20.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرِ داستانیِ « کادویِ روزِ مادر »
تقدیم به فرزندان و مادران عزیز سرزمینم ...
https://eitaa.com/sherekoodak2022
شعرِ داستانیِ « کادویِ روزِ مادر » ، تقدیم به فرزندان و مادران عزیز سرزمینم ...
« کادویِ روزِ مادر »
یه روز یه دخترِ ناز
سَحر به وقتِ نماز
درِ گوشِ داداشش
گُفتِش با ناز و خواهش
داداش پاشو اَذونِ
وقتِ نمازِمونِ
نماز و با من بخون
بعدِش کنارم بمون
دارم باهات یه صُحبت
بِده به من یه فُرصت
بیا وُ معرفت کُن
با من تو مشورت کن
داداش نمازِشو خوند
سَرِ قرارشون موند
گفتِش بگو بدونم
عزیز و مهربونم
بگو تو خواهرِ من
حَرفت رو یاورِ من
گفتش دیشب تو اَخبار
مجری میگفت که اِنگار
جمعه روزِ مادرِ
این خیلی زَجرآورِ
آخه ما پول نداریم
پول از کجا بیاریم
واسه خریدِ هر چیز
چه قیمتی چه ناچیز
نیاز به پول و سکه اس
داداش یه فکری کُن پَس
داداش یه خورده فکر کرد
اِنگار یه فکرِ بِکر کرد
گفتش آجی دُردونه
تا خوردی تو صُبحونه
بیا تویِ اُتاقم
که من یه فکری دارم
چایی شیرین آوردیم
صبحانمون رو خوردیم
گفتم خدایا آخ جون
بِرَم پیشِ داداش جون
رفتم توی اُتاقش
با احترام و خواهش
دیدم داداشی رفتش
یه چیز گرفت تو دستش
اومد نشست رو قالی
یه قُلکِ سُفالی ... !
با چکُشِ تو دستِش
زَد قُلک و شکستِش
داداش شِمُرد پولا رو
گذاشت تو کیف اونا رو
گفتش بلند شو آبجی
بِریم به سمتِ حاجی
حاجی علی قَمصری
که میفروشه روسری
جِنساش قشنگ و نازِ
روز های جمعه بازِ
خلاصه هر دوتاشون
رفتن پیشِ باباشون
گفتن بابا اجازه
میخوایم بِریم مغازه
بابا با مهربونی
با قلبِ آسِمونی
اجازه داد و فرمود
باشه ولی خیلی زود
فقط مُواظب باشید
خیلی مُراقب باشید
گفتیم بابایی حتماً
مُراقِبیم ما قطعاً
خلاصه با دوچرخه
به سمتِ کوی کَرخه
شُدن دو تایی راهی
شبیه دو تا ماهی
خیلی سریع رسیدن
حاجی علی رو دیدن
گفتن به حاجی علی
میخوایم حاجی روسری
یه روسریِ آبی
با طرح و نقشِ عالی
گفتش حاجی به هر دو
باشه به شکلِ کادو ؟
گفتن بله ممنونیم
حاجی بِهت مَدیونیم
روسری و گرفتن
با شادِمانی رفتن
وقتی رسیدن خونه
دیدن تو آشپزخونه
مامان داره با لبخند
میاره چایی و قند
خیلی سریع دَویدن
تو آغوشِش پَریدن
مامان نِگاهشون کرد
بوسید و نازِشون کرد
گفتن دوتایی تک تک
مامان روزِت مبارک
اینَم کادو بَراتون
از سمتِ بچه هاتون
مامان کادوش رو باز کرد
از خوشحالی پرواز کرد
گفت بچه ها ممنونم
دوسِش دارم از جونم
خیلی قشنگ و زیباست
تو طرح و رنگ بی همتاست
راستی گُلایِ خوبم
بِگید به من بِدونم
برای روزِ میلاد
دلِ شما چی میخواد ؟
گفتم مامانی میلاد ؟
چیزی یادم نمیاد !
گفتش مامان با اخلاص
امروز میلاد زهراس
زهرای نور و اَطهر
برای ما چو مادر
همسرِ مولا علی
دُختِ رسولِ نَبی
گفتش داداش یه چیزی
عجب روزِ عزیزی
مامان بِشَم فَداتون
بِپَز تو کیک بَرامون
برای روزِ میلاد
دِلم شیرینی میخواد
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_روز_مادر
#شعر_داستانی
#شعر_کادوی_روز_مادر
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر « قهرمانِ زندگیِ من » تقدیم به فرزندان و پدران عزیزِ میهنم ...
https://eitaa.com/sherekoodak2022
قهرمانِ زندگیِ من
برایِ هر بچه ای
بابا یه قهرمانِ
یه قهرمانِ نامی
تو کُلِ کهکشانِ
تو سختی ها همیشه
پدر یه سایه بانِ
بابا یه کوهِ مُحکم
قَوی و پُر توانِ
هر روز و شب به کارُ
در جستجویِ نانِ
نان آورِ عزیزی
که زَحمَتاش نهانِ
یه وقتا خسته میشه
یه وقتا نیمه جانِ
ولی خوشِش نمیاد
کسی این و بِدانِ
بابا غَماش تو قلبُ
شادیش رویِ زبانِ
برایِ ما بهارُ
خودش ولی خزانِ
موهاش سفیدِ اما
دِلِش هنوز جوانِ
بابا یه دوستِ عالی
رَفیقی مهربانِ
اگه مامان نباشه
به فکرِ کودکانِ
اصلاً بَدِش نمیاد
که تو خونه بِمانِ
تو آشپزی یه وقتا
شبیهِ مادرانِ
لباس میشوره گاهی
به فکرِ دیگرانِ
چراغِ خونَمونِ
آرامشِ رَوانِ
تو خونه ای که او هست
اون خونه در امانِ
خُلاصه اینکه عشقم
بابا یه قهرمانِ
دُعا بکُن بَراش از
دِلی که مهربانِ
مولا علی عزیزم
بابایِ بی کَسانِ
بابایِ مهربونِ
تمامِ شیعیانِ
« میگن که اون قَدیما
مولایِ ما شبانه
غذا می بُرد برایِ
یتیما مخفیانه »
امام علی عزیزم
یه نورِ بی کرانِ
نَهجُ البَلاغِه از او
برایِ مومنانِ
مسیرِ زندگیشون
مسیرِ آسمانِ
کَلامِشون کَلامِ
خُدایِ این جهانِ
پاداشِ رَهرُوانَش
بهشتِ جاوِدانِ
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_روز_پدر
#روز_پدر
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرِ « ایرانِ من » تقدیم به همهٔ شما فرزندانِ عزیزِ میهنم ایران ...
.:.:. دههٔ فجر بر شما مبارک .:.:.
https://eitaa.com/sherekoodak2022
ایرانِ من ...
ایرانِ من همیشه
شبیهِ شیرِ بیشه
تو سختی های دوران
با اِتِّکا به قرآن
با یاریِ خداوند
ایستاده چون دماوند
جنگیده با سیاهی
با ظُلمت و تَباهی
ایران یه روزِگاری
نداشت هیچ اِقتِداری
کشور تو دستِ شاه بود
و این یه اِشتباه بود
چرا که شاهِ بی رَحم
می زَد به مَردُمِش زَخم
نبود به فکرِ ملت
به صد هزار تا علت
مَردم تو سختی بودن
تو فقر و قَحطی بودن
مریضی و وَبا بود
بِهداشتِمون رَها بود
نَه جاده بود و مَکتَب
نَه اِعتقاد و مذهب
تا اینکه اِنقلاب شد
کاخِ سِتم خَراب شد
شاه از ایران فَرار کرد
شادی رو بَر قرار کرد
با اِنتخابِ ملت
ایران رسید به عزت
آن رَهرویِ حسینی
یعنی امام خمینی
وقتی رسید به ایران
با اِعتقاد و ایمان
به مولا اِقتدا کرد
عِدالت و به پا کرد
مردم رو مُتّحِد کرد
ایران رو مُقتَدِر کرد
خلاصه اینکه عشقم
عزیز و نورِ چِشمم
بعد از امام خمینی
این نهضَتِ حسینی
به دستِ پورِ حیدر
سَیّد علیِّ رهبر
پایَنده است تا وقتی
بیاد امامِ مهدی ...
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#ایران_من
#شعر_دهه_فجر
#بیست_و_دو_بهمن
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرِ « پیامبرِ رحمت » به مناسبت عید سعید مبعث ، تقدیم به شما عزیزان و پیروان کوچک آن حضرت ...
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
پیامبرِ رحمت
یه روز یه دخترِ ناز
با موهای طلایی
گُفتِش مامان کجایی
میشه پیشَم بیایی ؟
صد تا سوال دارم من
که کرده کار و مشکل
حَل میکُنی مامان جون
سوالاتم رو خوشگل ؟
گُفتِش بله قشنگم
بِفرما مهربونم
بِپُرس اونا رو شاید
جوابشو بدونم
گفتم مامان قدیما
چی بود عقیده هاشون ؟
خدا یه دونه داشتن ؟
یا چند تا بود خداشون ؟
گُفتِش گُلِ قشنگم
تو عصرِ جاهلیت
مردم خداشون بُت بود
بُت های بی خاصیت
می ساختن از چوب و گِل
همون میشُد خداشون
می رفتن از تَهِ دِل
قُربونِ اون بُتاشون
تا اینکه حضرتِ حق
داد به ملائک خبر
که واسه اون آدما
حُجّتِ من رو بِبَر
بعدِ هزاران رسول
آخریشو فرستاد
برای اون آدما
یه رهبر و یه استاد
اون آقای مهربون
که احمدِ اِسمِشون
بُتا رو جمع و جور کرد
خدا رو داد یادِشون
گفت که خدا یکی هست
و غیر از اون کسی نیست
هر کی خدا پَرسته
بِدونه نُمرَشِه بیست
خدا همیشه با ماست
یه نورِ تو تاریکی
نه اومده به دنیا
نه داره هیچ شریکی
خیلی قوی و داناست
نیاز به هیچکسِش نیست
خدا عزیز و تنهاست
شبیه اون بگو کیست
خلاصه دخترِ من
گوش دادی حرفِ من رو ؟
به پاسخت رسیدی ؟
گرفتی تو جواب رو ؟
بله مامانِ خوبم
ممنون از این صُحبتا
از اینکه وقت گذاشتی
برای این پرسشا
الان دیگه فهمیدم
مامان چه خوبِ حالم
خدا فقط یه دونست
اونم تو کُلِ عالم
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_پیامبر
#شعر_عید_مبعث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرِ « ماهِ شعبان » ، تقدیم به منتظرانِ کوچک حضرتِ مهدی (عج) ...
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
ماهِ شعبان
ماهِ شعبانْ هر سال
می دَهد این را نَوید
که غَم و غُصه از این
برگِ تقویم پَرید
همه شادی است و شور
همه میلاد است و عید
کَس در این ماهِ خدا
غَم و اَندوه نَدید
سِوُمین روزَش حُسین
چارُمینَش را بِگید ؟
آفرین عباس است
روزِ جانبازان رسید
پَنجُمین روزَش بِدان
گَشته یک روزِ سَعید
چون که زِینُ العابِدین
روزِ میلادَش رسید
شیعه روزِ یازدَهم
شِبهِ پِیغَمبر بِدید
با علیْ اَکبر خدا
عشق را هم آفرید
وقتی چند روزی گذشت
می رِسد عیدی جَدید
بچه ها آمادهٔ
نیمهٔ شعبان شَوید
پَرچمِ صاحب زَمان
سَر دَرِ خانه زَنید
کوچه ها را غَرقِ گُل
نُقل و شیرینی دَهید
هَم صدا با عاشقان
هَم صدا با هر شهید
با دُعا واسه ظُهور
نامِ مهدی را بَرید
شاید این بار از کَرَم
آبِرومان را خَرید
ناله ها مان را خدا
با دل و جانَش شنید
شُد دُعامان مُستَجاب
چشمِمان آقا رو دید
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_ماه_شعبان
#شعر_نیمه_شعبان
#شعر_امام_زمان