ما مردم شب دیده به دیدن نرسیدیم
تا صبح دمی هم به دمیدن نرسیدیم
کالیم که سرسبز دل از شاخه بریدیم
تا حادثهٔ سرخ رسیدن نرسیدیم
خون خورده ی دردیم و چراغانی داغیم
گل کردهٔ باغیم و به چیدن نرسیدیم
زین هیزم تر هیچ ندیدم بجز دود
شمعیم که تا شعله کشیدن نرسیدیم
خونیم و تپیدیم به تاب و تب تردید
اشکیم و به مژگان چکیدن نرسیدیم
بادیم که آواره دویدیم به هر سوی
اما چو نسیمی به وزیدن نرسیدیم
یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
خشکید و به یک جرعه چشیدن نرسیدیم
#قیصر_امینپور
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۱۳ روز تا بهار🪴
ای بوی هرچه گل،
بوی بهار می شنوم از صدای تو ...🍃🌸📼
#قیصر_امینپور
تا شعله در سریم، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما، در خود چکیدن است
#قیصر_امینپور
عید است و دلم خانهٔ ویرانه، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا
یک ماه تمام، میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
#قیصر_امینپور
#عید_فطر 💐
در خواب شبی شهاب پیدا کردم
در رقص سراب آب پیدا کردم
این دفتر پر ترانه را هم روزی
در کوچه ی آفتاب پیدا کردم
قیصر امینپور (۲ اردیبهشت ۱۳۳۸– ۸ آبان ۱۳۸۶) نویسنده و شاعر ایرانی بود. او یکی از شاعرانِ تأثیرگذار در دورهٔ انقلاب اسلامی و منتخب هفتمین همایشِ چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۷ است.او برگزیدهٔ اولین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر در بخشِ آئینی بودامینپور را میتوان یکی از چندین شاعر برجستهٔ پس از انقلاب ۵۷ دانست
#قیصر_امینپور
#سالروزولادت❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه ۱۳۳۸/۲/۲ /
زادروز مرحوم #قیصر_امینپور عزیز
تو را دوست دارم ولی رو نکردم
فقط شعر گفتم، هیاهو نکردم
نگفتم، که روزی که گفتم بگویی:«
کفِ دست خود را که من بو نکردم!»
ضمیر مخاطب برایم «تو» بودی
به غیر از تو، من قصدی از «او» نکردم
سرم با تو چرخید هر سو که رفتی
دلم را به غیر تو همسو نکردم
به پیش حسودانِ تو اعتنایی
به یاوهسراییِ بدگو نکردم
خودت را، خودت را... تو را دوست دارم
تو را دوست دارم، ولی رو نکردم
#قیصر_امینپور
💭
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنی خنده را خراب کنید
#قیصر_امینپور
دل دادهام بر باد، بر هرچه بادا باد
مجنونتر از لیلی، شیرینتر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری
از تیرهٔ دودی، از دودمان باد
آب از تو طوفان شد، خاک از تو خاکستر
از بوی تو آتش، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران
هر کوه بی فرهاد، کاهی به دست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد، بوی تو میآید
تنها تو میمانی، ما میرویم از یاد
#قیصر_امینپور