روزه اولیها.mp3
1.69M
#ماه_رمضان
🔹روزه اولیها🔹
این اولین ساله که دعوتم
توی یه مهمونی بینظیر
روزه یه کم سخته برام هنوز
اما خودت دست منو بگیر
دارم کبوتر میشم و انگار
حس میکنم که وقت پروازه
دل میزنم به دریا بسمالله
انگار آغوش خدا بازه
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حس میکنم خیلی بزرگ شدم
دارم به چشم تو میام خدا
اگه بخوای اَجری بهم بدی
ظهور آقامو میخوام خدا
تازه شروع راهمه امسال
تازه میفهمم بعضی حرفا رو
لبتشنه میشد یا حسین میگفت
حالا میفهمم حال بابا رو
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من قطرهام اما دلم میخواد
با لطف مولا بیکران بشم
تکلیف من اینه که بعد از این
سرباز صاحبالزمان بشم
هر جا که روزه واسه من سخت شد
یاری میگیرم از خود آقا
میخوام که فرماندهم بشه مهدی
جز این نمیخوام چیزی از دنیا
نیت میکنم، قُربَةً اِلی الله
روزه میگیرم، خوشحالم تو این راه
هستم
درس عاشقی، میگیرم تو این ماه
عهد عاشقی، با بقیة الله
بستم
«یا رَبَّنا، یا رَبَّنا»
📝 #محمدجواد_الهیپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#فصل_بهار
🔹برگ درختان سبز🔹
سعدی شیرین سخن
گفت به فصل بهار:
«برگ درختان سبز
با خط رخشانِ سبز
هر ورقش دفتریست
معرفت کردگار»
«معرفت کردگار»
دیدن این عالم است
زندۀ بیدار باش
چشم خریدار باش
خوب، جهان را ببین
هرچه ببینی کم است
بر ورق سبز برگ
خط خدا را بخوان
زمزمۀ آفتاب
نغمۀ شیرین آب
نثرِ دلانگیز خاک
شعر هوا را بخوان
«برگ درختان سبز
در نظر هوشیار»
آینۀ رازهاست
جلوۀ روی خداست
«هر ورقش، دفتریست
معرفت کردگار»
📝 #محمود_کیانوش
✅ @ShereHeyat_Nojavan
🌸 باغ قرآن 🌸
من آرزو دارم که روزی
مثل پدر قرآن بخوانم
در گوشهای بنشینم آرام
از قصههای آن بخوانم
من خوب میدانم که قرآن
از هدیههای آسمان است
هر حرف زیبایی که دارد
حرف خدای مهربان است
قرآن برایم مثل باغیست
باغی پر از گلهای خوشبو
باید همیشه دوست باشم
مانند یک پروانه با او
📝 #افسانه_شعباننژاد
✅ @ShereHeyat_Nojavan
سرود؛ ماه مدینه.mp3
1.16M
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#سرود
🔹ماه مدینه🔹
دور گهوارۀ آقامون چقدر شلوغه
روی ماهش توی آسمون چه پر فروغه
خورشید، مهتاب، بارون، همه اومدن
لبها، خندون، دل شاد، که بگن حسن
خوش اومدی خوش اومدی
دنیا رو زیبا کردی
توی زمین و آسمون
دوباره غوغا کردی
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند»
گل خنده رو روی لبهای همه میکارند
«جانم حسن ای جانم حسن»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از همه دل میبره با خندههاش دوباره
گل شادی از توی آسمونا میباره
مولا امشب عیدی میده به همه
مژده مژده، شاده دل فاطمه
روی لب فرشتههاست
آیه به آیه کوثر
برای تهنیت میان
به محضر پیغمبر
در خونۀ کریم اومدیم و میدونیم
همههستیمونو به امام حسن مدیونیم
«جانم حسن ای جانم حسن»
📝 #سیدرضا_حسینی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🔹روح لطیف باران🔹
ای آیه آیه رحمت، روح لطیف باران
چشمت چراغ خورشید، روی تو ماه تابان
دنیا به خود ندیدهست، مثل تو رادمردی
همصحبت فقیران، همسفرۀ غلامان
هر عابر ایستاده، محو تلاوت تو
از خانهات میآید، وقتی صدای قرآن
ای سروِ راستقامت، در عرش جانمازت
شد حال تو دگرگون، شد زانوی تو لرزان
صلح تو شد خلاصه، در غربت و حماسه
از جنگ کی گریزد تیغ همیشه بران؟
هر کس که در جمل شد با خشم تو مقابل
یا از تو شد گریزان، یا ماند و شد پشیمان
درد تو جهل مردم، زخم تو بی وفایی
زخمت نداشت مرهم، دردت نداشت درمان
📝 #حسین_عباسپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
نوحه؛ مرد تنها.mp3
1.42M
#امام_علی علیهالسلام
#نوحه
🔹مردِ تنها🔹
بر دوشت ای مرد تنها، کیسههای نان و خرما
لبخندی بر صورت داری، تا یتیمی گفته بابا
کوچه کوچه میآید صدایت
حسّ غربت دارد گریههایت
پا میگذارم بر جای پایت
مولای من
«یا حیدر یا حیدر مولا علی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیگر امشب ندارد خواب، چشم تو یا ابوتراب
ابتدایِ راهت کعبه، انتهایِ راهت محراب
آسمان کوفه تار و محزون
آمدی از مسجد با قلبی خون
محاسنت از خونِ سر، گلگون
مولای من
«یا حیدر یا حیدر مولاعلی»
📝 #علی_پورزمان
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#ماه_رمضان
🔹ماه قرآن🔹
ماه قرآن آمده
ماه لبریز از دعا
آسمان آبیتر است
از تمام ماهها
خانۀ ما روشن است
از سر شب تا سحر
با نماز مادرم
با دعاهای پدر
تا سحر مهتاب هم
گرم قرآن و دعاست
شاید او هم روزهدار...
شاید او مهمان ماست
📝 #اکرمالسادات_هاشمیپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_علی علیهالسلام
🔹نیمهشبهای علی🔹
کوچههای کوفه مثل هرکسی
با صدای گامهایش آشناست
هیچکس اما نمیداند که او
اولین آیینهٔ باغ خداست
او همان مردیست که با کودکان
در میان کوچه بازی میکند
با نگاهی مهربان و بیریا
از گدا مهماننوازی میکند
نیمهشبهای علی آکنده است
از مناجات و دعا و زمزمه
آسمان چشم او بارانی است
هر سحر با غصههای فاطمه
باز هم میآید و در گوش چاه
مثل هر شب درد دلها کرده است
آه میدانم علی با نان خشک
باز امشب روزه را وا کرده است
📝 #حمید_هنرجو
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_علی علیهالسلام
🔹مثل حضرت علی🔹
ماه، ماه روزه است
روز، روز ضربت است
از مصیبت علی
در دلم قیامت است
روزهای ماه را
گرچه روزه بودهایم
ما به لقمههای چرب
روزه را گشودهایم
هیچ شب نگشتهایم
با یکی دو رنگ، سیر
در کنار نان، علی
لب نزد به ظرف شیر
توی سفرهاش علی
شربت خنک نداشت
در کنار نان جو
او بهجز نمک نداشت
زرق و برق سفرهها
کم نمیشود ولی
کاش زندگی کنیم
مثل حضرت علی...
📝 #افشین_علا
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_علی علیهالسلام
🔹نان و پروانه🔹
از بس که قلبش مهربان بود
پروانهها را پر نمیداد
او شمع مردم بود و اشکش
بوی گل و پروانه میداد
او خوب بود، او نان خود را
با دیگران تقسیم میکرد
او با خدا بود و خودش را
تنها به او تسلیم میکرد
میگفت من وقتی ببینم
یک عدّه تنها و فقیرند
در بین آدمها همیشه
یک عدهای هم سیرِ سیرند
وقتی ببینم حقِ مظلوم
در دستهای ظالمان است
مانده گرسنه یک کبوتر
غمگین میان آسمان است
دیگر چگونه میتوانم
حتی شبی راحت بخوابم
آن لحظه من از شدّت درد
غمگینم و در پیچ و تابم
📝 #محمدکاظم_مزینانی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_علی علیهالسلام
🔹غمهای نخلستان🔹
وقتی که میآمد
شبها چه زیبا بود
آن مهربان آن خوب
همبازی ما بود
مادر به ما میگفت
او مثل ما تنهاست
میگفتم این خورشید
هر نیمهشب با ماست
مادر! نگاهش کن
او باز هم اینجاست
یک کهکشان غصه
در چشم او پیداست
این چند شب بی او
هم آسمان خالیست
هم سفرهٔ افطار
از عطر نان خالیست
بعد از علی شبها
غمگین و دلگیرند
غمهای نخلستان
پایان نمیگیرند...
📝 #شهرام_رجبزاده
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#فلسطین
🔹طوفان🔹
روزی از روزگاران دیرین
روزهای خوش و خوب و شیرین
کفتری در حرم آشیان داشت
شوق پرواز در آسمان داشت
لانهاش در پناه درختان
در امان بود از باد و باران
در دل لانه مهر و صفا بود
جیک جیک خوش جوجهها بود
لانهای گرم و خوش، لانهای سبز
سهم هر جوجهای، دانهای سبز
هر سحر مادر از لانه میرفت
در پی آب یا دانه میرفت
باز میآمد از راه هر بار
شاخۀ سبز زیتون به منقار
ناگهان کرکسی بال وا کرد
بر سر لانه چنگال وا کرد
سایهای شوم بر لانه افتاد
خانۀ جوجهها رفت بر باد
بال میزد به هر سو کبوتر
جوجهها هم به دنبال مادر
گاه آوارۀ کوه و صحرا
گاه در شهر غمگین و تنها
گاه در پشت درهای بسته
بال میزد هراسان و خسته
خسته از جستوجوهای بسیار
برگ زیتون زردی به منقار
آن کبوتر ز یاران ما بود
رنگ بال و پرش آشنا بود
اینک آن مرغ، غمگین و تنهاست
باز آواره در دشت و صحراست
آن کبوتر که یار من و توست
خسته در انتظار من و توست
ما که مرغان دشت بلاییم
با غم یکدگر آشناییم
ما ز چنگال خونین نترسیم
از پر و بال خونین نترسیم
بال در بال هم فوج در فوج
پر بگیریم مستانه در اوج
تا نشانی ز طوفان بپرسیم
راه را از شهیدان بپرسیم
بال در بال هم پر بگیریم
آسمان را سراسر بگیریم
تاجی از نور روی سر ما
قرص خورشید زیر پر ما
تا که آن خانه را پس بگیریم
آشیان را ز کرکس بگیریم
مثل رگبار باران بباریم
خانه را سر به سر گل بکاریم
📝 #قیصر_امینپور
✅ @ShereHeyat_Nojavan