#داستان_مذهبی
📚ریاکاری و از بین رفتن تمام اعمال!
🌹مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی ) روایت کرده است که :
در بنی اسرائیل عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت می کرد . روزی دعا کرد که :
خدایا می خواهم حال خودم را نزد تو بدانم ، کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن عمل را انجام دهم،واِلاّ پیش از مرگم توبه کنم ؟!
🌹حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن عابد فرستاد و فرمود :
تو پیش خدا هیچ عمل خیری نداری!
🌹گفت : خدایا، پس عبادتهای من چه شد؟!
🌹ملک فرمود :
هر وقت عمل خیری انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی هستی و به نیکی از تو یاد کنند...
خُب،پاداشت را گرفتی!آیا برای عملت راضی شدی؟
این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون و ناراحت شد ، و صدایش به ناله بلند گردید .
🌹ملک بار دیگر آمد و فرمود :
حق تعالی می فرماید :
🌹الحال خود را از من بخر ، و هر روز به تعداد رگهای بدنت صدقه بده .
عابد گفت:خدایا چطوری؟!من که چیزی ندارم..
🌹فرمود : هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد رگهای بدنت بگو :
✨سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ✨
عابد گفت : خدایا اگر این طور است ، زیادتر بفرما ؟ !
🌹فرمود :
اگر زیادتر بگویی ثوابت بیشتر است...
📚 داستانهايي از اذکار و ختوم و ادعيه مجرب, ج1/ علي مير خلف زاده
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚طلا کردن سنگریزه
ازْدی به طواف کعبه اشتغال داشت و شش دور را انجام داده بود و می خواست دور هفتم را انجام دهد، که چشمش در سمت راست کعبه، به گروهی از حاجیان افتاد که گرد جوانی خوشرو و خوشبو حلقه زده اند. او دارای هیبتی مخصوص بود و برای حاضران سخن می گفت. ازدی به حضورش مشرّف می شود و سخنانش را می شنود.
ازدی می گوید: خوش سخن تر از او کسی ندیدم و زیباتر از کلامش، کلامی نشنیدم، پرسیدم: این کیست؟ گفتند: فرزند رسول خداست که سالی یک روز، برای دوستان خاص خود، ظاهر می شود و سخن می گوید. ازدی به حضرتش عرض می کند: مرا هدایت کنید.حضرت سنگریزه ای کف دستش می نهد. ازدی دستش را می بندد. کسی از او می پرسد: چه به تو داد؟ ازدی می گوید: سنگریزه. ولی وقتی که دستش را باز می کند، می بیند طلاست.
سپس حضرت به وی می فرماید: حجت بر تو تمام شد و حق بر تو آشکار گردید. آیا مرا می شناسی؟ ازدی می گوید: نه. فرمود: انَا الْمَهْدی وَ انَا قائِم الزَّمان؛ من مهدی قائم زمانه هستم که زمین را از عدل و داد پر خواهم کرد، وقتی که از ظلم و جور پر شده باشد. زمین هرگز از حجت خالی نمی ماند و مردم هرگز بدون رهبر نیستند. این امانتی است نزد تو که بجز برای برادران حق جوی خود، به کسی نگو.
📚كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 177.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚لقمه حرام
شريك بن عبد اللّه را روزى به دربار مهدى عباسى آوردند، كه قبل از هارون بوده است. مهدى عباسى به او گفت: شريك! نمى گذارم از دربار بروى، مگر يكى از اين سه كار را قبول كنى؛ يا رئيس قوه قضائيه مملكت بشوى، كه آن زمان «قاضى القضات» بود. يا شغل معلمى بچه هاى مرا قبول كن. ما در اينجا يك اتاق به تو مى دهيم، هر روز بيا و به بچه هاى ما درس بده. و يا امروز ناهار را ميهمان ما باش و از غذاى ما ميل كن.
شريك بن عبد اللّه در فكر فرورفت. اگر هر سه قسمت را قبول نمى كرد، آخرش اين بود كه مهدى عباسى مى گفت: جلاد! گردن او را بزن! و از شهداى اصيل عالم مى شد. اما شريك در جواب گفت: منصب قاضى القضاتى، قرار دادن خودم در لب جهنم است، پس اين را نمى خواهم. معلمى بچه هايت را هم نمى خواهم، چون فكر كرد اين بچه ها در نزد او درس بخوانند، فردا بعد از مرگ پدرشان رئيس مملكت مى شوند و مثل او به تمام اهل مملكت ظلم مى كنند، لذا گفت: نه، من ظالم پرورى هم نمى كنم. اما يك ناهار ميهمان بودن و خوردن عيبى ندارد. قبول كرد.
مهدى عباسى به رئيس آشپزخانه دستور داد، فقط از مغز استخوان (نخاع) و شكر، چند نوع غذا درست كنيد و بياوريد. رئيس آشپزخانه كه شاهد جريان بود، رفت و بعد از دو ساعت آمد، گفت: غذا آماده است و سفره را چيده ايم، بفرماييد و به مهدى عباسى آرام گفت: شريك بن عبد اللّه، اگر امروز اين غذا را بخورد، هيچگاه رستگار نخواهد شد. يعنى به قدرى معلوم بود كه آشپز هم فهميد.شريك بن عبد اللّه سنان غذاى حرام را خورد، بعد، هم منصب قاضى القضاتى را قبول كرد و هم معلمى بچه ها را پذيرفت.
(پیامبر اکرم(ص)می فرمایند:
لقمة حرام، ایمان را از انسان سلب میكند.)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
✨هر كس شفاعت پسنديده كند
✨براى وى از آن نصيبى خواهد بود
✨و هر كس شفاعت ناپسنديده اى كند
✨براى او از آن نيز سهمى خواهد بود
✨و خدا همواره به هر چيزى تواناست (۸۵)
📚سوره مبارکه النساء
✍آیه ۸۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺خدایا کمک کن
⭐️دیرتر برنجیم ، زودتر ببخشیم
🌺کمتر پیش داوری کنیم
⭐️و بیشتر فرصـت دهیم ...
🌺خدایا در این شب زیبا
⭐️دوستان و عزیزانم را
🌺در مسیر خوشبختی
⭐️و آرامش قلبی قرار بده ...
🌺شبـ🌙ـتون در پناه خداوند متعال⭐️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
✨﷽✨
❤️دلم در تمنای اجابت دعا . . . 🙏
من به تو دل سپرده ام ای خدا 🌺
💐💐صبحتون خدایی💐💐
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 فضیلت عجیب زیارت امام رضا(ع)
🌺 شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت انگیز نقل می کند:
🔹 حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف بودم پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود - دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت.
وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم؛ آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش رسانم؛ گفت:
حجره ام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه ام شد؛ به طوری که همه روزه می رفتم و او را در کارهایش یاری می کردم نام و محل و حالاتش را پرسیدم.
گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می دانم؛ ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق بر می گردم؛
در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه، پیاده مشرف شده ام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی توانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من می گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و به زحمت می روی؛ البته مورد نظر واقع می شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام علیه السلام نموده،در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما.
پس آنها را وداع نموده،به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشه ای از حرم، و حالت بیخودی و بی خبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکش رقعه های بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچه ها هم رقعه ای می داد؛ چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟
فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست خوب است به دیگری امر فرمائید تا این رقعه ها را تقسیم کند.
حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمده اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته شده بود.
🔴 برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنة و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله
🔵 خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله
📚 داستانهای شگفت انگیز ص ۱۶۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌹امام سجاد (علیه السلام):
☘️مکروهاتی که روزی را از انسان دور میکنند
1⃣ اظهار فقر و نداری کردن در حضور مردم،
2️⃣ خواب دیر هنگام شب و بعد از نماز صبح،
3️⃣ تحقیر و کم ارزش شمردن نعمت های خدا،
4️⃣ شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال.
📚 معاني الأخبار ، ص ۲۷۱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹آقاجان شیعه هات رو رها نکن...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
✨قطعا براى شما در اقتدا به رسول خدا
✨سرمشقى نيكوست براى آن كس كه
✨به خدا و روز بازپسين اميد دارد
✨و خدا را فراوان ياد مى كند (۲۱)
📚سوره مبارکه الأحزاب
✍آیه ۲۱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#شربت_صلوات_مینوشم
یڪی از صلحا بر بالین بیمارے آمد و او را در سڪرات موت دید، پرسید ڪه: تلخی جان ڪندن را چگونه مییابی؟
جواب داد ڪه: ڪام جان خود را شیرین مییابم ، و هیچ تلخی در آن احساس نمیڪنم.
آن صالح، در عجب ماند ڪه موجب این چیست؟ شربتی ڪه در مذاق خاص و عام تلخ است، در مذاق این بیمار، شیرین میآید.
آن بیمار گفت: از این در شگفت نمان، زیرا ڪه به من رسیده بود ڪه: رسول خدا صلیالله علیه و آله فرموده است : هرڪه بسیار بر من صلوات فرستد، از تلخی جان ڪندن ایمن باشد.
و من مدتی است ڪه شربت صلوات را مینوشم، لهذا اثر تلخی در جان خود نمیبینم و از این جهان، شیرینڪام و نیڪو سرانجام میروم.
📚 شرح صلوات اردڪانی ، ص ۱۱۴ .
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚رحمت و حکمت
آرزوکن،آنچه خواهی ازخدا
فضل او شامل شود شاه وگدا
آنچه بخشیدت، به رحمت یادکن
گرندادت آن، به حکمت یادکن
رحمت وحکمت زسویش الفت است
درسپاس «حق» مزید نعمت است
شکراو واجب بدان درهردوحال
ناپسندت گربُوَد یا ایده آل
بس تمناها که خواهدشد عذاب
برسرت چون سقف آوار وخراب
خوبِ ظاهر،گاه درباطن بلاست
آنکه می داند صلاح ما خداست
شِکوِه ازکارخدا انصاف نیست
حکمت یزدان بجز الطاف نیست
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
🔴فضیلت ذکر سبحان الله
🌹امام باقر(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: "هر کس که سبحان اللَّه بگوید، خداوند درختى در بهشت برایش میکارد".( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال)
🌹امام صادق (ع) از پدر و جد بزرگوارشان روایت مى کنند: نبى اکرم (ص) در پاسخ مسائلى که مردى یهودى از آن حضرت پرسیده بود، ضمن حدیث طویلى فرمود: آن گاه که بنده سبحان الله بگوید، آنچه پایین تر از عرش خداست با او سبحان الله مى گویند و به گوینده ده برابر پاداش آنها داده مى شود و چون الحمدلله گوید، خداوند نعمت دنیا را به او کرامت کند تا نعمتهاى آخرت را ببیند، و آن سخنى است که بهشتیان هنگام ورود به بهشت مى گویند و همه سخنها در دنیا قطع مى شود به جز الحمدلله که قطع نمى گردد و آیهی44 سورهی کریمه احزاب به همین حقیقت اشارت دارد: "درود بهشتیان در روزى که به دریافت و دیدار پاداش خدا نایل مى شوند، سلام است."(تفسیر المیزان ، ج۱۰، ص ۱۷)
🌹امیرالمۆمنین على(ع) مىفرماید:
تسبیح و سبحان الله گفتن یک نیمه از ترازوى اعمال را پر کرده و الحمدلله گفتن ترازوى اعمال را سرشار مىسازد و الله اکبر گفتن فاصلهی میان آسمان و زمین را پر مىکند.
📚مکارم الاخلاق ، ص۳۰۹
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸چه شب زيبایی
✨خواهـد بود
🌸وقتی
✨برای دوستان و عزیزانمان
🌸آرامش موفقيت و سلامتی
✨بخواهيـم ...
🌸با آرزوی شبی آرام برای شماعزیزان
شبتون پر از عطر خدا ❤️🙏
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بهترین باش , آنقدر قوی باش که
☕️هیچ چیز ذهنت را به هم نریزد ...
🌸در گفتگوهایت کلامی از سلامتی
☕️شادی و ثروت بر زبان بیاور.
🌸توانایی دوستانت را به آنها یادآورشو...
☕️اشتباهات گذشته را فراموش کن
🌸به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کن
☕️در برابر ناراحتی صبور در برابر ترس قوی
🌸و در برابر خشم ، متین باش...
☕️به دنیا ثابت کنید که تو بهترین هستی
🌷صبح زیباتون بخیر و خوشی عزیزان🌷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴لباس بهشتی
روایت شده که جماعتی از يهود عروسى داشتند و خدمت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم رسیدند و عرض کردند که بین ما حق همسایگی است و درخواست كردند كه اجازه دهد فاطمه سلام الله علیها در مجلس عروسى در خانه آنها شرف حضور پيدا كند. حضرت فرمود:
فاطمه شوهر دارد و اختيار فاطمه با اوست.درخواست كردند كه شما به امیرالمومنین علی علیه السلام بفرمائيد تا اجازه بدهد. و زنان يهود چنانكه در توان آنها بود از لباسهاى زرباف و اطلس و ديبا و زينتهاى طلا براى خود مهيا كرده بودند و خويش را كاملا به آن زينتها مزين ساخته بودند و چنان گمان مىكردند كه فاطمه سلام الله علیها با آن چادر وصلهدار و لباس كهنه بر آنها وارد مىشود و او را مورد سخريه و استهزاء قرار مىدهند و شماتت و سرزنش مىنمايند.
در آن حال جبرئيل حاضر شد با انواع و الوان لباسهاى بهشتى و زينتهاى گوناگون كه هيچ ديده آن را نديده بود. اين وقت فاطمه علیها السلام خود را به آن زينتها مزين نمود و لباسهاى بهشتى را دربر فرمود. چون به زنان يهود وارد گرديد بىاختيار به سجده افتادند و بسیار تعجب كردند و به اين سبب جماعت بسيارى از يهود به شرف اسلام مشرف شدند.
📚بحار الأنوار ج۴۳ ص۳۰
→ @sheikh_kafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣خیلی به مرگ فکر کنید ...
🎙#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣اهمیت نماز
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
♥️🍃
✨آیت الله بهجت ( ره ) :
تعجب است از ڪسے ڪہ ...
براے خوابش ڪہ مدت ڪوتاهیست
جاے نرم تهیہ مےڪند ؛
اما براے آخرتش قدمے برنمےدارد‼️
#آیت_الله_بهجت
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴داستان تربیتی واقعی
معلّم از دانشآموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگهای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچکس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّهها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّهها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار میکرد و از بچّهها میخواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" مینامیدند، نیست و تمام تلاش خود را میکرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند.
آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاسهای بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است.
📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی
→ @sheikh_kafi
🔴اعمال شب و روز دحوالارض
🔹۲۵ ذی القعده☝️
سه شنبه ۱۵ تیر
التماس دعای فرج🌷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
✨میگویندبرای کلبه کوچک همسایهات،چراغی آرزو کن
✨قطعاحوالی خانـه تو نیزروشن خواهد شد
✨امشب مـ🌙ــاه رابرای خانـه دلتان آرزو میکنم تا قلبتان سرشار شود از روشنایى
#شبتون_نورانی🌟
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸
یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری
🌺
راضی به همین چند قلم مال خودت باش
🌼
دنبال«کسی»باش که دنبال تو باشد
🌺
اینگونه اگرنیست٬دنبال«خودت»باش
🌸
صدسال اگر زنده بمانی گذرانی
🌺
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش
🌼
🌷سه شنبهتون گلبــــارون عزیزان🌷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ تصویری
خدایا مِنَتی نیست
ولی میخوام یادت بیارم...
🎙سخنران:استاد دانشمند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی