🔴 اگر حکومت به دست ما بود .....
امام صادق علیه السلام از مفضل پرسیدند:
چرا اینگونه اندوهگین و برافروختهای؟ مفضل پاسخ داد:
وقتی حکومت بنیعباس را با این مال و تسلط و قدرت میبینم، با خود میگویم اگر این همه قدرت، در دست شما بود، ما هم در آن سهیم بودیم.( یعنی به عنوان مسئول حکومت از شرایط مادی خاص و ویژه ای بهره مند بودیم )
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ای مفضل!
اگر حکومت در دست ما بود، به جز برنامهریزی شبانه، و سرکشی روزانه، و خوردن خوراک خشک، و پوشیدن جامههای ساده، چیزی در کار نبود.
اگر به روشی جز روش امیرالمؤمنین عمل شود، نتیجه آن، دوزخ است!
📚بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۳۵۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ولادت، تحصیلات و ازدواج
حجتالاسلام حاج شیخ احمد ضیافتی کافی، واعظ برجسته و خطیب مبرز، اول خرداد ۱۳۱۵ شمسی در مشهد متولد شد.
در برخی اسناد از وی با نام کافی خراسانی و کافی تهرانی نیز یاد شده است.[1] پدرش حاج میرزا محمد کافی تربیت یافته مکتب حسینی بود و پدربزرگش حضرت آیتالله میرزا احمد کافی امامی از علمای معروف یزد به شمار میرفت که پس از سفر به مشهد جهت زیارت، برای همیشه در این شهر اقامت کرد.
شیخ احمد کافی فرزند دوم خانواده بود و در شش سالگی به دبستان ایمانی مشهد رفت و همزمان با تحصیل دروس جدید نزد پدربزرگش به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و بعد از فراگیری مقدمات در سال ۱۳۲۷ وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد.
وی در خاطرات خود به نحوه ورودش به حوزه علمیه اشاره کرده و تشویق و ترغیب برخی از روحانیون متنفذ حوزه را در ثبات قدم و خدمتگزاریاش به دین مؤثر دانسته است.
شیخ احمد از دوران کودکی در جمع خانواده به منبر میرفت، اما در نوجوانی مجالس هفتگی پدربزرگش که محفلی برای دیدار و مؤانست علمای مشهد بود فرصتی برای وی فراهم کرد که به منبر برود و استعدادش در این زمینه شکوفا شود. تشویق دیگران نیز علاقه او را به خطابه و وعظ بیشتر کرد به طوری که از ۱۵ سالگی با حضور در حرم امام رضا (ع) برای زائران حضرت، دعای کمیل میخواند و مرثیهسرایی میکرد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 احترام به قرآن
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 امام زمان عجلالله فرجه ما را فراموش نمیکند!!!
🌕 حضرت مهدی علیهالسلام فرمودهاند:
«اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ الَّلاْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ»
«ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم؛ که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن مینمودند.»
📗بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴
✍ در این توقیع، حضرت به شیعیان خود این بشارت را میدهد که شما، دائماً، تحت نظر و مراعات ما هستید و هرگز فراموش نمیشوید؛ از این رو، از خطر دشمنان در امانید. یعنی با وجود غایب بودنم، شما را حمایت میکنم و هرگز نمیگذارم نقشهٔ دشمنان حق و حقیقت به ثمر نشیند، و مذهب شیعه و شیعیان نابود شوند. گره گشاییهایی که امام در طول دوران امامت خویش انجام دادهاند، نمونههایی رسا برای صحت وعدهٔ حضرت است.
ای ایمنی بخش زمین و آسمانها! امنیّت و آرامشمان را مدیون توائیم!!!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شیخ احمد کافی(نفر سمت راست) در ابتدای ورود به حوزه علمیه
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دینداری
با صدای شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 چرا آدمها عیبهای خودشان را نمیبینند؟ چه ارتباطی با دوران بچگی دارد؟
محاسبه نفس یعنی بنشین به عیبهایت نگاه کن، آنها را بشمار. میفرماید: «عاقل باید بدیهای خودش را بشمارد، طبقهبندی کند، بنویسد یا در ذهن داشته باشد؛ ...يُحْصِيَ عَلَى نَفْسِهِ مَسَاوِيَهَا»(غرر/۴۵۳)
➖ اما چرا فرمود: «بدیهایت را بشمار و ببین؟» آدمها دوست ندارند به بدیهای خودشان نگاه کنند، آدمها دوست ندارند کسی مدام به بدیهایشان گیر بدهد، چیز بدی هم نیست. مثلاً در خانوادهها پدر مادرها خیلی عادت دارند بدیهای بچههایشان را میشمارند این خیلی بد است.
➖ یکی از ریشههای اینکه آدم عیب خودش را نمیگیرد این است که در خانهای بزرگشده که خیلی عیبش را گرفتند، دیگر حاضر نیست عیب خودش را بگیرد همهجا میخواهد از خودش دفاع کند.
➖ هرچقدر که عیبجویی از دیگران بد است و انسان را تاریک میکند، عیبجویی از خودتان خوب است و انسان را نورانی و لطیف و معطر میکند.
➖ برخی فکر میکنند اگر از خودشان عیب بگیرند، افسرده میشوند. بله اگر تنها هستی، افسرده میشوی، ولی اگر پیش خدا بروی و عیبهایت را بازگو کنی، خدا تحویلت میگیرد؛ برو بنشین بغل خدا بگو خدایا ببین خدایا من چه بلایی سر خودم آوردم، مثل بچهای که در بغل پدرش مینشیند و میگوید ببین بابا دستم اوخ شده مفصل آنجا گریه میکند.
📚استاد پناهیان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 رهبر فاسق و عادل
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
احنف بن قیس می گوید: نزد معاویه رفتم، در مجلس او آنقدر از شیرینی و ترشی نزد او آوردند که تعجب کردم، بعد از آن غذاهای رنگارنگ در سفره او چیدند که من نام آنها را نداشتم، و نام یک یک آنها را از او می پرسیدم و او جواب می داد، وقتی که معاویه غذاهای خود را توصیف کرد، گریه ام گرفت، گفت: چرا گریه می کنی؟
گفتم: بیادم آمد که شبی در محضر علی(ع) بودم، هنگام افطار، آنحضرت مرا تکلیف ماندن کرد، آنگاه انبانی که سرش بسته بود و مهر زده شده بود طلبید، گفتم: در این انبان چیست؟
فرمود: سویق (آرد نرم) جو است.
عرض کردم: ترسیدی کسی از آن بردارد و یا بخل کردی که این گونه سر آن را مهر کرده ای؟
فرمود:نه ترسیدم و نه بخل کردم، بلکه ترسیدم فرزندانم آن را با روغن یا زیتون بیالایند (تا من سویق روغنی بخورم).
گفتم: اگر چنین غذائی بخوری مگر حرام است؟
فرمود: «حرام نیست، ولی بر امامان عادل واجب است که بقدر فقیرترین مردم، نصیب خود را بردارند، تا مستمندان از جاده حق بیرون نروند».
داستان دوستان جلد 4
نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ موضوع کعبه
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 کمطاقتی انسان در برابر آتش جهنّم...
🌕 امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
«بدانيد كه اين پوست نازك را ياراى آتش نيست؛ پس به خود رحم كنيد، شما در مصيبتها و گرفتاريهاى دنيا آتش را آزمودهايد.
آيا ديدهايد كه وقتى يكى از شما خارى به بدنش مىخلد، يا به زمين مىخورد و خونى مىشود و يا شنهاى داغ، پايش را مىسوزاند، چگونه بيتابى مىكند؟! پس، چگونه خواهد بود، اگر ميان دو لايه آتش، همبسترِ سنگ، و همدمِ شيطان باشد؟»
📗بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۰۶
📗تنبيه الخواطر، ج ۱، ص ۶۷
📗نهج البلاغه، ص۲۶۷، خطبه۱۸۳
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 افتخار_بوسه
روزی رسول خدا به مسجد رفتند و فرمودند: ای مردم! کدام یک از شما بر گردن من حقی دارید؟ میل دارم در این دنیا تلافی کنید.
شخصی به نام «سواد» از میان مردم بلند شد و گفت: ای رسول خدا! روزی شما از سفر طائف برمیگشتید و من برای استقبال از شما آمده بودم.
شما بر شتری سوار بودید، خواستید شتر را برانید که چوب دستی تان به بدن من خورد. حالا میخواهم تلافی کنم. رسول خدا (ص) به بلال فرمودند: همین حالا به خانه ی زهرا سلام الله علیها برو و آن چوب دستی را بیاور.
بلال رفت و چوب دستی را از دست دختر گرامی پیامبر گرفت و به مسجد برگشت. «سواد» پیش آمد و چوب را گرفت. پیامبر فرمودند: بیا تلافی کن. همه منتظر بودند ببینند «سواد» با پیامبر (ص) چه میکند. «سواد» جلو آمد و مؤدبانه عرض کرد: به خدا پناه میبرم از این که بر بدن رسول خدا (ص) چوب بزنم و تلافی کنم.
میخواستم به این بهانه بوسه ای بر بدن. مبارک رسول خدا (ص) بزنم، آن گاه با اجازه ی پیامبر (ص) شانه ی ایشان را بوسید.
📙هزار و یک حکایت خواندنی ۱/ ۱۲۸.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 خیرین عزیز با توجه به سرمای شدید بیروت و شرایط سخت پناهجویان لبنانی؛ هر چقدر می توانید در تامین هزینه پتو به مردم لبنان کمک کنید؛
▪️فعالیت های جبهه جهانی شبابالمقاومة در امور لبنان با هماهنگی دفاتر رسمی حزبالله لبنان در قم و بیروت انجام میشود و روزانه پتو و لوازم گرمایشی بین مردم توزیع میشود.
◽️جهت کمک به تامین پتو برای مردم بیپناه لبنان و امور اجتماعی مربوطه کمکهای خود را به بنام «جبهه جهانی شباب المقاومة» به این شماره کارت واریز نمایید.👇👇
6037997750004344🔸 کانال رسمی شباب المقاومة👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb