🌺 شعر کودکانه اربعین 📚شاعر : علیرضا قاسمی 🎤 راوی: زینب محمد علی ، ۸ ساله از بندرعباس #ارسالی_شما #شعر_کودکانه_اربعین کاری از بچه های کانال : « دنیای شادی عمو جمعه » برای سلامتی دختر گلمون صلوات بفرستید 🌹...

🌺 شعر کودکانه اربعین 📚شاعر : علیرضا قاسمی 🎤 راوی: فاطمه آزرنگ ، ۸ ساله از تهران #ارسالی_شما #شعر_کودکانه_اربعین کاری از بچه های کانال : « دنیای شادی عمو جمعه » برای سلامتی دختر گلمون صلوات بفرستید 🌹...

شعر کودکانه حضرت اباالفضل (ع) پدرش بود علی (ع) مادرش اُم البَنین (س) روی او همچون ماه چهره اش زیباترین پهلوان بود و قَوی چون امیرالمومنین (ع) در نَبرد و کارزار او شِگفتی آفرین خوش سخن بود و مَتین در ادب او اولین عاشقِ مولا حسین (ع) سَروَر و سالارِ دین نام و یادَش هر کجا می درخشد چون نِگین نامِ او عبّاس (ع) است با حسین (ع) او هَمنِشین روز و ماه و سال ها رفت و شد روزی غَمین چونکه شد مولا حسین (ع) واردِ یک سرزمین حضرتِ عبّاس بود در کنارِ شاهِ دین کربلا ، گرما ، عَطَش دشمنانِ در کمین خیمه ها وُ قَحطِ آب قطره های آخرین در دلِ جنگ و نَبَرد گفت امامِ سِوُمین اِی اباالفضلِ (ع) رَشید اسبِ خود را کُن تو زین رو به سمتِ رودِ آب اِی اُمیدِ دلنشین آبی آوَر از فُرات کودکانم را ببین با تَوَکُّل بر خدا ذکرِ رَبّ العالَمین رفت و خود را او رِساند تا فُرات آن مَه جَبین مُشتِ خود را آب کرد تشنه بود و دل غَمین یادِ مولا کرد و ریخت آب و بر روی زمین مَشکِ خود را آب کرد آن یَلِ اُم البنین (س) راهی شد سوی حرم آن حماسه آفرین دشمن اما بینِ راه کرده بود آنجا کمین دستِ راستَش را بُرید دُشمَنَش از روی کین مَشک و با دندان گرفت چاره ی او شد همین با همان دستِ چَپَش رفت و سوی مُشرکین جَنگِ زیبایی نِمود آری با دَستی چُنین دُشمَنَش گفت با خودَش چاره ای نیست غیر از این تیر و زد بَر چَشمِ او آن ستمکارِ لَعین حمله کردند سوی او از یَسار و از یَمین ضربه ای زد بی حَیا با عَمودِ آهنین بر سَرِ عباس (ع) و شد ناگهان نقشِ زمین یک طرف مَشک است و دست یک طرف خون بر زمین یک طرف ایستاده بود اسبِ او بی سَرنشین شد همان جا او شهید مَردِ ایثار و یَقین بارِگاهَش کربلاست قَبله گاهِ عاشِقین می‌شود زیبا حَرَم با حُضورِ زائرین از تو میخواهم خدا یک زیارت من همین تا رَوَم پابوسِ او یک مُحَرَّم ، اربعین معنای لغات در شعر : مَه جَبین : کسی که پیشانیش مانند ماه (قمر) درخشان باشد . یَل : پهلوان کین : کینه و دشمنی لَعین : لعنت و نفرین شده ، ملعون یَسار و یَمین : چپ و راست عمود آهنین : گُرز و چُماقِ آهنین شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. #شعر_کودک_و_نوجوان #شعر_کودکانه_حضرت_اباالفضل #شعر_کودکانه_حضرت_عباس

سلام دوستان گلم ؛ رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) رو به همه ی شما عزیزان دلم ، تسلیت عرض میکنم ... التماس دعا 🤲

گُلی بر شانهٔ اَحمد یه روز پیامبرِ عزیزِ اسلام وقتِ نماز و لحظهٔ عبادت به مسجد آمد و نمازِ خود را اِقامه کرد به عشق و با جماعت ولی یه اِتفاقِ جالب اُفتاد که میکُنم بَرایِتان روایت که با شنیدنش تعجُب کُنید زِ بَس قشنگ و نازِ این حکایت اون روز امامْ حسین کنارِ آقا مشغولِ بازی بود و استراحت تا حضرتِ نَبی میرَفت به سجده میرَفت رو دوشِ آقا بی خجالت میگُفت بُرو بُرو بُرو سَریع تَر حالا که اَسبِ من شُدی تو راحت نماز که شُد تَموم یه عِده گُفتن حالا چه کار کُنیم با این اهانت ؟ خوبه بِریم بِپُرسیم اَز پیامبر چه پاسُخیست برایِ این جسارت اومَد به سمتِ حضرتِ محمّد یه آدمِ یهودی با عداوت بِگُفت به حضرتِ نَبی که منْ هَم بِدیدَم آنچه شُد دَر این یه ساعت برای من سوالِ یا محمّد بِگو دلیلِ این همه لطافت ؟ چرا شُما نَکردی کودَکت را نَه سَرزَنِش نَه تَنبیه و ملامت ! به رویِ خوش بِگُفت به آن یهودی که دینِ ما بُوَد پُر از طراوت مَسیرِ دینِ ما به سَمتِ عشقِ خوبی به کودکان شُده رسالت بابا باید با بچه هاش تو خونه بَرخورد کُنه با مِهر و با رفاقت یهودی تا شنید از او این کلام بِشُد درونِ قلبِ او قیامت بِگُفت به حضرتِ نَبی که گَشتم با این کلام و مِهرتان هدایت علاقه مَند شُدم به دینِ اسلام دَهَم به این که حَق توئی شهادت شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. #شعر_کودک_و_نوجوان #پیامبر_رحمت #داستان_امام_حسین_و_پیامبر #شعر_گلی_بر_شانه_احمد #شعر_رحلت_پیامبر_اکرم