eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.7هزار دنبال‌کننده
525 عکس
139 ویدیو
82 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حدیث روز 💠 💎 ثواب سرودن شعر برای اهل بیت (علیهم السلام) 🔻امام صادق عليه‌السلام: مَن قالَ فِينا بَيتَ شِعرٍ بَنَى اللّه تعالى لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ ✳️ هر كس درباره ما يك بيت شعر بگويد، خداى بزرگ براى او در بهشت خانه‌اى می‌سازد. 📚 عيون أخبار الرضا عليه‌السلام، ج ۲، ص ۱۵ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈• @sher_sabk_maddahi
امام زمان عج از باغ ظهور می‌رسد بوی نجات مرگ است برای عاشقان عین حیات رحمت به "موید" که چه زیبا می‌گفت ( بر چهره ی دلربای مهدی صلوات ) ✍میثم مومنی نژاد @sher_sabk_maddahi
ولادت حضرت رسول الله، محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام جعفرصادق(علیه السلام)مبارک باد! 🌺☀️🌺☀️🌺☀️🌺☀️ بسی از نامتان مستم بسی از یادتان خوبم پناهم باش ای عاشق ترین دلدارِ محبوبم محمد، جان جانانم    محمد، خوب خوبانم محمد، بهترین جان بخش احساسم، و مطلوبم محمد، راز جان بخشی که در دل، گنج گردیده محمد، آنکه از مهرش منیرم سخت مجذوبم محمد، برده ما را تا به " اَو اَدنی " به مافیها من از تاریکیِ دنیا پریشانم دل آشوبم ربیع الاولش ماهی که در قلبم چراغان کرد به این شق القمر دیدم به اهل البیت منسوبم زمین را بوسه باران می کنم صحرا بیابان را کلوخش سنگهایش هرچه بوده منقبت خوان را  به هر راهی که می رفته هزاران توتیا برخواست به هر خاری نگه کرده بهاری طلعتی زیباست به هر حیوان و جان داری رسیده، نطق ها مدحش به هر خشکی رسیده، رودها یا سیل یا دریا سپهر از ابرها جشنی بپا کرده به هر راهش به سایه از افق ها بی کران ها کرده آگاهش به والشمس است این نکته که او خورشید افلاک است به تصریح آمده در انما برهان هرپاک است یُصَلّونند هر لحظه برایش تهنیت گویان چه مفتونند ممنونند مدیونند هم حیران  به دامن آمنه می پروراند گو جهانی را جهانی را که در او هست عالم عالم از امکان بلی فرزند عبدالله پیغمبر شد از آغاز زمین را آسمان ها را طبیب آمد کند درمان رهاوردش به مخلوقات، دل دادن به الله است لقاء الله قربش نشر گردیده ست از ایشان به عالی مرتبه خُلقش نباشد هیچ مخلوقی کرامت ابتدا تعلیم او بوده ست از رحمان حرا داده گواهی سنگ ها با او غزل خوانند به معبر، رمل ها شن ها ز پایش مست و خندانند قدومش را به چشمم حس کنم خوب از تلاوت ها گمانم شد میسر تا بدست آرم شفاعت ها به جاء الحق بیا ای نازنین در قلب من بنشین بیار آن رایحه که دخترت می گفت بس شیرین کسایت شد پناهم در مدینه گرم پروازم ز عطرش عالمی را مست خاطرخواهی ات سازم به پابوست مرا در هر تمتع مفتخر خواهی کبوتر گشته ام هر حج، همیشه سویتان راهی ✍مجیدطاهری
نور احمد نور رحمت بود و هست بر دلی که بود شایسته نشست آنکه دیده رحمةٌ للعالمین کشف کرده روشنایی در زمین یامحمد رمز خلاقست و جود آفرینش را خدا با او سرود در کتابش حرف حرف آورده است نام نیکویش چو برف آورده است عشق او بسته ست از اول به جان جان بگیرد با کلامش هر روان مهر او را جُرعه ها نوشیده ام عطر او را باغ ها بوییده ام نور احمد دردمندان را شفاست نور احمد بر گرفتاران دواست از ازل خلقت به نورش شد پدید وای بر آنکه نشانش را ندید نیست گل ها را بجز شخصش چراغ روشنایی بخش بر فریاد باغ نورفوق النور فوق النورِ نور مثل نورش بوده در آتش به طور از صُحُف جز با وجودش نام نیست هر شجَر، بی ریشه اش آرام نیست هر نبی با نام او جُسته قرار نوح و ابراهیم و عیسی را نگار گر که می خواهند مردم یاری اش یا به هر دردی اگر دلداری اش او نسیمی مهربان ست از وفا دست بر سینه کنند او را صدا چهره ای که دستگیر از عالم است  مفتخر از محضرش هر آدم است خدشه اش جز دشمنی، گویید چیست این رویه جز خیانت نیست نیست مهربانان را دمی آزار، نه ‌آشنایان را به دل انکار، نه دشمنی با دوست، جهلی روشن است آشکار است این که با خود دشمن است با اهانت چیست این آزادگی قفل می خواهد بیان با سادگی تازه شد یک خاطره باری دگر خاطراتی تلخ با صدها شرر هتک حرمت بر علی کردند بس فاطمه افتاد دیگر از نفس آنچنان آتش به او افروختند طفل و همسر را ز بغضش سوختند حق او را غصب کردند از ستم روی منبرها اهانت دم به دم تا شود خاموش نوری پُر فروغ تا مگر حق محو گردد با دروغ تا رود از یادها قرآن چه گفت تا گریزد گوش ها آنچه شنفت او که در مردانگی بوده ست فرد اوکه بوده قهرمان در هر نبرد ظلم با اندیشه اش رفته به باد در کلاسش صبر و وحدت درس داد وحدت است اینجا که گشته خار چشم دشمنان را می دهد آزار چشم رهبری را می کند دشمن هدف می کشد در روبرویش هر چه صف ازمحمد یا علی، سید علی می هراسد خصم از رهبر، ولی غافل از اینکه هدایت می رسد پشت ابری نور مهدی می دمد ✍
هرکه خواهد شفاعت طاها صلوات بلند بفرستد هرکه خواهد رضایت مولا صلوات بلند بفرستد فاطمه دست بر دعا برده استجابت چقدر نزدیک است هرکه خواهد دعایی از زهرا صلوات بلند بفرستد ✍
رباعی های ولادت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) 1 دل با نفس فرشتگان همراه است لبریز ز نور چشمه سار ماه است یک شاخۀ گل هدیه به خورشید کنید میلاد محمد بن عبدالله است (محمودتاری-رخصت حضور-27) 2 ازمکه فروغ ایزدی پیدا شد سرچشمۀ فیض سرمدی پیدا شد در هفدهم ربیع از بنت وهب یک دسته گل محمدی پیداشد (دکتر قاسم رسا-رخصت حضور-27) 3 آن شب که زمین ستاره باران می شد تا عرش خدا نیز چراغان می شد خورشید هدایت از افق می تابید سیمای محمدی نمایان می شد (سیدرضامؤید-رخصت حضور-28) 4 برخیز که خصم هر بدی می آید انوار خدای سرمدی می آید گردید مشام جان معطّر امشب چون بوی گل محمدی می آید (احمدمشجری-رخصت حضور-29) 5 هنگام سرور کائنات است امروز اوقات گرفتن برات است امروز بفرست مدام بر محمد صلوات زیرا که بهار صلوات است امروز (صامت بروجردی-رخصت حضور-29) 6 از دامن آمنه درخشید چو ماه احمدپسرگرامی عبدالله بوالقاسم و این همه صفات محمود «لاحول و لا قوة الابالله» (دکتر قاسم رسا-رخصت حضور-30) 7 ای بنت وهب تو روح قرآن داری خورشید جهان فروز ایمان داری سرچشمۀ نور چهارده معصوم است ای آمنه طفلی که به دامان داری (سیدرضامؤید-رخصت حضور-30)   🌸رباعی ولادت امام صادق(علیه السلام) نوری ز حریم پاک خالق آمد جعفر که مروّج حقایق آمد تا ظلمت صبح کاذب از بین رود هنگام طلوع صبح، صادق آمد (دکتر قاسم رسا-رخصت حضور-167)  _________________________________ کتاب رخصت حضور-به کوشش صادق حق بین-انتشارات حق بین-چاپ1383
در هیچ پرده نیست نباشد نوای تو عالم پر است از تو و خالیست جای تو هر چند کائنات گدای در تو اند هیچ آفریده نیست که داند سرای تو در مشت خاک من چه بود لایق نثار هم از تو جان ستانم و سازم فدای تو غیر از نیاز و عجز که در کشور تو نیست این مشت خاک تیره چه دارد سزای تو صائب چه ذره است و چه دارد فدا کند ای صد هزار جان مقدس فدای تو 🎙
﷽ باسلام 👈کلاس های مداحی کانون فرهنگی ولایت در طول هفته به این قرار است: 📚یکشنبه ها از ساعت ۱۸تا۲۱ برادران 📚سه شنبه ها از ساعت ۹تا ۱۲ خواهران 📚پنجشنبه ها از ساعت ۹تا۱۲ خواهران 📚پنجشنبه ها از ساعت ۱۲تا۱۵ نوجوانان ♦️کلاس های خصوصی برادران نیز در طول هفته برقرار است. برادران و خواهران می توانند همواره در کلاسها ثبت نام و شرکت بفرمایند.🌺 🌸کانون فرهنگی ولایت🌸
بنداول می آیم از رهی که خطرها در او گم است از هفت منزلی که سفرها در او گم است . از لا به لای آتش و خون جمع کرده ام اوراق مقتلی که خبرها در او گم است . دردی کشیده ام که دلم داغدار اوست داغی چشیده ام که جگرها در او گم است . با تشنگان چشمه ی احلی من العسل نوشم ز شربتی که شکرها در او گم است . این سرخی غروب که همرنگ آتش است توفان کربلاست که سرها در او گم است . یاقوت و دُرّ صیرفیان را رها کنید اشک است جوهری که گهرها در او گم است . هفتاد و دو ستاره غریبانه سوختند این است آن شبی که سحرها در او گم است . باران نیزه بود و سر شهسوارها جز تشنگی نکرد علاج خمارها
بنددوم جوشید خونم از دل و شد دیده باز ، تر نشنید کس مصیبت از این جانگدازتر . صبحی دمید از شب عاصی سیاه تر وز پی شبی ز روز قیامت درازتر . بر نیزه ها تلاوت خورشید ، دیدنی ست قرآن کسی شنیده از این دلنوازتر ؟ . قرآن منم چه غم که شود نیزه ، رحل من امشب مرا در اوج ببین سرفرازتر . عشق توام کشاند بدین جا ، نه کوفیان من بی نیازم از همه ، تو بی نیازتر . قنداق اصغر است مرا تیر آخرین در عاشقی نبوده ز من پاکبازتر . با کاروان نیزه شبی را سحر کنید باران شوید و با همه تن گریه سر کنید
بندسوم فرصت دهید گریه کند بی صدا ، فرات با تشنگان بگوید از آن ماجرا ، فرات . گیرم فرات بگذرد از خاک کربلا باور مکن که بگذرد از کربلا ، فرات . با چشم اهل راز نگاهی اگر کنید در بر گرفته مویه کنان مشک را فرات . چشم فرات در ره او اشک بود و اشک زان گونه اشک ها که مرا هست با فرات . حالی به داغ تازه ی خود گریه می کنی تا می رسی به مرقد عباس ، یا فرات . از بس که تیر بود و سنان بود و نیزه بود هفتاد حجله بسته شد از خیمه تا فرات . از طفل آب ، خجلت بسیار می کشم آن یوسفم که ناز خریدار می کشم