رَقیب و عَتید
رویِ شونه هایِ من هست
همیشه دو تا فرشته
یِکیشون هر چی بَدی بود
اون یکی خوبی نِوشته
دو فرشته ی خدا رو
نمی تونیم که ببینیم
اونا مثلِ ما ها نیستن
خونَشون تویِ بهشته
یِکیشون مشغولِ ثبتِ
کارای قشنگ و زیباست
« رَقیبِ » اسمِ قشنگِش
میشینه رو شونه ی راست
اون یکی که می نِویسه
بدی ها وُ زشتی ها رو
« عَتیدِ » اسمِ قشنگِش
رویِ شونه ی چپِ ماست
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#رقیب_و_عتید
به نام خدا
سلام بچه ها
عزیزای دلم ، داریم به ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (س) نزدیک میشیم ، به همین مناسبت شعری داستانی در رسای ایثار و فداکاری حضرت زهرا و خانواده محترمشان سروده ام که تقدیمتون میکنم ...
التماس دعا
https://eitaa.com/sherekoodak2022
خلاصه داستان :
حسن و حسین (ع) بیمار شدند ، علی (ع) و فاطمه(س) نذر کردند ، اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند. چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند ، علی(ع) و فاطمه(س) روزه گرفتند تا نذر خود را ادا کنند. موقع افطار غذای خود را یک روز به فقیر و روز دیگر به یتیم و روز سوم به اسیر دادند. وقتی پیامبر(ص) گرسنگی اهل بیت خود را دید گریان شد و دست به دعا برداشت ، تا اینکه از سوی خدا آیات هفتم و هشتم سوره انسان درباره آنها نازل شد.
https://eitaa.com/sherekoodak2022
شعرِ داستانیِ ، « اُسوه های ایثار »
یک روز فاطمه
بانوی بی حرم
گفتا به همسرش
ای یار و یاورم
بیمار گشته اند
اولادِ دلبرم
* * *
بَهرِ شِفایِشان
نَذری نِموده ام
نَذری به گفته ی
بابا ، پِیَمبَرَم
گفتا به من نَبی (ص)
ای پاره ی تَنَم
روزه بِگیر سه روز
در خانه دخترم
* * *
آیا مُوافقی ؟
مولا وُ همسرم
با روزه بودن و
نذری که کرده ام ؟
* * *
گفتا به فاطمه
ای ماه و اَختَرَم
با تو موافقم
دُختِ پِیَمبَرَم
* * *
چند روز ِ بعد حسین
گفتا که مادرم
حالِ مَرا ببین
سرحال و بهترم
تصمیم گرفته ایم
من با برادرم
باشیم روزه ما
مثلِ تو مادرم
* * *
گفتا خدا رو شُکر
ای نورِ دیده ام
نذرِت قبول گلم
زیبا کبوترم
* * *
با آنکه روزه بود
بانوی بی حرم
آماده کرده بود
نانی اگر چه کم
شامِ شبِ حسین
آقا حسن رو هم
* * *
آمد به پُشتِ در
مِسکینِ پُر زِ غم
گفتا به فاطمه
بانوی محترم
نانی به من بده
لطفاً تو از کرم
* * *
گفتا به او علی (ع)
اِی دُرّ و گوهرم
نان را به او بِده
زهرای اَطهَرم
تا من برایتان
آبی بیاورم
افطار کن به آب
با بچه ها ، گلم
* * *
فردا دوباره باز
با چشمِ پُر زِ نَم
آمد یتیم و گفت
زین رو به در زدم
نانی به من دهید
تنها وُ بی کَسَم
تا دستِ خالی از
پیشِ شما نَرَم
* * *
آمد پس از یتیم
فردا اسیر و هم
با دستِ پُر بِرَفت
از لطفِ مادرم
* * *
بعد از سه روز نبی (ص)
گفتا که میبَرم
بالا دو دستِ خود
با دیده ی تَرَم
می خواهم از خدا
من واسه این حَرَم
یک سُفره از بهشت
از خالقِ کَرَم
* * *
گفتا خدا به او
آه اِی پَیامبرم
این آیه را بِخوان
تو بَهرِ حیدرم :
يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً (انسان/ ۷)
آنها به نذر خود وفا ميكنند، و از روزي كه شرّ و عذابش گسترده است ميترسند.
وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً (انسان/ ۸)
و غذاي [خود] را با اينكه به آن علاقه [و نياز] دارند، به «مستمند»و «يتيم» و «اسير» اطعام ميكنند .
گفتا خدا سپس
ای نورِ بَرتَرم
اینک زِ آسِمان
یک سُفره آوَرَم
بَهرِ علی و هم
زهرای اَطهَرَم
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_اسوه_های_ایثار
#شعر_فاطمیه
#شعر_حضرت_زهرا(س)
شهادت حضرت زهرا (س)
یه روز گلِ پیامبر
نشسته بود تو خانه
که دشمنانِ اسلام
یه لشکرِ بیگانه
به سمتِ خانهٔ او
شدند هَمی روانه
تو دستشون فقط بود
شمشیر و تازیانه
زهرا شنید صدایی
صدای دربِ خانه
لرزید دلِ غریبش
یه ترسِ مادرانه
اومد به پشتِ در او
با حالی عاجزانه
یکی از اون آدما
با خشم و وحشیانه
در را شکست و سوزاند
آتش گرفت زبانه
لگد به در چو کوبید
میخی زِ در کمانه
کرد و به پهلویش خورد
شد دردی مادرانه
محسن به آسمانها
شد سوی حق روانه
آن شب کنارِ مولا
بِنشست و خالصانه
وصیتش رو فرمود
به مولا محرمانه
امشب دعا کُنم من
درد و دلی شبانه
پیش خدای خوبم
از جورِ این زمانه
موهای زینبم را
زدم به شوقی شانه
حسینم و حسن را
بوسیدم عاشقانه
گفتم مرا علی جان
غُسلم نِما شبانه
مرا به خاک بسپار
عشقم تو مخفیانه
از جایگاهِ قبرم
نَدی به کس نشانه
با هر سوالِ دشمن
بیار تو صد بهانه
رِسان به عاشقانم
این پندِ خواهرانه
که یادگارِ زهراست
این چادرِ زنانه
برای هر که در او
زده حیا جوانه
بگو که با حجابش
همیشه در امانه
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_شهادت_حضرت_زهرا
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_فاطمیه
بانوی بی حرم
یه روز تو روضه ی شما
فکری اومد توی سَرم
اینکه چرا واسه شما
نَساخته هیچ کسی حَرَم
تا من به دیدنِ شما
بیام با دیده ی تَرَم
بیام مُقابلِ ضَریح
با احترام سلام بِدَم
ضَریحِت و بَغَل کُنم
غَم ها مو از یاد بِبَرم
قول میدم اون روز واسه ی
کَفتَرا گندم بِخرم
کفشا رو جفت کُنم خانوم
جارو به فَرشا بِزَنم
با بچه ها تو صَحنِتون
این وَر و اون وَر بِپَرم
از آبِ سَقّاخونَتون
واسه تبرُّک بِبَرم
یه شیشه عطرِ خوبِ یاس
عطرِ ضَریح و اون حَرَم
واسه برادرم خانوم
برای سوغات بِبَرم
یعنی میشه یه روز بیاد
که من خانوم با مادرم
بیام زیارتِ شما
بانوی خوب و محترم
قَسَم به پَهلویِ شما
که این نمیشه باوَرَم
چرا هنوز واسه شما
نساخته هیچ کسی حرم
بابا که حال من رو دید
گُفتِش می دونی دخترم
خودِ خانوم می خواد کسی
نَدونه این رو دلبرم
که قَبرِشون کُجاست بابا
الهی قُربونِت بِرَم
فقط این و بِدونْ گُلم
به لطفِ خالقِ کَرَم
وقتی امامْ زَمان بیاد
میسازه واسَشون حرم
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_شهادت_حضرت_زهرا
#شعر_بانوی_بی_حرم
#شعر_فاطمیه
شهادت فاطمه زهرا (س).mp3
2.05M
🌺 شعر شهادت حضرت زهرا (س)
📚 شاعر : علیرضا قاسمی
🎤 دکلمه : دینا شاهچراغی ( کلاس سوم )
🏵 دبستان : شهید بیطرفان
https://eitaa.com/sherekoodak2022
#شعر_شهادت_حضرت_زهرا
#ارسالی_شما
کاری از بچه های کانال زیبای « کلاس قصّه » :
@qeseroom
« دینا خانم ، عالی بود دخترم ، عاقبت به خیر باشی ان شاءالله ... »
برای سلامتی دختر گلمون یه صلوات بفرستید ... 🌹
شب یلدا
برای جشنِ یلدا
بلندترین شبِ سال
دوباره جمعِ فامیل
به رسمِ خوبِ هر سال
کنارِ هم نِشَستیم
خوشحال و شاد و سرحال
یه هندونه رویِ میز
با چند تا کارد و چنگال
یه دیسْ انارِ تازه
نارنگی و پرتقال
با یک کیلو آجیل که
برای وقتِ سریال
خریده بود آقا جون
از حاج حسینِ بَقال
مادر بزرگ با خنده
میگفت یا شانس و اِقبال
خدا کُنه نباشه
هِندونَمون یه وقت کال
آقا جون از تَهِ دل
خندید و گفت به هر حال
مهم اینه که هستیم
ما دورِ هم خوش احوال
حالا بیار خانوم جون
لطفاً تو از تو یخچال
اون کیسه ای که داره
یه چند تایی توش بَلال
تا من بِگم به محسن
یا شایَدَم سِد جلال
دُرست کُنه بَرامون
بَلالارو رو ذُغال
بگو به بچههای
کوچیک و هم نونَهال
که واسَشون خریدم
کلوچه من از شمال
کلوچه های عالی
خوشمزه وُ پُر خَلال
مادر بزرگ با لبخند
با قلبی پاک و زُلال
گُفتِش منم بَراتون
دارم یه هدیه امسال
برای بچه ها من
بافتَم با کاموا یک شال
میشه یه چیز بگم من ؟
اگه نداره اِشکال
بیاید دعا کُنیم ما
به دَرگَهِ ذوالجلال
دعا برای روزی
برای کَسبِ حلال
برای ازدواج و
زندگیِ ایده آل
بِگیم خدایا ممنون
برای این حِس و حال
برای شادی ها مون
که کرده غم ها رو چال
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودکانه_شب_یلدا
#شعر_شب_یلدا
#شب_یلدا
وفاتِ حضرتِ اُمُّ البَنین (س)
امروز که دل ها غرقِ اندوه و غَمین است
روزِ وفاتِ حضرتِ اُمُّ البَنین (س) است
اُمُّ البَنینی که پس از زهرای اَطهر (س)
حامیِ مولامان امیر المومنین (ع) است
آورده دنیا او یَلی همچون اباالفضل (ع)
از مادری چون او توقُّع هم همین است
بابَ الحَوائج گشته فرزندِ رَشیدَش
عبّاسِ او فَخرِ سماوات و زمین است
بِگرِفته از مادر به نیکی شیرِ غیرت
شیری که در میدان درخشان چون نگین است
در کربلا عبّاسِ او چون دُر درخشید
آری دعای خیرِ مادر ها چنین است
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_وفات_حضرت_ام_البنین(س)
#شعر_حضرت_ام_البنین(س)
شعر کودکانه حضرتِ اُمُّ البَنین (س)
حضرتِ اُمُّ البَنین
بانویی مهربان بود
او بعدِ زهرا (س) مادر
برای کودکان بود
و یاوری برای
امیرِ مومنان بود
او مادرِ چهار تا
جوانِ پهلوان بود
عبّاسِ او یکی از
چهار تا قهرمان بود
تو کربلا اَباالفَضل (ع)
همراهِ کاروان بود
واسه حسین (ع) علمدار
سَقّای تِشنِگان بود
جَنگاوری دِلاوَر
کابوسِ دُشمنان بود
عبّاس علیه السلام
اگر یه قهرمان بود
قطعاً دُعای مادر
پُشت و پَناهِشان بود
اُمُّ البَنین همیشه
الگوی مادران بود
شد مادرِ شهیدان
این بهترین نشان بود
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودکانه_حضرت_ام_البنین
#شعر_وفات_حضرت_ام_البنین
#شعر_حضرت_اباالفضل(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه ای برای مادر
امروز با یک کارِ قشنگ و زیبا
من از زمین زَدم به آسمون پُل
وقتی به مادرِ عزیز و خوبم
دادم با عشق و مهربونی یک گُل
از مادرم من این و یاد گرفتم
تو سختی ها داشته باشم تحمل
زندگی هر چه ساده تر قشنگ تر
باید که دور باشیم ما از تجمل
مامان میگه تو سختی ها تو باید
هر لحظه بَر خدا کُنی توکل
قبلِ سُخن گفتن و هر کارِ خوب
یه چند دقیقه روش کُنی تأمل
تو درس و روزه وُ نماز و خوبی
هیچوقت نداشته باشی تو تعلل
خوشحال میشم عزیزِ قلبِ مادر
گوش کُنی حرفم و بِدی به من قول
که داشته باشی از الان تا اَبَد
تو زندگی هر روز و شب تحول
شاعر : علیرضا قاسمی
https://eitaa.com/sherekoodak2022
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_روز_مادر
#روز_مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرِ داستانیِ « کادویِ روزِ مادر »
تقدیم به فرزندان و مادران عزیز سرزمینم ...
https://eitaa.com/sherekoodak2022