ســــــلام
صبح زیباتون بخیر💖
روزتون ختم به زیباترین خیرها
امیدوارم
امروز حاجت دل پاک و مهربانتون
با زیباترین حکمتهای خدا یکی گردد
روزتون امام زمانی💖💖
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 اصلاح کار
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
مردی از نوادگان عمر بن خطاب در مدینه، امام كاظم (علیه السلام) را آزار می داد و هرگاه ایشان را می دید، به امام دشنام می داد.
برخی از اطرافیان به حضرت گفتند اجازه بفرمایید این مرد را به قتل برسانیم.
امام كاظم (علیه السلام) آنان را از این كار به شدت منع كرد و سراغ نشانی مرد دشنام گو را گرفت.
گفتند در فلان منطقه از مدینه كشاورزی می كند.
امام، سوار بر مركب به سویش رفت و او را در مزرعه اش دید.
با الاغش داخل مزرعه شد.
آن مرد فریاد زد زراعت ما را لگدمال نکن!
امام با مرکب از داخل زراعت به سوی مرد رفت تا نزدیک او رسید.
پیاده شد، در كنارش نشست، با او شوخی و مزاح كرد و به او فرمود چه مقدار خسارت بر زراعت تو وارد كردم؟
گفت صد دینار.
فرمود امید داری چقدر محصول به دست بیاوری؟
گفت علم غیب ندارم.
فرمود گفتم چقدر امید داری؟
گفت امید دارم دویست دینار محصول به دست آورم.
امام كاظم (علیه السلام) كیسه ای به او داد كه در آن سیصد دینار بود و فرمود زراعت تو بر جایش باقی است و خداوند آنچه امید داری را به تو روزی می كند.
مرد بلند شد و سر مبارک حضرت را بوسید و خواست تا از تقصیرش درگذرد.
امام تبسمی كرد و بازگشت.
امام كاظم (علیه السلام) به مسجد رفت و مرد دشنام گو را دید كه در مسجد نشسته است.
وقتی نگاهش به امام افتاد، گفت خداوند می داند رسالت خود را كجا قرار دهد.
یاران امام به سوی آن مرد رفتند و گفتند داستان چیست، تو تا به حال به گونه ای دیگر سخن می گفتی؟
مرد گفت شنیدید الآن چه گفتم و شروع به دعا كردن برای امام كاظم (علیه السلام) كرد.
گفتگوها میان مرد و یاران امام ادامه یافت.
وقتی امام كاظم (علیه السلام) به خانه اش بازمی گشت، به اطرافیانش كه پیش از آن می خواستند مرد را بكشند فرمود كاری كه شما می خواستید انجام دهید بهتر بود یا آنچه من انجام دادم؟
من با این مقدار پول، كارش را اصلاح كردم و از شرش در امان گشتم.
منابع:
۱. بحارالانوار، جلد ۴۸، صفحه ۱۰۲
۲. مناقب ابن شهر آشوب، جلد ۴، صفحه ۳۱۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 عجایب دنیای ظهــــــــــــــور...
⭕️ فخر فروشی زمین به وجود یاران...
🌕 آقا امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«گویا اصحاب قائم علیهالسلام را میبینم که بین مشرق و مغرب را احاطه کرده و مسلط شدهاند، و چیزی نیست مگر اینکه مطیع آنهاست؛ حتی حیوانات درنده و پرندگان درنده؛ و همه چیز رضاجویی آنها را طلب میکند، حتی زمینی بر زمین دیگر فخر میکند و میگوید: «امروز مردی از اصحاب قائم علیهالسلام بر من گذشت! »
«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ كَأَنِّي بِأَصْحَابِ اَلْقَائِمِ وَ قَدْ أَحَاطُوا بِمَا بَيْنَ اَلْخَافِقَيْنِ فَلَيْسَ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ وَ هُوَ مُطِيعٌ لَهُمْ حَتَّى سِبَاعُ اَلْأَرْضِ وَ سِبَاعُ اَلطَّيْرِ يَطْلُبُ رِضَاهُمْ فِي كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى تَفْخَرُ اَلْأَرْضُ عَلَى اَلْأَرْضِ وَ تَقُولُ مَرَّ بِيَ اَلْيَوْمَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ اَلْقَائِمِ»
📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷
📗کمال الدين، ج ۲، ص ۶۷۳
📗الإمامة و التبصرة، ج ۱، ص ۱۳۱
📗إثبات الهداة، ج ۵، ص ۱۱۱
#امام_زمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴موضوع: کرامت امام رضا(علیه السلام)به زن بدهکار
سخنران استاد دانشمند
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
❤️ عجایب آیت الکرسی
«ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم.
یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم.
فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته.
گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟
گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد.
خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام.
من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم.
📕شفا و درمان با قرآن ، ص 50
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دوری از رنگ به رنگـ شدن
✍️ درآخرالزمان چگونه از فتنه های رنگارنگی که قدرت کشش زیادی دارند، خلاص شویم؟
امام علی (علیه السلام) میفرمایند :
«و بدانید که خداوند بندگان متلوّن و همه رنگ خود را دشمن میدارد.
پس، از حق و ولایتِ اهل حق دور نشوید؛
چون هر کس، دیگری را جای ما برگزیند، نابود است
و هر که پیرو آثار ما شود، به ما بپیوندد.
و هر که از غیر راه ما رود، غرق شود.
همانا برای دوستان ما فوج هایی از رحمت خداست
و برای دشمنان ما فوج هایی از عذاب خدا؛
راه ما، میانه است و رشد و صلاح در برنامه ماست؛
بهشتیان به خانه های شیعیان ما چنان نگاه میکنند که ستاره درخشان را در آسمان میبینند.»
