درگیر و سرگرم میکنه، که دیگه نمیتونه چشمشو باز کنه و درست طرف مقابل رو ارزیابی کنه، به قول آقا امیرالمومنین علیهالسلام، این اشتیاق انسان رو کور و کر میکنه، و انسان دیگه نمیتونه حسن و عیب هارو درست ببینه، و از هم تشخیص بده، همه چیز رو حُسن میبینه!
خب راه حل چیه؟!
اگه بخواهیم کسیو که بهش اشتیاق داریم بررسی کنیم، چجوری باید اینکار رو بکنیم؟!
راهش اینه که این بررسی رو بسپارید به یه کارشناس مجرب و ماهر.
یعنی با طرف مقابلتون پاشید برید پیش مشاور
مشاور اطلاعات هردو طرفتون رو بگیره
بعد عالمانه بررسی کنه که آیا شما دوتا
باهمدیگه تناسب دارید یا نه؟!
یعنی صاحب اشتیاق باید بدونه که
بواسطه اشتیاقی که واسش بوجود اومده
قابلیت تشخیص رو از دست داده، و واسه اینکه
درست و عالمانه رفتار کنه، باید بره سراغ مشاور
تا اون تناسب سنجی کنه ببینه این دو نفر به درد هم میخورن یا نه!
این بحث اشتیاق که میگیم متاسفانه
خیلی بین جوونا رایج شده، یعنی دو طرف
از طریق فضای مجازی باهم آشنا میشن
و فکر میکنن عاشق هم شدن، یا از طریق دوستی باهمدیگه رابطه پیدا میکنن و توهم عشق برمیدارن
این عشق و علاقه ی خیالی مانع از بررسی صحیح میشه، و طرفین باید به کارشناس ماهر و مجرب
مراجعه کنن.
و اگه بدون تناسب سنجی وارد زندگی شدند
یه مدت که میگذره آتش اون شور و اشتیاق
خاموش میشه، اون موقع فردْ
دچار چالش های جدی در زندگی میشه!
خب واسه امشب کافیه
ان شاء الله بقیش شب های آینده!
حتما مباحث شب های آینده رو دنبال کنید.
تا یادم نرفته این نکته رو هم بگم:
فعالیت کانال فقط شباس!
پس مثل بقیه کانالا انتظار نداشته باشید در طول روز فعالیتی داشته باشیم.
دعامون کنید🌱
کسی از بزرگواران توانایی ساخت بنر برای تبلیغات کانال را دارد؟!
بیزحمت به این آیدی مراجعه کنند:
@Delneves786
یه چیزی که خیلی مهمه تو بحث ازدواج و زندگی مشترک اینه که
«ظرفیت روحی و انعطاف آدم بالا باشه ».
این مسئله، چیزیه که حقیقتا خیلی به درد آدم تو زندگی مشترک میخوره.
و هرچی انسان تو این زمینه بیشتر کار کرده باشه و قوی تر باشه ، تو زندگی موفق تره.
چون در ازدواج قراره شما با یکی که غیر از شماس و ویژگی های خاص و متفاوتی از شما داره، ممزوج و آمیخته درهم بشید.
ممزوج شدن و آمیختن یعنی چی؟!
یعنی دو چیز اینقدر باهم دیگه یکی شدن که دیگه نمیشه این دوتا رو از هم جدا کرد.
مثالی که معمولا میزنن قضیه آب و قند رو میگن.
این دوتا اینقدر انعطاف دارن که محو درهم دیگه میشن.
یعنی وقتی شما قند رو تو آب میندازید و هم میزنید، دیگه دوتا چیز ندارید که یکیش قند باشه یکیش آب، اونجا دیگه یه چیزه؛ آب قند!
زوجیت هم دقیقا به همین معناس.
هر کدوم از طرفین از فردیت خودشون گذشتن، و با دیگری یکی شدن و به زوجیت رسیدن.
