فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دلقک که نمیتونه خانوادش رو مدیریت کنه و دوست پسرای آمریکایی دختراش پاهارو جلوش دراز کردند و ...، برای یک عده مشنگ تر از خودش تنها امید برای ایران آباد و آزاده.
درد یکی دوتا نیست :(((
✌️کانال #شیخ_فرهاد_فتحی 👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
دلار در آستانه ی ۸۰ هزار تومان و همتی همچنان خوابه، معتقدم همتی به شهید رئیسی بارها ظلم کرد و هرکاری کنه نمیتونه موفق باشد و تهش ان شاء الله برکنار میشود.
✌️کانال #شیخ_فرهاد_فتحی 👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
✅ با هیچ آبی حتی آب زمزم طالبان و داعش و آل سعود تطهیر نخواهند شد، ارتباط ایراد نداره مشکل ما سفیدشویی تروریست های تکفیری است.
✌️کانال #شیخ_فرهاد_فتحی 👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
⁉️ چه باید کرد؟!
🔰 قسمت اول 🔰
این متن را بدون پیش داوری بخوانید، شاید نقطه ی شروعی شد و حرکت جدیدی در وجودمان شکل گرفت.
نقل است که حضرت عیسی فرمودند اگر کسی دوبار متولد نشود به رشد و تعالی نمیرسد.
کمتر کسی مثل من زندگی پر فراز و نشیبی داشته و مدل های مختلف رو زندگی کرده است؛ یه وقتی شما با یک قشری ارتباط میگیری که این هم کار سختی است و امروز ارتباطات قطع شده است و هرکس با دوستان خودش فکر میکند دنیا همین شکلی است ولی تهش ارتباط میگیری و میشنوی ولی یه وقتی شما میشی یکی مثل اون.
فرق است بین کسی که زندان را تجربه کرده با کسی که با زندانی گفتگو کرده است، بین کسی که آخوند شده با کسی که رفیقش آخونده و خلاصه شنیدن کی بود مانند دیدن و چشیدن و زندگی کردن...
تجربه ی زیسته ی متفاوتِ من، موجب تفاوت نگاهم به موضوعات شده است، اصول ثابتی دارم ولی روش هایم متفاوت و درحال آپدیت است.
مثال: قبول داریم باید اربعین، کربلا برویم ولی یکی بخاطر تجربه ی بیشتر میگوید از فلان مرز بریم، هزینه و مشکلات کمتری دارد ولی یکی که فقط یک مرز میشناسد و از مرزهای دیگر اطلاع ندارد، اصرار میکند باید از همان مرز برویم و اگر کسی بگوید مرزهای دیگری هم هست و ثابت کند که هزینه ی راه شما بیشتر است، بخاطر عدم آگاهی از تعدد مرزها، سریع میگوید یعنی شما میگویی کربلا نرویم. نه عزیزم، بحث کربلا رفتن نیست، بحث بر سر چگونه رفتن است.
دارم سعی میکنم با مثال و رسم شکل بگویم تا همه بفهمیم؛ عزیزانِ دل، ما به شدت در تله ی شناختی هستیم، همه و همه کم و بیش اینگونه ایم. هرکس با چندساعت و حتی سالها مطالعه و تحقیق فکر میکند هرچه او میگوید درست است، غافل از اینکه هزاران کتاب را نخوانده و هزاران مطلب را ندیده است که اگر بخواند و ببیند نظرش عوض میشود.
همین دیشب با استادی در مورد موضوعی یکیدوساعت حرف میزدیم، جهان دیگری را برایم باز کرد و فهمیدم چقدر از این بُعد غافل بودم و اساسا اطلاعات نداشتم یا اخیرا با یک استاد دیگری حرف میزدم و مطلبی گفتم که برای من بدیهی بود ولی گفت این مطلب برای من تازگی داشت و کلی تشکر کرد با اینکه در رشته ی خودش جزء اولین ها است.
ما مثل بچه هایی هستیم که دنیایش محدود به وسیله های بازی و پدر و مادرش است و نمیداند کلی زیبایی دیگر وجود دارد که از آن بی اطلاع است و به شدت با آنها سرگرم و راضی است.
ما اساسا درکی از خیلی از واقعیت ها و مسائل نداریم، حتی گاهی شناخت ابتدایی هم نداریم.
اساسا وقتمان هم محدود است و به تعبیر قرآن اندکی از علم را به ما داده اند ، آن هم به قول استادِ عرفانِ ما، اگر خودت را در راه علم بُکُشی ، اندکی میفهمی.
پس نادانسته های ما در مقابل دانسته هایمان خیلی خیلی زیادتر است و علت تعصب و گارد گرفتن ها هم همین است وگرنه کسی که بداند که خیلی چیزها را نمیداند همیشه از اطلاعات جدید استقبال میکند.
ولی ما فکر میکنیم همه چیزدان هستیم و طبق همان دانسته های محدود خودمان، حکم میدهیم و قضاوت میکنیم.
کدام یک از ما وقت گذشته و با مطالعه و تحقیق به اندیشه ای رسیده است، نوعا تقلیدی و تعصبی است و همین مشکل اصلی ماست.
ایرادی ندارد و این اقتضای عالمی است که دچار کَسر و اِنکسار است ولی این ایراد دارد که فکر کنیم حقیقت در مشت ماست، خصوص جاهایی که کلی نظر مختلف است و همه این نظرات از طرف افراد سودجو نیست و حاصل تفکر انسانهای سالم است.
مثلا شما اگر به فلسفه ی ابن سینا مسلط باشی ، فکر میکنی اوج فلسفه را داری ولی وقتی وارد فلسفه ی ملاصدرا میشوی تازه میفهمی که انگار هیچ چیز نمیدانستی و این مساله در همه ی مسائل ریز و درشت صادق است و اساسا ما دشمنِ نادانسته های خود هستیم.
ما در یک سیکل معیوب و دور باطل هستیم، مثلا فکر میکنیم باید همه تا فلان مقطع درس بخوانند و اساسا نمیتوانیم به این فکر کنیم که خب برای چی باید این مقدار درس بخوانم. چرا کار دیگری نکنم. چون جامعه اینگونه است تو هم فکری میکنی باید اینگونه باشی و ارزش های تو طبق اون جامعه شکل میگیرد. جامعه تعیین میکند که چه کسی ارزش بیشتری دارد و نظام ارزشی جامعه ، همیشه طبق ارزش های حقیقی نیست. گاهی یک چیزی در جامعه ارزش است که در حقیقت یا حتی در یک جامعه ی دیگر ضد ارزش است.
از خودم بگویم؛ من در زندگی شخصی خیلی از چیزها رو کنار گذاشتم و اتفاقا آرامش بهتری دریافت کردم، اینکه باید فلان ساعت بخوابی، فلان ساعت بخوری، فلان جا بروی ، فلان جور درس بخوانی، فلان جور عروسی کنی، شانت فلان است و قس علیهذا...
همه ی این ها فرهنگ های تحمیلی است که هیچ اصالتی ندارند و شما میتوانی جور دیگری باشی و خیلی از مشکلات و دردها و عدم آرامش ما بخاطر همین فرهنگ های تحمیلی است.
✅ فعلا تا اینجا کافیست، اگر مفید بود پیام بدهید تا قسمت های بعد را منتشر کنیم و کمی عمیق تر به مسائل نگاه کنیم وگرنه همین یک قسمت هدیه ی من به شما و خلاص ...
.
⁉️ چه باید کرد؟!
🔰 قسمت دوم 🔰
از قسمت اول استقبال زیادی شد و کلی پیام دریافت کردیم که ادامه بدهیم و تصمیم گرفتم ادامه بدهم، بعد خواندن قسمت دوم اگر خوب بود پیام بدهید.
همه ی ما باید بدانیم که کامل نیستیم و همه ی ما باید بدانیم که تک تک ما در رشد یا عدم رشد جامعه مسئولیم و از مسئولیت خود شانه خالی نکنیم.
یک جمله ای رو اخیرا مهدی خزعلی در مناظره با اکبرنژاد گفتند که خیلی باهاش حال کردم؛ گفت: پدرم آیت الله خزعلی میگفت اگر رهبری خودش به من شلاق بزند من دوباره از نظام و او دفاع میکنم و نباید حب و بغض های شخصی باعث شود ما در دامن دشمن بیفتیم و ادامه داد من ۱۲ بار زندان رفتم ولی الان از نظام دفاع میکنم. با مهدی خزعلی اختلاف هایی داریم و بارها گفتگو کردیم ولی این حرفش خیلی مهم است و باید #هایلایت شود و حقیقتا این نگاه اوج ولایتمداری است و باید تکثیر شود.
پس اگر روزی بی مهری دیدیم ، سریع قاطی نکنیم و در دام دشمن نیفتیم. مثالش روشن است، ما یه وقتی از پدرمان بی مهری دیده ایم، کلی کوتاهی در حق ما شده است ولی وقتی پدرمان با دشمنش در جنگ باشد، سمت پدرمان می ایستیم و عقده گشایی نمیکنیم و صددردصد از او دفاع میکنیم.
ما اگر به این نگاه رسیدیم که کامل نیستیم و فهمیدیم هم خودمان هم جامعه که متشکل از ما است، همه ناقصیم و نیاز به رشد داریم، قطعا شروع به حرکت میکنیم.
باید بدانیم تمام حرکت های اصلاحی هزینه دارد، تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمدند ولی همه هم کلی اذیت شدند و مورد بغض قرار گرفتند و نهایتا هم شهید شدند. پس قرار نیست برای ما فرش قرمز پهن شود، بله اگر مردم بفهمند، جامعه بفهمد، مسئولین بفهمند که من و شما دلسوزشان هستیم و قصدمان اصلاح و کمک کردن است، قطعا سریعتر به هدف میرسیم و جامعه سریعتر رشد میکند ولی اگر همه هم نفهمند و مقابله کنند باز میشود کار کرد.
باز از خودم مثال میزنم؛ من سال ۸۹ آمدم قم، هیچکس را نمیشناختم و فارسی حرف زدن را هم بلد نبودم ولی کلی ایده و برنامه در ذهنم بود که دوست داشتم محقق شود. هدفم این بود منی که چندسال در گمراهی بودم و نمیدانستم و حالا فهمیدم، سریع بتوانم مبانی دینی خود را بیاموزم و بعد با یک پشتوانه ی فکری قوی و تجربه ای که از گذشته ام دارم بتوانم یک روستایی یا محله ای بروم و چندنفر رو که مثل گذشته ی خودم هستم رو روشنشون کنم تا بدانند و از راه غلط برگردند.
برای همین مقدار آرزو هم هیچ نداشتم، حقیقتا اوایل خانواده هم همراه نبودند و فکر میکردند تحولم الکی است و جدی نمیگرفتند و تصور نمیکردند یکی اینقدر متحول شود. من هنوز هم نگفته ام در چه وضعیتی بودم، اگرچه گفتنش مفیده ولی هنوز جنبه ی مطرح کردن برخی مسائل نیست و دوتا کلام که خودمون گفتیم رو صدبار علیه ما استفاده کردند و نفهمیدند که اینا رو خودم گفتم و این عکس ها رو خودم منتشر کردم تا این جوون بفهمد که راهی که میخواهد برود را یکی تا تهش رفته و او تا تهش نرود و برگردد.
الغرض با اینکه غریب و تنها بودم و هیچ کس رو نداشتم، بخاطر هدفی که داشتم سریع در مسائل تحصیلی رشد کردم و سریع به جامعه وصل شدم و منی که ته آرزوم این بود که با ده نفر جوون بتونم حرف بزنم ، الان هزاران نفر مطالبم را میبینند و آنقدر مردم لطف دارند که خودم شرمنده میشوم.
این رو گفتم و بعدا هم بیشتر باز میکنم تا بدانیم شدنی است. بله اگر حوزه به من کمک میکرد، اگر هماهنگی وجود داشت قطعا اثرگذاری ما ده ها برابر بود ولی ما ثابت کردیم با یک گوشی ساده و بدون هیچ امکانات و بودجه و حمایتی میشود موثر بود و کلی کار انجام داد پس تک تک شما نباید بهانه بیارید که نمیشود چون هیچکس وضعیتش از من بدتر نیست، هم به ما کمک نکردند هم تا جاییکه میتوانستند کارشکنی کردند ولی تا اینجا ادامه دادیم و کلی کار کردیم.
پس یکبار به خودمان بگوییم که میشود و شروع کنیم و بعد چندسال میبینیم که کلی برکات داشته است.
پس اولین قدم این است به خودباوری برسیم و بدانیم تک تک ما میتوانیم کارهای بزرگی انجام بدهیم.
بعد اغتشاشات در یک جلسه ی مهم یکی از مسئولین مهم گفته بود که زیرساخت تشکیلاتی شیخ فرهاد چیه، ارتش سایبریش چه شکلی است، چه کسی پشت او است و با کجا کار میکند و چگونه هر پلتفرمی وارد میشود جزء نفرات اول قرار میگیرد. یکی گفته بود تا جاییکه ما میدانیم خودش است و یک گوشی که آن زمان واقعا یک گوشی خیلی ساده داشتم و هنوز قرارگاهی هم نداشتیم، البته الان هم در مقایسه با دوستان دیگر هیچ چیز نداریم، برخی از رفقا ماهی ۱ میلیارد فقط پول نیرو و تبلیغ میدهند و ما ۱۰۰ میلیون هم هزینه نمیکنیم و نداریم که هزینه کنیم ولی خروجی این ۱۰۰ میلیون کمتر از اون ۱ میلیارد نیست.
غرض اینکه تک تک ما باید به این باور برسیم که میتوانم موثر باشم و شروع کنیم.
قسمت سوم میگیم که باید چه قدم هایی برداریم. یاعلی ...
.
⁉️ چه باید کرد؟!
🔰 قسمت سوم 🔰
برای شروع چند قدم باید طی شود:
قدم اول هر روز باید وقت بذاریم تا چند آیه قرآن رو با ترجمه بخوانیم، چند حدیث اصول کافی رو با ترجمه بخوانیم، نهج البلاغه و صحیفه را بخوانیم و بعد در کنار این ها سخنان امام و آقا و مطهری و بهشتی و عین صاد و مصباح رو پیگیری و تا میتوانید مطالعه کنید.
از نظر من هرکس به موارد مذکور مسلط نباشد نباید وارد کنشگری جدی شود بلکه هنوز باید خودش مطالعه و تحقیق کند، اگر کسی مواد اولیه برای شناخت دین و انقلاب را ندارد، باید سکوت کند وگرنه خسارت میزند.
پس بی مایه فطیر است و اگر میبینید یک عده دچار خطاهای فاحش هستند، خیلی جاها علتش عدم مطالعه ی این موارده وگرنه همه ی این مسائل روشن است ولی چندسال مطالعه میخواهد که کمتر کسی حوصله دارد و نوعا میخواهند غوره نشده، مویز بشوند.
قدم دوم این است که باید تعصب رو کنار بگذاریم و درست و منطقی از اعتقادمان دفاع کنیم.
