چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن به اُمید آنکه روزی به کف اوفتد وصالی... #سعدی @sher_eshgh🌻

چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید... #سعدی

قشنگ‌ترین قسم هم اونجاست که #سعدی میگه: به وصالت... به وصالت، که مرا طاقت هجران تو نیست... @sher_eshgh🌻

تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری عوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانی نه عجب کمال حسنت که به صد زبان بگویم که هنوز پیش ذکرت خجلم ز بی زبانی مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم تو میان ما ندانی که چه می‌رود نهانی #سعدی @sher_eshgh🌻

گر کام دل از زمانه تصویر کنی بی‌فایده خود را ز غمان پیر کنی گیرم که ز دشمن گله آری بر دوست چون دوست جفا کند چه تدبیر کنی؟ #سعدی @sher_eshgh🌻

کس را به خلوتِ دلِ من جزتو راه نیست این در به روی غیرِ تو پیوسته بسته باد... #سعدی @sher_eshgh🌻

ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم #سعدی @sher_eshgh🌱

دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من چون یاد تو می‌آورم، خود هیچ نمی‌مانم #سعدی @sher_eshgh🌱

غم دل با تو نگویم که نداری  غم دل باکسی حال توان گفت که حالی دارد..!! #سعدی 🌱

ترک جانِ عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم... #سعدی 🌱

عوضِ تو، مـــن نیابم که به هیچ‌کس نمانی... #سعدی 🌱

به جز این گنه ندانم که محب و مهربانم به چه جرم دیگر از من سر انتقام داری نظر از تو برنگیرم همه عمر تا بمیرم که تو در دلم نشستی و سر مقام داری  #سعدی @sher_eshgh🌱

روزی به دلبری نظری کرد چشم من زان یک نظر مرا دو جهان از نظر افتاد عشق امد آن‌چنان به دلم در زد آتشی کز وی هزار سوز مرا در جگر افتاد #سعدی @sher_eshgh🌱

ﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﻧﺎﺯﺕ ﺑﮑﺸﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﯽ #سعدی 🌱

من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی #سعدی @sher_eshgh🌱

مرا تو جان عزیزی و یار محترمی #سعدی ❤️

که مرا طاقت نادیدنِ دیدار تو نیست.... #سعدی 🌱

ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم... #سعدی @sher_eshgh🌱

خلائق در تو حیرانند و جای حیرت است الحق که مَه را بر زمین بینند و مَه بر آسمان باشد! 😳 #سعدی

که مرا طاقت نادیدنِ دیدار تو نیست.... #سعدی 💔

ای آفتاب روشن و ای سایه‌ی همای ما را نگاهی از تو تمام است اگر کنی #سعدی #صبح_بخیر🌱 @sher_eshgh

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی #سعدی

عیبت آن است که هر روز به طبعی دگری... #سعدی اینجوری نباشیم...😕

#سعدی یه جا یه بیت قشنگ داره که میگه: سعدی به روزگاران مِهری نشسته بر دل بیرون نمی‌توان کرد الّا به روزگاران... که پاسخ این بیت رو استاد #شفیعی_کدکنی به زیبایی داده: گفتی: "به روزگاران مِهری نشسته"، گفتم: بیرون نمی‌توان کرد حتی به روزگاران!

تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن؟ که ندارد دل من طاقت هجران دیدن... #سعدی تا کی خو...😢 @sher_eshgh🌱