دقیقا مثل آب قند، قند از قند بودن خودش گذست، آب هم از آب بودن خودش، با همدیگه یکی شدن.
شیخ علی🇵🇸
مثالی که معمولا میزنن قضیه آب و قند رو میگن. این دوتا اینقدر انعطاف دارن که محو درهم دیگه میشن. یعنی
اینجاس که دیگه من و تو معنایی نداره.
اینجا چیزه سومی بوجود اومده به نام « ما ».
اونه که قراره این زندگی رو پیش ببره.
اونه که قراره تصمیم گیری کنه و تو این مسیر قدم برداره، نه « من » یا « تو ».
با این نگاه هست که دیگه اختلافات معنایی نداره.
خُب، پس چرا ما اینقدر تو زندگی ها اختلاف میبینیم ، و تقریباً کسیو نمیبینیم که به همچین درجه ای رسیده باشه؟!
چون افراد تو فردیت خودشون گیر کردن، میرن تو یه خونه، شب و روز باهم زندگی میکنن، ولی زوج همدیگه نیستن، به زوجیت نرسیدن.
دو نفر جدای از همدیگن که صرفا تو یه خونه زندگی میکنن و برخی نیاز های همو برطرف میکنن!
زوج هم نیستن، باهمدیگه یکی نشدن!
زندگی مثل یه جاده میمونه
جاده ای که هم یه تیکه مسیرش
صاف و بدون دست اندازه
و هم پیچ های فوق العاده خطرناک داره.
از همون پیچایی که تابلو زدن « خطر سقوط »
گاهی وقتها زندگی آدم خیلی رو رواله، مثل یه مسیر صاف میمونه، نه دست اندازی، نه چاله چوله ای، هیچی نداره، همینطوری تا چشم نگاه میکنه صافه!!
خب این از یه جهت ممکنه خوب باشه، بلاخره سختی نداره، ولی از یه جهت بده: آدم تو جاده صاف و جاده ای که هیچ پیچ و خم و دیت اندازی نداره، خوابش میبره، انسان هم اگه هیچ مشکلی نداشته باشه تو زندگیش، و این بی مشکلی ادامه پیدا کنه به روزمرگی مبتلا میشه، کرخت میشه، زندگیش از روی عادت میشه، غافل میشه و خوابش میبره...
هر مقطع از زندگی ما، یه تیکش صاف و بدون چاله چولس
یه تیکش هم پر از پیچای خطرناکه، از همونایی که خطر سقوط توش زیاده!
و این پیچا و چاله ها، واقعا لطف خداس
خدا اینارو قرار داده که ما رشد کنیم و به روزمرگی و کرختی دچار نشیم!!
خلاصه انسان تو هر مقطعی که هست، وقتی میخواد از اون مقطع خارج بشه و وارد مقطع بعدی بشه، باید این پیچا رو رد کنه.
وقتی میخواد از کودکی وارد نوجوانی بشه یه سری پیچ ها داره، از نوجوانی وارد جوانی بشه هم یه سری پیچ ها داره.
گاهی این پیچا اینقدر تند هست که آدم هر لحظه احتمال میده که الان سقوط کنه، و باید خیلی حواسشو جمع کنه، و گاهی این پیچا تو در تو و پشت سرهمه، خیلی انسان باید با احتیاط بره تا بتونه به سلامت این پیچارو رد کنه...
و وقتی رد کرد، اون موقس که میرسه به قله، و به رشد میرسد!
جا داره که ماها تک تک موقعیت ها
و مشکلات و مسائلی که واسمون پیش میاد رو
به نگاه همون پیچا ببینیم و نهایت دقت و احتیاط رو در مواجهه با اونا داشته باشیم.
چون این پیچا به همون مقدار که باعث رشده انسان میشه به همون مقدارهم میتونه محلی باشه برای سقوط انسان...
پیش آمد ها و امتحانات زندگی هم همینطوره، به همون اندازه که میتونه باعث رشد بشه، به همون اندازه هم میتونه باعث سقوط انسان بشه...
اگه ازدواج کرده بودید، الان کنار دلبرتون مینشستید و فوتبال نگاه میکردید :)
✍️ حامین مدیا
قابل توجه روح های ازدواجی 😁😁
یه نکته ای رو تو بحث ازدواج بگم:
رفقا موضوع ازدواج، یه موضوعیه که خیلی حیاتی و سرنوشت سازه، اصلا نمیشه چشم و گوش بسته و بدون اطلاعات کافی وارد این میدون شد.
خیلی ها هستن فکر میکنن همینکه نیاز جسمی یا عاطفی پیدا کردن باید وارد میدان ازدواج بشن، و اطلاعات و آگاهی ها را در همان میدان کسب کنند، و با کمترین میزان آگاهی وارد این میدان می شوند.
یه بنده خدایی بود عقد کرده بود، ازش پرسیدم شما چه کتابایی خوندی، چقدر مطالعه و تحقیق کردی در رابطه با ازدواج، گفت من یه صوت چهل و پنج دقیقه ای فقط از فلان آقا گوش دادم!!
یا یکی دیگه بود 26 سالش شده بود و مدتی پیگیر ازدواجش بود، بهش گفتم خب شما که پیگیری، چه کتابایی در این زمینه خوندی؟! چقدر اطلاعات داری؟!
در کمال ناباوری گفت: هیچی!!
حالا این کتابایی که در مورد ازدواج نوشته شدن، چقدرشون اطلاعاتشون منطقی و دینی
و مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامیه؟!
چقدرشون عالمانه و محققانه نوشته شده اند؟!
بنظر بنده تنها کتابی که در این زمینه به صورت جامع و محققانه نوشته شده، « کتاب ازدواج » دکتر حبشیه
که واقعا هم از لحاظ منطقی و عقلی در درجه عالی هست، و هم برگرفته از آموزه های دینیه، خوده ایشون، علی الظاهر از شاگردان استاد صفایی حائری بودند و از فکر ایشون و منش ایشون رنگ پذیرفته اند!
و این مباحثی که شب ها در خدمتتون هستیم، برگرفته از مطالب و کتاب ایشونه، پس خیلی با دقت مطالب رو دنبال کنید، و هم تا جایی که میتونید مطالب رو منتشر کنید و دیگران را آگاه کنید!
این مطالبی که الان ما داریم میگیم در واقع یه «کارگاه رایگان ازدواجه» الان شما بخواهید برید یه قسمتی از این مطالب رو پیش مشاور یا اونایی که بسته آموزشی میفروشن یاد بگیرید، باید کلّی هزینه کنید و پول بدید.
بذارید یه مثال از خودم بزنم و بحثو شروع کنم:
من بعد از اینکه کتاب ازدواج دکتر حبشیه خوندم، پیش خودم حس کردم از لحاظ اطلاعاتی دیگه به مطلب اضافه ای نیاز ندارم، ولی با این حال بازهم صوت و کلیپای مختلف از دکتر حبشی و استاد پناهیان که حتی بعضیاشم پولی بود دانلود کردم.
تو یکی از پیجا ، یه جزوه ای دیدم به نام سوالات خواستگاری ، جالب شد واسم، حدود یکسال پیش رفتم تقریبا ۶۰ هزار تومان دادم اون رو خریدم، یه جزوه چند صفحه ای بود، وقتی مطالعه کردم به این نتیجه رسیدم که پولمو ریختم تو جوب!!🤦♂🤦♂
تقریبا به هیچ دردم نخورد، تعدادی سوال کلیشه ای و بدرد نخور بودن که در شناخت از طرف مقابل زیاد موثر نبودن!
خلاصه خواستم بگم که اگه این کارگاه ازدواج رو در خدمتتون هستیم قدر بدونید و مطالب رو بادقت بخونید و سرسری از مطالب رد نشید و الا مثل ما میرید خرج میکنید و میبینید هیچ ثمره ای واستون نداشته!