#شعر_توحیدی
#غزل
🔹گرهگشایی هست...🔹
هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست
گاه انسان رسد به بنبستی
که نه راهی نه رهنمایی هست
نه غباری ز گَرد قافلهای
نه نشانی ز نقش پایی هست
نه ز یاران و رفتگان خبری
نه پیامی ز آشنایی هست
از کران تا کران، افق تاریک
نه بدایت نه انتهایی هست...
جاده پر پیچ و غیر ظلمت هیچ
وه چه وحشتفزا فضایی هست
دو دلی، اضطراب، ظلمت شب
گم شدن را عجب بلایی هست
ناگهان مژده آورد هُدهُد
که سلیمانی و سبایی هست...
هاتفی مژدهام سرود از غیب
گوش جان باز کن صدایی هست
از گرههای کار بسته مترس
که به عالم گرهگشایی هست
وحشتی از خروش موج مکن
که در این بحر، ناخدایی هست
این جهان خود به خود نمیگردد
که به غیب جهان خدایی هست...
📝 #سیدمحمدعلی_ریاضی_یزدی
🌐shereheyat.ir/node/2707
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#نماز
#غزل
🔹نماز عارفان🔹
پنج نوبت، فرصت سبز حضورم دادهاند
پنج ساغر باده از دریای نورم دادهاند
هر سر موی مرا، پیوند با یاد خداست
در حریم شوق او فیض حضورم دادهاند
با نوای قدسی «حَیّ عَلی خَیرِ العَمَل»
میوۀ صبر و ظفر، از نخل طورم دادهاند
بانگ تکبیری که از گلدستهها پر میکشد
مژدۀ قرب خدا، از راه دورم دادهاند
دامن سجادهام رنگین شد از اشک سحر
چلچراغی روشن از جنس بلورم دادهاند
میزند آتش به جانم، عشق در هر رکعتی
در دل این شعلهها جان صبورم دادهاند
زیر سقف آسمانی رنگ محراب دعا
ربناهای قنوتم، شوق و شورم دادهاند
میچکد از ذکر تسبیحات من بوی گلاب
از گلستان دعا گویا عبورم دادهاند
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/5002
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹ای حضور دلنشین🔹
ای شروع بیشروع! ای نهایت یقین
ای صدای بیصدا! ای حضور دلنشین
حدّ بیحدود: تو، هر چه هست و بود: تو
از تبار آسمان تا عشیرۀ زمین
دائم البقا تویی، واسعُ العطا تویی
با تمام ذرهها گشته نور تو عجین
یا حمید و یا مجید! یا خبیر و یا بصیر!
یا صبور و یا شَکور! یا معین و یا امین!
لحظهها و روزها با دَم تو زندهاند
زندگی نفَس نفَس با تو میشود قرین...
یا مُقلِّبَ القلوب! طعم ناب بودنت
مانده در دهانمان از بهار و هفتسین
از بهار تا خزان در تمام داستان
از شروع زندگی تا نگاه واپسین
روز و شب، جهانمان غرق ردِّ پای توست
یا سمیع و یا رفیع، یا متین و یا مبین
📝 #حسنا_محمدزاده
🌐shereheyat.ir/node/2680
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹نام تو را میخوانند🔹
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
چه فقیران که به شکرانۀ یک تکۀ نان
یا مُعینَ الضُّعَفا! نام تو را میخوانند
چه غریبان که به شکرانۀ یک نیمنگاه
باز با حمد و ثنا، نام تو را میخوانند
میتوان از نفَس پاک درختان فهمید
که شب و روز، چرا نام تو را میخوانند
مرگ، حق است ولی عالم و آدم بیشک
لحظۀ خوف و رجا، نام تو را میخوانند
گه «بلال حبشی»، گاه «مؤذنزاده»
همه با بانگ رسا، نام تو را میخوانند
از ازل تا به ابد، جملۀ ارکان وجود
زیر لب، وقت دعا نام تو را میخوانند
📝 #سارا_جلوداریان
🌐shereheyat.ir/node/2691
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_جواد (علیهالسلام)
«اَلْقَصْدُ إلَی اللهِ تَعَالَی بِالْقُلُوبِ أبْلَغُ مِنْ إتْعَابِ الْجَوَارِحِ بِالْأعْمَالِ»
توجه قلبی به سوی خداوند متعال، سودمندتر است از به زحمت انداختن اعضا و جوارح برای انجام اعمال.
📗نزهة الناظر، ص۱۳۴؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۶۳
🔹توجه قلب🔹
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
اعضای وجود خویش را رنجه مکن
دل را به حریم کبریا بند بزن
📝 #محمدابراهیم_لکزیان
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#دعا #رباعی
💠 #امام_حسین (علیهالسلام)
«مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ»
خدایا! چه یافت آن که تو را گم کرد؟! و چه گم کرد آن که تو را یافت؟!
📗 دعای عرفه
🔹ترنّم دل🔹
تا نام تو را دلم ترنّم کردهست
با یاد تو، چون غنچه تبسّم کردهست
«گم کرد تو را» هر که، چه را یافته است؟
هر کس که «تو را یافت» چه را گم کردهست؟
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#امام_حسین علیهالسلام
#عرفه
#غزل
🔹قتیل العبرات🔹
به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم
بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی
که شدی ساحل امن من و کشتی نجاتم
باز از فرط عطش خشک شده کام من، آری
تشنهام، تشنۀ لبهای عطشناک فراتم
باید احرام ببندم به طواف حرم تو
من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم
با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
مات و مبهوت نمایان شدن جلوۀ ذاتم
با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم
باز گریان تماشای قتیل العبراتم
📝 #سیدعلیرضا_شفیعی
🌐 shereheyat.ir/node/1562
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#امام_حسین علیهالسلام
#عرفه
#غزل
🔹کشتی نجات🔹
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات...
یا حسین بن علی عشق، دعای عرفهست
عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات...
تو همه اصل و اصولی، تو همه فرع و فروع
تو همه حج و جهادی، تو همه صوم و صلات
ظاهر و باطن تو نیست به جز جلوۀ حق
که هم آیین صفاتی و هم آیینۀ ذات
مرحبا آجرک الله بزرگا مردا
نیست در دست تو جز نسخۀ حاجات و برات
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟
از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی
پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
📝 #علیرضا_قزوه
🌐 shereheyat.ir/node/85
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#امام_حسین علیهالسلام
#عرفه
#غزل_مثنوی
🔹أشکُو إلیکَ غُربتی🔹
چون اشک، رازِ عشق را باید عیان گفت
باید که از چشمان او با هر زبان گفت
باید به قول عرشیان، چشمان او را
آیینههای روشن هفتآسمان گفت
چشم غزل روشن شد آن وقتی که با اشک
از گفتههای چشم او با دیگران گفت
آمد به میدان باسلاح چشمهایش
با اشکهایش گریه گریه ناگهان گفت:
ای لطف بسیار تو برمن بیکرانه
تنها دلیل ندبههای عاشقانه
عشق تو در این سینه کاری ژرف دارد
مولای من این عبد با تو حرف دارد
ای که سراپا حرفم و تو گوش هستی
شوق مرا زیباترین آغوش هستی
آرامش آغوش تو مانند دریاست
«آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست»
فانوس اشکی دارم و فانوس آهی
میجویمت با اشک و آهم یا الهی
از مادرم آموختم پروانه باشم
از کودکی عبد در این خانه باشم
از مادر من مهربانتر کیست جز تو؟
از مادر من مهربانتر نیست جز تو
تو صاحب تورات و انجیل و زبوری
روشنترین تصویر از آیات نوری
«یا صاحبی فی وحدتی»، پشت و پناهم!
«یا عُدَّتی فی شِدَّتی»، بیتکیهگاهم
از خود نکردی لحظهای هم ناامیدم
تنها مرا مگذار ای تنها امیدم!
هرگز مگیر از چشمهایم خندهات را
در آتش خشمت مسوزان بندهات را
رحمی به اشک و التماسم کن الهی
از آتش دوزخ خلاصم کن الهی
با هر فرازی تشنهتر میشد گلویش
بغضی امانش را برید و بیامان گفت
شاید رباب و نجمه در خیمه شنیدند
آنجا که از مهر خدا با کودکان گفت
«رَبِّ بِما ألبَستنی»، یعقوب چشمش
با اشک از پیراهن آرام جان گفت
او گفت از دندان و لبهایش در آن روز
تفسیر آن را شرحه شرحه خیزران گفت
«أشکُو إلیکَ غُربتی وَ بُعدَ داری»
این جمله را سمت مزاری بینشان گفت
اشک از دو چشمش چون دو مشک باز میریخت
اشکی که با عباس از آب روان گفت
بعد از دعا خورشید از آن سرزمین رفت
عید آمد و ماه بنیهاشم اذان گفت
📝 #رضا_خورشیدی_فرد
🌐 shereheyat.ir/node/2893
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#دعا #رباعی
💠 #امام_سجاد (علیهالسلام)
«وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِی»
[خدایا] راهم را در رسیدن به خشنودیات هموار نما!
📗 صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق
🔹خشنودی یار🔹
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
وقتی که رسیدیم به پایان مسیر
خشنودی یار را ببینیم ای کاش
📝 #محمدرضا_شفیعی
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_حسن_عسکری (علیهالسلام)
«لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّيَامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِي أَمْرِ اللهِ»
عبادت، زیاد روزهگرفتن و زیاد نماز خواندن نیست؛ عبادت، زیاد اندیشه کردن در امر خداست.
📗 تحف العقول، ص۵۱۸
🔹عبادت اندیشه🔹
هر چند نماز و روزه را پیشه کنید
در عمق سجود و سادگی ریشه کنید
آن نیست عبادت و عبادت این است:
در امر خدا زیاد اندیشه کنید
📝 #هادی_فردوسی
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#مناجات
#مثنوی
🔹یا انیس العارفین🔹
یا مُغِیثَ الْمُذنِبین مُعْطِی السّؤال
یا انیسَ العارفین، یا ذوالجلال
ای ز عشقت هر دلی را مشکلی
وی ز شوقت در جنون هر عاقلی...
شور عشقت شعله در عالم زده
بیتو در هر گوشه صد ماتم زده
عقل دانا در رهت بیخویشتن
بحر عشقت در دل ما موجزن...
جان مشتاقان به دردت شادمان
بندگان خاصت، آزاد جهان...
ای زبانها در ثنایت مانده لال
در هوایت مرغ وَهم افکنده بال...
ای غم عشق تو با جان سازگار
از کرمهای تو دل امّیدوار
ای خداوند جهاندار کریم
لایزال لم یزل، حَیِّ قدیم...
نیست بی فضل تو جان را قوّتی
یا غیاثَ المستغیثین، رحمتی
خانۀ دل را به لطف آباد کن
جانم از بند جهان آزاد کن
مرغ روحم را به وصلت راه ده
دیدۀ بینا، دل آگاه ده
جانم از خلق جهان بیگانه کن
یاد خود را با دلم همخانه کن...
📝 #قاسم_انوار_تبریزی
🌐 shereheyat.ir/node/2866
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#دعا #رباعی
💠 #امام_سجاد (علیهالسلام)
«وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِی»
[خدایا] راهم را در رسیدن به خشنودیات هموار نما!
📗 صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق
🔹خشنودی یار🔹
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
وقتی که رسیدیم به پایان مسیر
خشنودی یار را ببینیم ای کاش
📝 #محمدرضا_شفیعی
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#بهار
#غزل
🔹عیدی بیمنت🔹
بهار پنجرۀ رؤیت خداوند است
بهار فصل صمیمیت خداوند است
برای رویش پر جنب و جوش بعد از مرگ
بهار سبزترین حجت خداوند است
مشام جان و جهان را شمیم گل پر کرد
بهار شمهای از رحمت خداوند است
زبان گشاده زمین، لب گشوده کوه و کویر
نگاه کن همه جا صحبت خداوند است
دوباره خوانده زمین را به زندگی، به شهود
بهار جلوهای از شوکت خداوند است
دلیل این همه کثرت، ظهور این همه رنگ
نشان روشنی از وحدت خداوند است
برای این همه صحرا که دستشان خالیست
بهار عیدی بیمنت خداوند است
📝 #سعید_بیابانکی
🌐 shereheyat.ir/node/3713
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹ای حضور دلنشین🔹
ای شروع بیشروع! ای نهایت یقین
ای صدای بیصدا! ای حضور دلنشین
حدّ بیحدود: تو، هر چه هست و بود: تو
از تبار آسمان تا عشیرۀ زمین
دائم البقا تویی، واسعُ العطا تویی
با تمام ذرهها گشته نور تو عجین
یا حمید و یا مجید! یا خبیر و یا بصیر!
یا صبور و یا شَکور! یا معین و یا امین!
لحظهها و روزها با دَم تو زندهاند
زندگی نفَس نفَس با تو میشود قرین...
یا مُقلِّبَ القلوب! طعم ناب بودنت
مانده در دهانمان از بهار و هفتسین
از بهار تا خزان در تمام داستان
از شروع زندگی تا نگاه واپسین
روز و شب، جهانمان غرق ردِّ پای توست
یا سمیع و یا رفیع، یا متین و یا مبین
📝 #حسنا_محمدزاده
🌐shereheyat.ir/node/2680
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_صادق (علیهالسلام)
شَفَاعَتُنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِصَلَاتِهِ
شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد، نمیرسد.
📗 فلاح السائل، ص۱۲۷
🔹شرط شفاعت🔹
با شمعِ گمان، به صبح ایمان نرسد
بیجوششِ جان، به کوی جانان نرسد
آن کس که نماز را سبک بشمارد
هرگز به شفاعت امامان نرسد
#علی_اصغر_دلیلی_صالح
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#امام_حسین علیهالسلام
#عرفه
#غزل
🔹قتیل العبرات🔹
به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم
بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی
که شدی ساحل امن من و کشتی نجاتم
باز از فرط عطش خشک شده کام من، آری
تشنهام، تشنۀ لبهای عطشناک فراتم
باید احرام ببندم به طواف حرم تو
من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم
با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
مات و مبهوت نمایان شدن جلوۀ ذاتم
با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم
باز گریان تماشای قتیل العبراتم
📝 #سیدعلیرضا_شفیعی
🌐 shereheyat.ir/node/1562
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#امام_حسین علیهالسلام
#عرفه
#غزل
🔹حسبِیَ الله🔹
«یا صاحبی فی وحدتی» یاور ندارم
با تو ولی باکی از این لشکر ندارم
از ابتدای راه گفتم «حَسبِیَ الله»
نقشی به جز این، روی انگشتر ندارم
من آسمانم را به تو تقدیم کردم
دور و برم یک ماه، یک اختر ندارم
دور از حبیب خویش ماندن، غربت این است
درد من از این نیست که یاور ندارم
«یا رادَّ یوسف عَلَی یعقوب» بنگر
دیگر علی اکبر، علی اکبر ندارم
«یا رازقَ الطّفل الصَغیر» اصغر فدایت
غیر از همین لاله، گلی دیگر ندارم
دارم سَر و سِرّی در این هنگامه با تو
میآید آن ساعت که دیگر سر ندارم
با عضو عضو پیکرم میگویم اینک
ترسی ز تیر و نیزه و خنجر ندارم
هر زخم با تو حرفهایی تازه دارد
ذکری، مناجاتی از این بهتر ندارم
این شمرها احساسشان را سربریدند
اینها مسلماناند؟ نه باور ندارم
هم زندهام با اشک هم مقتول اشکم
از راز خود پرده چگونه بر ندارم
📝 #عباس_همتی
🌐 shereheyat.ir/node/2894
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#امام_حسین علیهالسلام
#عرفه
#غزل_مثنوی
🔹أشکُو إلیکَ غُربتی🔹
چون اشک، رازِ عشق را باید عیان گفت
باید که از چشمان او با هر زبان گفت
باید به قول عرشیان، چشمان او را
آیینههای روشن هفتآسمان گفت
چشم غزل روشن شد آن وقتی که با اشک
از گفتههای چشم او با دیگران گفت
آمد به میدان باسلاح چشمهایش
با اشکهایش گریه گریه ناگهان گفت:
ای لطف بسیار تو برمن بیکرانه
تنها دلیل ندبههای عاشقانه
عشق تو در این سینه کاری ژرف دارد
مولای من این عبد با تو حرف دارد
ای که سراپا حرفم و تو گوش هستی
شوق مرا زیباترین آغوش هستی
آرامش آغوش تو مانند دریاست
«آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست»
فانوس اشکی دارم و فانوس آهی
میجویمت با اشک و آهم یا الهی
از مادرم آموختم پروانه باشم
از کودکی عبد در این خانه باشم
از مادر من مهربانتر کیست جز تو؟
از مادر من مهربانتر نیست جز تو
تو صاحب تورات و انجیل و زبوری
روشنترین تصویر از آیات نوری
«یا صاحبی فی وحدتی»، پشت و پناهم!
«یا عُدَّتی فی شِدَّتی»، بیتکیهگاهم
از خود نکردی لحظهای هم ناامیدم
تنها مرا مگذار ای تنها امیدم!
هرگز مگیر از چشمهایم خندهات را
در آتش خشمت مسوزان بندهات را
رحمی به اشک و التماسم کن الهی
از آتش دوزخ خلاصم کن الهی
با هر فرازی تشنهتر میشد گلویش
بغضی امانش را برید و بیامان گفت
شاید رباب و نجمه در خیمه شنیدند
آنجا که از مهر خدا با کودکان گفت
«رَبِّ بِما ألبَستنی»، یعقوب چشمش
با اشک از پیراهن آرام جان گفت
او گفت از دندان و لبهایش در آن روز
تفسیر آن را شرحه شرحه خیزران گفت
«أشکُو إلیکَ غُربتی وَ بُعدَ داری»
این جمله را سمت مزاری بینشان گفت
اشک از دو چشمش چون دو مشک باز میریخت
اشکی که با عباس از آب روان گفت
بعد از دعا خورشید از آن سرزمین رفت
عید آمد و ماه بنیهاشم اذان گفت
📝 #رضا_خورشیدی_فرد
🌐 shereheyat.ir/node/2893
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_حسن_عسکری (علیهالسلام)
«لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّيَامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِي أَمْرِ اللهِ»
عبادت، زیاد روزهگرفتن و زیاد نماز خواندن نیست؛ عبادت، زیاد اندیشه کردن در امر خداست.
📗 تحف العقول، ص۵۱۸
🔹عبادت اندیشه🔹
هر چند نماز و روزه را پیشه کنید
در عمق سجود و سادگی ریشه کنید
آن نیست عبادت و عبادت این است:
در امر خدا زیاد اندیشه کنید
📝 #هادی_فردوسی
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#قرآن
#غزل
🔹سیر در آیات عالَم🔹
نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت
خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت
«أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند
از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت
برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق میزد
به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت
به ابراهیم و موسی و به اِلیاسین سلامی کرد
به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت
«محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک»
زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت
سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد
نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت
مرا خوف و رجای حرفهایش جذب خود میکرد
که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت
هزار و چندصد سال است در دل حرفها دارد
شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت
سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را
سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت
📝 #عاطفه_جوشقانیان
🌐shereheyat.ir/node/5874
✅ @ShereHeyat
#لیلة_الرغائب
#شعر_توحیدی
#غزل
🔹شب وصل ياران🔹
چه شب است يا رب امشب كه شكسته قلب ياران
چه شبى كه فيض و رحمت، رسد از خدا چو باران
چه شبى كه تا سحرگاه، ز فرشتگان «الله»
بركات آسمانى، برسد به جاننثاران
شب انس و آشنايىست، شب عاشقان مهدىست
شب وصل هر جدايىست، شب اشک رازداران
شب تشنگان ديدار، شب ديدگان بيدار
شب سينههاى سوزان، شب سوز سوگواران
شب قلبهاى لرزان، شب چشمهاى گريان
شب بندگان خالص، شب راز رستگاران
شب توبه و اجابت، شب صدق و معنويت
شب گريه و مناجات، شب شور و شوق ياران
شب نغمههاى ياربّ، شب ذكر «توبه» بر لب
شب گوش دل سپردن، به سرود جويباران
چه بسا كه تا سحرگاه، سفر شبانه رفتيم
كه مگر نسيم لطفى، بوَزَد در اين بهاران
چه خوش است يا رب امشب، كه خطاى ما ببخشى
ز كرم كنى نگاهى به جميع شرمساران
تو خدايى و خطاپوش، تو بزرگ و اهل احسان
گنه از غلام مسكين، كرم از بزرگواران
تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته
تو طبيب چارهسازى، تو كريم روزگاران
دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان
به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران
به خداییات خدايا، به مقام اوليايت
به فرشتگان، رسولان، به خشوع خاكساران
شب دلشكستگان را به سحر رسان، خدايا
ز فروغ خود بتابان، به دل اميدواران
📝 #جواد_محدثی
🌐 shereheyat.ir/node/225
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #پیامبر_اعظم(صلواتاللهعلیهوآله)
«أُدْعُوا اللهَ وَ أَنْتُمْ مُؤْمِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبٍ غَافِلٍ لَاهٍ»
خدا را بخوانيد و به اجابت دعاى خود ایمان داشته باشيد و بدانيد كه خداوند دعا را از قلبِ غافل و بیتوجه، نمیپذیرد.
📗 نزهة الناظر، ص۱۹
🔹اجابت🔹
هنگام دعا قلب حزین داشته باش
یعنی که دلی خدایبین داشته باش
گر با دل آگاه خدا را خواندی
آنجا به اجابتش یقین داشته باش
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#قرآن
#غزل
🔹سِیر در آیات عالَم🔹
نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت
خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت
«أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند
از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت
برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق میزد
به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت
به ابراهیم و موسی و به اِلیاسین سلامی کرد
به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت
«محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک»
زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت
سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد
نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت
مرا خوف و رجای حرفهایش جذب خود میکرد
که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت
هزار و چندصد سال است در دل حرفها دارد
شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت
سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را
سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت
📝 #عاطفه_جوشقانیان
🌐 shereheyat.ir/node/5874
✅ @ShereHeyat
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_حسن_عسکری (علیهالسلام)
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلا بِامْتِطَاءِ اللَّيْلِ»
رسیدن به خداوند متعال، سیر و سفری است که جز با شبزندهداری حاصل نگردد.
📗 مسند الامام العسکری (علیهالسلام)، ص۲۹۰
🔹شبِ سجود🔹
بینور عبادت، دل ما دل نشود
باران امید و شوق، نازل نشود
همواره رسیدن به خدا یک سفر است
آن جز به شبِ سجود، حاصل نشود
📝 #هادی_فردوسی
✅ @ShereHeyat