باز از خودم مثال بزنم؛ من مخالف خیلی از افراد و جناح ها و حرفها هستم و میتوانم با مبانی خودشان، محکومشان کنم ولی تا الان هرچی مطلب در مخالفت با این جریانات و آدم ها شنیدم همه حرفهای الکی و غیر مستند و شعارگونه است، حالا شما میای میگی اینا دروغه، سریع میگن تو طرفدار فلانی هستی درحالیکه رزومه ی هرکس مشخص است که با چه کسانی مخالفت داشته و دارد ولی ما باید حرفی بزنیم که طرفدار اون جریان قبول کند نه اینکه شعار بدهم و خودی ها تشویق کنند پس ما دچار تعصب و دفاع کورکورانه هستیم و این باعث میشود طرف مقابل ما را فردی بیسواد و متعصب بشناسد و اساسا حرفهایمان برای او بی تاثیر است و فقط خودی ها تشویق میکنند درحالیکه من باید کاری کنم جوری حرف بزنم که طرف مقابل متنبه شود نه اینکه خودمون دورهمی خوش باشیم و این مساله آفت جریان های مختلف است، تا میگی این دروغه میگن تو طرفدار فلانی. نه عزیرم من دشمن اون هستم ولی دشمن دروغگویی تو هم هستم و ما نباید دروغ بگیم.
غیر از مخالفت، در مورد طرفداری هم این مساله است، من میتونم ساعتها از اصل ولایت فقیه و نظام و رهبری به صورت منطقی در جمع مخالفین دفاع کنم ولی نوع حرفهایی که از مدافعین نظام در این باره شنیدم حرفهای الکی و غیرمستند است.
یه وقتی حاج آقا مجتبی سر درس فرمودند یک نفر بود فقط از آقا کرامت نقل میکرد، میگفت زنگ زدیم بهشون و گفتیم این حرفهایی که شما از آقا میگید دروغ است ، میگفت گفتند حالا اصلش که میدونیم آقا انسان بزرگی است حالا کمی اینور اونور ایرادش چیه.
حاج آقا میگفت بهش گفتم ایرادش این است که دروغه و در دروغ رشدی نیست، کلی خصوصیت خوب آقا دارند، اونا رو نقل کنیم نه اینکه دروغ بگوییم.
یا خاطره ای نقل میشود که آقا مدتی در کانکس زندگی میکرد و از این داستان ها که همه الکی و دروغ و غیرمستند است.
این دروغ ها رو شاید یک عده بپسندند ولی نهایتا در دروغ رشدی نیست و هنر من و شما باید این باشد که به صورت درست و منطقی از دین و انقلاب و رهبرمان دفاع کنیم.
قدم سوم اینکه باید راه های درست تبیین رو پیدا کنیم که با مجهز شدن به دوقدم قبل این محقق میشود؛ ما از نظام و رهبری دفاع میکنیم و برای این دفاع دلیل منطقی شرعی داریم که کوتاه میگم ولی بعدا مفصل توضیح میدهم؛ ما یک معصوم مثل امامان داریم که حجت هستند، یک غیرمعصوم داریم که توسط معصوم برای ما حجت قرار داده شده اند؛ مثلا پدر و همسر شما معصوم نیستند ولی تا یک محدوده ی منطقی بر شما ولایت دارد.
ولی فقیه هم بر ما در یک محدوده ی شرعی ولایت دارد و طبق مبانی دینی و ادله ی شرعی که در کتب ولایت فقیه گفته شده بر ما حجت است.
مثلا مالک اشتر و سلمان و ابوذر و مقداد معصوم نیستند ولی حرفشان برای ما حجت است و ما اگر بدانیم این حرف برای سلمان است بهش عمل میکنیم.
پس ما باید کتب ولایت فقیه رو مطالعه و تامل کنیم و بدانیم رهبر بر ما حجت است و هرجا خلاف میل ما هم حرفی زد باید قبول و عمل کنیم و این تبعیت امروز وجود ندارد، اصلاح طلبان و انقلابی ها تا جایی به حرف رهبری عمل میکنند که با فکرشان مطابق باشد وگرنه صدجور توجیه میکنند.
رئیسی امیرکبیر است، چشم. به پزشکیان کمک کنید چشم. اما و اگر و ... نداریم ولی اولی رو اصلاح طلبان قبول نمیکنند و دومی رو اصولگرایان موسوم به جبهه انقلاب.
من بعد انتخابات میخواستم کلا بیخیال کار سیاسی این شکلی بشم ولی آقا فرمود کمک کنید گفتم چشم.
پس این ولایت پذیری را باید در خودمانتمرین کنیم گرچه یک عده افراطی حمله کنند که چرا اینجوری هستی و تبعیت از رهبری را به پای انفعال بگذارند.
و نهایتا ملاکتون حرفهای صریح آقا باشد نه تفسیرهای جناحی دیگران، اصل ولایت پذیری هم جایی است که خلاف میلت باشد وگرنه جایی که تو میگی روزه آقا هم بگه روزه و تکبیر بگی هنری نیست.
تا اینجا اگر سوالی مطلبی بود بفرستید تا قسمت های بعد رو منتشر کنیم. یاعلی...
.
⁉️ چه باید کرد؟!
🔰 قسمت چهارم 🔰
مشکل اصلی جامعه افراط و تفریط و حرفهای غیرمستند است و لاغیر.
غیر از معصومین و اولیای الهی، همه دچار این مساله هستیم ولی یک عده نماد افراط و تفریط و حرف غیرمستند شدند و مشکل در دومی است وگرنه همه انسانیم و ممکن الخطا.
خب ملاک افراط و تفریط و حرف مستند و غیر مستند چیه؟!
ببینید در هر مساله ای متفاوت است و هرجا باید به اقتضای اون موضوع بررسی شود.
در مسائل دینی، نظر مراجع تقلید ملاک است؛ مثلا همه ی مراجع گفتند نماز با کاشت ناخن باطل است و باید کاشت رو بردارن و وضو و غسل جبیره هم برای جایی است که نمیشه مانع رو برطرف کرد و اینجا به راحتی برداشته میشود ولی یک عده دچار #تفریط هستند و میگویند مگه من ناخن بکارم خدا چیزیش میشه، این همه مشکلات رو ول کردید گیر دادی به مو و ناخن من یا لاک میزنند میگیم موقع نماز پاک کن وگرنه وضوت باطله میگن دلت پاک بشه، عزیزم دلت پاکه خدا روشکر ولی عملت رو هم درست انجام بده، خواندن نماز احکامی داره.
از اونور یک عده دچار افراطند و به اونا حمله میکنند که شما بی دین هستید، نه اونا متدین هستند ولی اینجا نمیفهمند ، همچنانچه تو هم خیلی جاها نمیفهمی، مثلا خمس نمیدی، دروغ میگی، تهمت میزنی ، مسخره میکنی، غیب میکنی، حسادت میکنی ولی متدینی با اینکه همه ی این ها گناه کبیره است یا مثلا گربه بغل کسی میبینید زود حمله میکنید درحالیکه گربه نجس نیست، فقط موی گربه و کلا اجزاء هر حیوان حرام گوشتی نباید موقع نماز روی لباست باشه وگرنه باطل میشه و نگه داشتن گربه حرام نیست ولی یک عده دچار #افراط هستند و جوری حمله میکنند انگار حرامه و ده ها مثال این شکلی میتونم بزنم که یک عده دچار افراطند و یک عده دیگر دچار تفریط.
راهکار خیلی راحته، شماره ی دفتر مرجعت رو از ۱۱۸ میگیری و گوشیت ذخیره میکنی و سوالاتت رو میپرسی، هر روز صدبارم زنگ بزنی جوابتو میدن و دچار افراط و تفریط نمیشی ولی هرکس برای خودش فتوا میده و نمیفهمه دین هم مثل همه ی موضوعات دیگر تخصصی است، نمیشه به دکتر بگی خب این قرص رو نمیخورم، آمپولم نمیزنم چون دلم پاکه، اگر خودت بلدی چرا رفتی دکتر، اگر بلد نیستی چی میگی؟! اگر خودت دین شناس و مجتهدی که الحمدلله میدانی، اگر نیستی از یک مجتهد عادل تقلید و به حرفاش عمل کن.
مثلا موضوعات تاریخی، فلان شاه چه خدمات و خیانت هایی داشته؟ با رجوع به چند کتاب تاریخی مشخص میشود و اینجا دیگه حرف انقلابی و ضدانقلاب ملاک نیست.
همیشه این مثال رو زدم شما میخوای خونه بخری ، اگر متر کنند مشخص بشه ۱۰۰ متره، همه مراجع تقلید بگن ۹۰ متره قبول نمیکنی چون اینجا جای متره نه مرجع تقلید، در مسائل دینی هم جای متر نیست و باید به مرجع تقلیدت گوش کنی.
الان که کلی اینا رو میگم همه قبول دارید و میگید بله درسته ولی یقین دارم اگر همین امروز شروع کنی اطلاعات خودت رو طبق این فرمول پالایش کنی، میفهمی چقدر دچار افراط و تفریطی.
مثلا همه ی مراجع تقلید گفتند چادر مستحب است و واجب نیست و محدوده ی واجب حجاب رو مشخص کردند که باید لباس بدن نما نپوشی و فقط گردی صورت و دست تا مچ میتونه بیرون باشه، صورت و دست هات هم نباید زینت غیرمتعارف داشته باشند که موجب تحریک و گناه شود ولی همین رو گفتم کلی حمله شد که تو میخوای بی حجابی رو عادی سازی کنی! مادری زنگ زد گریه میکرد دخترم بی حجاب شده، گفتم موهاش رو میذاره بیرون. گفت نه. گفتم پاهاش رو میذاره، گفت نه. گفتم پس چی؟! گفت چادر نمیپوشه دیگه. گفتم خب اینکه بی حجاب نمیگن و تازه فهمید چادر مستحبه و به دخترش جوری حمله میکرد انگار بی حجاب شده!
خب اینا درده، خدا گفته مستحبه تو میگی واجبه ولی بعدسالها نمیدونند چون از ترس حمله دیگران و محافظه کاری کلی گویی کردیم و مردم احکام اولیه رو اطلاع ندارند.
یا گفتم بی حجاب، بی دین و ضدانقلاب نیست، کلی خانم بی حجاب داریم انقلابیند، کلی خانم داریم مثل جریان شیرازی پوشیه هم میزنند ولی ضدانقلابند ولی حمله کردند و اساسا مشکل افراطی ها با من از همین جا شروع شد درحالیکه این حرف همه ی علما است.
اینا رو کلی قبول داریم ولی وارد مصداق بشی حمله میکنند، بخاطر این من کلی گویی رو رها کردم، شما قرآن و حدیث و نهج البلاغه بگو کسی کاریت نداره، تشویق و رایگان تبلیغتم میکنند، خیلی هم راحته و کاری نداره و هر طلبه ی عادی میتونه انجام بده و بدون یک روز تدریس در حوزه و دانشگاه استاد خطاب میشی ولی اگر بیای بگی مگهدین با ظلم مخالف نیست؟ خب خودروسازها دارن به مردم ظلم میکنند دیگه حمله شروع میشه، یک عده پول میدن که به اسم حمایت از تولید ملی بهش حمله کنید تا عبرت شود کسی از ظلم و ظالم به صورت مصداقی نگه.
کلی بگو ربا حرامه کاریت ندارن، اما اگر بیای مثل علامه مصباح بگی بانک ها ربوی شدند دیگه کارت تمومه و با رسانه هاشون یک هیولایی ازت ترسیم میکنند بیا و ببین...
✅ تا قسمت بعدی، یاعلی...
.
.
من جای شما بودم به جای حمله به محمد خاکپور که نتیجه ی معکوس دارد، بهش محترمانه میگفتم بله عزیزم حکومت پهلوی هم مثل تمام حکومت ها دستاوردهایی داشته و اگر قراره برای ساخت یک ورزشگاه بعد ۵۰ سال از کسی تشکر کنیم بخاطر ساخت چندین ورزشگاه در ۴۵ سال اخیر هم تشکر کنیم ولی ما عادت داریم صفر و یکی نگاه کنیم و با انکار بدیهیات و کنشگری غلط پاس گل بدیم به پهلوی و فقط خودمون خالی بشیم و هیچ تاثیری روی مخاطب مخالف نذاریم و فکر کنیم چون موافقین حال میکنند پس داریم جهاد تبیین میکنیم واین مشکل سیاست های رسانه ای ماست که اساسا نمیدانند جواب مخالف رو باید با پیش فرض های او داد نه اینکه فقط حمله کنی و او را محبوب تر و خودت رو منفور تر کنی. یاعلی...
✌️کانال #شیخ_فرهاد_فتحی 👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
«يتولاکَ اللهُ بينما تظُنُّ أنکَ بمفردِکَ»
هنگامی کہ فڪر میڪنے تنها و بیڪسے
خدا از تُ مراقبت میڪند..♥️
#آرامجان ❤️
.
⁉️ چه باید کرد؟!
🔰 قسمت پنجم 🔰
«پیش فرض های غلط یا ناقص»
همه ی ما کم و بیش دچار پیش فرض های غلطی هستیم و خیلی از دعوا و برچسب ها و ... بخاطر همین پیش فرض های غلط است که فکر میکنیم وحی منزل است درحالیکه از اساس غلط یا حداقل ناقص است.
مثلا در زمینه های دینی بارها شنیدیم که گناه لذت ندارد یا حجاب محدودیت نیست درحالیکه هم گناه لذت دارد هم حجاب محدودیت است، شما وقتی پیش فرض غلطی داری تا آخر راه مسیرت غلط خواهد بود. اول باید واقعیت رو بپذیری و بعد نسخه تجویز کنی.
باید توضیح بدهی که بله گناه لذت داره ولی لذتش آنی و لحظه ای و ماندگار نیست، لذتی هست که تهش به ذلت ختم میشود. شما اگر کل زندگیتو بفروشی بری چند روز حال کنی لذت میبری ولی تا آخر عمر دچار ذلت میشوی. گناه هم چنین است. الان در مقام توضیح نیستم و بارها اینا رو توضیح دادیم فقط میخواهم با ذکر مثال بدانیم پیش فرض های اشتباه زیادی داریم.
بله حجاب محدودیت است ولی انسان ها با محدودیت رشد میکنند، کار میکنی ، فلان وقت میخوابی، فلان جا نمیروی یا میروی با فلان سرعت حرکت میکنی، فلان کار را میکنی یا نمیکنی ، همه ی این ها محدودیت است ولی محدودیت هایی که به نفع ماست.
یا برخی فکر میکنند هرکس حجاب شرعی ندارد بی دین و ضدانقلاب است درحالیکه در تعریف دینداری یا انقلابیگری چنین چیزی نیامده است. هرکس شهادتین رو بگوید مسلمان است هرکس به ولایت امیر المومنین تا امام زمان اقرار کند شیعه است و عمل و ترک کردن احکام فقط درجه ی ایمان را مشخص میکند نه اصل ایمان را، انقلابیگری هم یعنی شخص مخالف براندازی و موافق جمهوری اسلامی باشد.
یا پیش فرض های سنتی که سالها حاکم بوده و هست، قدیم اگر پسری موهای زائد زیربغل و دختری موهای زائد صورتش را اصلاح میکرد او را به چشم ... میدیدند درحالیکه این مساله از خرافات است و اساسی ندارد.
یا دراحکام کلی پیش فرض اشتباه است مثلا خیلی جاها زن یا مرد وقتی فوت میکند فکر میکنند به هم نامحرم شدند و اجازه نمیدهند به همسرش دست بزند.
یا در مسائل سیاسی یک تعریف غلطی از انقلابیگری ایجاد شده و یک جبهه ای به اسم جبهه ی انقلاب ایجاد شده که فقط خودشان را انقلابی میدانند و هرکس مثل این جناح فکر نکند سریع میگویند سقوط کرد و از دایره ی انقلاب خارج شد درحالیکه اینا جزئی از انقلاب هستند نه معیار انقلاب و در نظر رهبری همه ی مردم ایران متدین و انقلابی هستند و هرکس برانداز نباشد و به هر دلیلی خواستار ماندن نظام باشد در دایره ی انقلاب است ولی تاکید میکنند که انقلابیگری مثل ایمان درجاتی دارد پس با تعریف رهبری اکثر مردم در دایره ی انقلاب هستند ولی با تعریف این عزیزان اکثر مردم انقلابی نیستند و این بخاطر پیش فرض غلط از مفهوم انقلابیگری است.
📌خب راه حل چیه ؟! چه باید کرد؟!
باید بدانیم انسان ها طبق آموزه ها و نوع استاد و کتابهایی که مطالعه میکنند و محیط و عوامل مختلف دیگر، نظرات و دیدگاه های مختلفی دارند.
شما دونفر را پیدا نمیکنی که همه جا یک دیدگاه داشته باشند و این طبیعت انسان هاست و نباید باهاش مبارزه کنیم.
ما باید بدانیم انسان ها نظرات مختلفی دارند و اختلاف نظر را به رسمیت بشناسیم و با یکدیگر گفتگو کنیم.
هرکسی مثل ما فکر نمی کند لزوما دشمن ما نیست ، فقط بخاطر داشته های ذهنیش ، نتیجه گیری متفاوتی دارد و نوع انسانها اگر بدانند که داشته هایشان غلط یا ناقص است، استقبال و قبول میکنند.
مادامی که اختلاف نظر موجب تشنج و تشویش اذهان عمومی و برهم زدن نظم عمومی نباشد هیچایرادی ندارد و باید با استدلال به آن پاسخ داد.
حدیثی در اصول کافی، باب درجات الايمان آمده است که درمان این درد جامعه ی ماست.
يكي از خدمتكاران خانه امام صادق علیه السلام كه سراج زين ساز بود مي گويد: روزی در محضر امام سخن از گروهي به ميان آمد.
عرض كردم: قربانت گردم ما از آنها بيزاري مي جوئيم، زيرا آنچه را كه ما به آن اعتقاد داريم، آن گروه ندارند.
امام: آنها ما را دوست دارند، آيا چون عقيده شما را ندارند، از آنها بيزاري مي جوئيد؟
سراج: آري.
امام : اگر چنين باشد ما هم داراي عقائدي هستيم كه شما داراي آن نيستيد، بنابراين آيا ما هم از شما بيزاري بجوئيم؟
سراج: نه، شما نبايد بيزاري بجوئيد.
امام: در نزد خدا هم حقائقي وجود دارد كه در نزد ما نيست، آيا خدا ما را دور مي اندازد؟
سراج: نه، قربانت گردم، ديگر از آنها بيزاري نمي جوئيم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: آنها را دوست بداريد و از آنها بيزاري نجوئيد، زيرا بعضي از مسلمانان، يك سهم و بعضي دو سهم و بعضي سه سهم و ... بعضي هفت سهم ايمان را دارند.
بنابراين سزاوار نيست كه صاحب يك سهم ايمان را بر آنچه كه صاحب دو سهم است تكليف كنند و صاحب دو سهم ايمان را بر آنچه كه صاحب سه سهم است وادارند و صاحب سه سهم را بر آنچه كه صاحب چهار سهم است و ... تكليف نمايند.
✅ تا قسمت بعدی، یاعلی...
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر از دست چه کسانی خشمگین شد؟!
نظر اسلام در قیمت گذاری از حقوق کارگر تا قیمت خودرو و بنزین مشخصه و باید توسط بازار تعیین شود.
البته دوستان بعد فهمیدن نظر اسلام میگن ارز کالا نیست که این حرف غلطه چون اگر پول پشتوانه نداشته باشد اساسا ربا بی معنا است درحالیکه همه ی مراجع ربا در پول را قبول دارند.
بفرمایند فولاد و پتروشیمی هم کالا نیست؟! اونجا چرا مخالف قیمت بازار هستند و میگویند باید قیمت گذاری شود؟!
چرا عده ای دنبال سیاست های اقتصادی دولت روحانی و ادامه ی ارز ترجیحی هستند؟!
فساد چای دبش بخاطر چی بود؟!
ارز ترجیحی جز اینکه دلار ارزان دولتی به یک عده بدهند و اونا هم به هر قیمتی دوست دارند بفروشند چه تاثیری در بازار داشته ؟!
آهان میفرمایند نظارت کنند. اولا گفتیم قیمت گذاری از اساس اشتباه است هم خلاف نظر اسلام است هم کلی اقتصاددان مخالف قیمت گذاری هستند ثانیا بر فرض محال که قیمت گذاری درست باشد وقتی به تجربه ثابت شده که نظارتی بر ارائه ی ارز دولتی نیست و موجب رانت و فساد شده است نباید این کار را ادامه داد.
دیدیم که در دو دولت قبل با دو تفکر مختلف نظارت درستی نبود و ارز ترجیحی تاثیری در سفره ی مردم نداشت و همه چیز گرانتر شد.
هم ارز دولتی را ارزان دست یک عده بدهند هم قیمت بازار با ارز آزاد باشد.
کدام عاقلی چنین چیزی رو قبول میکند؟! چرا برخی حامی یک عده شدند که سالها ارز دولتی گرفتند ولی به ریش مردم خندیدند؟! واقعا چه منافع مشترکی اینا باهم دارند که جانانه از کار غلط دفاع میکنند؟!
✔️ #شیخ_فرهاد | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
⁉️ چه باید کرد؟!
🔰 قسمت ششم 🔰
« علی تنها راه نجات است نه یکی از راه ها »
به نظر می رسد زندگی ما نسبت درستی با مولایمان ندارد و تمام مشکلات بخاطر دوری از مکتب علوی است.
همه و همه از مسئول تا مردم باید خودمان را به حضرت عرضه کنیم تا مشکلاتمان را بفهمیم و اندازه ی توان به سمت او برگردیم و بدانیم تنها راه نجات ، مکتب علوی است و لاغیر.
حوصله داشتید در کانال به هشتگ #یکشنبه_های_علوی مراجعه کنید، چندنمونه هم در این مطلب ذکر میکنم تا بفهمیم چند چندیم ؟!
۱-میزان رفتار با دیگران؛ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ...
خودت را ميزان بين خود و ديگران قرار بده، بنا بر اين آنچه براى خود دوست دارى براى ديگران هم دوست بدار و هر چه براى خود نمى خواهى براى ديگران هم مخواه، به كسى ستم مكن چنانكه دوست دارى به تو ستم نشود و نيكى كن چنانكه علاقه دارى به تو نيكى شود، آنچه را از غير خود زشت مى دانى از خود نيز زشت بدان، از مردم براى خود آن را راضى باش كه از خود براى آنان راضى هستى، هر آنچه را نمى دانى مگو اگر چه دانسته هايت اندك است و آنچه را دوست ندارى در باره تو بگويند تو هم درباره ديگران مگوى.
۲: مهربانی و عطوفت؛ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ...
مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند. اگر گناهى از آنان سر مى زند يا علّت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخش و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد.
۳: مدارای حداکثری؛ عَلَیک بِالرِّفْقِ فَانَّهُ مِفْتاحُ الصَّوابِ...
بر شما باد مدارا که کلید خیرات و خُلق عاقلان است.
وَ اخْفِضْ لِلرَّعِیةِ جَناحَک...
پر و بالت را بر مردم بگستر، و با چهره گشاده با آنها روبه رو شو و نرمش را بکار گیر.
۴: مشورت با عقلا و نخبگان و عدم خودرایی؛ مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ...
هر كه مستبد به رأى شد به هلاكت رسيد و هر كه با مردم مشورت كرد خود را شريك عقل آنان نمود.
۵: قناعت و اکتفا به ضروریات زندگی؛ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى بُلْغَةِ الْكَفَافِ ...
كسى كه به اندازه كفايت زندگى از دنيا بردارد به آسايش دست يابد و آسوده خاطر گردد در حالى كه دنيا پرستى كليد دشوارى و مركب رنج و گرفتارى است.
۶: غیرت نابجا و تندروی در غیرت ورزی
إِیَّاکَ وَ التَّغَایُرَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِ ...
از غيرت نابجا نسبت به زنان بپرهيز كه آن زن سالم را به افسردگی و گناه می کشاند.
۷:آزاداندیشی و دوری از تعصب و تقلید بی جا؛ لا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ...
بنده ديگران مباش ، در حالى كه خداوند تو را آزاد آفريده است. هر كس دين خود را از مردم بگيرد، مردم او را از دين بر مى گردانند و هر كس دين خود را از قرآن و سنّت رسول خدا فراگيرد، كوه ها از بين مى روند ولى ايمان او ماندگار است.
۸: ساده زیستی و جدی نبودن دنیا؛ إنَّ اللّه َ جَعَلَني إماما لِخَلْقِهِ...
خدا مرا امام و پیشوا قرار داده و بر من واجب کرده است که در رفتار و خوراک و پوشاکم مانند مردم ضعیف و مستمند بر خود تنگ گیرم تا فقیر از فقر من پیروی کند و ثروتمند هم به واسطه ثروتش طغیان نکند.
خداوند بر پيشوايان عادل واجب كرده است كه خود را با مردم ناتوان همسان كنند تا تنگدستىِ فقير او را برنياشوبد.
عبد اللّه بن عباس می گوید که بر اميرالمؤمنين در منطقه ذى قار وارد شدم در حالى كه حضرت كفش خود را پينه مى زد. از من پرسيد: اين كفش چقدر مى ارزد؟ گفتم: ارزشى ندارد. فرمود: به خدا قسم اين را از حكومت بر شما دوست تر دارم مگر آن كه بخواهم حقّى را بر پا دارم يا باطلى را براندازم.
فرمود: آدم عاقل در خانه ای که باید از آن منتقل شود اثاث نمی چیند در حالی که در جلوی ما خانه اقامت و آخرت است، ما متاع خود را به آنجا انتقال دادیم و خود هم بدانجا منتقل خواهیم شد.
من اگر مى خواستم مى توانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافته هاى ابريشم براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد يا من سير بخوابم و پيرامونم شكم هايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد.
آيا به همين رضايت دهم كه مرا امير المؤمنين عليه السلام خوانند و در تلخى هاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختى هاى زندگى الگوى آنان نگردم؟!
آفريده نشده ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده و از آينده خود بى خبر است.
سوال: نسبت ما با این سخنان چیست؟!
✅ تا قسمت بعدی، یاعلی...
.
.