eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
86.9هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
7.1هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر اللعالمین آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 . . آیدی تبلیغات👇 🇮🇷 @Tb_samen 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴گفتگوی عجیب با امیرالمومنین علیه‌السلام 💠 جابر از حضرت باقر علیه السلام نقل می‏‌کند که آن حضرت فرمود: روزی امیرالمؤمنین‏ علیه‌السلام در مسجد کوفه سرگرم سخنرانی بود، که ناگاه ملاحظه کرد، از دَرِ فیل وارد شد! مردم از دیدن آن به وحشت افتادند و می‏‌خواستند آن را بکشند،  ولی مولای متّقیان از بالای منبر دستور داد: با او کاری نداشته باشید و راه را باز کنید تا او پیش من بیاید. مردم مشاهده کردند که اژدها مستقیم به حضور علی‏ علیه‌السلام رفته و بر او سلام کرد. حضرت به او اشاره کرد که آرام باشد تا سخنرانی خود را به پایان رساند. چون حضرت از صحبت خود فارغ شد، از اژدها پرسید: تو کیستی و چه کار داری؟ او گفت: من «عَمرو» خلیفه‌ی شما در میان ‏ها هستم، و چون پدرم چندی پیش از دنیا رفت، به من وصیت کرد که به حضور شما مشرّف شده و کسب تکلیف کنم و اینک در حضور شما هستم و هر دستور و سفارشی دارید، بیان فرمائید. امام علی‏ علیه السلام به عمرو بن عثمان که به صورت اژدها بود، فرمود: «سفارش می‏‌کنم که پیوسته پرهیزگار بوده و در جای پدرت در میان جن‏ّها به نمایندگی از سوی من انجام وظیفه کنی». چون امام باقر علیه السلام این حدیث و داستان را نقل فرمود، جابر جعفی می‏‌گوید: من از آن حضرت پرسیدم: فدایت شوم! آیا عمرو در زمان شما نیز به حضور شما می‏‌رسد؟ و آیا آمدن او و کسب تکلیف برای او واجب است؟ آن حضرت در جواب من فرمود: بلی. 📕اصول کافی، ج۱، ص۳۹۶، حدیث ۶ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴گفتگوی عجیب اژدها با امیرالمومنین علیه‌السلام 💠 جابر از حضرت باقر علیه السلام نقل می‏‌کند که آن حضرت فرمود: روزی امیرالمؤمنین‏ علیه‌السلام در مسجد کوفه سرگرم سخنرانی بود، که ناگاه ملاحظه کرد، از دَرِ فیل وارد شد! مردم از دیدن آن به وحشت افتادند و می‏‌خواستند آن را بکشند،  ولی مولای متّقیان از بالای منبر دستور داد: با او کاری نداشته باشید و راه را باز کنید تا او پیش من بیاید. مردم مشاهده کردند که اژدها مستقیم به حضور علی‏ علیه‌السلام رفته و بر او سلام کرد. حضرت به او اشاره کرد که آرام باشد تا سخنرانی خود را به پایان رساند. چون حضرت از صحبت خود فارغ شد، از اژدها پرسید: تو کیستی و چه کار داری؟ او گفت: من «عَمرو» خلیفه‌ی شما در میان ‏ها هستم، و چون پدرم چندی پیش از دنیا رفت، به من وصیت کرد که به حضور شما مشرّف شده و کسب تکلیف کنم و اینک در حضور شما هستم و هر دستور و سفارشی دارید، بیان فرمائید. امام علی‏ علیه السلام به عمرو بن عثمان که به صورت اژدها بود، فرمود: «سفارش می‏‌کنم که پیوسته پرهیزگار بوده و در جای پدرت در میان جن‏ّها به نمایندگی از سوی من انجام وظیفه کنی». چون امام باقر علیه السلام این حدیث و داستان را نقل فرمود، جابر جعفی می‏‌گوید: من از آن حضرت پرسیدم: فدایت شوم! آیا عمرو در زمان شما نیز به حضور شما می‏‌رسد؟ و آیا آمدن او و کسب تکلیف برای او واجب است؟ آن حضرت در جواب من فرمود: بلی. 📕اصول کافی، ج۱، ص۳۹۶، حدیث ۶ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴گفتگوی عجیب اژدها با امیرالمومنین علیه‌السلام 💠 جابر از حضرت باقر علیه السلام نقل می‏‌کند که آن حضرت فرمود: روزی امیرالمؤمنین‏ علیه‌السلام در مسجد کوفه سرگرم سخنرانی بود، که ناگاه ملاحظه کرد، از دَرِ فیل وارد شد! مردم از دیدن آن به وحشت افتادند و می‏‌خواستند آن را بکشند،  ولی مولای متّقیان از بالای منبر دستور داد: با او کاری نداشته باشید و راه را باز کنید تا او پیش من بیاید. مردم مشاهده کردند که اژدها مستقیم به حضور علی‏ علیه‌السلام رفته و بر او سلام کرد. حضرت به او اشاره کرد که آرام باشد تا سخنرانی خود را به پایان رساند. چون حضرت از صحبت خود فارغ شد، از اژدها پرسید: تو کیستی و چه کار داری؟ او گفت: من «عَمرو» خلیفه‌ی شما در میان ‏ها هستم، و چون پدرم چندی پیش از دنیا رفت، به من وصیت کرد که به حضور شما مشرّف شده و کسب تکلیف کنم و اینک در حضور شما هستم و هر دستور و سفارشی دارید، بیان فرمائید. امام علی‏ علیه السلام به عمرو بن عثمان که به صورت اژدها بود، فرمود: «سفارش می‏‌کنم که پیوسته پرهیزگار بوده و در جای پدرت در میان جن‏ّها به نمایندگی از سوی من انجام وظیفه کنی». چون امام باقر علیه السلام این حدیث و داستان را نقل فرمود، جابر جعفی می‏‌گوید: من از آن حضرت پرسیدم: فدایت شوم! آیا عمرو در زمان شما نیز به حضور شما می‏‌رسد؟ و آیا آمدن او و کسب تکلیف برای او واجب است؟ آن حضرت در جواب من فرمود: بلی. 📕اصول کافی، ج۱، ص۳۹۶، حدیث ۶ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی