eitaa logo
📚کانال شعر،سبک و نکات مداحی🎙
6.5هزار دنبال‌کننده
504 عکس
131 ویدیو
78 فایل
برای شرکت در کلاس های آموزش مداحی دکترحاج مجیدطاهری با این شماره ها تماس بگیرید: ۰۹۱۲۱۸۳۸۲۶۸ ۰۲۱۳۳۲۵۰۹۳۰ در ایتا به شماره ۰۹۹۰۵۲۸۶۲۰۰ پیام دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ "براي حضرت خديجه صلوات الله عليها" دلم می خواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد دلم می خواست دستم خاک عالم را به سر می کرد دلم میخواست پایم امشب از ماندن حذر می کرد به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می کرد دلم می خواست خیس از گریه های ابرها باشم دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم بهشتی بازهم از از جنس خاکی نازنین آنجاست مزار پاره های قلب ختم المرسلین آنجاست یقینا قطعه ای از جنت حق در زمین آنجاست چرا که مرقد خاکی ام المومنین آنجاست شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را سلام ای مادر اسلام ای خانوم ای بانو سلام ای بیقرارت چارده معصوم ای بانو سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم ای بانو سلام ای مظهر یا حی و یا قیوم ای بانو تو حیی، زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است قدم هایت ندیده هیچ گاه از پا نشستن را نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را چگونه می توان فهمید اینسان چشم بستن را به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود الا یا کاشف الکرب محمد سیب لبخندت سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت جز اینکه خواجه ی لولاک، احمد همسرت باشد گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه الا ای ترتبت تو قبله گاه دیگر مکه الا ای سایه ی دست کریمت بر سر مکه یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه قرار دل! دلم را عاری از هر بیقراری کن کریمه! باز مهمان آمده پس سفره داری کن میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت پر از فریاد بی تابی ست بر لب های خاموشت صدای گریه ای گویا طنین افکنده در گوشت ببین زهراست که بی تاب افتاده در آغوشت نگاهت حس تلخ لحظه های واپسین دارد وصیت هایت امشب حرف هایی آتشین دارد گمانم در نگاه دخترت آزار میبینی و داری خانه ای با آتش بسیار می بینی کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی میان پهلوی گل تیزی یک خار می بینی ببین که دست های تازیانه می رود سویش همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش محمدعلي بياباني
شور حضرت خدیجه سلام الله علیها سلام روح القدس سلام رب جلیل به مادر کوثر و به دختر سلسبیل چه بانویی در قریش همیشه او بی نظیر چه همسری بر رسول هماره او بی بدیل قطره ای از قهر او عذاب طوفان نوح گوشه ای از مهر او عبور موسی ز نیل یگانه بانو که بر دو قبله خوانده نماز سجده به بت کی کند ؟ پیرو دین خلیل بطن چنین بانویی ظرف امامت شده از افق او دمید آل نبی را سلیل بهر طعامش حرا چله نشینی کند بهر سلامش رطب شهد شود بر نخیل شاخه ی گل روی دست قابض روح آمده است پر شده در باغ وحی بوی گلاب و رحیل رسد به خیرالبشر تسلیت از کردگار رسد به خیرالنسا تعزیت از جبرئیل جامه ی پیغمبر است جای کفن بر تنش نخواست حتی کفن ز روزگار بخیل نبود بیند دگر که بین دیوار و در دختر او شد شهید کودک او شد قتیل نبود تا بنگرد که تشنه ای روی خاک سنگ خورد بی حساب تیر خورد بی دلیل نبود تا بنگرد به دست و پای امام حلقه ی زنجیر ها چگونه بسته دخیل .... میثم مومنی نژاد
