شهید شیخ احمد کافی
همانطور که حاجی عابدزاده تصمیم گرفته بود به نام چهارده معصوم، چهارده بنا و مدرسه بسازد، شیخ احمدکا
🔴 به روایت اولشخص
اما مشهدیهایی که درمانگاه آقای کافی را یادشان باشد یا اصلا در قید حیات نیستند یا اینکه حافظهشان خیلی یاری نمیکند تا اطلاعاتی از این درمانگاه که گویا خیلی خاص بوده است به ما بدهند.
برای همین مجبوریم دست به دامن اسناد به جامانده و سخنرانیهای خود شیخ احمدکافی بشویم.
تنها سند روشن باقیمانده مربوط به سخنرانی ایشان در سال ۱۳۴۷ است که در بخشی از آن میگویند: «من در ششسال قبل که از نجف به ایران آمدم تصمیم گرفتم به همت مردم یک درمانگاه در مشهد بسازم و بحمدا... در این خیر موفق شدم و توانستیم در روز بعثت پیغمبر (ص) این درمانگاه را به نام حضرت رسولاکرم (ص) افتتاح کنیم.
من دستور دادم تزریق و پانسمان دختران از شش سال به بالا به وسیله پزشکان زن انجام و معالجه پسر بچههای بالاتر از ششسال نیز تحت نظر پزشکان مرد و بدون دخالت زن صورت گیرد و برای قسمت امراض زنان هم یک نفر خانم دکتر را با ماهی ۶۰۰ تومان استخدام کردم و به او گفتم چنانچه با چادر به این درمانگاه تردد بکنید ماهی ۱۵۰ تومان به تو اضافهتر خواهم پرداخت.»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 مستمند و ثروتمند
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
رسول اكرم صلي اللّه عليه وآله طبق معمول ، در مجلس خود نشسته بود، ياران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگين انگشتر در ميان گرفته بودند. در اين بين يكي از مسلمانان كه مرد فقير ژنده پوشي بود از در رسيد. و طبق سنت اسلامي كه هركس در هر مقامي هست ، همين كه وارد مجلسي مي شود بايد ببيند هر كجا جاي خالي هست همانجا بنشيند و يك نقطه مخصوص را به عنوان اينكه شاءن من چنين اقتضا مي كند در نظر نگيرد آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه اي جايي خالي يافت ، رفت و آنجا نشست . از قضا پهلوي مرد متعين و ثروتمندي قرار گرفت . مرد ثروتمند جامه هاي خود را جمع كرد و خودش را به كناري كشيد، رسول اكرم كه مراقب رفتار او بود به او رو كرد و گفت :ترسيدي كه چيزي از فقر او به تو بچسبد؟!. نه يا رسول اللّه !
ترسيدي كه چيزي از ثروت تو به او سرايت كند؟. نه يا رسول اللّه ! ترسيدي كه جامه هايت كثيف و آلوده شود؟. نه يا رسول اللّه ! پس چرا پهلو تهي كردي و خودت را به كناري كشيدي ؟. اعتراف مي كنم كه اشتباهي مرتكب شدم و خطا كردم . اكنون به جبران اين خطا و به كفاره اين گناه حاضرم نيمي از دارايي خودم را به اين برادر مسلمان خود كه در باره اش مرتكب اشتباهي شدم ببخشم ؟ مرد ژنده پوش : ولي من حاضر نيستم بپذيرم . جمعيت : چرا؟!
چون مي ترسم روزي مرا هم غرور بگيرد و با يك برادر مسلمان خود آنچنان رفتاري بكنم كه امروز اين شخص با من كرد.
نویسنده : داستان راستان / استاد مطهري
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر دو ( قسمت چهارم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت پنجم)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🖤 دمی با کافی
حجتالاسلام کافی که خود روزی از تبعیدشدگان بود به دیدار روحانیون تبعیدی می رفت.
آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله سیدعلی غیوری که به ترتیب در چابهار و سیرجان روزهای تبعید را سپری میکردند، از جمله این روحانیون بودند.
دیدار با زندانیان سیاسی نیز از دیگر برنامههای او محسوب میشد. ساواک در گزارشهای خود به این مسأله اشاره کرده است:
«... ضمناً نامبردگان فوق، روزهای جمعه به وسیله آقای کافی به ملاقات آقایان مهندس بازرگان، شیخ انواری و طالقانی میروند.»
برگزاری مجلس ترحیم برای فرزند امام خمینی پس از انتشار خبر شهادت ایشان در 11 آبان 1356 در مهدیه تهران از دیگر اقدامات او در عرصه سیاست بود.
اقدام دیگر او در عرصه سیاسی در آستانه انقلاب اسلامی صورت گرفت. در 17 دی 1356 مقاله توهینآمیزی به نام «استعمار سرخ و سیاه در ایران» به قلم احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شد که شهر قم را ملتهب کرد.
#شهید_کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نصایح مرحوم شیخ احمد کافی به مردم آخرالزمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ دمی با کافی
«همیشه به اهالی منطقه حلبیآباد در حاشیه تهران سر میزد و به اهالی فقیر آنجا کمک میکرد. خانهاش همیشه پر از آذوقه بود.
با چند نفر از دوستانش، ارزاق را بستهبندی میکردند و میبردند در مناطق فقیرنشین مثل حلبیآباد پخش میکردند.
حاج احمد با توجه به اینکه مجالس متعددی برای سخنرانی میرفت، با خیرین زیادی ارتباط داشت و مورد اعتماد آنها بود، به لحاظ مالی دستش باز بود اما هیچوقت از آن موقعیت برای خود و خانوادهاش سوءاستفاده نکرد.
تا آخر عمرش، یک زندگی ساده و معمولی داشت و ترجیح میداد از ارتباطاتی که دارد، برای کمک به مردم استفاده کند.»
🔴 چه اشکالی دارد شیخ در خانه آشپزی کند؟
«تمام ایران را برای سخنرانی زیر پا گذاشتهبود. مدام از این شهر به آن شهر میرفت؛ کاشان، شیراز، کرمان، اصفهان و... اما با تمام مشغلهای که داشت، از خانواده و همسر و فرزندانش غافل نمیشد.
۷ فرزند داشت و ارتباطش با همه آنها خوب بود. برخلاف بعضی مردها که کار در خانه را برای خودشان عیب میدانند، شیخ احمد با آن شأن و مقامی که بیرون از خانه داشت، تا از راه میرسید با وجود خستگی، عبا و عمامهاش را کنار میگذاشت و میرفت کمک همسرش. در کارهای خانه، مشارکت میکرد و حتی سابقه آشپزی هم داشت.
با این کار، یکجور فرهنگسازی هم در خانوادهمان انجام داد و کار کردن مردان در خانه، رسم مردان خانواده ما شد.»
❌ نقل از خواهر شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 منبر دو ( قسمت پنجم) سخنران شهید کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منبر دو ( قسمت ششم و آخر)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴آیا ناظر بودن امام زمان بر اعمال ما، منافاتی با ستار بودن خداوند ندارد؟
پاسخ: بر اساس روایات مختلف، امام زمان، چشم خدا در میان انسانهاست و هر سال اعمال و تقدیرات انسان ها، در شب قدر بر ایشان عرضه میشود. اما این روایات منافی با ستّاریت خدا نیست؛ زیرا امام زمان واسطه فیض الهی و رابط خلق و خالق است و لازمه ی اینکه به بهترین وجه، این وساطت تحقق پذیرد، این است که آن حضرت از قابلیت ها و افعال همگان با خبر باشد.
ثانیا، میزان ستّار بودن پروردگار نسبت به هر کس، به تناسب لیاقت، شایستگی و درجات نزدیکی او در پیشگاه خداست. از این رو خداوند برای کافران پرده پوشی ندارد و ستاریت او نسبت به مومنان نیز، به تناسب درجات ایمان آنها، متفاوت است.
بنابراین چه بسا بعضی اعمال مومنان مُقرّب را از نظر امام زمان نیز مخفی بدارد. امامان معصوم از همه ی صفات الهی از جمله صفت ستار بودن، برخوردارند. و همانند خدا، بندگان مومن را رسوا نمیکنند و رازدار اسرار و اعمال مردم هستند.
📚پرسش و پاسخ دانشجویی، ج٢٧
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️امام زمان(عجل الله) وقضای حوائج مومنین
❌ سید محمد تقی موسوی اصفهانی مولف کتاب مکیالالمکارم میگوید:
سه سال پیش از تألیف کتاب ،قرضهای زیادی بر عهدهام جمع شد.
پس در یکی از شبهای ماه رمضان به آن حضرت و پدرانش علیهم السلام متوسل شدم و حاجتم را ذکر کردم و بعد از طلوع آفتاب که از مسجد مراجعت نمودم و خوابیدم،
آن حضرت در خواب به من فرمود:
قدری باید صبر کنی تا از مال دوستان خاص خود بگیریم و به تو برسانیم.
خوشحال و مسرور از خواب بیدار شدم
و شکر خدای را به جای آوردم
و چون مدّت کوتاهی گذشت یکی از برادران که او را به صلاح و خوبی میشناختم و از وی نسیم دل انگیز میشنیدم به نزد من آمد و مبلغی داد و گفت: این از سهم امام علیه السلام است.
پس خیلی مسرور گشتم و با خود گفتم: « هذا تَأْویلُ رُؤْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبّی حَقّاً »این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را به حقیقت رسانید.
ای برادران دینی شما را سفارش میکنم که حوائج خودتان را بر آن حضرت عرضه کنید، هر چند که هیچ امری بر وی پوشیده نیست...
📚 مکیالالمکارم جلد ۱ صفحه ۱۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ایمان به اعضا و جوارح
سخنران شهید کافی(ره)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 یاران امام زمان چگونه به ایشان ملحق میشوند؟
یاران امام مهدی علیهالسلام سه دستهاند:
دسته اول: یاران خاص و فرماندهان اصلی میباشند که تعدادشان 313 نفر است؛ اینان همان هایی هستند که قرآن -در آیه 8 سوره هود- از آنان به عنوان «امت معدوده» یاد مىکند؛
از طریق طی الارض و مسیرهای هوایی(سوار شدن بر ابرها) همگی در یک ساعت در مکه حاضر میشوند.
دسته دوم: 10 تا 12 هزار نفر از مومنین هستند؛ که بعد از اجتماع 313 نفر در مکه، اینان به خدمت امام میرسند؛ و تا وقتی این حلقه کامل نشود حرکت و قیام حضرت آغاز نخواهد شد.
اینها افرادی کاردان و از زبده ترین و ورزیده ترین نیروهای سپاه امام هستند و قدرت اجرایی بالایی دارند.
اینکه چطور و چگونه به مکه میروند در منابع هیچ اشارهای نشده؛ روایات به ما گفتهاند که بعد از خروج سفیانی، با پای پیاده و حتی سینه خیز بر روی برف خود را به مکه برسانید
دسته سوم: انبوه مردم دنیا هستند؛ مردم محروم و مستضعف، ناامید از حکومت ها، خسته از وضع موجود و تشنه عدالت؛ که در جریان فتوحات امام و سیر حرکت ایشان به سرزمین های مختلف، دسته دسته به سپاه مهدوی میپیوندند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنرانی جذاب و شنیدنی
از زبان شهید کافی(ره)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️دمی با کافی
شیخ احمد کافی فرزند دوم خانواده بود و در شش سالگی به دبستان ایمانی مشهد رفت و همزمان با تحصیل دروس جدید نزد پدربزرگش به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و بعد از فراگیری مقدمات در سال ۱۳۲۷ وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد.
وی در خاطرات خود به نحوه ورودش به حوزه علمیه اشاره کرده و تشویق و ترغیب برخی از روحانیون متنفذ حوزه را در ثبات قدم و خدمتگزاریاش به دین مؤثر دانسته است.
شیخ احمد از دوران کودکی در جمع خانواده به منبر میرفت، اما در نوجوانی مجالس هفتگی پدربزرگش که محفلی برای دیدار و مؤانست علمای مشهد بود فرصتی برای وی فراهم کرد که به منبر برود و استعدادش در این زمینه شکوفا شود.
تشویق دیگران نیز علاقه او را به خطابه و وعظ بیشتر کرد به طوری که از ۱۵ سالگی با حضور در حرم امام رضا (ع) برای زائران حضرت، دعای کمیل میخواند و مرثیهسرایی میکرد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فیلم و داستان
با بیان شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 تأیید اجتهاد شیخ انصاری توسّط امام زمان (علیه السلام)
بعد از فوت مرحوم صاحب جواهر، آیت الله حاج شیخ محمّدحسن مردم به مرحوم شیخ انصاری (رضوان الله تعالی علیه) مراجعه کردند واز او رساله عملیّه خواستند.
🍃شیخ انصاری فرمود: «با بودن سیّد العلماء مازندرانی که از من اعلم است ودر بابل زندگی می کند من رساله عملیّه ندارم واین عمل را انجام نمی دهم».
لذا خود شیخ انصاری نامه ای برای سیّد العلماء به بابل نوشت واز او خواست، که به نجف اشرف مشرّف شود وزعامت حوزه علمیّه شیعه را به عهده بگیرد.
سیّد العلماء، در جواب نامه شیخ انصاری نوشت: «درست است من وقتی در نجف بودم وبا شما مباحثه می کردم، از شما در فقه قویتر بودم، ولی چون مدّتها است که در بابل زندگی می کنم وجلسه بحثی ندارم و تارک شده ام شما را از خود اعلم می دانم، لذا باید مرجعیّت را خود شما قبول فرمائید».
🍃با این حال شیخ انصاری فرمود: «من یقین به لیاقت خود برای این مقام ندارم، لذا اگر مولایم حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) به من اجازه اجتهاد بدهند و مرا برای این مقام تعیین کنند، من آن را قبول خواهم کرد».
روزی معظّم له در مجلس درس نشسته بود وشاگردان هم اطرافش نشسته بودند، دیدند شخصی که آثار عظمت وجلال از قیافه اش ظاهر است وارد شد وشیخ انصاری به او احترام گذاشت.
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنرانی عجیب شیخ احمد کافی درباره حیله گری عمروعاص ملعون
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 تأیید اجتهاد شیخ انصاری توسّط امام زمان (علیه السلام) بعد از فوت مرحوم صاحب جواهر، آیت الله حا
او در حضور طلاّب به شیخ انصاری رو کرد وفرمود: «نظر شما درباره زنی که شوهرش مسخ شده باشد، چیست؟» (این مسأله به خاطر آنکه مسخ در این امّت وجود ندارد در هیچ کتابی عنوان نشده است).
لذا شیخ انصاری عرض کرد: «چون در کتابها این بحث عنوان نشده من هم نمی توانم، جواب عرض کنم».
فرمود: «حالا بر فرض یک چنین کاری انجام شد ومردی مسخ گردید، زنش باید چه کند».
شیخ انصاری عرض کرد: «به نظر من اگر مرد به صورت حیوانات مسخ شده باشد، زن باید عدّه طلاق بگیرد وبعد شوهر کند، چون مرد زنده است وروح دارد، ولی اگر شوهر به صورت جماد درآمده باشد، باید زن عدّه وفات بگیرد زیرا مرد به صورت مرده درآمده است».
آن آقا سه مرتبه فرمود: «انت المجتهد. انت المجتهد. انت المجتهد». یعنی: «تو مجتهدی» وپس از این کلام آن آقا برخاست واز جلسه درس بیرون رفت.
شیخ انصاری می دانست که او حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) است وبه او اجازه اجتهاد داده اند، لذا فوراً به شاگردان فرمود: «این آقا را دریابید».
شاگردان برخاستند هر چه گشتند کسی را ندیدند.
لذا شیخ انصاری بعد از این جریان حاضر شد که رساله عملیّه اش را به مردم بدهد تا از او تقلید کنند.
📗گنجینه دانشمندان
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج ❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
نالههای سوزان یک منتظر حقیقی بر عصر غیبت امام زمان...
🌕 امام صادق علیهالسلام خطاب بر حضرت ولیعصر عجل الله فرجه، عرضه میدارد:
اى آقاى من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسايش قلبم را از من سلب نموده است؛
اى آقاى من! غيبت تو اندوه مرا به فجايع ابدى پيوند داده و يكى را پس از ديگرى ناپديد كرده و جمع و شماره دوستان را نابود نموده است.
من ديگر احساس نمىكنم اشكى را كه از ديدگانم بر گريبانم روان است و نالهاى را كه از مصائب و بلاياى گذشته از سينهام سر مىكشد، جز آنچه را كه در برابر ديدگانم مجسم است و از همه گرفتاريها بزرگتر و جانگدازتر و سختتر و ناآشناتر است، ناملايماتى كه با غضب تو در آميخته و مصائبى كه با خشم تو عجين شده است.
📗الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص۱۶۷
براستی امام زمان علیهالسلام کیست، که رئیس فقه شیعه اینچنین در فراق او بی تابی میکند و ناله سر میدهد؟
👈کسانی که خود را جزء سربازان امام زمان عج محسوب میکنند، اما در جهت تبلیغ ایشان کاری نمیکنند، قدمی برنمیدارند، روشن است که چنین کسانی هرگز نمیتوانند منتظران ظهور باشند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ﺭﺍﺯ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ شهید ﻛﺎﻓﻲ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﭼﻨﺪ ﻋﺎﻣﻞ ﺩﺭ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﺍﺷﺖ؛ ﻧﺨﺴﺖ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺧﻠﺎﺹ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﻛﻢ ﻧﻈﻴﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺷﻬﺮﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﻱ ﻣﻲﺷﺪﻧﺪ، ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﺍﻭ ﻣﻲﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﺕ ﻧﺪﺍﺷﺖ،
ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭﻟﻮ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺭﻭﺳﺘﺎﻱ ﺩﻭﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ،
ﺍﺧﻠﺎﺹ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﻡ
ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﺮﻑ ﻣﻲﺯﺩ ﻭ ﺍﺻﻠﺎ ﺍﺯ ﺍﺻﻄﻠﺎﺣﺎﺕ ﻃﻠﺒﮕﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺩﻳﻨﻲ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﻣﻲﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﻛﺎﺭﮔﺮ ﺑﻲ ﺳﻮﺍﺩ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻲﺑﺮﺩ
ﺳﻮﻡ ﺍﻳﻨﻜﻪ، ﺧﻠﺎﻗﻴﺖ ﻭ ﺳﺒﻚ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﺤﻮﻩ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﻨﺒﺮ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻱ ﺧﻮﺵ ﻭ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻭﻟﻴﻌﺼﺮ (ﻋﺞ) ﻣﻨﺒﺮ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﻟﻬﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﻲﺷﺪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻭ ﻧﺼﺎﻳﺢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻲﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺭﻭﺿﻪ ﻛﺎﻣﻠﻲ ﻫﻢ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﻨﺒﺮﻱ ﻛﺎﻣﻞ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ؛
ﻣﻘﻴﺪ ﺑﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻲﺩﻳﺪ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻱ ﺍﻗﺘﻀﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﻨﺒﺮ ﺍﻭ ﻃﻮﻝ ﻣﻲﻛﺸﻴﺪ، ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﺻﻠﺎ ﺩﺭ ﭘﻲ ﻣﻄﺮﺡ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﺧﻠﺎﺹ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ.
❌ از زبان حاج محسن فرزند شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان جالب از پیامبر درباره انفاق و بخشش
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شرط وصال
یكى از علماء بزرگ (مرحوم آیة الله سید باقر مجتهد سیستانى پدر آیة الله سید على سیستانى ومرحوم سید محمود مجتهد سیستانى ) در مشهد مقدس براى آنكه به محضر امام زمان عجل اللّه شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدى از مساجد شهر آغاز می كند ایشان فرمودند:
در یكى از جمعه هاى آخرین ، ناگهان شعاع نورى را مشاهده كردم كه از خانه ى نزدیك آن مسجدى كه من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم مى تابید، حال عجیبى به من دست داد، از جاى برخاستم و بدنبال آن نور به در آن خانه رفتم ، خانه كوچك و فقیرانه اى بود، از درون خانه نور عجیبى مى تابید.
در زدم وقتى در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولى عصر امام زمان عجل اللّه فرجه در یكى از اتاق هاى آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه اى را مشاهده كردم كه پارچه اى سفید بروى آن كشیده بودند، وقتى من وارد شدم و اشك ریزان سلام كردم ، حضرت بمن فرمودند: چرا اینگونه دنبال من مى گردى و رنج ها را متحمّل مى شوى؟
مثل این باشید (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بیایم!
بعد فرمودند: این بانوئى است كه در دوره بى حجابى (رضا خان پهلوى ) هفت سال از خانه بیرون نیامده مبادا نامحرم او را ببیند!
📚شيفتگان حضرت مهدى(عج)، ج 3، ص ۱۵۸،
گوهر صدف، ص 48
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
یک دنیا آرامش
یک دنیا تندرستی
و یک عالم
خوشبختی و برکت
خواستارم
لحظه هاتون پر از عطر گل با طراوت
شب تون بخیر🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سلام صبحتون بخیر
برخیز مثل خورشید باش
طلوع کن نور بتاب
باعث شادی شو
امروزتان سرشار از
زیبایی و نشاط
و اتفاقات شادی بخش
نگاه پرمهر خدا
همراه لحظه هایتان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ لحظه ی خوش
متقین کسانی هستند که به هنگام خشم، از شعلهور شدن آن جلوگیری میکنند و اجازۀ پرخاشگری در ناملایمات را به خود نمیدهند؛
چرا که میدانند مهمترین عاملی که آدمی را از خوی انسانی دور میکند غضب است.
غالباً انسانها در ناراحتی و خشم ، بداحوال میشوند و گاه رفتارهای جنونآمیز و جبرانناپذیری انجام میدهند.
غضب ریشه در انانیّت و کبر دارد؛
همان جایی که انسان به «من» بها میدهد و برای او حقوقی متصور میشود که دیگران ملزم به رعایت آن هستند.
اما شخصی که «من» را بر سر جای خویش مینشاند و به او به اندازۀ سهمش بها میدهد، از این مخمصه رهایی مییابد.
انسان میتواند چنان خود را تربیت کند که خشم او نهتنها در بیرون جلوه نکند، بلکه بهطورکامل از بین برود و محو شود .
فرد صبور، هرگز در هنگام خشم، تصمیمهای مهم نمیگیرد ،
یا در برابر دشنام و بیحرمتیهای كلامی و رفتاری، به اقدام سریع و متقابل دست نمیزند؛
بلكه به آینده و عاقبت هر واكنش میاندیشد و به بركت همین خردورزی، از لغزش و ندامت مصون میماند.
