آب چشم از دامن پاڪان به جایی میرسد
شمع اڪَر در ڪَوشه محراب باشد بهترست
#صائب_تبریزے
@Shere_naab
قهـر و ناز توبه صد جان و جهان میارزد
نـاز وقتی که گران است خریدن دارد
#شمس_الدین_عراقی
@Shere_naab
زِ بس خم شد قـدِ ما زیرِ بارِ محنتِ دوران
جوانی را به سر نابرده گردیدیم پیر اینجا
#محمد_قهرمان
@Shere_naab
ایهام و استعاره و تمثیل و نقطه چین
آسان که نیست شاعر چشمان او شدن
#محمدعلی_بهمنی
@Shere_naab
شـعـــــرنـاب
ایهام و استعاره و تمثیل و نقطه چین آسان که نیست شاعر چشمان او شدن #محمدعلی_بهمنی @Shere_naab
خٖم ابروی تو سر
مشق کدام استاد است
کــه خــرابــات دلــم در
پـی او آبـاد است
#شهریار
آنچه چشمان توباشعر معاصر می کند
ویس بادیوان فـخرالدین گرگانی نکرد
#دیلمکتولی
بوی عطری می رسد از دور ، می گویم تویی
قاصدک می رقصد و پرشور ، می گویم تویی
یک نسیمی می وزد بر گونه های خیس من
می رود پس پرده های تور ، می گویـم تـویـی
بغض های کهنه را سرمی کشم من بیت بیت
بوسه ها می گیرم از انگور ، می گـویـم تـویی
بـاد مـی افـتـد بـه گـنـدم زار می لــرزد دلــم
چون پریشان گیـسوان بور می گـویـم تـویـی
نیمه شب ها می کـنم آغــوش روی مــاه بـاز
می شود سر تا به پایش نور ، می گویـم تـویـی
شـعـر می خـوانـم بـرای بـاغ سـبـز خـانـه ام
شاخه شاخه می شود مسرور ، می گویم تویی
این غزل می ماند و شب های مـهتابی و من
شـور می ریــزم در ایـن سنتـور ، می گویم تویی
در مـیـان پـنـجره ایـستـاده ام تـا یـک نـفـس
بــوی عــطری تا رسد از دور ، می گـویم تـویی
#فریباجلالیان
@Shere_naab
چه کنم
دل چو هوای تو کند
شب همه شب
سر اگر
بی تو
به دیوار غریبی نزنم؟
#حسین_منزوی
#شب_بخیر
@Shere_naab
بـار دگـر آن صبح بـخٖـنـدیـد و بتابید
تا خفته صدساله هم ازخواب در آمد
بـار دگـر آن قـاضی حاجات نـدا کـرد
خـیـزیـد کــه آن فـاتـح ابـواب درآمد
#مولانا
#صبحبخیر
@Shere_naab
روسری با رنگ روشن را به سر کن صبح زود
وقت آن است اندکی خورشید را بازی دهیم ...
#رضاعلیزاده
@Shere_naab
پيشِ چشم ساحِرت هاروت از شرمندگي
نسخههای سحر را در چاهِ بابل ريخته..
#محتشم_کاشانی