eitaa logo
شیخ مهدی رجایی
185 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
کانال طلبه مهدی رجایی تشریح مباحث اعتقادی سیاسی و بصیرتی و فعالیت در راستای جهاد تبیین ارتباط با من: @mahdirajaeimola110 ویراستی👇👇👇 https://virasty.com/mahdirajaeimola110
مشاهده در ایتا
دانلود
شیخ مهدی رجایی
https://harfeto.timefriend.net/16925415964620 🤜 شیخ مهدی لینک پیام ناشناس ایجاد کرده است * 👸🤴️ *ه
آقا ماهم از این کارا بکنیم هرچی دلتون میخواد بگین به صورت ناشناس ببینیم چطوریه!!!!
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امثال محسن برهانی حرفای این هارو تایید میکنن... اولی که میگه کودتا نبوده و اتفاقا از نظر خود شخص آقای مصدق ،این یک عزل قانونی بوده (حرف محسن برهانی) دومی که میگه اگه بخوایم راجع به کودتا صحبت کنیم،در ۲۸مرداد اتفاقا باید از کودتای محمد مصدق علیه حکومت پهلوی صحبت کنیم این حرفش دیگه خیلی منو سوزوند میگه محمدرضا پهلوی وقتی رو تاسیس کرد کارش طبق یک فرایند و روند قانونی بود ... روند قانونی؟؟؟ تیکه تیکه کردن افراد در یک ساختمان قانونیه؟؟؟ توی پست های بعدی چندتا از جنایات وحشیانه ساواک میذارم ببینین چقدر اینها کثافت بودند. بعد همین افراد که از ساواک دفاع میکنن کافیه یه سطل ماست توی سر یک خانم هنجار شکن بزنن؛دنیا رو به هم میریزن پ.ن: آقای برهانی حواست باشه داری توی زمین کی بازی میکنی کانال شیخ مهدی رجایی 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1689715101Cb1b5e66f6d
اینه تناقض و بیشرفی
بعله اینه توی زمین دشمن بازی کردن اینه نون این نظام رو بخوری و چرت و پرت تحویل مردم بدی اینه ادعای با سوادی این که اسمت و تکست بره توی رسانه دشمن اینه بدبختی یه وکیل....
واقعا شرمنده ام که این جنایات ساواک رو میذارم ولی باید بذارم تا بدونین چه بلایی سر مردم می‌آوردند
فرو بردن سر زندانی زیر آب شیوه‌ی دیگر شکنجه با استفاده از آب بود. که زندانی شروع به دست و پا زدن می‌کرد. حجت‌الاسلام محسن دعاگو می‌گوید: «چند نفر می‌آمدند و دست‌ها و پاهایم را می‌گرفتند و سرم را در آب کثیف حوض فرو می‌کردند و آن قدر زیر آب نگه می‌داشتند که تقریباً حالت خفگی به من دست می‌داد. آنها با مشاهده‌ دست و پا زدنم، سر مرا از آب بیرون می‌آوردند و مرا داخل حوض می‌انداختند.» قطره‌چکان شیوه‌ی دیگر شکنجه بود: این نوع شکنجه گویا از عهد باستان در چین مورد استفاده قرار می‌گرفته است. حجت‌الاسلام هادی غفاری درباره‌ی این نوع شکنجه می‌گوید: «یکی از روش‌های شکنجه آن بود که من را دمر می‌خواباندند و قطره قطره از دوش بر روی سرم آب می‌ریخت. چند بار اول قطره‌ها فرو می‌چکید چیزی متوجه نمی‌شدم، اما از بیست قطره که می‌گذشت، گویی هر قطره پاره آجری است که بر فرق سرم فرو می‌آید.» این کار حتی می‌توانست منجر به جنون و دیوانگی زندانی شود، اما با وجود این، در موارد بسیار مورد استفاده قرار می‌گرفت.
آویزان کردن:حجت‌الاسلام شجونی در این‌باره می‌گوید: «مرا آویزان کرده بودند، گفته می‌شد که هرکس سه ربع ازآبخور آویزان شود، می‌میرد.یک کمربندآمریکایی که به آن فانوسقه می‌گفتند، تنگ می‌کنند و به گردن می‌اندازند.بعدآن رااز‌ داخل پا رد می‌کنند،به طوری که زانوجمع می‌شود به استخوان سینه، یعنی آدم به سختی نفس می‌کشد یااصلاً نمی‌تواندنفس بکشد.مثل این است که آدم صدای دنده‌هایش را می‌شنود.درحالی که روی یک پاایستاده بودم،زانویم به سینه چسبیده بودوفشار عجیبی به سینه می‌داد.یک دقیقه یاچند دقیقه که می‌ایستادم محکم به زمین می‌خوردم.ولی دست داشتم.در واقع با دستم به زمین می‌آمدم. مأموران به افسر گفتندکه نمی‌تواندبایستد،زمین می‌خورد. آن افسرفریادزدکه دستبندبزنید.یک دستبندآوردندواز پشت،دو دست مرابستند،زانوهایم داشت سینه‌ام راله می‌کردبه طوری که به زحمت نفس می‌کشیدم،من هم محکم به زمین می‌خوردم،دیگرآن وقت دستی نداشتم که حائل کنم.از این طرف وآن طرف به زمین می‌خوردم.گفتند:«آقا،این نمی‌تواند بایستد» گفت: «دستبند بزنید، آویزان کنید» یک دستبنددیگر آوردندودروسط این دستبندزدند. آن سرِدستبند راهم به چفت در بستندومرامثل گوشت قصابی بالا کشیدند.فقط نوک انگشت بزرگ پایم آزادبودبازمین تماس داشتم. حال عجیبی داشتم. مثل این بودکه تمام آب بدنم توی پیشانی‌ام آمده ودارد زمین می‌ریزد.من ازآن بالازمین رامی‌دیدم. موزائیک کاملاً خیس بود.دیدم در حالت مرگ هستم.» این کار، یکی ازبدترین شکنجه‌هایی بود که به همراه سایرشکنجه‌ها مور استفاده قرارمی‌گرفت، چنان‌که بعضاً گفته شده است گوشت بدن زندانیان تکه تکه کنده می‌شد.
سوزن: مأموران ساواک بارها از نوک تیز سوزن برای ضربه زدن به نقاط حساس بدن زندانیان تحت شکنجه استفاده می‌کردند. آنان این وسیله را به قسمت‌های مختلف بدن فرو می‌کردند که این عمل درد و رنج بسیاری داشت و عوارض شدیدی از خود بر جای می‌گذاشت. خانم دباغ در این زمینه می‌گوید: «سوزن‌های بلندی را به زیر ناخن‌هایم فرو کردند و سپس نوک انگشتان را که سوزن زیرش بودند، توی دیوار کوبیدند. سوزن‌ها تا انتها در زیر ناخن‌ها نفوذ کرد. تمام تنم از درد تیر کشید.»
ناخن‌گیر: مأموران ساواک از ناخن‌گیر نیز برای شکنجه زندانیان استفاده می‌کردند آنان از این وسیله هم برای کشیدن موهای بدن و هم کشیدن ناخن بهره می‌بردند. درباره‌ی آقای عزت‌شاهی (مطهری) گفته شده است: «موهای بدنش را با ناخن‌گیر تار به تار می‌کندند.» آقای بشارتی نیز در خاطرات خود با اشاره به کشیدن ناخن‌هایشان، می‌گوید: «درباره‌ی کشیدن ناخن‌هایم مسئله‌ی عجیبی اتفاق افتاد. در آغاز شکنجه کمی مقاومت و یک‌دندگی کردم و گفتم ناخن مرا می‌کشی ؟ خیال می‌کنی اسراری زیر این ناخن است ؟ با این حرف، آنها خیلی عصبانی شدند و شروع به کشیدن دیگر ناخن‌های دست و پایم کردند. و سپس با شلاق، هویه، آتش سیگار، مشت و لگد و باطوم بر سر و صورت و بدنم زدند و سوزن به زیر ناخن‌هایم فرو کردند.»
قیچی جراحی: بازگو کردن بسیاری از شکنجه‌های ساواک بسیار دشوار است و شنیدن و خواندن آن نیز قابل تحمل نمی‌باشد. در مورد قیچی جراحی آمده است:‌ «یک بچه‌ی 4 ساله را جلوی چشم مادرش به شلاق سیمی بستند و با میخی جراحی، پشت گردن پسربچه را قطعه قطعه می‌بریدند تا مادر را به حرف زدن وادار کنند.»
خدا لعنتشون کنه هرکی از پهلوی خواست دفاع کنه اینارو بکوبید توی صورتش تا دیگه از کارها نکنه تا بفهمه چه از حیوان بدتر هایی بودند این ناکِس ها
دیگه طاقت ندارم اینارو بذارم و الا میذاشتم تا همه بدونن پهلوی چه دوران دارک و تاریک و سیاه و کثافت باریه