فرارسیدن زادروز مسعود حضرت عیسی مسیح علیه السلام
پیامبر بلندپایه الهی، و مؤید آخرین منجی بشر , حضرت مهدی موعود علیه السلام بر اهالی کوی ایمان و صلاح و توحید مبارک باد ❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴شباهت بازگشت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و بازگشت مسیح علیه السلام:
بر اساس روایتی امام زمان عج که ظهور می کند هزاران تن از فقیهان و قاریان قرآن و ریاکارانی که رسم تقوا در ظاهرشان آشکار است در مقام انکار او بر می آیند و به او می گویند ای فرزند فاطمه ما را نیازی به تو نیست! برگرد به همان جا که آمده ای!!
نخستین بار که این روایت را خواندم یاد مواجه مفتش اعظم با مسیح ع در رمان برادران کارامازوف به قلم داستایفسکی افتادم.
بر طبق آن رمان، مسیح ع در زمانه تفتیش عقاید که کلیسا به راه انداخته بود و به نام مسیح ع جنایات بسیاری را مرتکب می شد، ظهور کرد و می خواست مانع از وقوع همه آن جنایاتی شود که به نام او انجام می شد.
مفتش اعظم در همان شب که زندانی اش می کرد خطاب به او گفت :
همه چیز به دست تو به پاپ اعطا شده است و بنابراین همه چیز همچنان در دست پاپ است و نیازی به ظهور تو نیست. دست کم نباید تا مدتی مداخله کنی...نه تو حق نداری از آن اسرار عالمی که از آن آمده ای برای ما آشکار کنی تو نباید به آنچه از پیش گفته شده، کلمه ای بیفزایی؛ بازگرد!
شباهت روشنی میان استقبال از بازگشت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و بازگشت مسیح ع وجود دارد. حتی غیبت امام نیز شبیه غیبت مسیح است.
📘هانری کربن/اسلام ایرانی جلد چهارم
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ داستانهایبحارالانوار
کار شیطانی!!!
امام صادق (علیه السلام) حال یکی تاجران را جویا شدند.
یکی از حاضران گفت:او آدم خوبی است، ولی تنها عیبش این است که تجارت را ترک کرده و بیکار است.
حضرت سه بار فرمودند: "عمل الشیطان" ترک تجارت و بیکاری کار شیطانی است.
سپس فرمودند: رسول خدا شتری را که از شام آورده بودند خرید و آن را فروخت، و باسود آن، وام خود را پرداخت کرد و بقیه را بین خویشاوندان خود تقسیم نمود، خداوند در باره تاجران خوب میفرماید:
«رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله: [۱] مردانی هستند که تجارت و داد و ستد، آنها را از یاد خدا باز نمی دارد، آنان تجارت و مادیات را پلی برای هدفهای خدا پسند قرار میدهند.»
📚۱. نور آیه ۳۱.
بحار ج ۸۳، ص ۵.
📌 بنابراین بیکاری عمل مخرب شخصیت و زندگی است که باید از آن به شدت بر حذر بود.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ درخواست حضرت عیسی (ع) از خدا
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 نام حضرت زهرا (س) در کتاب مقدس
درمكاشفه يوحنا كه بخشی از انجيل است آمده است: «و علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد، زنی که آفتاب را دربر دارد و ماه زیر پاهایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است و آبستن بوده، از دردِ زه و عذاب زاییدن فریاد برمیآورد؛ و علامتی دیگر در آسمان پدید آمد که اینک، اژدهای بزرگِ آتشگون که او را هفتسر و ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر؛ و دُمش ثلث ستارگان آسمان را کشیده، آنها را بر زمین ریخت؛
و اژدها پیش آن زن که میزایید بایستاد تا چون بزاید فرزند او را ببلعد. پس پسر نرینهای را زایید که همه امّتهای زمین را به عصای آهنین حکمرانی خواهد کرد؛ و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد...و اژدهای بزرگ انداخته شد، یعنی آن مار قدیمی که به ابلیس و شیطان مسما است که تمام ربع مسکون را میفریبد. او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وی انداخته شدند.»( مکاشفه یوحنی۱۲: ۱_۹)
مسیحیان می گویند که منظور از ۱۲ تاج حواریون می باشند در حالی که همه مسیحیان معتقدند که یکی از حواریون بنام «استخریوطی» به عیسی مسیح خیانت کرد و باعث قتل او شد.
(انجیل متی۲۶: ۳_۱۶و انجیل لوقا ۲۲: ۱_۴)
اما ازنظر ما اين واقعه اشاره به حضرت فاطمه س دارد و مقصود از خورشید پیامبر ص و مقصود از ماه علی ع و مقصود از «۱۲ ستاره» ۱۲ امام معصوم (علیهمالسلام) می باشند، آبستن بودن آن زن اين كه از اولاد آن بزرگوار امام زمان (ع) است كه نجاتدهنده جهان است.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ همراهی مسیح با امام زمان
با مراجعه به روایات نام بعضی از پیامبران الهی را می توان یافت که در حکومت مهدی (عج) حضور خواهند داشت و آن حضرت را یاری خواهند کرد.
مهم ترین آنان حضرت عیسی است. در روایتی علاوه بر ایشان، نام حضرت ادریس، خضر و الیاس نیز آمده است که در کنار امام مهدی(عج) حضور دارند.
(کافی ج1 ص 242-247 ؛کشف الحق ص 186).
در روایات ما آمده است :حضرت عیسى(ع) پس از ظهور امام مهدی(عج) از آسمان نزول می کند و پشت سر ایشان نماز میخواند و با آن حضرت بیعت میکند.
از امیرالمؤمنین روایت است که: «... حضرت مهدى داخل بیتالمقدس مىشود و نماز جماعت به امامت او برگزار میشود پس در یک روز جمعه که نماز جمعه در آن برقرار شده حضرت عیسى(ع) از آسمان نازل میشود در حالى که خوش صورت و زیباست، شبیه ترین بندگان خداى عز وجل به ابراهیم خلیل الرحمن(ع) است.
در این حال حضرت مهدى(عج) به طرف او برمیگردد و عیسى(ع) را میبیند پس حضرت مهدى(عج) به عیسى(ع) مىگوید:
اى پسر بتول (مریم) امامت مردم کن در نماز، عیسى میگوید: براى شما امامت نماز برقرار داده شده است، پس حضرت مهدى(عج) جلو می ایستد و امامت مردم میکند و عیسى پشت سرش می ایستد و با حضرت مهدى(عج) بیعت میکند و...».
منبع : مهدویت (پس از ظهور ) ، رحیم کارگر ، نشر معارف
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حیرت حضرت عیسی (ع) و ماجرای مجنون و لیلی
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ماجرای حضرت عیسی (ع) و پیرزن عارف
موعظه ای زیبا از شهید «کافی» :«حضرت عیسی بن مریم از خداوند تقاضا کرد که خدایا یکی از اولیائت را به من نشان بده.
جبرئیل آدرس پیرزنی را داد که کنار ساحل در فلان خرابه بود. پیرزنی که فلج و کور بود و خیلی حالت رقت باری داشت ولی زیر لب زمزمه می کرد الحمدلله المنعم المکرم ...»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شهید کافی چگونه وارد حوزه علمیه شدند و در کجا تحصیل کردند؟
ابتدا نزد مرحوم میرزا احمد کافی (پدربزرگشان) که استاد خیلی از بزرگان مشهد بودند درس میخواند و در سن دوازده سالگی وارد حوزه مشهد میشود و بالاخره در سن 18 سالگی به عتبات عالیات هجرت میکند و در نجف توفیق شاگردی شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی؛ آیت الله راستی کاشانی و... را پیدا میکند.
5 سال در نجف از علمای آنجا کسب فیض میکنند و در سن 23 سالگی، بهخاطر مشکلاتی که پدر ایشان در عرصه کسب و کار داشتند، با اجازه مراجع وقت نجف و آیت اللهالعظمی خویی، به ایران برمیگردند و با بیت آیت الله شاهرودی وصلت میکنند و ساکن قم میشوند، 2 الی 3 سال در قم و در نزد آیت الله میرزا ابوالفضل تبریزی و دیگر بزرگان قم تحصیل میکنند و سطوح عالیه را نیز در قم تدریس میکردند.
❌از زبان شیخ محسن کافی فرزند شهید
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🦂 عقربی که پنج نفر را می خورد
پیامبر خدا (ص) فرمودند: در روز قیامت، از داخل جهنم عقربی خارج می شود که سر آن عقرب در آسمان هفتم است و دُمش در ته زمین و دهانش هم از مشرق تا مغرب است. آن عقرب مےگوید : «أَینَ مَن حارَبَ اللهَ و رَسُولَه؟» آنهایی که با خدا و پیامبر خدا جنگ داشتند کجا هستند؟
🔹 جبرئیل فرود می آید و می پرسد: «چه کسانی را می خواهی؟ مقصودت از کسانی که با خدا و پیامبر خدا در جنگ بودند چه کسانی است؟» عقرب می گوید: آنها پنج نفرند و من می خواهم آنها را ببلعم:
❶ اول تارِکُ الصَّلوة:
آن کسی که بی نماز از دنیا رفته است، مخصوصاً اگر منکر هم بوده و نماز را قبول نداشته که دیگر هیچ! این عقرب می گوید من ارادۀ تارک الصلوة را دارم. او با خدا و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جنگ بوده است.
❷ دوم مانِعُ الزَّکاة:
کشاورزی که گندم داشته اما زکاتش را نمی داده، گاو و گوسفندش در حد نصاب بوده زکات نمی داده، طلا به میزان بیست مثقال داشته زکاتش را نمی داده، این عقرب می گوید: من به دنبال کسانی هستم که در دنیا زکات نمی دادند.
❸ سوم آکِلُ الرِّبا:
کسانی که نزول می خوردند. در زمان ما هستند کسانی که پول می دهند و نزولش را سر ماه می گیرند. چه قدر گناه دارد.
❹ چهارم شارِبِ الخَمر:
کسانی که شراب می خورند، چهارمین گروهی هستند که آن عقرب به دنبالشان هست.
❺ پنجم قَومٌ یُحَدِّثُونَ فِی المَسجِدِ حَدیثَ الدُّنیا:
مردمی که در مسجد می نشینند و به جای اینکه مباحثه کنند، درس بخوانند، دعا بخوانند، حرف آخرت و مسائل شرعی و قرآن و مفاتیح بزنند، از دنیا صحبت می کنند: امروز دلار چند بود؟ طلا مظنه اش چه قدر بود؟ شنیده ام بالا رفته؟! این حرف ها جایش در مسجد نیست. آن عقرب به دنبال کسانی است که در مسجد از دنیا حرف بزنند.
📚برگرفته از کتاب در محضر مجتهدی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ راهیابی (داستان علما)
مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی فرمودند: من شبی آقا امام زمان (عج) را در خواب دیدم. فرمود: جواد حرکت کن و به جبهه برو! من هم بلافاصله به سوی جبهه حرکت کردم، حدود یک ماهی آنجا بودم و برگشتم، بعدا تردید کردم که شاید امر آقا را امتثال نکرده باشم، لذا دوباره رفتم
امام مهدی (عج) عهده دار راهبری ظاهری و باطنی انسان ها است. به گفته علامه طباطبایی: «امام چنان که نسبت به ظاهر اعمال مردم پیشوا و راهنما است، هم چنان در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد و اوست قافله سالار کاروان انسانی که از راه باطن به سوی خدا سیر می کند.»[1]
- در برخورد با روش و مشرب های گوناگون و مکاتب فلسفی و عرفانی به حیرت افتاده بود. سرانجام برای نجات از این دغدغه، به حضرت ولی عصر ارواحنافداه متوسل می شود و چاره مشکل را از آن حضرت می طلبد.
او در «وادی السلام» در کنار قبر حضرت هود و صالح علیهما السلام با قلبی شکسته و دیده ای گریان، آرزوی راهیابی و هدایت می نماید و سرانجام به مقصود خود می رسد و درمان درد خویش را می یابد.
او در بیداری به خدمت حضرت بقیة الله (عج) می رسد و بر سینه آن حضرت، نواری را به رنگ سبز به عرض بیست سانت و طول شصت سانت مشاهده می کند که عبارتی به رنگ سفید، به خطوط نور بر آن نقش شده است: «طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لإنکارنا»؛[2] طلب معارف از غیر طریق ما اهل بیت، مساوی با انکار ما است.
- مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی فرمودند: من شبی آقا امام زمان (عج) را در خواب دیدم. فرمود: جواد حرکت کن و به جبهه برو!
من هم بلافاصله به سوی جبهه حرکت کردم، حدود یک ماهی آنجا بودم و برگشتم، بعدا تردید کردم که شاید امر آقا را امتثال نکرده باشم، لذا دوباره رفتم. وقتی برگشتم باز هم تردید برایم حاصل شد، که بار سوّم رفتم.[3]
پی نوشت ها
[1] ر. ک: شیعه در اسلام، صص 183- 187.
[2] عنایات حضرت مهدى(عج) ...، ص 171. ر. ک: ضمائم، ص 383(راهیابى آیت الله میرزا مهدى اصفهانى).
[3] توجهات ولى عصر به علما و مراجع، ص 184 به نقل از خاطراتى از آیینه اخلاق، ص 64.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از سه شنبه های مهدوی
ملائک در طواف چادرش پروانه پروانه...
چند روز دیگه، سالروز ولادت با سعادت مادر مهربانمان حضرت فاطمه الزهرا (س) است.
به همین مناسبت، قصد داریم جشن بزرگی تدارک ببینیم و با پذیرایی ، اطعام ، نورافشانی ، اهدای هدیه و گل و ارایه خدمات مختلف در شادی قدوم مادر باشیم.
شما هم می توانید در این جشن به نیت سلامتی و تعجیل در فرج مولای عزیزمان، ما را یاری نمایید.
#سه_شنبه_های_مهدوی
🤝پرداخت نذورات :
💳
5041721112421939بنام سه شنبه های مهدوی (جهت کپی، برروی شماره کارت کلیک کنید.) 📱*۷۸۰*۳۱۲# 🔗 https://3shanbe.com/madar/ کانال رسمی سه شنبه های مهدوی: ➕ https://eitaa.com/joinchat/1043595267Cfd9a9234d0
🔴سختترین آزمون قضاوت
یکی از دوستان قدیمی که در ارتش با درجه تیمساری خدمت میکرد روزی مطلبی را برای من تعریف کرد که فوقالعاده زیبا بود:
در سال 135٠ هنگامی که با درجه سرهنگی در ارتش خدمت میکردم، آزمونی در ارتش برگزار شد تا افراد برگزیده در رشته حقوق عهدهدار پستهای مهم قضائی در دادگاههای نظامی ارتش شوند.
در این آزمون، من و 25 نفر دیگر رتبههای بالای آزمون را کسب کرده و به دانشگاه حقوق قضائی راه یافتیم.
دوره تحصیلی، یک ساله بود و همه با جدیت دروس را میخواندیم.
یک هفته مانده به پایان دوره، روزی از درب دژبانی در حال رفتن به سر کلاس بودم که ناگهان دیدم دو نفر دژبان با یک نفر لباس شخصی منتظر من هستند و به محض ورود من فرد لباس شخصی که با ارائه مدرک شناسایی خود را از پرسنل سازمان امنیت معرفی میکرد مرا البته با احترام، دستگیر و با خود به نقطه نامعلومی برده
و به داخل سلول انفرادی انداختند.
هرچه از آن لباس شخصی علت بازداشتم را میپرسیدم، چیزی نمیگفت و فقط میگفت:
من مأمورم و معذور و چیز بیشتری نمیدانم!
اول خیلی ترسیده بودم. وقتی داخل سلول انفرادی رفتم و تنها شدم، افکار مختلفی ذهنم را آزار میداد.
از زندانبان خواستم تلفنی به خانهام بزند و حداقل خانوادهام را از نگرانی خلاص کند که ترتیب اثری نداد و مرا با نهایت غم و اندوه
در گوشه بازداشتگاه به حال خود رها کرد.
آن روز، شب شد و روزهای دیگر هم به همان ترتیب گذشت و گذشت، تا اینکه روز نهم، در حالی که انگار صد سال گذشته بود، رسید.
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚ماجرای پنهان مریم مجدله زن تن فروشی که شیفته حضرت عیسی شده بود؟
مریم مَجدَلیّه، از مؤمنان و نزدیکان حضرت عیسی( ع) بود. وی در آغاز زن بدکاره ای بوده که پس از رو به رو شدن با عیسی( ع) به وی ایمان آورد و به نقل کتاب مقدس، عیسی( ع) ارواح پلید را از درون وی بیرون کرد، بعد از آن وی در شمار مؤمنان به عیسی( ع) قرار گرفت. بنابر اعلام کتاب مقدس،مریم مجدلیه از کسانی است که عیسی( ع) پس از عروج بر وی ظاهر گشته و حیات خود را بدان ها اعلام کرد .
سرگذشت مریم مجدلیه
بر پایه انجیل، مریم مجدلیه زنی تن فروش و بسیار زیبا بوده است. روزی اهلِ شهر به دنبالِ وی می افتند تا او را سنگ سار کنند. مریم مجدلیهمی گریزد تا به عیسی میرسد . عیسی داستان را از پیگیرانِ مریم می پرسد و آنان ميگويند که ما می خواهیم وی را از براي گناهانش سنگ سار کنیم. عیسی ميگويد بسیار خوب چنين کنید ولی نخستین سنگ را کسی بزند که گناهی نکرده باشد( انجیل یوحنا- باب هشتم- آیات ۱ تا ۱۱). این سخنِ عیسی ایشان را شرمنده و پراکنده ساخت و جانِ مریم مجدلیه را رهانید و از آن پس وی یکی از یاران نزديک حضرت عیسی( ع) گردید.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚منتظران ظهور
امروز جمعه نیست اما دلم عجیب تنگ است. قرار نیست فقط غروب جمعه سراغش را بگیریم و حال دلمان دگرگون شود. او امامِ تمام عصرها و زمانهاست. او نور تمام روزهای ماست و چراغ تمام شبهای تارمان. روشنی هر صبح از خورشید وجود اوست. وجود مبارک اوست که هدایتگر تمام لحظات عمر ماست.
دلبستگی به او چیزی نیست که در طول هفته از یادمان برود یا در میانهی تقویم گم شود. وای از دوشنبه و پنجشنبهای که نامهی اعمالمان را برایش ببرند و روسیاه شویم. وای از روزهایی که کسی از شیعیانش به یادش نباشد و او چشم انتظار بماند. مثل پدری که انتظار آمدن فرزند فراموشکارش را میکشد.
کاش بندهای دنیا را از دستها و پاهایمان باز کنیم و نگذاریم لحظهای بییادش بگذرد. کاش رضایت او در برنامه و لیست کارهای هر روزمان باشد. امان از لحظهای که او به یاد ماست و ما نه. امان از روزهایی که دستهایش برای ما به دعا بلند است و ما در بند دنیاییم.
کاش نگذاریم لحظهای بییادش بگذرد چرا که هیچکس به اندازه او خوب نیست و هیچ چیز به اندازه رضایتش مهم نیست.
#دلنوشته_مهدوی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟
🔸اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان میشود.
🔹امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول میکند.
🔸یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می کنم، اگر روی طاقچه ای یا در جعبه ای بگذارم طوری نمی شود.
🔹ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می خواهد وادار می کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می شود؛ در رختخواب فکر می کند، در بازار فکر می کند، همین طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می کشد و جذب می کند.
❌ استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص278
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
32.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 داستان چنگیزخان مغول
سخنران شیخ احمد کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟣آنچه پیامبر از آن بر امت خود می ترسید سوء تدبیر بود
اگر بپرسید که جامعه اسلامی چگونه از داخل خودش آسیب می پذیرد، من آن را برایتان تا اندازه ای توضیح می دهم. یک حدیث این است:
پیغمبر اکرم فرمود:
که من بر امت خودم از ناحیه فقر اقتصادی بیم ندارم، فقر، امت من را از پا در نمی آورد ولی از یک چیز دیگر بر امت خودم بیمناکم و آن کج فکری، بد فکری، بد اندیشگی، جهل و نادانی است.
اگر مردم مسلمان، روشن بینی و دوربینی و آینده بینی و عمق بینی و ژرف بینی را از دست بدهند و ظاهربین بشوند آن وقت است که برای اسلام خطر پیدا می شود. خوارج چه کسانی بودند؟ خوارج مردمی بودند ظاهربین، مردمی بودند که اساساً عمق را نمی دیدند، آینده را درک نمی کردند، شعاع دیدشان بسیار کوتاه بود ولی متعبد و متدین و معتقد و عابد و زاهد بودند. علی علیه السلام آنها را ریاکار نمی دانست. این همه انتقادی که از آنها کرده است نگفته اینها در عبادت شان ریاکار بودند، می گوید اینها کج فهم و کج اندیشه بودند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣تا زنده اید به فقرا کمک کنید
🎙شهید شیخ احمد کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان بسیار زیبا محشر
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
خدایا خلوت لحظاتم را
با ياد تو پر میکنم
و اميدوارم به
لطف خـداوندیات
باشد که به دوستان
و عزیزانم در این شب زیبا
نظری از مهر داشته باشی.
ای مهربانترین مهربانان.
شبتون بخیر❤️❤️❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
ســـــلام
صبح بخیر
ان شـاءالله کـه
جسم و جانتون سالم
لبتـون خـنـدون
خـوبیهاتون پـایـدار
لحظاتتون پـر از برکت
و زندگی تون پراز
شادی و آرامــش باشه
❤️صبحتون مهدوی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴سختترین آزمون قضاوت یکی از دوستان قدیمی که در ارتش با درجه تیمساری خدمت میکرد روزی مطلبی را برای
صبح روز نهم مجددا دیدم همان دو نفر دژبان
به همراه همان لباس شخصی به دنبال من آمده
و مرا با خود برده و یکراست به اتاق رئیس دانشگاه که درجه سرلشکری داشت، بردند.
افکار مختلف و آزاردهنده لحظهای مرا رها نمیکرد و شدیدا در فشار روحی بودم.
وقتی به اتاق رئیس دانشگاه رسیدم، در کمال تعجب دیدم تمام همکلاسیهای من هم با حال و روزی مشابه من در اتاق هستند و البته همگی هراسان و بسیار نگران بودند.
ناگهان همهمهای بپا شد که ناگهان در اتاق باز شد
و سرلشکر رئیس دانشگاه وارد اتاق شده و ما همگی بلند شده و ادای احترام کردیم.
رئیس دانشگاه با خوشرویی تمام با یکایک ما دست داده و در حالی که معلوم بود از حال و روز همه ما کاملا آگاه بود، اینچنین به ما پاسخ داد:
هرکدام از شما که افسران لایقی هم هستید، پس از فارغالتحصیلی، ریاست دادگاهی را در سطح کشور به عهده خواهید گرفت و حالا این بازداشتی شما، آخرین واحد درسی شما بود که بایستی پاس میکردید.
و در مقابل اعتراض ما گفت:
این کار را کردیم تا هنگامی که شما در مسند قضاوت نشستید، قدرتمند شدید و قلم در دستتان بود از آن سوءاستفاده نکنید و از عمق وجودتان حال و روز کسی را که محکوم میکنید، درک کرده و بیجهت و از سر عصبانیت یا مسائل دیگر کسی را بیش از حد جرمش، به زندان محکوم نکنید!
در خاتمه نیز از همه ما عذرخواهی شد و همه نفس راحتی کشیدیم.
به قول سعدی شیرازی:
زیر پایت چون ندانی، حال مور
همچو حال توست، زیر پای فیل
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴حکایت مخترع دين و توبه
✍امام صادق عليه السلام فرمود : مردي در زمانهاي گذشته زندگي مي كرد و مي خواست دنيا را از راه حلال بدست آورد ، و ثروتي فراهم نمايد كه نتوانست . از راه حرام كوشش كرد تا مالي بدست آورد نتوانست .
شيطان برايش مجسم و آشكار شد و گفت : از حلال و حرام نتوانستي مالي پيدا كني ، مي خواهي من راهي به تو بياموزم كه اگر عمل كني به ثروت سرشاري برسي و عده اي هم پيرو پيدا كني ؟
گفت : آري مايلم . شيطان گفت : از نزد خودت ديني اختراع كن و مردم را به آن دعوت نما . او كيشي اختراع كرد و مردم گردش را گرفته و به مال زيادي دست يافت . روزي متوجه شد كار ناشايستي كرده و مردمي را گمراه نموده است ؛ تصميم گرفت به پيروانش بگويد كه گفته ها و دستوراتم باطل و اساسي نداشته است . هر چه گفت : آنها قبول نكردند و گفتند : حرفهاي گذشته ات حق بوده است و اكنون خودت در دينت شك كرده اي ؟ چون اين جواب را شنيد غل و زنجيري تهيه نمود و به گردن خود آويخت و مي گفت : اين زنجيرها را باز نمي كنم تا خداي توبه مرا قبول كند .
خداوند به پيامبر صلي الله عليه و آله آن زمان وحي نمود كه به او بگويد : قسم به عزتم اگر آنقدر مرا بخواني و ناله كني كه بند بندت از هم جدا شود دعايت را مستجاب نمي كنم ، مگر كساني كه به مذهب تو مرده اند و آنها را گمراه كرده بودي به حقيقت كار خود اطلاع دهي و از كيش تو برگردند .
نکته: توبه یعنی جبران.
📚پند تاریخ ج۴ ص۲۵۱، بحار ج۲ ص۲۷۷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
30.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سخنرانی شهید کافی
درباره زبان (قسمت اول )
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
افتتاح اولین زمین چمن هیبرید ایران با بازی تیم ملی فوتبال/ کیش آبروی ایران را خرید
برای نخستین بار در تاریخ فوتبال کشورمان، تیم ملی فوتبال از شهری غیر از تهران، برای شرکت در این تورنمنت حساس به مقر بازیهای جام ملتهای آسیا پرواز خواهد کرد.
این بدعت که به همت و یاری مسئولان سازمان منطقه آزاد کیش صورت گرفته است، به نقطه عطفی در تاریخ این جزیره زیبا بدل خواهد شد به طوری که تیم ملی فوتبال، پس از اتمام اردوی خود در این جزیره، بدون بازگشت به تهران از همانجا به دوحه قطر عزیمت خواهد کرد.
رشد زیرساختهای ورزشی در کیش طی یکسال گذشته بی نظیر بوده به طوری که با سرعت بسیار بالایی، تمامی امکانات و موارد مورد نیاز برای اسکان و اقامت اردوی تیم ملی در کیش فراهم گردیده است.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤 دمی با کافی
حجتالاسلام کافی که خود روزی از تبعیدشدگان بود به دیدار روحانیون تبعیدی می رفت.
آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله سیدعلی غیوری که به ترتیب در چابهار و سیرجان روزهای تبعید را سپری میکردند، از جمله این روحانیون بودند.
دیدار با زندانیان سیاسی نیز از دیگر برنامههای او محسوب میشد. ساواک در گزارشهای خود به این مسأله اشاره کرده است:
«... ضمناً نامبردگان فوق، روزهای جمعه به وسیله آقای کافی به ملاقات آقایان مهندس بازرگان، شیخ انواری و طالقانی میروند.»
برگزاری مجلس ترحیم برای فرزند امام خمینی پس از انتشار خبر شهادت ایشان در 11 آبان 1356 در مهدیه تهران از دیگر اقدامات او در عرصه سیاست بود.
اقدام دیگر او در عرصه سیاسی در آستانه انقلاب اسلامی صورت گرفت. در 17 دی 1356 مقاله توهینآمیزی به نام «استعمار سرخ و سیاه در ایران» به قلم احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شد که شهر قم را ملتهب کرد.
#شهید_کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 داستان واقعی
امام زمان فرمودند به پدرت بگو انقدر غُر نزند!
پدرش مخالف روحانی شدنش بود، میگفت ملا شدن آب و نان نمی شود، سید ابوالحسن اما دوست داشت یاد بگیرد علوم دینی را،هرچه بود دل را به دریا زد و رفت... رفت به حوزه ی علمیه نجف تا در آن دیار در محضر استاد زانو بزند و کسب فیض کند...
اطاقی در نجف اجاره کرده بود و با سختی زندگی اش را سپری می کرد، درآمد آنچنانی نداشت و آنچه او را پایبند کرده بود عشق به مولا یش امام زمان ارواحنافداه بود و بس.. در یکی از روزهایی که از شدت فقر حتی پول خرید ذغال برای گرم کردن اطاق نداشت، پدر تصمیم گرفت سَری به او بزند و از حال و روزش با خبر بشود... پدر رسید نجف، حجره ی محقر سید ابوالحسن، پسر پدر را احترام کرد و او را در آغوش کشید،پدر اما با دیدن اوضاع و احوال سید ابوالحسن شروع کرد به سرکوفت زدن، که چرا ملا شدی، که چرا سخنش را اعتنا نکردی، که باید در این سیاهی زمستان شبها را بدون ذغال در سرما بلرزی و خودت را با نان و تُرب سیر کنی...
از پدر کنایه زدن بود و از سید ابوالحسن خودخوری، خجالت میکشید، پدرش شبی را مهمانش شده بود که هیچ چیز در بساطش نبود برای پذیرایی، در همین سرکوفت زدن ها درب اطاق بصدا درآمد، سید ابوالحسن درب را باز کرد، جوانی پشت درب بود با شتری پر از بار،ذغال و بود و همه ی مایحتاج و خوراکی، سید را که دید گفت:آقایت سلام رساندند و عرض کردند:به پدرت بگو آنقدر غُر نزند، ما در مراعات حال شیعیانمان کوتاهی نمی کنیم...
📚 برداشتی آزاد از سخنان شیخ مجید احمدی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
35.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سخنرانی شهید کافی
درباره زبان (قسمت دوم و آخر)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 امام سجاد علیه السلام و جُزامی ها
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
در مدینه چند نفر بیمار جذامی بود . مردم با تنفر و وحشت از آن ها دوری می کردند . این بیچارگان بیش از آن اندازه که جسماً از بیماری خود رنج می بردند ، روحاً از تنفر و انزجار مردم رنج می کشیدند . و چون می دیدند دیگران از آن ها تنفر دارند خودشان با هم نشست و برخواست می کردند .
یک روز هنگامی که دور هم نشسته بودند غذا می خوردند ، علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام از آن جا عبور کرد . آن ها امام علیه السلام را به سر سفره خود دعوت کردند . امام علیه السلام معذرت خواست و فرمود:
من روزه دارم ، اگر روزه نمی داشتم پایین می آمدم ، از شما تقاضا می کنم فلان روز مهمان من باشید .
این را گفت و رفت . امام علیه السلام در خانه دستور داد ، غذای بسیار عالی و مطبوع پختند . مهمانان طبق وعده قبلی حاضر شدند . سفره ای محترمانه برایشان گسترده شد . آن ها غذای خود را خوردند و امام علیه السلام هم در کنار همان سفره غذای خود را صرف کرد
منبع: سجاده عشق ، ص22
وسائل جلد 2، ص457
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی