eitaa logo
شعر هیأت | کودک و نوجوان
1.1هزار دنبال‌کننده
82 عکس
13 ویدیو
2 فایل
🔹شعر کودک و نوجوان، به ویژه در فضای آیینی و مذهبی؛ با وجود جامعه قابل توجهی از مخاطب، مورد کم‌توجهی و بی‌مهری بوده است و شاهد انتشار اشعار سست و نادرست هستیم. 🔹در این کانال سعی داریم، با استفاده از منابع معتبر، اشعاری تاثیرگذار، استوار و سالم ارائه شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹شعاع سرخ خورشید🔹 تمام آسمان، غم زمین ترک ترک، خشک تمام بوته‌هایش تکیده، تک به تک، خشک در این زمینه تفته مگر که زندگی نیست؟ از اشتیاق و غوغا فضا چقدر خالی‌ست! - نه، گوش کن! صدایی ز روبه‌رو می‌آید ببین در آن طرف کیست که های و هو می‌آید؟ صفی ز بچه و زن که خسته می‌رود راه و بر لبان آن‌ها صدای العطش، آه تمام، پابرهنه تمام دست‌بسته نشان تازیانه به دوششان نشسته به روی نیزه چیزی‌ست در آن جلوتر انگار نگاه کن ببین، هست شبیه یک سر انگار.. سری که مثل خورشید عجیب نور دارد سری که در نگاهش خدا حضور دارد و آه... اندکی بعد فقط غبار صحراست به خود می‌آیم آرام دوباره جاده تنهاست دوباره جاده تنهاست و کاروان گذشته شعاع سرخ خورشید از آسمان گذشته غروب غصه‌داری‌ست دلم گرفته، تنگ است دوباره لحظه‌هایم پر از سکوت و سنگ است 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹نور ماه🔹 تیرگی، سرما، کبودی، اشک و آه آسمان خالی شده از نور ماه.. بیت بیت غصه را قلبم سرود پر زدی اما چرا این‌قدر زود.. پر کشیدی، مِهر تو در بین ماست بین ما عطر دل‌انگیزت، رهاست باز هم امید باقی مانده است از تو یک خورشید باقی مانده است 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹گل انقلاب🔹 ..وطن بود سرشار از انقلاب که تا باز گردی تو ای آفتاب لب ما پُر از شور آوازها در آن سوی ما فوج سربازها در آن سو پُر از آتش و تیر بود در این سو ولی مُشت و تکبیر بود در آن سو همه تانک‌ها صف به صف پَر کفتران را گرفته هدف در این سو ولی مُشت‌ها روبه‌راه که تا بشکند شیشۀ عُمر شاه خبر ناگهان پخش شد: شاه رفت غمی از دلم -سخت و جانکاه- رفت.. وطن پُر شد از شعر و نور و گلاب شکوفا شد آخر گُل انقلاب.. تو می‌آمدی غرق در آفتاب زلال و نجیب و رها مثل آب زمین و زمان غرق در انتظار به راهت نگاه همه بی‌قرار پس از سال‌ها آمدی از سفر صمیمی، رها، شادمان، خوش‌خبر سرانجام پیغام بهمن رسید زِ هر باغ بوی شکفتن رسید تو را دیدم و آسمانی شدم و همسایه با مهربانی شدم خدا می‌وزید از نفس‌های تو گل و نور و شبنم سراپای تو.. رسیدی دوباره معطّر شدیم پُر از بوی الله‌اکبر شدیم لبت خنده‌ای را به ما هدیه کرد و ما غرق در نور و باور شدیم به ما بال و پر دادی و ناگهان پریدیم مثل کبوتر شدیم تو گفتی که ما سبز خواهیم شد اگر مثل آلاله پرپر شدیم.. پس از آن تو بودی و ما و خدا غم و غصه از سینۀ ما جدا تو بودی و پروانه‌های امید کنار تو هر روز ما مثل عید.. 📝 📗 @ShereHeyat_Nojavan
🔹شعاع سرخ خورشید🔹 تمام آسمان، غم زمین ترک ترک، خشک تمام بوته‌هایش تکیده، تک به تک، خشک در این زمینه تفته مگر که زندگی نیست؟ از اشتیاق و غوغا فضا چقدر خالی‌ست! - نه، گوش کن! صدایی ز روبه‌رو می‌آید ببین در آن طرف کیست که های و هو می‌آید؟ صفی ز بچه و زن که خسته می‌رود راه و بر لبان آن‌ها صدای العطش، آه تمام، پابرهنه تمام دست‌بسته نشان تازیانه به دوششان نشسته به روی نیزه چیزی‌ست در آن جلوتر انگار نگاه کن ببین، هست شبیه یک سر انگار.. سری که مثل خورشید عجیب نور دارد سری که در نگاهش خدا حضور دارد و آه... اندکی بعد فقط غبار صحراست به خود می‌آیم آرام دوباره جاده تنهاست دوباره جاده تنهاست و کاروان گذشته شعاع سرخ خورشید از آسمان گذشته غروب غصه‌داری‌ست دلم گرفته، تنگ است دوباره لحظه‌هایم پر از سکوت و سنگ است 📝 @ShereHeyat_Nojavan
🔹گل انقلاب🔹 ..وطن بود سرشار از انقلاب که تا باز گردی تو ای آفتاب لب ما پُر از شور آوازها در آن سوی ما فوج سربازها در آن سو پُر از آتش و تیر بود در این سو ولی مُشت و تکبیر بود در آن سو همه تانک‌ها صف به صف پَر کفتران را گرفته هدف در این سو ولی مُشت‌ها روبه‌راه که تا بشکند شیشۀ عُمر شاه خبر ناگهان پخش شد: شاه رفت غمی از دلم -سخت و جانکاه- رفت.. وطن پُر شد از شعر و نور و گلاب شکوفا شد آخر گُل انقلاب.. تو می‌آمدی غرق در آفتاب زلال و نجیب و رها مثل آب زمین و زمان غرق در انتظار به راهت نگاه همه بی‌قرار پس از سال‌ها آمدی از سفر صمیمی، رها، شادمان، خوش‌خبر سرانجام پیغام بهمن رسید زِ هر باغ بوی شکفتن رسید تو را دیدم و آسمانی شدم و همسایه با مهربانی شدم خدا می‌وزید از نفس‌های تو گل و نور و شبنم سراپای تو.. رسیدی دوباره معطّر شدیم پُر از بوی الله‌اکبر شدیم لبت خنده‌ای را به ما هدیه کرد و ما غرق در نور و باور شدیم به ما بال و پر دادی و ناگهان پریدیم مثل کبوتر شدیم تو گفتی که ما سبز خواهیم شد اگر مثل آلاله پرپر شدیم.. پس از آن تو بودی و ما و خدا غم و غصه از سینۀ ما جدا تو بودی و پروانه‌های امید کنار تو هر روز ما مثل عید.. 📝 📗 @ShereHeyat_Nojavan
🔹شعاع سرخ خورشید🔹 تمام آسمان، غم زمین ترک ترک، خشک تمام بوته‌هایش تکیده، تک به تک، خشک در این زمینه تفته مگر که زندگی نیست؟ از اشتیاق و غوغا فضا چقدر خالی‌ست! - نه، گوش کن! صدایی ز روبه‌رو می‌آید ببین در آن طرف کیست که های و هو می‌آید؟ صفی ز بچه و زن که خسته می‌رود راه و بر لبان آن‌ها صدای العطش، آه تمام، پابرهنه تمام دست‌بسته نشان تازیانه به دوششان نشسته به روی نیزه چیزی‌ست در آن جلوتر انگار نگاه کن ببین، هست شبیه یک سر انگار.. سری که مثل خورشید عجیب نور دارد سری که در نگاهش خدا حضور دارد و آه... اندکی بعد فقط غبار صحراست به خود می‌آیم آرام دوباره جاده تنهاست دوباره جاده تنهاست و کاروان گذشته شعاع سرخ خورشید از آسمان گذشته غروب غصه‌داری‌ست دلم گرفته، تنگ است دوباره لحظه‌هایم پر از سکوت و سنگ است 📝 @ShereHeyat_Nojavan
علیه‌السلام 🔹نور ماه🔹 تیرگی، سرما، کبودی، اشک و آه آسمان خالی شده از نور ماه.. بیت بیت غصه را قلبم سرود پر زدی اما چرا این‌قدر زود.. پر کشیدی، مِهر تو در بین ماست بین ما عطر دل‌انگیزت، رهاست باز هم امید باقی مانده است از تو یک خورشید باقی مانده است 📝 @ShereHeyat_Nojavan