eitaa logo
دل‌نوشته‌های من
104 دنبال‌کننده
351 عکس
91 ویدیو
0 فایل
شعرها از : یاصاحب‌صبر
مشاهده در ایتا
دانلود
ای جانم 🌹☺️ بنازم به این سربازان دهه نودی زیبا کلام ببینه بترکه ان شاءالله
باز هم تکرارِ درد و رفتن صیادها با عنادِ دد منش‌ها کفرها شیادها پرپرش کردند تا عطرش نپیچد در زمین یادش اما ثبت شد در قلب‌ها در یادها خصلت شیطانیان است این که خاموشش کنند هر کسی ناجی است بر آه و غم و فریادها آه از این نامردیِ کفتارهای بی صفت دشمنان بی شرف، بی‌اصل و بی‌بنیادها @sherenur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" سالی که نکوست از بهارش پیداست" از رویش سبز بی شمارش پیداست مقبول نشسته آن سلام اول سال از شور سلام صد هزارش پیداست امتداد سلام یار بود به حضرت عشق صدهزار سلام در ورزشگاه @sherenur
من از آن روز که در بند حسین افتادم از غم و بند و بلای همگان آزادم در تب عشق پر از سوز و گدازم اما هرچه ویران‌ترم آباد تر از آبادم با همین عشق جگر سوز که دارم در دل سوخت اشرارم و شد پاک ز بن بنیادم پدرم گفت که عاشق نشوم جز به حسین شکرِ الله که من گوش به پندش دادم ایها الناس بدانید که در عرصه‌ی عشق نیست مانند به معشوق من و اجدادم @sherenur
🌸بداهه سرایی شاعران گروه سرچشمه ی شعر، بمناسبت میلاد باسعادت امام رضا علیه السلام🌸 تا که از لطف تو بر بیتم عنایت می رسد قدرت اشعار من تا بی نهایت می رسد بیت بیت شعر من گل کرده با وصف شما شاعر از توصیف روی تو به رفعت می رسد این که می بینی به راهت پَر زده مرغ دل است جلد بامت گشته و با قصد قربت می رسد غرق دنیای زبونم، خالی‌ام از معرفت بر منِ بی‌معرفت از تو محبت می‌رسد عاشقی گم کرده راهم، کوله ام عذر و گناه صد جفا دیدی رضا جان باز جودت می رسد دل هوای صحن و ایوان طلایت کرده است در حریم امن تو قلبم به حاجت می رسد هر زمان قلبم به دیدارت هوایی می شود معجزه آسا برایم از تو دعوت می رسد هر زمان مَحرم شوم بر پنجره فولاد تو بی بهانه مژده ی پایان محنت میرسد از تلألوهای خورشید نگاهت دم به دم بر دل غم دیده ی زارم طراوت می رسد باب حُسنی منتهای صبری و جود و کرم لحظه لحظه از وجود تو کرامت می رسد پر شده دشت دلم از آهوان بی پناه دورم اما ناله ام از این مسافت می رسد گرچه از ظلمت هوای شهر هم آلوده شد از نسیمت همچنان بوی هدایت می رسد برکت ایران بدون شک خراسان است و بس از وجودت دائما باران رحمت می رسد من نبودم شاعری لایق، که گویم وصف تو لیکن از دریای جودت باز نعمت می رسد ما که از دامان مادر با تو پیمان بسته ایم از سرایت زین سبب بر ما محبت می رسد ما که جز درگاه تو چیزی نداریم ای عزیز از درون صحن تو هر بار رأفت می رسد هر که دستش می رسد بر پنجره فولاد تو همزمان دستش به اوج جاه و عزت میرسد عشق را در آبی چشمان آهوها ببین عشق با شور نگاه تو به غایت می رسد نه کبوتر بوده ام، نه آهوی معصوم و پاک دست من آیا دوباره بر ضریحت می رسد در کنار صحن تو از حسِ آرامش پُرم دلخوشی‌هایم به حدِّ بی‌نهایت می‌رسد تا که افتد انعکاس گنبدت در چشم من دست هایم روی سینه، طبق عادت می رسد هر که از مشهد عقب ماند و ضریحت را ندید در دو دنیا شک ندارم او به حسرت می رسد روسیاهم، شرمسارم، لایق صد نقمتم از شما اما همیشه جود و نعمت می رسد نیست در قلبم غمی از وحشت روز حساب وقتی از سمت شما قول شفاعت می رسد با وجود جود تو بر تک تک جنبندگان باز هم از ناکسان بوی خیانت می رسد لایق وصف تو ای ماه زمینی نیستم هرچه گفتم از عنایات عجیبت می رسد مشهدت هم از شمیم عطر سیب آکنده است بوی سیب از کربلا با مهر تربت میرسد در صف عشاق عمری منتظر ماندم رضا کی به داد حال این نوکر، شهادت می رسد عیدی ما روز میلاد شما باشد فرج با دعای مادرت، پایان غیبت می رسد بداهه سرایان: ماندگار–مستوره–مریم شعله پاش–مرتضی درزی–روحا–علی اصغر–پرواز–گودرزی–امیرحسین پورعزیز–کبری رحمتی–فاطمه کریمی– مصطفی محمدی–رخساره خضری–سجاد بادی–کویر–بینام–حیدر محمدنژاد 🆔 @shokofeha_ye_kheal
واژه‌ی سنگین و پردریست این " جا مانده ام" در میان هجمه‌اش بسیار تنها مانده ام رفته‌اند عشاق و در آغوش دلدارند و من در سکوتی سرد می‌سوزم که اینجا مانده‌ام بال و پر دارند انگار از سر شوق سفر روسیاهم من که بودم بی سر و پا، مانده‌ام هرکسی راهی شد از جمع بزرگ عاشقان غصه‌ای افزوده شد بر سینه‌ی وا مانده‌ام اکثر همشهریان رفتند و ساکت گشته شهر در سکوت شهر دیدم بین غوغا مانده‌ام من گنه کارم ولی تو مهربانی عشق جان! راهی‌ام کن کربلا امسال هم جا مانده‌ام @sherenur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معتاد شدیم و خبر از خویش نداریم هستیم همه نئشه ی بازار مجازی آهسته فرو رفت به ذهن همه ی ما این رنگ و لعاب خوش و بسیار مجازی معشوق شد او و همگی عاشق اوییم افتاده سر ما به سر دار مجازی آتش شد و انداخت به بنیان همه جنگ سوزاند چه بسیار دل این نار مجازی نامحرم و محرم همه قاتی شد و انگار خوابیم در این عرصه ی پیکار مجازی نت باشد و گوشی پرِ شارژ و شکمت سیر باقی همه حرف است به بیمار مجازی خون شهدا هم که شد از صفحه ی دل پاک چون گوش نواز است فقط جار مجازی @sherenur
نمک پرورده بود اما نمکدان را شکست آخر الهی بشکند دستی که بیش از حد نمک دارد @sherenur
زخم اگر خوردی ز هر یار نمک پرورده‌ای در خودت علت بجو، چون خود بزرگش کرده‌ای @sherenur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"ناگهان پنجره ای رو به تماشا وا شد" عشق سر زد به دلم سینه پر از غوغا شد فارغ از غصه و غم بودم و آزاد و رها عشق جاری شد و سود و اثرش سودا شد شب و روزم همه او بود و غم دوری او پس از آن بود که دل معدن هر رویا شد شاعرم کرد خیالات وصال و غم هجر در سرم صد غزل از حافظ و سعدی جا شد " عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست" جای افکار خودم مغز پر از اینها شد راست گفتند که عاشق به جنون درگیر است در من انگار جنون از تب او پیدا شد عذر خواهم که دو خط شعر پر از ایرادم باعث وقت تلف کردنِ از اعضا شد @sherenur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بردار قلم را بنویس از لب تغییر بگذار فراگیر شود مذهب تغییر گل کاشته در دفتر شاعر نم جوهر از کنج قلم ریخته شعر تب تغییر محکوم به مرگ است اگر ذوق نجوشد بسپار قلم را به دلت در شب تغییر شیوا و روان می‌شود و نغز به مفهوم شعری که نشد بند بجز منسب تغییر @sherenur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی‌وفایی کردی و رفتی برو اما ببین من نشستم پای پیمانم خداحافظ رفیق رفتی و با رفتنت آشفته حالم دوست جان بودنت می‌داد سامانم خداحافظ رفیق ساحل از درد فراق موج می‌میرد نرو غرق در دریای فقدانم خداحافظ رفیق اشکهایم هم هوای دشت دل را تر نکرد بی تو انگاری بیابانم خداحافظ رفیق گفت عشق و عاشقی خوب است یا عالم شدن؟ گفتم آن که هست درمانم خداحافظ رفیق بیتی از ما کرد یاری را پشیمان از سفر ای امان از هفت دیوانم خداحافظ رفیق زخم بر دل کاشتی شاد و غزل‌خوان می‌روی جان بگیر از من برو جانم خداحافظ رفیق رو به لیلی گفت مجنون با غمی بی انتها ای بهار باغ و بستانم خداحافظ رفیق این قضاوت‌ها حلال اما اگر رفتی بیا چشم در راه تو می‌مانم خداحافظ رفیق @sherenur
🛑حاصل بداهه سرایی شاعران گروه سرچشمه شعر (۱۹ تیر ماه): رفته ای از روزگارانم خداحافظ رفیق پشت پایت شعر می خوانم خداحافظ رفیق بهترین یارم تو بودی در تمام مشکلات می‌روی ای نور چشمانم خداحافظ رفیق با تو پاییزی‌ترینِ عشق‌‌ها را دیده‌ام مثل برگی زرد و لرزانم خداحافظ رفیق نیستی با یاد تو سرشار می گردم ز شعر با تو هر شب زیر بارانم خداحافظ رفیق بعد تو قلبم اسیرِ ماتمِ هجران شده رفتن تو کرده ویرانم، خداحافظ رفیق خاطرات خوبمان را قاب کردم روی دل رفتنت شد آفت جانم خداحافظ رفیق گرچه شادی بی من اما، ای دلیل حال خوب با غم عشق تو می‌مانم خداحافظ رفیق بی وفایی کردی و رفتی برو اما ببین من نشستم پای پیمانم خداحافظ رفیق عاشقی‌هایم دمادم با تو معنا می‌شده ساکتم من، رو به پایانم خداحافظ رفیق رفتی و پیدا نشد هرگز کسی همتای تو در نبودت مات و حیرانم خدا حافظ رفیق جای لبخند و صدای گرم در تقدیر من سوز مانده، چون زمستانم خداحافظ رفیق گفته بودی همرهم می‌مانی اما رفته‌ای بی وفا بی تو پریشانم، خداحافظ رفیق! کرده‌ای ویران اگر چه کل احساس مرا در فراقت شمع سوزانم خداحافظ رفیق ذره ذره جرعه جرعه نیش خنجر بود و بس پای زخمِ درد می‌مانم خدا حافظ رفیق گفته بودی می روم تنها بمانی بعدِ من بی تو من سر در گریبانم خدا حافظ رفیق زخم بر دل کاشتی شاد و غزلخوان میروی جان بگیر از من برو جانم خداحافظ رفیق خاطرت را قاب کردم در اتاق قلب خود این امانت را نگهبانم خداحافظ رفیق مرده‌ای بودم که با تو جان گرفتم ای رفیق می‌روی ای جانِ جانانم خداحافظ رفیق رفتی و محتاج رحم این و آن کردی مرا در پی دارو و درمانم خدا حافظ رفیق رفتی و با رفتنت آشفته شد احوال من بودنت میداد سامانم خداحافظ رفیق می نویسم هر شبی شعر و غزلخوان توام مونس من هست دیوانم خدا حافظ رفیق بعد تو دیگر کسی یک جرعه هم آبم نداد بی تو خاکِ خشکِ گلدانم،خداحافظ رفیق عاقبت آوای عشقم در گلویم دفن شد ریخت آتش در نیستانم خداحافظ رفیق برده ای آرامشم را مثل تاکی خشک در- معرض تهدید طوفانم خداحافظ رفیق زندگی بی تو بلایی بر سرم آورده است کز تمام خود گریزانم خداحافظ رفیق بعد تو هر شب کنار دفتر تنهایی ام زیر لب اهسته می‌خوانم، خداحافظ رفیق کاسه آبی به دستم داده دست روزگار پشت پایت دل پریشانم خداحافظ رفیق حتم دارم رفتنت حال مرا بد میکند باز هم با اینکه ویرانم خداحافظ رفیق اشکهایم هم هوای دشت دل را تر نکرد بی تو انگاری بیابانم خداحافظ رفیق موج دریایم نخواه اینجا بمانم بیشتر آی ساحل! غرق طوفانم ... خدا حافظ رفیق بداهه سرایان: پریسا مصلح، سائل، راجی، مریم شعله پاش، سردار دلها، کویر، امیرحسین پورعزیز، صاحب صبر، کبری رحمتی، وجیهه پورموسوی، خدیجه خداکرمی، فرزانه پورنظری، مستوره، یوسفیان، سمیه زارع، روح الله عمران، حیدر محمدنژاد
💚حسیــــــــــــن‌جـــــــــــان💚 چون‌که‌دوای‌زخم‌شمااشک‌چشم ماست اشک از خدا به وسعت دریا گرفته ایم 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ⚜دعوتید به کانالی با اشعار آئینی 🍃 ⚜کانالی‌پرازمدح‌اهل‌بیت ومناجات🍃 ⚜با اشعاری از شاعران مطرح معاصر، میزبان شما خواهیم بود، و در ایام و مناسبت های خاص، با زیباترین اشعار آئینی همراه شماهستیم. 🌷 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ڪلیڪ‌رنـجہ‌بفرمایـیـد‌...🕊 https://eitaa.com/joinchat/49938435Cd84973a2bd کانــال‌اشعـــارآئینـــی‌حسینیــــهٔ دل🙏 ✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدیّ و همـه ی فرضیه ها ریخت به هم! روح غمگینِ تـــو در کالبدم جا خوش کرد سرفه کردی و نظام ریه ها ریخت به هم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 از دوتا سرفه ی تو ساخته شد شعر و غزل رفت در صدر خبر نشریه‌ها ریخت به هم شورشی ساختی از صورت زیبای خودت کار و بار همه‌ی امنیه‌ها ریخت به هم بوی عطر تو که پیچید به هر کوچه‌ی شهر گردش فرفره‌ی تهویه‌ها ریخت به هم کاهش نرخ تورم چه به سرعت رخ داد گفت دولت همه امریه‌ها ریخت به هم بسته شد سالن آرایش زن‌ها همه جا صورت یاس و رز و حوریه‌ها ریخت به هم در کتاب غزل حافظ و سعدیِ حکیم متن شد حاشیه و حاشیه‌ها ریخت به هم گفت قصاب بیایید به دادم برسید استخوان،گوشت و دمبه، پیه‌ها ریخت به هم ساعت افتاد زمین از سر دیوار و شکست همه ی وقت بجز ثانیه‌ها ریخت به هم @sherenur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هست مگر بهتر از او سروری؟ بهتر از این دُر به جهان گوهری؟ مفتخرم نوکر اویم فقط حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری یا علی و یا علی و یا علی کل جهان آخر و تو اولی معنی و مفهوم سعادت تویی ای به همه خلق وصی و ولی نور تمام فلک از روی توست جنّ و ملک در به در کوی توست بی شک و تردید خدا در فرج منتظر حرکت ابروی توست سینه پر از سوسه و سوداست سر شور و شرر دارد و غوغاست سر بی خبر از آن که علی مرهم است در پی جام و می و صهباست سر @sherenur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا