eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
982 ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
احساس ِ سرد و سر سري ات را نخواستم در خاطرم شناوري ات را نخواستم با سايہ ي عزيز ِ خودم حرف مي زنم من يوسف ام ، برادري ات را نخواستم پس هي نيا كہ در شب ِ من درد دل كني لازم نكردہ ، دل بري ات را نخواستم دل خوش بہ سر نوشت ِ خدادادہ ي خودم بخت ِ بلند اختري ات را نخواستم من زير بار منت ِ يك زن نمي روم خانم بگير روسري ات را ، نخواستم...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
قبله را گم کرده ام,یک لحظه از چشمم برو   چادرت را سر نکن,با کعبه قاطی میشوي . . .   ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بے تو مانندم بہ باغے ڪہ بهارش رفتہ باشد چون پرستویے ڪہ جفتِ بے قرارش رفتہ باشد درڪے از حالِ خرابم، بیش وڪم دارد ڪسے ڪه بے خبر یڪ شب عزیزے، از ڪنارش رفتہ باشد طعمِ تلخِ بے نصیبے، از نشاط و زندگے را مے چشد آن شاخه‌اے ڪہ برگ‌ و بارش رفتہ باشد درد یعنے این ڪہ مجنون از سفر با شوقِ بسیار مے رسد وقتے ڪہ لیلے، از دیارش رفتہ باشد بے نوا قلبے ڪہ شادے از جهانش پر ڪشیده بے نواتر آن ڪہ عشق از روزگارش رفتہ باشد احتیاجے نیست از اندوهِ خود چیزے بگویم غربتم را مے شناسد، هر ڪہ یارش رفتہ باشد ‌ ‎‌ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به نخ‌نمایی پیراهنش نگاه مکن... ستون اصلی عالم نخِ عبا‌ی علی‌ ست!(: ✨ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
فهمیدم از «علیُّ مَعَ الحق» که آدمی... حیدر پرست نیست اگر، حق پرست نیست 🎊🎉 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
همه ی درد منی تو،غم دنیا که غمی نیست  من ازت خاطره دارم خاطره درد کمی نیست... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
「ای عشق چه كردی كه به نام تو در اين شهر انگشت نماييم؛ بخواهی و نخواهی..」 🌿 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صبحِ زیبای من آن لحظه ی ناب است که تو چشمِ خود را بڪَشایی و طلوعم باشی ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خسته ام از زندگی اما جوانی میکنم دفترم را میگشایم شعر خوانی میکنم دفتر شعرم سفید است و میان برگها من هنوزم نام او را گل فشانی میکنم عشق خود با او روایت کرده ام اما دگر دفترم را کنج گنجه بایگانی میکنم من برای درد و رنج وغصه های عاشقی اشکها می ریزم و با غم تبانی میکنم رفته عمری و هنوزم من برای وصل او رو به درگاه و دعای آسمانی میکنم دفترم را میبرم باخود از این دنیا ولی قصه این عاشقی را جاودانی میکنم ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
از نگاهم رفتی و دارد خدایی می کند بغض های از رگ گردن به من نزدیکتر ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آمدم جان را به قربانت کنم دیدم عزیز قبل من صد ها نفر در نوبت جان دادنند.... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نمیدانم نهان از من چه نیکی کرده ای با دل!؟ که چون غافل شوم از او دوان سوی تو می آید...! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر گونه که میشد سخن از وصل بگفتم از سنگ جواب آمد و از یار نیامد ... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای پزشک از حال من آیا خبر داری که من؟ بعد او باقرصها شب را به صبحش برده ام ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای شعر ! چه می‌فهمی از این حال خرابم؟ دست از سرِ این شاعــــرِ کم حوصله بردار ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بویِ موهای تو در تدریس فِقهَم جاری است آخر این را سوژه‌ی هایِ منبر می‌کنی... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
جمعه را کاش یکی بود که درمان می کرد یاکه دلتنگی ان از همه پنهان می کرد یا یکی بود که هر جمعه میامد از راه فکر تیمار دل تنگ و پریشان می کرد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صبح است و غزل میچکد از دفتر جمعه " آدینه " غزلواره ای از عطر رخ توست...! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
جمعه‌ها را همه از بس‌که شمردم بی‌تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی‌تو... بس‌که هرجمعه غروب آمد و دل‌گیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی‌تو... تا به این‌جا‌ که‌ به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی‌تو... چاره‌ای کن،گره افتاده به کار دلِ من راهی از کار دلم پیش نبردم بی‌تو... سالها می‌شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی‌تو... با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم من از این زندگیم سود نبردم بی‌تو... گذری کن به مزارم به خدا محتاجم من اگر سر به دلِ خاک سپردم بی‌تو... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بوسه ای از روی لب هایت هوس کردم بیا... جای دنجی... گوشه ای ... مشکل گشایی می کنی؟😉 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خوابید بدون شب بخیر شاید میدانست بدون او هیچ‌کدام از لحظاتم به خیر نیست...
کس مثل تو اسطوره‌ی شیرین دهنی نیست هم‌رنگ لبت هیچ عقیقی یمنی نیست پوشانده تنت را شب مویی که یقینن کوتاه‌تر از پیرهن ترکمنی نیست دریاچه‌ی آغوش تو آرام که باشد در ذهن چه کس وسوسه‌ی آبتنی نیست؟ کارم شده در شهر بگردم و بگریم دیوانگی هیچ‌کس این حد علنی نیست در حسرت دیدار توام تا به قیامت روزی که تنی دست‌خوشِ پیرهنی نیست
من را به گناهی که " نگاه تو " درآن بود بردند سر دار و .....تو انگار نه انگار ! اوج غم اين قصه در اين شعر همين جاست: من بی تو پریشان و تو انگار نه انگار دل تنگی و بی هم نفسی حال خرابی ست روی دلم آوار و....توانگار نه انگار دور از تو شده سنگ صبور من دل تنگ... یک گوشه ی دیوار و....توانگار نه انگار جان می کنم و محو تماشایی و هر روز... این حادثه تکرار و....تو انگار نه انگار با عشق تو میمانم و میمیرم اگر چه... من می شوم آزار و....تو انگار نه انگار!!..... 🍂🍁 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تو در من از من،فراوان تری...♥️
‏«داخل کلّ انسان قصةٌ یَوَدّ لو یَنساها...!» «درون هر انسان، داستانی‌ست که دوست دارد آن را فراموش کند…!» 🌱💛