👚
زندگی با همدم نااهل، جان فرسودن است
من چنین زندانیام با خویش در یک پیرهن
|#فاضلنظری |
🌱 @sher_chame
🔐
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زَهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدم که مپرس
آن چنان در هوایِ خاکِ دَرش
می رود آب دیده ام که مپرس
| #حافظ ، غزل ۲۷۰|
🌱 @sher_chame
🌅
به صحرا بنگرم صحرا تو وینم
به دریا بنگرم دریا تو وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای تو وینم
| #باباطاهرهمدانی |
🌱 @sher_chame
🎻
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
همتم تا می رود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند
| #شهریار |
🌱 @sher_chame
🌷
بی حضور تو برایم فرق چندانی نداشت
تلخی نسکافه ها یا چایی هل دار و قند
| #طاهرهاباذریهریس |
🌱 @sher_chame
🧶
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنقدر مات که یک دم مژه بر ام نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
| #فریدونمشیری |
🌱 @sher_chame
😞
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ی ما بود دل آرام جهان شد
| #حامدعسکری |
🌱 @sher_chame
🕋
حاجت گه جمله جهان اوست
محراب زمین و آسمان اوست
| #نظامی ،لیلی و مجنون |
🌱 @sher_chame
🗺️
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
| #حافظ|
🌱 @sher_chame
🕋
{خورشید من بر آی _۲۵تیر۹۰ _روزنامه ی کیهان }
دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است
از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است
دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است
شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است
سوی تو این خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پر کشیدن است
بگرفت آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است
آن را که لب به دام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است
| #امین ♡|
🌱 @sher_chame
🫑
چون قلم بر سرِ غمنامهی هجران آید
دل به جان، آه به لب، اشک به مژگان آید
| #صائِبتبریزی |
🌱 @sher_chame