▫️بر گرفته از کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۸
دکتر محمدعلی انصاری
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴مرحوم کافی و ماجرای تعطیل کردن شرابفروشی جنب مهدیه تهران
«نزدیک مهدیه، سه، چهارتا دکان پایینتر، یک دکان عرق فروشی بود. من خیلی ناراحت بودم که جنب مهدیه، عرقفروشی است. یک روز هم از خانه بیرون آمدم، دیدم یک مشت از این جوانهایی که نباید جلوی دکانش باشند، هستند. پیرمردی ارمنی بود که عرقفروش بود. اسمش آرشاک بود. یک بچه مذهبی را فرستادم، گفتم برو ببین اینها چکار میکنند؟ آمد، گفت حاجآقا این (آرشاک) میفرستد دنبال جوانهای مردم، وقتی میآیند آنجا، یک آب جو همینطوری به اینها میدهد. یک ساندویچ همینطوری به آنها تعارف میکند. کباب برای اینها درست میکند، میخواهد اینها را مبتلا (به شرابخوری) کند. بعد از اینها کار بکشد.
یک روز این ارمنی را خواستمش آمد خانه ما. گفتم من را میشناسی؟ گفت: بله حاج آقا. شما سه چهار ساله اینجا تشریف دارید. گفتم: من سه تا پیشنهاد به تو میدهم؛ اول اینکه ۱۰ هزار تومان از پول آخوندیم که از کسی هم نمیگیرم، قربة الی الله به تو میدهم، تو در عوض، تغییر شغل بده یعنی خودت باش، دکانت هم باشد، فقط شغلت را عوض کن. دوم اینکه دکانت را بفروش؛ من از تو میخرم و سوم اینکه درب دکانت را میبندم. گفت تغییر شغل که نمیدهم؛ دکان را هم نمیفروشم. حالا چطور میخواهی ببندی؟ گفتم: تو با یک کسیداری حرف میزنی که یک خردهای قانونها را هم میداند. گفت: چطور؟ گفتم: چند ساله که قانون تصویب شده که پیالهفروشی ممنوعه! یعنی بطری بطری بفروشی طوری نیست ولی اگر در پیاله بریزی و بفروشی ممنوعه و تو اینجا پیالهفروشی داری. این جریمه دارد. به یکی از این بچههای مذهبی یک ماه ۲۰۰۰ تومان حقوق میدهم، میگویم اینجا بایستد تا شراب ریختی توی پیاله، میگویم یک تلفن بکند کلانتری، بیایند جریمهات کنند. اگر جریمهات نکردند به مقام بالاترش شکایت میکنم، اینقدر پیگیری میکنم تا درب دکانت را ببندم. من یک آخوند پاشنهگیر بالا کشیدهای هستم. در کارهای دینی عجیبم. به قیافهام نگاه نکن که شُل و وِل هستم، در این کارها (نهی ازمنکر) قرص هستم.
یک وقت (آرشاک) یک کلمهای گفت، من را آتش زد. گفت: من ۲۸ ساله در این محله هستم و مسلمانها به من نان میدهند. نگفت ارمنی از من عرق میخرد و نانم میدهد. گفت مسلمانها نانم میدهند. گفتم از لحاظ دین ما هم خرید عرق و هم فروش عرق و هم خوردن عرق و هم درستکردنش حرام است. هم کار کردن در کارخانه عرقفروشی و هم جنس به آن فروختن همه حرام است. خلاصه ما دکانش را ۵۰ هزار تومان خریدیم. الان آنجا را کتابفروشی اسلامی کردیم. جای شیشههای عرق و شراب، کتابهای دینی چیدهایم ...»
به نقل از ایسنا
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ داستان صالح پیغمبر
با صدای شیخ احمد کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴درد بی درمان یزید لعنت الله بعد از شهادت امام حسین علیه السلام
🔥یزید بعد از به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام به بیماری مبتلا شد که علاجی برایش پیدا نمیکرد.
يكى از اطباى يهودى را براى معالجه طلب كرد، طبيب نگاهى به يزيد كرد و از روى تعجب انگشت حيرت به دندان گزيد.
سپس با تدبير ويژه اى چند عقرب زنده از گلوى او بيرون كشيده و گفت:
ما در كتب آسمانى ديده ايم و از علما شنيده ايم كه هيچ كس به اين بيمارى مبتلا نمى شود، مگر آن كه قاتل پسر پيغمبر باشد، بگو گناهى كرده اى كه به اين مرض گرفتار شده اى ؟!
🔥يزيد که شرمگین شده بود پس از لحظاتى گفت : من حسين بن على را كشته ام.
يهودى بعد از اینکه این قضیه را دید به حقانیت اسلام ایمان اورد و انگشت سبابه خود را بلند كرد و گفت : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله...
«مروج الذهب ج2ص27
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 اقدامات فرهنگی، عمرانی و خدماتی شهید کافی
حجتالاسلام کافی در مدت اقامت دائمیاش در تهران با جدیت به فعالیتهای فرهنگی و عمرانی پرداخت.
وی که در ابتدا جلسات وعظ و خطابه و مراسم دعای ندبه و کمیل را هر هفته به طور منظم در گوشه و کنار تهران و در منزل علاقمندان به صورت سیار برگزار میکرد، پس از مدتی منزل مسکونی خود را در محله امیریه به کانون این جلسات تبدیل کرد.
اما دیری نگذشت که به دلیل شمار بسیار شرکتکنندگان در این جلسات و پیگیری اهداف بلندمدت فرهنگی سال 1347 مهدیه تهران را در زمینی به مساحت 4000 متر با کمک مردم تأسیس کرد.
این مهدیه در طول جلسات دعا و سخنرانیهای وی میزبان خیل عظیمی از مردم بود. گاهی ازدحام جمعیت به حدی بود که مردم ساعتها پشت درهای آن به انتظار مینشستند تا بتوانند در این جلسات شرکت کنند.
از دیگر فعالیتهایی که به واسطه تأسیس مهدیه تهران شکل گرفت، میتوان به تأسیس صندوق قرضالحسنه مهدیه کمکهای مالی مستمر به خانوادههای بیبضاعت در قالب تهیه کفش و لباس و پرداخت وجوه نقدی و لوله کشی یکی از محلات فقیرنشین جنوب تهران ارائه خدمات درمانی و تأسیس داروخانه مهدیه ، تأسیس حوزه علمیه مهدیه و برپایی مراسم عمامهگذاری طلاب اسکان و پذیرایی بیش از دو هزار تن از ایرانیان رانده شده از عراق در مهدیه ، خریداری مشروبفروشی مجاور مهدیه و تبدیل آن به کتابخانه اسلامی اشاره کرد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴درد بی درمان یزید لعنت الله بعد از شهادت امام حسین علیه السلام
🔥یزید بعد از به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام به بیماری مبتلا شد که علاجی برایش پیدا نمیکرد.
يكى از اطباى يهودى را براى معالجه طلب كرد، طبيب نگاهى به يزيد كرد و از روى تعجب انگشت حيرت به دندان گزيد.
سپس با تدبير ويژه اى چند عقرب زنده از گلوى او بيرون كشيده و گفت:
ما در كتب آسمانى ديده ايم و از علما شنيده ايم كه هيچ كس به اين بيمارى مبتلا نمى شود، مگر آن كه قاتل پسر پيغمبر باشد، بگو گناهى كرده اى كه به اين مرض گرفتار شده اى ؟!
🔥يزيد که شرمگین شده بود پس از لحظاتى گفت : من حسين بن على را كشته ام.
يهودى بعد از اینکه این قضیه را دید به حقانیت اسلام ایمان اورد و انگشت سبابه خود را بلند كرد و گفت : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله...
«مروج الذهب ج2ص27
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
28.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ خدمت به مادر
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی