و اما...
حافظ شیرازی
اشعاری از #حافظ را همراه با نکاتی از بزرگان معرفت، دربارهی شخصیت ایشان، با هم مرور کنیم...
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
و اما... حافظ شیرازی اشعاری از #حافظ را همراه با نکاتی از بزرگان معرفت، دربارهی شخصیت ایشان، با
بررسی چند بیت
از اولین غزل حضرت حافظ:🔻
https://eitaa.com/joinchat/1064173633Cd704c017d3
در کانال شعر ناب 👆👆👆
بسم الله الرحمن الرحیم
گردشی عاشقانه در دیوان عارفانه حافظ
روز اول
غزل ۱ :
ألا یا أیُّهَا السّاقی أدِر کَأساً و ناوِلها
ترجمه : هان ای ساقی،
جام می را (باده را)،
به گردش درآور و به من برسان (با دست خود به من بده).
توضیح مختصر:
ای ساقی آسمانی، جام شراب (یعنی شراب عشق خدا را)، دور بگردان و همه را بنوشان؛
چرخاندن و حرکت دوری، حرکتی است که انتها ندارد، زیرا جوشش شراب عشق و معرفت، ازلی و ابدیست و پایان ندارد.
خود جناب حافظ در جایی دیگر میفرماید:
دور چون بر عاشقان افتد، تسلسل بایدش.
🔹
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
اولِ عشق، چون اعطایی و ازلیست، آسان مینماید، در حالی که آسان نیست (آسان «نمود»، نه آسان «بود»)؛
ادامۀ عشق و لوازم عشق، مشکل است.
حافظ میفرماید: عاشقی شیوۀ رندان بلاکش باشد.
و در جایی دیگر میفرماید:
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
وآخر بسوخت جانم در کسب این فضائل
و جناب مولوی میفرماید:
عشق از اول سرکش و خونی بود
تا گریزد هر که بیرونی بود
#حافظ #گردش ۱
شیخ روح الله قادری
🌸 @shernab
شعری از علامه طباطبائی رحمةاللهعلیه
دوش که غم پرده ما می درید/خار غم اندر دل ما می خلید
در برِ استاد خرد پیشه ام/طرح نمودم غم و اندیشه ام
کاو به کف آیینه تدبیر داشت/بخت جوان و خرد پیر داشت
پیر خرد پیشه و نورانی ام/بُرد ز دل، زنگ پریشانی ام
گفت که در زندگی آزاد باش/هان گذران است جهان شاد باش
رو به خودت نسبت هستی مده/دل به چنین مستی و پستی مده
زآنچه نداری، ز چه افسرده ای/وز غم و اندوه، دل آزرده ای
گر ببرد ور بدهد دست اوست/ور ببرد ور بنهد ملک اوست
ور بکِشی ار بکُشی دیو غم/کج نشود دست قضا را قلم
آنچه خدا خواست همان می شود/وآنچه دلت خواست نه آن می شود
📚 مجله سفینه تبریز
🌸 @shernab
کوه باشی، سیل یا باران... چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا طوفان... چه فرقی میکند؟
مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان
آسمان شام با ایران چه فرقی میکند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر «الزهرا» و «آبادان» چه فرقی میکند؟
مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
سید محمدمهدی شفیعی
🌸 @shernab
به دست شعلههای شمع دادم دامن خود را
مگر ثابت کنم پروانهمسلک بودن خود را
اگر تقدیر تن دادن به فرمان زلیخا بود
همان بهتر که دست گرگ می دیدم تن خود را
تو را ای عشق، از بین هوس ها یافتم آخر
شبیه آنکه در انبار کاهی سوزن خود را
اگر این بار رو در رو شدم در آینه با خود
به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را
بگو با آسمان بغض دار پیرهن از ابر
برای گریه کردن پاره کن پیراهن خود را
به امیدی که شاید بگذری از کوچه ام یک شب
به در آویختم فانوس هر شب روشن خود را
میلاد حبیبی
🌸 @shernab
چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است
به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟
چه اشکال دارد در آیینهها
جمال خدا را زیارت کنیم؟
مگر موج دریا ز دریا جداست؟
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟
پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم
«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟
اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟
بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نُقل مهر و محبت کنیم
مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم
بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم
خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گلها حمایت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
بیا عاشقی را رعایت کنیم
قیصر امین پور
🌸 @shernab
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رخت دیدْ مَلَک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد
جانِ عِلوی هوسِ چاهِ زَنَخدانِ تو داشت
دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
حافظ آن روزْ طَرَب نامه ی عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب و دل خرم زد
#حافظ
🌸 @shernab
هرکه در عشق سر از قلّه برآرد هنر است
همه تا دامنه ی کوه، تحمّل دارند... ⛰
@shernab
#شعر #ماه_رمضان
مژده ای دوست، که رندی سر خُم را بگشود
باده نوشان! لب از این مائده، تَر باید کرد
📖 دیوان اشعار امام خمینی ره
🌸 @shernab
917.8K
آمده شهر صیام سنجق سلطان رسید
دست بشوی از طعام مائده جان رسید
روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست
تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید
صبر چو ابریست خوش حکمت بارد از او
زانک چنین ماه صبر، بود که قرآن رسید
نفس چو محتاج شد روح به معراج شد
چون در زندان شکست جان بر جانان رسید
پرده ظلمت درید دل به فلک برپرید
چون ز مَلَک بود دل باز بدیشان رسید
زود از این چاه تن دست بزن در رسن
بر سر چاهآب گو یوسف کنعان رسید
دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو
آن سخن و لقمه جو کان به خموشان رسيد
#مولوی 📖 غزلی از دیوان شمستبریزی
🎙 شیخ روحالله قادری
🌸 @shernab
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
آمده شهر صیام سنجق سلطان رسید دست بشوی از طعام مائده جان رسید روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست
صحیفه سجادیه:
السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِيهِ الْقُلُوبُ
حدیث قدسی:
أنا عند المنكسرةِ قُلوبُهُم لأجلى.
امام صادق علیهالسلام:
فإنَّ دَرَجاتِ الجَنَّةِ على قَدرِ عَدَدِ آياتِ القرآنِ فيقالُ لقارِئ القرآنِ : اِقرَأْ و َارْقَ.
نقل شده در غرر الأخبار، ص۶۲:
أحد طرفيه بيده سبحانه و تعالی و الطرف الآخر بأيديكم.
بهشت عدن خواهی عاشقی کن
فَاِنّ العشق جنّات الخلودی
عهود عشق را مگذار ای فیض
نه حق فرمود اوفوا بالعقودی؟
فیض کاشانی
@shernab
در خانهی حق آمد و در خانهی حق رفت
پروانه ی حق آمد و پروانه ی حق رفت
@shernab
هین که اسرافیل وقتند اولیا
مرده را زیشان حیاتست و نما
جان هر یک مردهای از گور تن
بر جهد ز آوازشان اندر کفن
گوید این آواز ز آواها جداست
زنده کردن کار آواز خداست
ما بمردیم و بکلی کاستیم
بانگ حق آمد همه بر خاستیم
بانگ حق اندر حجاب و بی حجاب
آن دهد کو داد مریم را ز جیب
ای فناتان نیست کرده زیر پوست
باز گردید از عدم ز آواز دوست
مطلق آن آواز خود از شه بود
گرچه از حلقوم عبدالله بود
#مولوی
@shernab
هدایت شده از فصل پنجم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله رئیسی، نقل قول از علامه طباطبایی و علامه سید علی قاضی، درباره سیدالشهداء علیهالسلام و برکات حسینی...
@fasl5om
مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود
زین پس کسی بقدر تو لیلا نمی شود
درد رقیه تو پدر جان یتیمی است
درد سه ساله تو مداوا نمی شود
شأن نزول رأس تو ویرانه من است
دیگر مگرد شأن تو پیدا نمی شود
[کار از حنا و شانه کشیدن گذشته است]
زلفی که سوخته گره اش وا نمیشود
بیهوده زیر منت مرهم نمی روم
این پا برای دختر تو پا نمی شود
#محمدسهرابی
@shernab
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود زین پس کسی بقدر تو لیلا نمی شود درد رقیه تو پدر جان یتیمی است درد سه
بی مادری کشیده ای، ای مهربان پدر
میخواستم جوان که شدم، مادرت شوم
یا حضرت رقیه 🖤 سلام الله علیها
مرغ دلم راهی قم می شود
درحرم امن تو گم می شود
عمه سادات،سلام علیک
روح عبادات،سلام علیک
کوثر نوری،به کویر قمی
آب حیات دل این مردمی
عمه سادات ،بگو کیستی؟
فاطمه یا زینب ثانیستی
از سفر کرب و بلا آمدی
یا که به دیدار رضا آمدی
یا حضرت معصومه سلاماللهعلیها
🌸 @shernab