بعداز حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با فرزندش چه می کنند: از میِ بغض امیر المؤمنین ساغر زدند با جسارت تازیانه بر تن کوثر زدند شاهدم قول من آذاها فقد آذانی است آن جنایت پیشگان سیلی به پیغمبر زند مصطفی در باغ جنت دست بر پهلو گرفت تا لگد بر پهلوی صدیقه ی اطهر زدند قامت انسیة الحورا چو شد نقش زمین طایران وحی بسمل وار دورش پر زدند سینه ی محسن که از ضرب لگد آسیب دید راست گفتم تیر بر حلق علی اصغر زدند منبر پیغمبر اسلام وقتی غصب شد گردن سادات را تا دامن محشر زدند بود جرم او حمایت از علی آخر چرا دیگر آن مظلومه را پیش روی حیدر زدند خواست قلب سخت تر از سنگشان آید به رحم بغض حیدر یادشان افتاد محکم تر زدند فاطمه دنبال حیدر بود و دنبال سرش چار کودک دست خود بر سینه و بر سر زدند دست ناپاک سقیفه بر جنایت باز شد تا قیامت کشتن آل علی آغاز شد ✍حسان
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی ست این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده ست تشنه لب شاه… أین بقیة الله افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت در دست شمر گمراه، أین بقیة الله  ✍محمد جواد شیرازی
Shab11Ramazan1398[07].mp3
19.75M
«به چشم گریون زهرا قسم...» به چشم گریون زهرا قسم به اشک و آه مصطفی قسم به غربتِ آل طاها قسم، نرو دل دریای غمه، پر از آتیشه جای خالیِ تو، مگه پر میشه؟! اگه بری زهرا رو یتیم کردی اگه بری لبریزِ عذاب میشه اگه بری این دخترِ چارساله بدون تو ذره‌ذره آب میشه نرو بانوی بی‌همتا، نرو آرامش زهرا ............................................ به روشنای این خونه قسم به لبخندت که درمونه قسم به چشمایی که بارونه قسم، نرو با تو بی‌اثره، غمای دنیا تنها دلخوشیِ نبی و زهرا تو بودی که موندی پای دین حق تُو روزایی که کسی نبود یارم خدا و رسولش از تو ممنونن فدای تو همسرِ فداکارم نرو بانوی بی‌همتا، نرو آرامش زهرا ........................................... به درد سخت جدایی قسم به لحظه‌های تنهایی قسم به اون روزای رویایی قسم، نرو خاموش میشه دیگه، چراغ خونه‌م من تا آخر عمر، برات گریونم یه کفنِ ساده هم نموند واسه‌ت دار و ندارِت رو پای دین دادی همه‌غما رو به جون خریدی و پای همه‌چی تا آخر ایستادی نرو بانوی بی‌همتا، نرو آرامش زهرا
1401012307.mp3
17.18M
«اول یار دین تویی و بس» اول یار دین تویی و بس خاتم رو نگین تویی و بس زهرا دختر تو بوده پس ام‌المؤمنین تویی و بس تُو عالم از همه سری چون که صدیقه‌پروری خیلی شیرینه گفتنش مادرخانومِ حیدری أشهدُ أنّ اُمَّنا زهرا وَ امَّها خدیجة الکبری __________________ قلبت به نبی که گره خورد پیغمبر که دل به تو سپرد این عشق الهیِ شما کفر کافرا رو درآوُرد ایثار تو زبونزده مثلت دیگه نیومده سرمایه‌دارِ مکه‌ای سرمایه‌ت عشق احمده أشهدُ أنّ اُمَّنا زهرا وَ امَّها خدیجة الکبری ___________________ هرکس که رسیده به حسین می‌دونه که رفته زیر دِین مدیونه به تو نوکری‌شو ای مادربزرگِ حسنِین تُو غم تُو شادی با همیم ما ثروتمند عالمیم چون از خیر وجود تو ما عشاق المحرّمیم أشهدُ أنّ اُمَّنا زهرا وَ امَّها خدیجة الکبری
توصیه مرحوم موذن زاده اردبیلی به میرداماد من در جلسه بیش‌تر مداحان تهران شرکت کرده و چیزهای زیادی از آن‌ها یاد گرفته‌ام. همواره خود را شاگرد آنان می‌دانم. همچنین در کنار مرحوم انصاریان در مشهد که صلوات خاصه معروفی دارند، یک دهه خواندم و کسب فیض کردم. سعی کردم در هر استانی که می‌روم یک بزرگ‌تر را ببینم. از حاج صادق آهنگران در جنوب کشور گرفته تا بزرگ‌ترهای آذری زبانی همچون مرحوم موذن‌زاده اردبیلی که دافعه قوی داشت و هر کسی را تحویل نمی‌گرفت. او اساساً مداحان فارس‌زبان را نمی‌پذیرفت، اما خاطرم هست در آخرین ملاقاتی که با او در بیمارستان به همراه حاج ولی‌الله کلامی زنجانی داشتم، او به من تاکید کرد به روضه توجه کن و اگر می‌خواهی ماندگار شوی، حواس‌ات به روضه باشد، زیرا روضه است که می‌ماند. منبع:فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با نام حسن دوباره اعجاز کنید یک پنجره رو به عرش حق باز کنید هنگام ولادتش به ذکر صلوات تا کوی مدینه باز پرواز کنید =========== ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات در ماه پُر از فضیلت صوم و صلات تقدیم به مقدم حسن جا دارد برخیزد اگر ز دل نسیم صلوات =========== این ماه عزیز ماه جود و کرم است هر لحظۀ ماه رمضان مغتنم است امشب که کریم اهل بیت آمده است از درگه او هر چه بخواهید کم است =========== آن روز که از حُسن حَسن زمزمه بود آوازۀ حُسنش به لبانِ همه بود از عرش ملائکِ مقرّب دیدند لبخند مسّرت به لب فاطمه بود =========== رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن یم علم و حکمت و معرفت نَمی از کمال تو یا حسن دل دشمنانِ تو را بَرَد نبوی خصال تو یا حسن صفحات و متن کتاب حق رُخ و خطّ و خال تو یا حسن به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن به تمام دین خدا قسم، که تمام دین خدا تویی به بهشت و ارض و سما قسم، که بهشت و ارض و سما تویی به مقام و سعی و صفا قسم، که مقام و سعی و صفا تویی به قیام و صبر و رضا قسم، که قیام و صبرو رضا تویی به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی شده اقتدار ستمگران، همه پایمال تو یا حسن ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُرِ فاطمه نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شفای دل همه دهن تو چشمۀ معرفت، سخن تو آیت محکمه همه را به عشق تو های و هوی، همه را به ذکر تو زمزمه به محبّت تو مرا بُوَد، ز شرار نار چه واهمه که بهشت لطف خدا شده، دلم از خصال تو یا حسن تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من تو سرور من تو نوای من چه به سوز من چه به ساز من نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن منم آنکه با همه زشتیم، سر خود به خاک تو سوده ام چو دو چشم خویش گشوده ام، به محبّت تو گشوده ام دل خلق را به فضائل و به مناقب تو ربوده ام به علی قسم به نبی قسم، به خدا محبّ تو بوده ام به ولای تو به ثنای تو، غزل و قصیده سروده ام ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو یا حسن ============================= مطلع شعر من از عشق تو حیران شده است بیت در بیت دلم بی سر و سامان شده است عالم پیر دگر باره چه در بر دارد گوئیا شور جوانیست که در سر دارد لحظۀ آمدنش غصه نهان خواهد شد "عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد" وخدا خواست که یک برگ دگر رو بکند جهت قبله نما روی به آن سو بکند مژدۀ آمدنش تا به پیمبر دادند همه ذرات جهان در تب و تاب افتادند نور خورشید ز دامان قمر می آید چقَدَر طفل به مادر به پدر می آید چهره اش ، ناز نگاهش به پیمبر رفته کرم و عاطفه اش نیز به مادر رفته این پسر کیست چنین جلوۀ محشر دارد از همین کودکی اش هیبت حیدر دارد ماه مهمانی حق نیز به مهمانی ِاوست امشب افطار علی بوسه به پیشانی اوست و در آن لحظه که این کودک شیرین آمد شک ندارم که خدا نیز به تحسین آمد تا در آئینه ی او حُسن خدا را دیدند نام او را ز سماوات حَسن نامیدند بر لبان علی و فاطمه لبخندآمد کوچه امشب به تماشای حسن بند آمد و خداوند روی سر در افلاک نوشت هست او سید و آقای جوانان بهشت دشمنش خوار و ذلیل است مریض است مریض پسر حیدر و زهراست عزیز است عزیز در شجاعت که شده فاتح پیکار جمل و شهادت شده در کام پسرهاش عسل مادرش نام مرا سائل این خانه نوشت روزی ِشعر مرا نیز کریمانه نوشت پدرش گفت بیاییم و گدایش باشیم کاش امشب همه مشمول دعایش باشیم دلخوش از مستحبی هستم و شد ورد لبم چون که واجب شده پاسخ بدهی مستحبم با لب روزه تو را می دهم ای یار سلام که کریمانه بگویی به من ِ زار سلام سائل خانه ات از حدّ و عدد بیرون است آسمان نیز به درگاه شما مدیون است نظری کن که در این ماه مسلمان بشویم کاش بر سفره ی افطار تو مهمان بشویم (مهدی چراغ زاده) ================== سرود مهر تولّا و شرف از افق سر زده نور دو چشم ِ علی و فاطمه آمده ذکر همه شده به شور و نوا،خوش آمدی یا حسن ِ مجتبی ای جانم حسن جان،جانانم حسن جان قرآنم حسن جان،ایمانم حسن جان یا مولا حسن جان یا مولا حسن جان.................... آینه ی روی خدا ثمر ِ کوثری سبط نبی و اوّلین پسر حیدری کریم ِ اهل بیت طاها تویی گل پسر ِ امّ ابیها تویی ای جانم حسن جان،جانانم حسن جان قرآنم حسن جان،ایمانم حسن جان یا مولا حسن جان یا مولا حسن جان.................... ============== سرود2 غرق گل شد فضا/آمده دلربا/حسن ِ مجتبی/سبط طاها آمد آمد مقتدای همه/جان حیدر پسر فاطمه مولا مولا یا حسن یا حسن... نام او ذکر لب/جلوۀ حُسن رب/ماه ماه خدا/آمد امشب ای فرزند عالم و عالمه/ جان حیدر پسر فاطمه مولا مولا یا حسن یا حسن... یار پیر و جوان/رحمت بی کران/دلبر عاشقان/یا حسن جان —نامت باشد بر لبم زمزمه/ جان حیدر پسر فاطمه مولا مولا یا حسن یا حسن...
سرود ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام رب صل علی محمد ، محمد و آل محمد حسن جانم حسن سفره ی نعمت فکنده ، خالق نعمت در این ماه نیمه ی ماه خدا شد هدیه بر اهل زمین ماه علی و فاطمه رسول موتمن شده افطارشان ز بوسه بر حسن حسن جانم حسن... وقت جنگیدن به میدان ، چون خلیل بت شکن شد بعد از این شور ملائک ، لا فتی الا حسن شد به رزمش وارث علی مرتضاست جمل ، شد خیبرو حسن ، خیبر گشاست حسن جانم حسن.... شمع بزم آفرینش که جهان پروانه ی اوست کعبه ی حاجات مردم تا قیامت خانه ی اوست شود اینجا اسیر ز بند غم رها به تن پوشد فقیر لباس اغنیا حسن جانم حسن ✍میثم مومنی نژاد
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام تابیدن انوار جلی دیدن داشت روئیدن حسن ازلی دیدن داشت آن لحظه که فاطمه به طفلش خندید لبخند محمد و علی دیدن داشت ✍میثم مومنی نژاد
. تا که اسمت یاد من میفته همه حرفام از دهن میفته مگه از رو زبونم حسن حسن میفته سر از پا نمی‌شناسم شب خاصیه واسه‌م مهمون برادربزرگۀ عباسم یا قدیم الاحسانم حسن‌جانم ای دردم و درمانم حسن‌جانم من برا تو سلمانم حسن‌جانم من با تو مسلمانم حسن‌جانم یا سیدی یا مولا حسن‌جانم محاله واسه تو کم بذاریم پاش‌ بیفته سر برات میاریم مگه از تو آقاتر اصلاً سراغ داریم از اون اول خلقت دلا می‌تپه واسه‌ت هرچی از تو خواستیم به ما دادی بی‌منت لحن خوش مستانه حسن‌جانه شمع و گل و پروانه حسن‌جانه پیمانه به پیمانه حسن‌جانه جان جان جانانه حسن‌جانه یا سیدی یا مولا حسن‌جانم بذار بگم حرفامو خلاصه امام‌حسن خاص خاص خاصه حسن‌بن‌علی یعنی غیرت و حماسه رزم حیدری داره عین مولا کراره وای اگه حسن بخواد ذوالفقار برداره کی جلوۀ قرآنه حسن‌جانه کی مظهر ایمانه حسن‌جانه کی قدرت شیرانه حسن‌جانه کی یک‌تنه طوفانه حسن‌جانه یا سیدی یا مولا حسن‌جانم
هدایت شده از محمد قولی میاب (کوثر)
میلاد کریم اهل بیت ، حضرت امام حسن (ع ) برشما ارادتمندان حضرتش مبارکباد 🌺 میلاد زیبایی 🌺 شبی که مادر گلهای بی خزان... صبا که د ر خم گیسو ی یا ر من پیچید شمیم نسترن و یا س و یا سمن پیچید د و با ره با مد د با مد ا د فروردین هز ا ر خند ه به ا ندا م نستر ن پیچید مگر نسیم چه د ر گو ش غنچه نجو ا کر د که د ر خیال خو شش میل گل شدن پیچید به با غ آمدی و خود به چشم خو د دیدی چه شو ر و هلهله د ر باغ و د ر چمن پیچید د ر خت سر و به پا ی تو سر فرود آورد ز با ن بلبل شو ر ید ه د ر سخن پیچید بنفشه تا که جما ل تو ر ا تما شا کر د ز شر م ، چهر ه به شولای خویشتن پیچید ا ثر نمی ر سد ا ز مشک نا فه ی ختنی که عطر مو ی تو د ر خطه ی ختن پیچید عقیق خو ن جگر خورد و سرخ شد ا ز شرم چو شهر ت لب لعل تو د ر یمن پیچید به نر خ شیشه ی عطا رها شکست ا فتاد صبا که د ر خم آ ن ز لف پر شکن پیچید من از ز مین و هو ا بو ی دوست می شنوم مگر صبا نفس ا ز تر بت قر ن پیچید شبی که ما د ر گل ها ی بی خزان گل کر د نسیم ر ا یحه ی کا کل حسن (ع) پیچید به نیمه ی ر مضا ن ما ه ما نما یا ن شد فر و غ بد ر بد یعش ، د ر ا نجمن پیچید 🌺 شمیم ز لف تو بو د ا ین که روز خلقت من به نا م ر و ح که د ر قا لب بد ن پیچید مشا م زند ه د لا ن شا د می شو د «کوثر» ا ز ا ین شمیم که د ر جا ن شعر من پیچید محمد قولی میاب «کوثر» 140۲/1/۱۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ باسلام و درود و دعا وراکعوا مع الراکعین چه خوش است عاقبت کسی که نماز خویش را به جماعت در مساجد بپا می دارد. مساجد وضع خوبی مخصوصا در این ماه مبارک رمضان ندارند. به چند مسجد بطور اتفاقی رفتم، با غیر ماه رمضان از لحاظ جمعیت فرقی نداشتند و این جای تاسف دارد. هر علتی از جهات مختلف دارد به جای خود، اما مومنین و مومنات نباید کوتاهی نمایند. ان شاء الله یک بیت: مسجد حریم حُرمت دلهای باخداست گر باخداست دل، به سرش شوق مسجد است مجیدطاهری