📚📗بحارالانوار: ج۶۵، ص۶۱ و۶۲
#امام_زمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 عجایب دنیای ظهـــــــــــور...
در حکومت مهدوی ساعت رفت و آمد حیوانات به دست صاحبشان است...
🌕 پیامبر صلیالله علیه و آله فرمودند:
«وَ يَقُولُ اَلرَّجُلُ لِغَنَمِهِ وَ لِدَوَابِّهِ اِذْهَبُوا فَارْعَوْا فِي مَكَانِ كَذَا وَ كَذَا وَ تَعَالَوْا سَاعَةَ كَذَا وَ كَذَا وَ تَمُرُّ اَلْمَاشِيَةُ بَيْنَ اَلزَّرْعَيْنِ لاَ تَأْكُلُ مِنْهُ سُنْبُلَةً وَ لاَ تَكْسِرُ بِظِلْفِهَا عُوداً...»
«چوپان به گوسفندان خود میگوید برای چرا به فلان مکان بروید و در این ساعت برگردید؛ گله گوسفندی میان دو کشتزار میشوند ولی هرگز به خوشهای تعدّی نمیکنند، و شاخهای را نمیشکنند.»
❌التشريفبالمنن(سیدبنطاووس)ج۱،ص۲۰۳
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 به مانند کافر جان میدهند...
مرحوم كليني در كتاب كافي روايتي از امام صادق عليهالسلام نقل ميكند كه فرمودند: علي بن ابيطالب يك روز دچار درد چشم شد. پيامبر وقتي آمدند تا از علي عيادت كنند ديدند آن حضرت از شدت درد فرياد ميكشد، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: يا علي جزع و فزع ميكني؟ آيا واقعا درد تو بسيار شديد است؟
علي عليهالسلام عرض كرد: يا رسولالله تا به حال چنين دردي نداشتهام. پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: يا علي!وقتي كه ملك الموت ميآيد تا جان انسان كافري را بگيرد سفودي (مثل سيخ كباب) در دست دارد و بوسيله آن جان او را ميگيرد و اين قبض روح آن چنان دردناك است كه كافر فرياد ميزند...
حضرت علي (عليهالسلام) همين كه اين را شنيد از بستر خود برخاست و گفت: يا رسولالله يك بار ديگر هم اين مطلب را بگوييد، چون آنقدر از شنيدن آن وحشت كردم كه درد چشم خودم را فراموش كردم.
بعد فرمود: يا رسول الله آيا اين اختصاص به كافران دارد يا بعضي ديگر از امت تو هم اينطور هستند؟ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: سه دسته از امت من هم اينطور قبض روح ميشوند:
1- كسي كه مسئوليتي دارد و ظلم ميكند
2- گروهي كه مال يتيم ميخورند
3- شاهدي كه به دروغ شهادت دهد.
📚 بحارالانوار،ج ٢١ ، ص ٢٨
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهید کافی بعد از شهادت شان کجا زندگی میکند؟
از زبان حاج شیخ محسن کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 کوهنورد
داستان در مورد یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود او پس از سالها آماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد شب بلندی های کوه را تماماً در بر گرفت و مرد هیچ چیز را نمی دید همه چیز سیاه بود همان طور که از کوه بالا میرفت چند قدم مانده به قله کوه پایش لیز خورد و در حالی که به سرعت سقوط می کرد از کوه پرت شد.
در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را در مقابل چشمانش می دید.
اکنون فکر می کرد مرگ چه قدر به او نزدیک است نا گهان احساس کرد که طناب به دور کمرش محکم شد.
بدنش میان آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود و در این لحظه سکوت برایش چاره ای نماند جز آنکه فریاد بکشد خدایا کمکم کن نا گهان صدای پر طنینی که از آسمان شنیده می شد جواب داد: از من چه می خواهی؟ ـــــای خدا نجاتم بده! ــــواقعا باور داری که من می توانم تو را نجات دهم؟ ــــالبته که باور دارم ــــاگر باور داری طنابی را که به کمرت بسته است پاره کن یک لحظه سکوت... و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد.
گروه نجات می گویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند بدنش از یک طناب آویزان بود و با دست هایش محکم طناب را گرفته بود.... و او فقط یک متر از زمین فاصله داشت....
و شما؟
چقدر به طنابتان وابسته ايد؟
آيا حاضريد آن را رها كنيد؟
در مورد خداوند يك چيز را نبايد فراموش كرد:
هرگز نگوئيد كه او شما را فراموش كرده و يا تنها گذاشته.
هرگز فكر نكنيد كه او مراقب شما نيست.
به ياد داشته باشيد كه او همواره شما را با دست راست خود نگه داشته است.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
27.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تلنگر به پولدارها
روایت عجیب از شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 فرار از مردم آخـــرالزمان...
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
زمانی بر امّت من فرا رسد که امیرانشان ستمگرند و دانشمندانشان حریصند و عبادتکنندگانشان، ریاکارند و تاجرانشان رباخوارند و زنانشان به فکر زینت و آرایشند و پسرانشان به فکر ازدواجند.
در این هنگام کساد امّت من همچون کساد بازارهاست و رواجی ندارد. مردگان داخل قبرها از خیر آنان ناامیدند و نیکان بین آنان زندگی نمیکنند، در این زمان فرار بهتر از اقامت است.
📗جامع الأخبار ج ۱، ص ۱۳۰
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی