eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.8هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّـا إِلَيْهِ راجِعون 🏴 شاعر گرانقدر اهل بیت (ع) جناب آقای درگذشت برادر گرامی‌تان مرحوم سعید لطیفیان را به شما و خانواده محترم‌تان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای روح این عزیز، غفران الهی و همنشینی با اهل بیت (ع) را مسئلت داریم. 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سرم بلندی جولان، دلم فلسطین است غریب در وطنم، آه... درد من این است غذای کودک من ترکش است و خمپاره برای مردم من، مرگ مثل تمرین است عروس و داماد، این‌جا حنا نمی‌بندند دلی به داغ عزیزی همیشه خونین است ولی زمان تولد به گوش ما خواندند که مرگِ سرخ «بِه» از زندگی ننگین است هزاربار سرِ از تن جدا شرف دارد به آن سری که به تن مانده است و پایین است چه سنگ‌ها که زدیم و کسی دری نگشود دریغ! بعضی‌ها خواب‌شان چه سنگین است شهادت است دعامان، به چشم ما موشک نه پیک مرگ، که انگار مرغ آمین است بزن که آن چه به پاخاست، آه مظلوم است بزن که آن چه زدی زخم نیست، تسکین است بزن که تلخ‌تر از قبل می‌شود کامت بزن که آخر این شاهنامه شیرین است گرفتنی‌ست همین آه اگر خداست خدا لوای ظلم می‌افتد اگر که دین دین است 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شب چنان چیره گشته بر عالم که فراموش گشته روز خوش ننگ بر بچه‌های حرمله و مرگ بر این رژیم کودک کش آخرین روزهای صهیون است دلمان گرم ِ قول مردانه روزشان را سیاه گرداند این شفاخانه‌ی عزاخانه فتنه‌ها داده باز هم تغییر جای مظلوم و جای ظالم را گریه کن، گریه، گریه، ای دنیا! جای خالی حاج قاسم را وای بر این سکوت حوصله بَر چیست فرق خواص با بقیه پسر فاطمه دلش خون از علمای همیشه در تقیه کاشکی مدعی دینداری نکند سجده در عمل بُت را کاش می‌کرد روضه خوان بیدار هیئتی‌های بی تفاوت را ظلم، محکوم بر فنا باشد دیر یا زود می‌شوند ذلیل ای زمانه به ما بدهکاری یک جهانِ بدون اسرائیل 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گفتند از کرامت تو... مبتلا شدیم آدم شدیم با کرمت آشنا شدیم گفتند با کریم که دشوار نیست کار ای دومین امام حسن! ما گدا شدیم دولتسرای توست به ما خانه ی امید بعد از بقیع ، ریزه خور سامرا شدیم دیر آمدیم و دیر رسیدیم گرچه ما با سفره ای که پهن نمودید جا شدیم ما خانوادتا به شما دل سپرده ایم پس خاکبوس حضرت ابن رضا شدیم غربت کشیده ای و غریبی و بی کسی شیعه غریب مانده ، شبیه شما شدیم ساعات آخرت طلب آب کرده ای ما هم گریزخوان غم کربلا شدیم نیزه نخورده اید اگر زهر خورده اید آشفته حال کشته ی بر رمل ها شدیم از قوم و خویش تو به اسیری نرفته اند گریان وضع خواهر خون خدا شدیم هر غصه ای که بود کفن داشتی شما بیچاره ی تن وسط بوریا شدیم 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini یا علی گفتیم و راه عشق را پیموده ایم در پناه بیرق آل علی آسوده ایم سربه روی خاک پای آل زهرا سود ه ایم از همان بدو تولد سامرایی بوده ایم گر چه حق این سینه ها را کربلایی آفرید سائلان کربلا را سامرایی آفرید در غریبستان دنیا آشنای ما حسن کار ماها نوکری ، دنیا و عقبا با حسن بال پرواز قنوتم یا کریم ویا حسن سائلی از هرکسی باشد حرام الا حسن مجتبای دوم این خانواده الدخیل کار این سائل به لطف تو فتاده الدخیل بهترین انگیزه صوم صلات ابروی تو یک جهان دارد مسلمان پیچش گیسوی تو هرکه را اقبال باشد تا ببیند روی تو میکشد هو یاعلی هویا علی در کوی تو دل حسن دلبر حسن ساقی حسن ساغر حسن هو حسن احمد حسن زهرا حسن حیدر حسن میرسد ازخاک راهت معجزات نو به نو آسمان از رد پایت میکند اختر درو رخت غم دارد به تن کعبه اگر آهش شنو عاقبت قسمت نشد تا که بگردد دور تو میرسد با دیدنت انگشت حیرت بر دهان که خداوند افریده یک خدا در این جهان مدح تو با واژه ها غیر از خیالی خام نیست هر چه می ریزد به پیمانه به جز اوهام نیست مستی ما را به جز تصویر تو در جام نیست هرکسی جان داده با عشق شما ناکام نیست شان هرکس میشود پیدا زحال والدین مادرت انسیه الحورا پدر مرد حنین ریخت برهم طعم لبهای تو بازار عسل چشمهایت را گشودی آفریده شد غزل زلفهایت را شب یلدا شده ضرب المثل سجده بر محراب ابروی حسن خیر العمل هر دو عالم را بگردی گر پی می پروری نیست مثل باده انگورهای عسگری از فلک باید تماشا کرد خاک پای تو حق نشسته جای حق این جانشینی جای تو روز محشر محشری دیگر قد و بالای تو در قیامت هم شفاعت حق نوکرهای تو باری از عصیان به روی دوش آوردم کریم بارکج این بارآمد از صراط مستقیم مژه هایت صف کشیده تا کند غارتگری تیغ ابرو را کشیدی جان به لبها آوری با اشارات نظر داری تو فتح خیبری حیدری تو حیدر تو حیدری تو حیدری چشمهایت را بهشت جاودانی گفته اند زلف هایت را مسیر زندگانی گفته اند دامنت را گستراند ی آسمانها کشف شد زیر سایه سار پلکت کهکشانها کشف شد حد جودت تا عیان شد بی کرانها کشف شد تا که بشناسم شما را هفت خوانها کشف شد دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ای اشنا قدر تو مجهول مانده ای امام سامرا السلام ای صاحب صحن سرای بی کسی آشنای غربتی و آشنای بی کسی آن دردیوارها گشته ... 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با دست خالی آمده‌ام سامرایی‌ام آقا نگاه کن به مرام گدایی‌ام مِهرت به اوج می‌کشد از بی‌نوایی‌ام اهل شما نباشم اگر، پس کجایی‌ام؟ دنیا سرور و شادی‌اش از سامرای توست لبخندهای حضرت هادی برای توست ای معنی مجسم جود و عطا حسن ای چشمه‌ی تبسم و لطف خدا حسن تا رو کنم به قبله‌ی اهل صفا حسن وا کن درِ بهشت بر این بنده یاحسن ترسم به آرزو نرسم بی‌زیارتت هیچم بدون دیدن و درک عنایتت انگور عسکری به تو دلبسته روی تاک ذکر مدام باغ تویی ای امام پاک از نور عشق هر که جدا شد، شود هلاک باران مهربان خدایی برای خاک مثل کویر، تشنه‌ام ای زمزم حیات لطفا کمی به غرق بلا نیز التفات... ذکر «حسن حسن» غم دل را دهد به باد جانم فدای عشق که عمرش دراز باد یادت مرادبخش دلم وقت بامداد عاشق ملول نیست کند چون ز یار، یاد ای ده ستاره آمدنت را در انتظار ای زاده‌ی علی! حسن ای لطف کردگار! درمان دردهای دو عالم به دست توست لبخند و شادمانی و مرهم به دست توست داروی رفع دم‌به‌دمِ غم به دست توست اِذنِ خلاصی از غُلِ محکم به دست توست حاجات ما به محضرتان می‌شود روا ما را خلاص کن چو ابوهاشم از بلا افتاده‌اند ساده به زلفت نسیم‌ها این عاشقان عطر خدا از قدیم‌ها جمع است زیر دست تو لطف کریم‌ها ای جلوه‌ی معظّم فَوزُ العَظیم‌ها مهمانی نگاه تو یعنی تمام شوق شوق از مسیر چشم تو تنها رسد به ذوق پلکی بزن دو بال مرا باز کن به عرش پروانه‌ی خیال مرا ناز کن به عرش جانِ نیازمند مرا ساز کن به عرش با من بگو از آینه پرواز کن به عرش «حُسنت به اتفاق ملاحت» مرا گرفت آری به اتفاق دل من جلا گرفت شایسته نیست رو به کسی جز شما کنم باید برای عاقبت خود دعا کنم شب تا سحر خدای جهان را صدا کنم بادا ز سامرا سفری تا خدا کنم امضا کنند کنج شبستان دلبری قلب مرا به خاطر فرزند عسکری 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خبری آمده که نوبت محشر شده باز خبری آمده که دوره غم سر شده باز خبر از معجزه سوره کوثر شده باز خبری آمده که فاطمه مادر شده باز روزی اهل زمین رحمت بسیار شده هادی فاطمه امروز پسردار شده ای گل حضرت هادی و حُدَیث عرض سلام ای امام بن امام بن امام بن امام ای که با یاد تو شد خانه دل ها آرام دوستی با تو حرام است به اولاد حرام عشق تو جان به همه مرده دلان می بخشد به گدای تو خدا کون و مکان می بخشد تو همان حضرت از عقل فراتر آقا عالم از مقدم تو گشته منور آقا حسن دوم زهرایی و حیدر آقا پدر منتقم آل پیمبر آقا فارغی از همگان و همگان پابندت منتقم پروری و مصلح کل فرزندت سامرای تو سراسر ، خود فردوس خداست سامرای تو نسیمش چه قَدَر روح افزاست سامرا قبله مقصود تمام فقراست کعبه و میکده و خانه امّید ماست باز هم دست تمنا سوی این در داریم ما هوای حرم سامره در سر داریم آسمان مثل زمین منتطر فرمانت برده هوش از همگان معجزه چشمانت بوسه بر خاک قدومت زده زندانبانت جان ما چیست مگر تا که شود قربانت پسر حیدری و حق به تو عزت داده دشمنت هم به بزرگیت شهادت داده من همیشه به دعای سحرت محتاجم سنگ گردیده دلم بر نظرت محتاجم شده آواره و بر بال و پرت محتاجم بی پناهم به ظهور پسرت محتاجم آمدم این شب عیدی بشوم خاک درت آمدم تا که رفیقم بکنی با پسرت ما سیاهیم و چو شب در طلب نور توایم تو سلیمانی و ما ریزه خور مور توایم ما کجا و تو کجا ؟ وصله ناجور توایم اربعین زائر شش گوشه به دستور توایم اربعین گفتم و شد مرغ دل از سینه جدا اربعین گفتم و کردم هوس کرببلا یاد آن دم که رسیدیم به دلدار بخیر یاد آن هروله با لشکر زوار بخیر یاد بین الحرمین و حرم یار بخیر یاد پابوسی ارباب و علمدار بخیر اربعین فارغِ از غصه دنیا بودیم اربعین همسفر زینب کبری بودیم 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو دخترِ کریمه‌ی موسی‌بن‌جعفری بانوی کبریائی و از عالمی ، سری تو آمدی و قم حرم اهل بیت شد ایران شده رکاب و تو هم مثل گوهری اخت الرضا و صاحبه‌ی عرش اعظمی دریایِ بی‌کرانِ کرامات و ، محشری ما پای سفره‌ی تو نمک خورده‌ایم، چون جز نانِ تو حرام بُوَد نانِ دیگری ریحانة الرضائی و خورشیدِ شهر قم تفسیری از تمامیِ آیاتِ کوثری فرموده‌اند اینکه ثواب زیارتت با زائران فاطمه دارد برابری یعنی که ای تجلی انوارِ فاطمی آئینه دارِ حضرت زهرای اطهری از فاطمه نوشتم و ابیات گریه کرد وقتش شده غزل برود جایِ دیگری بانو هزار شکر که در شهر قم ، نبست راهِ تو را میانه‌ی کوچه، ستمگری روزِ دوشنبه بود گمانم ، نوشته‌اند... که در مقابلِ پسر افتاد مادری 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پیش خواهر از برادر گفتن عشق است پیش برادر هم ز خواهر گفتن عشق است از دختر موسی بن جعفر گفتن عشق است از شافع صحرای محشر گفتن عشق است   در ماتمش زهرا پریشان گریه کرده سینه زنان ، شاه خراسان گریه کرده   زهراست اما پهلویش خنجر نخورده دوشیزه مانده غصه ی همسر نخورده پیشانی اش محکم به چوب در نخورده یک مرتبه به یک حرامی بر نخورده   اما شبیه فاطمه خم راه رفته این چند روز آخری کم راه رفته   با تازیانه پیکرش شد لاله گون ، نه! با چوبه ی محمل سرش شد غرق خون ، نه! خلخال را از پایش کسی کرده برون ، نه! نامحرمی دیده قدش را تاکنون ، نه!   اینجا فقط دور و برش سادات بودند جاروکشان محضرش سادات بودند   در شام بر اشک تو خندیدند زینب پیش تو ، باسرنیزه رقصیدند زینب کوچه به کوچه بر تو خندیدند زینب آویزه از گوش تو دزدیدند زینب   اینجا به دستانم به غیر از گُل ندادند اینجا مرا با نیزه هاشان هُل ندادند سخت است اگرمرهم به چشم تر نباشد درغربت وغم سایه ای برسر نباشد ناموس حق باشد ولی معجر نباشد سوز غریبی کمتر ازخنجر نباشد تو بودی وچشمان هیز مردها وای بی قیدی دستان آن ولگرد ها وای 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شب را به پایان می رساند طلعت نورت خورشید عالم خلق شد از برکت نورت از کهکشان ها هم گذشته وسعت نورت جبریل سر خم کرده پیشِ هِیبَت نورت روز ازل نورِ تو را بر ما که تاباندَند ما را غلام "حضرت معصومه جان س" خواندند تو بانیِ آرامشِ امواجِ دریایی آئینه ی یکتاییِ عرش مُعلّایی یاسی ترین سجّاده ی محراب بابایی تو دُوُّمین انسیةُ الحَوُرای طاهایی دشت تمنّایی و ما آهویَت ای خانم خیلی به زهرا رفته خلق و خویَت ای خانم در موج مِهرَت کشتی الطاف را گم کن مانند مادر بر دل طفلت ترحم کن "آموزگار حضرت مریم"..،تَکَلُّم کن جان رضا ما را فقیر "مشهد" و "قُم" کن هرکس گدای کوی این خواهر-برادر شد جیره بگیرِ سفره ی موسی بن جعفر  شد ای ماه‌تابِ روشنِ شب هایِ پُر امّید ای رود جاری،چشمه سارِ جُلگه ی توحید باران تو بر سرزمینم رنگ و بو بخشید تا آمدی..،ایران نسیم فاطمی پیچید لوح دل ما لنگِ امضای شما باشد چشم عَجَم خاکِ کف پای شما باشد داری تو چشمِ گریه خیزی،حال مضطر هم بالِ پر از زخمت شکسته..،ریخته پَر هم دلواپس بابا و دلتنگ برادر هم... آخر شما را می کُشَد این حالت درهم از آهِ پُر سوزِ تو عالم گریه می کرده با یا "رضایَت" اهل قُم هم گریه می کرده فصل خزان و روزگاری زرد آخر سر... هجران و زهرتلخ و آهی سرد آخر سر... داغ‌برادر..،داغ بابا..،درد..،آخر سر... این ها تو را از پای درآورد آخرسر سجّاده ی خالی تو در سرسرا پهن است سنّی نداری..،بستر مرگت چرا پهن است آن روز که تو وارد ایران شدی بی بی مانند خورشید فلک،تابان شدی بی بی تفسیر نصِّ آیه ی قرآن شدی بی بی در خانه ی ایرانیان مهمان شدی بی بی شکر خدا شأن مقامت حفظ شد آن روز الحمدلله احترامت حفظ شد آن روز آبی تکان خورده است آیا در دلت!؟ هرگز پای حرامی شد رکاب مَحمِلت!؟ هرگز چشمان شورِ بی حیا شد مشکلت!؟ هرگز بازار قم گردیده آیا قاتلت!؟ هرگز سهم دل رنجور تو غم شد!؟نشد در قم از معجرت یک تار نخ کم شد!؟نشد در قم آیا تمام گلشنَت در یک زمان پژمرد!؟ تیزیِ سنگِ شام بر پیشانیِ تو خورد!؟ اصلاً طناب شمر تا اینجا تو را آزُرد!؟ خورجینی آیا هستی ات را در تنوری بُرد!؟ با خنده های نیزه داری پست باریدی!؟ راس برادر را سرِ سرنیزه ای دیدی!؟ زینب میان شهر پر نیرنگ گیر افتاد زینب میان قومِ بی فرهنگ گیر افتاد زینب میان کوچه های تنگ گیر افتاد زینب به زیر ازدحام سنگ گیر افتاد این آینه خیلی ترک خورده است در کوچه از دست شاگردش کتک خورده است در کوچه 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آسمون بی ستاره خون گریه کن توو این شب تار شال عزاس روو دوش گنبد امام رضا شده عزادار بارونی میشه همه چشما با ذکر یا فاطمه امشب توو آسمونا داره وعده فاطمه با فاطمه امشب داره بازم یه داغ کهنه میون سینه ها میشینه باز فاطمه رفت و علی موند گرفته قم بوی مدینه از سر این زمین زیادن فاطمه های آسمونی ریحانه ها همیشه انگار رسمه برن توی جوونی شکر خدا مهمون نوازی خاصیت کشورمونه فاطمه ی موسی بن جعفر غسل و کفن نشد شبونه قم خیلی داره فرق با شام قم عاشق ابوترابه حضرت معصومه نشد دفن شکر خدا کنج خرابه برای قم خیلی مهمه رضایت زهرای اطهر نمیزنن نمک به زخمه خواهره دلتنگ برادر برعکس شام  ِ روسیا قم تا روز محشر رو سفیده اینجا کسی جواب سلام و اصلا با کعب نی نمیده 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گرچه از دوریِ برادرِ خود ذره ذره مریض‌تر میشد عوضش میهمانِ مردمِ قم لحظه لحظه عزیزتر میشد تا بیایی تبرکی ببرند همه درهای خانه‌ها وا بود در میان اهالی این شهر سرِ مهمانیِ تو دعوا بود خوب شد پرده‌هایِ محمل تو هر کجا رفته‌ای حجابت شد خوب شد با محارمت بودی زانویی خَم شد و رکابت شد آب پاشیده‌اند و خاکِ مسیر ذره‌ای رویِ چادرت ننشست رد نشد ناقه‌یِ تو از بازار محملِ چوبی‌ات سرت نشکست کوچه‌ها ازدحام داشت اما سرِ این شهر رو به پایین است می‌روی کوچه کوچه می‌گویی ضربِ شامی عجب سنگین است می‌رسی و حواسِ مردم هست آب هم در دلت تکان نخورد از کنارِ خرابه رد نشوی یا نگاهت به خیزران نخورد دختری بود با شما یا نه؟ که اگر بود غصه‌ای کم داشت جایِ زنجیر و خار و نامحرم گِردِ خود چند چشمِ مَحرم داشت معجرت احترامِ خود دارد چه خیالی اگر برادر نیست رویِ سرهایشان طبق آمد ولی اینبار رویِ آن سر نیست آه ؛ بیماری و همه بیمار شهر قم شد مریضِ روضه‌ی تو حرفِ دختر شد و دلت لرزید شده وقت گریزِ روضه‌ی تو عمه‌اش گفت خوب شد خوابید چند شب بود تا سحر بیدار کُمَکَم کن رُباب جای زمین سرِ او را به دامنت بگذار آمد از بِینِ بازوان سر را تا که بردارد عمه‌اش ای داد یک طرف دخترک سرش خم شد یک طرف سر به روی خاک اُفتاد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از جگر سوختگان آه شرربار ببین خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین کاش میشد که دل سیر تماشات کنم یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم چقدَر کوه و کمر را پی تو آمده ام به تمنای رُخت ناله ی هجران زدم چندماه است که آوارگی اقبال من است چادر خاکی من شاهد احوال من است منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟! کاش یک‌بار به این خسته نظر میکردی خبری باد صبا از تو نیاورد آخر دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال سربه زیر آمده بودند همه استقبال سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند مثل پروانه همه دور و برم میگردند دور بودم همه جا از نظر بیگانه خانه ام خانه ی نور است نه یک ویرانه گریه کردیم ولی حین مناجات فقط کوچه رفتیم ولی کوچه سادات فقط کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم من در این شهر فقط گریه به زینب کردم کاش میشد بنویسند دروغ است دروغ رفتن عمه ما بر سر بازار شلوغ چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند.. عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند! فکر کن‌ دور نوامیس خدا معرکه بود فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟! 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اینجا بهشت بین رواقت مشخص ست در این حریم مهر و صداقت مشخص ست ایران دو عرش داشته آن هم تو و رضا از مشهدِ امام ، چراغت مشخص ست هر لحظه چادرت گره ای باز می کند ای فاطمی سرشت سیاقت مشخص ست وقتی قدم بسوی عزیزت گذاشتی از این جهان و هر چه ، طلاقت مشخص ست از سوز توست ظهر قم اینگونه داغدار هجر غریب طوس ز داغت مشخص ست علامه های اشک ، به تو رشک می برند ای قبلگاه ، شوقِ عراقت مشخص ست 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بانوان اهل قم با احترام حلقه دور محمل بانو زدند تا نلرزد قلب خاتون حجاز مردها در محضرش زانو زدند گرچه سرگرد دیار غربت است ذره ای از شوکت او کم نشد موقع وارد شدن در شهر قم پشت دروازه معطل هم نشد هم برادر هم برادرزاده اش از مدینه از خراسان آمدند تا که در غربت نماند بر زمین موقع تدفین شتابان آمدند کاش وقت دفن زینب هم کسی از برادر زاده ها می آمدند کاش عباس و حسین و قاسم و اکبر از کرببلا می آمدند هر چه باشد خواهر عباس بود لحظه‌های احتضارش دوست‌داشت جای بستر بردنش در آفتاب... سر به زانوی حسینش می‌گذاشت دست ها را روی سینه جمع کرد یاد گودال و نفس های حسین شکل قتل صبر مقتل جان سپرد خواهر مظلوم و تنهای حسین 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم است سائلی کردنِ از فاطمه‌ی معصومه است دختر بابِ حوائج‌ شدنش حکمت داشت چون کریمه شد و بر باب کرم موسوم است چه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟! شأن او شأن امام است که نامعلوم است چهارده نور به دل دارم و این بانو هم خواهر حضرت خورشید در این منظومه است نام زوار حریمش که بهشتی شده‌اند در میان صُحُف مادر او مرقوم است هر کسی عرض ارادت به مقامش نکند از عنایات غریب الغربا محروم است روز محشر به محبش برسد دار نعیم سهم هر کس نشود نوکر او، زقوم است حرمش جلوه به فردوس برین خواهد داد جنتِ بی حرمش باغچه‌ای موهوم است سال‌ها دوری بابا و برادر دیدن... گوشه‌ای از غم و دردِ دل این مظلومه است * * در غریبی زیادش فقط این نکته بس است شیعیانش نشنیدند که او مسموم است 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از لحظه‌ی پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست شيرينیِ اين لحظه‌ها در هر وصالی نيست مهمان درگاهت شدم با اين‌كه می‌دانم اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست مانند شمعی می‌درخشی بين زائرها دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست باران لطف و رحمتت يک‌ريز می‌بارد در هيچ فصلی اين حوالی خشک‌سالی نيست حاجت‌روا از قم به تهران باز می‌گردم؟ بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر صبح‌دم صبا متوسّل به عصمتش شاید شود زیارت معصومه قسمتش هرروز، آفتاب خراسان به سمت اوست دیدار آشناست، می‌ارزد به زحمتش! در آیه‌های سوره‌ی نورست مُستتر همپایه‌ی مودّت قربی محبّتش با بوسه بر ضریح تو اثبات می‌شود ملّاترینِ مجتهدین، مرجعیّتش از جمکران بسوی تو آمد کبوتری تکمیل درس معرفت مهدویّتش! آرام می‌کند طپش رستخیز را فردا اگر به لرزه درآید شفاعتش از نام‌های روز جزا روز ساعت‌ست آنجا قرار ما و شما، درب ساعتش جارو به دست، خادمی آمد به خنده گفت: بال فرشته راه ندارد به ساحتش از خود گذشت تا به مقام رضا رسید بالاترین مراتب عشق‌ست هجرتش آن کاشی شکسته‌ی صحنم که دلخوشم او را ندیده است کسی، تا مرمّتش...! 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از آن زمان که قم حرمِ اهل‌بیت شد این شهر سفره‌ی کرمِ اهل‌بیت شد آن را به "عُش آل‌محمد" شناختند* پس بین شهرها علمِ اهل‌بیت شد دست کسی که طالب علم محمدی‌ست در نشر معرفت، قلمِ اهل‌بیت شد شد خاکِ شوره‌زار، شفابخش اهل‌دل وقتی تبرّکِ قدمِ اهل‌بیت شد در جشن، رویِ شادی و در سوگ، روی حُزن آیینه‌دار شوق و غمِ اهل‌بیت شد اول برای حضرت معصومه شعر گفت؛ هر شاعری که محتشمِ اهل‌بیت شد هرکس که زائر حرم این کریمه بود از دوستانِ محترمِ اهل‌بیت شد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار شهادت حضرت معصومه (س) و شهادت حضرت زهرا (س) با هشتگ های زیر در دسترس است
@shere_aeini بی جهت نیست اگر صاحب همسر نشده حکمتی داشت که این فاطمه مادر نشده وسط کوچه کسی حرمت او را نشکست داخل خانه خجالت کش شوهر نشده ازدحام وسط کوچه ندیده است ، چه خوب خانه اش با لگد حادثه بی در نشده پیش چشم پسرش دست به پهلو نگرفت شاهد گریه و بی تابی دختر نشده بخت او با لگد و میخ نخورده است رقم آتش و سوختن او را، نه مقدر نشده پای او هیچ کجا باز به گودال نشد داغ بوسیدن رگهای برادر نشده وسط معرکه دنبال برادر ندوید گل او گم وسط نیزه و خنجر نشده عوض قم کسی او را به سوی شام نبرد هیچ جا دربه در غارت معجر نشده 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حسین گفتم و دل باز در کمندِ شماست که بند بندِ وجودم به بند بندِ شماست پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا دلم زِ بدوِ تولد، علاقه‌مندِ شماست دو چشمِ هر چه گرفتار بعدِ هر روضه پیِ شفا و تبرک به چای و قندِ شماست کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد به صبحگاه جزا موردِ پسندِ شماست به اهل روضه بگویید روز رستاخیز به زیر سایه‌ای از پرچمِ بلندِ شماست دلم به ساکنِ کرببلا حسودی کرد خوشا به حال محبی که شهروندِ شماست همیشه معتقدم وقت مرگ می‌آیی مبر زِ یاد، کسی را که مستمندِ شماست 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini این طرف بین عبا اکبر تو افتاده آن طرف ساقی آب‌آور تو افتاده زینت دوش نبی! بین همه وسعت دشت ته گودال چرا پیکر تو افتاده کاش میمُردم و اینگونه نمی‌دیدم که همه اعضای تو دور و بر تو افتاده جلوی پای تو باید سر من می‌افتاد جلوی پای من اما سر تو افتاده کربلا سنگ ندارد، همه جایش رمل است چقَدَر سنگ به دور و بر تو افتاده میخورد بعد تو بر روی من و روی رباب سنگ‌هایی که روی پیکر تو افتاده بین میدان مُتحیر شدنت را دیده جلوی خیمه اگر همسر تو افتاده طعنه‌ی قاتل تو، قاتل احساسم شد گفت: زیر لگدم دلبر تو افتاده گُر گرفت آتش دامان غزال حرمت گرگ از بس که پیِ دختر تو افتاده 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وقتی مرا در روضه دعوت می‌کند زهرا یعنی کریمانه کرامت می‌کند زهرا بیش از پدر‌مادر محبت می‌کند زهرا از نان شب خرج رعیت می‌کند زهرا تفسیر ناب آیه‌های هل اتی یعنی... لطف بدون منت و بی انتها یعنی... پیراهنش در دست خالی گدا یعنی ... شام زفافش هم عنایت می‌کند زهرا غم می‌زداید از دل سائل به یک لبخند با دست و دل بازی گدا را میکند خرسند یک روز نان سفره و یک روز گردن بند همواره لطف بی نهایت می‌کند زهرا هرکس مقیم خانه‌اش شد، اهل ایمان شد مقداد شد، میثم شد و عمار و سلمان شد از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد چادر نمازش هم هدایت می‌کند زهرا زهراتر از زهرا ندارد عالم ایجاد آیات قرآن از مقاماتش خبر می‌داد جانم به این عفت که نزد کور مادرزاد حجب و حجابش را رعایت می‌کند زهرا توحید دارد می‌چکد از سقف ایوانش اعجاز بیرون می‌زند از مطبخ نانش زهرا که جای خود، بگویم از کنیزانش ... فضه‌ش پیمبرگونه صحبت می‌کند زهرا چیزی نمی‌خواهد در این دنیا برای خود فیضی دهد همسایه را با ربنای خود پهلویش آزرده‌ست اما با خدای خود هرشب سر سجاده خلوت می‌کند زهرا یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد تصمیم بر یاری و امداد علی دارد لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد با ذکر مولایش عبادت می‌کند زهرا با اینکه خلقت را برای او بنا کردند از عالم هستی حسابش را جدا کردند هر سیزده معصوم بر او اقتدا کردند پس بر امامان هم امامت می‌کند زهرا دنیا اسیر عشق پاکش بیشتر ایران محبوب زهرا می‌شود از هر نظر ایران دیروز در شهر نبی، امروز در ایران سیدعلی‌ها را حمایت می‌کند زهرا یا قهر و آتش یا دگر تسلیم یعنی چه ؟ در پای طاغوت زمان تعظیم یعنی چه؟ در ریسمان ذلت و تحریم یعنی چه ؟ تفسیر صبر و استقامت می‌کند زهرا از هرم آتش صورت پروانه می‌سوزد در پیش چشم کودکان، کاشانه می‌سوزد چون شمع، ذره ذره مرد خانه می‌سوزد اما صبوری در مصیبت می‌کند زهرا وقتی که دل را می‌دهد در دست دلبر هم... در پای عهدش می‌گذارد تا ابد سر هم... با صاحب و مولای خود یکبار دیگر هم... بین در و دیوار بیعت می‌کند زهرا پا را که داخل می‌گذارد از در مسجد از ترس می‌لرزد به خود سرتاسر مسجد محو کلام آتشین‌اش منبر مسجد با خطبه‌ای غرا قیامت می‌کند زهرا بوی شهادت می‌رسد از لحن سوگندش "لبیک یا حیدر" نوشته روی سربندش جان علی را می‌خرد با جان فرزندش از هستی‌اش خرج ولایت می‌کند زهرا با صورت نیلی و با چشمان کم سویش با سینه‌ی آزرده و با زخم بازویش با لاله‌های بسترش، با درد پهلویش از غربت مولا روایت می‌کند زهرا هرشب سراغ از مهبط مسمار می‌گیرد از پا می افتد، پهلویش هر بار می‌گیرد وقتی کمک از شانه‌ی دیوار می‌گیرد یعنی که به سختی حرکت می‌کند زهرا از تندی شلاق بی احساس بی دین نه از بی حیایی غلاف تیغ بدبین نه از چشم شور و پای شوم و دست سنگین نه از درد تنهایی شکایت می‌کند زهرا اشک مرا پای شب مهتاب بگذارید تابوت را در گوشه‌ی سرداب بگذارید نزد حسینم نیمه شب‌ها آب بگذارید این روزها دارد وصیت می‌کند زهرا همچون پرستویی که بالش گشته آزرده مانند سرو سیلی از باد خزان خورده مثل گلی پرپر شبیه یاس پژمرده در عرش بابا را زیارت می‌کند زهرا فردای محشر باز محشر می‌شود قطعاً مادر می‌آید دیدنی‌تر می‌شود قطعاً با لطف او یک طور دیگر می‌شود قطعاً از ما گنهکاران شفاعت می‌کند زهرا خسران زده در کوله‌بارش در ندارد که در روز رستاخیز دست پُر ندارد که هرچه بگوید فاطمه رد خور ندارد که نزد خدا از ما ضمانت می‌کند زهرا هم سینه زن، هم گریه کن، هم روضه‌خوانش را هم چای‌ریز بی ریا و بی نشانش را تا دوستانِ دوستانِ دوستانش را با دست خود راهی جنت می‌کند زهرا 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini