هرکه در عشق سر از قلّه برآرد هنر است
همه تا دامنه ی کوه، تحمّل دارند... ⛰
@shernab
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رخت دیدْ مَلَک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد
جانِ عِلوی هوسِ چاهِ زَنَخدانِ تو داشت
دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
حافظ آن روزْ طَرَب نامه ی عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب و دل خرم زد
#حافظ
🌸 @shernab
چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است
به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟
چه اشکال دارد در آیینهها
جمال خدا را زیارت کنیم؟
مگر موج دریا ز دریا جداست؟
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟
پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم
«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟
اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟
بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نُقل مهر و محبت کنیم
مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم
بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم
خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گلها حمایت کنیم
رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
بیا عاشقی را رعایت کنیم
قیصر امین پور
🌸 @shernab
به دست شعلههای شمع دادم دامن خود را
مگر ثابت کنم پروانهمسلک بودن خود را
اگر تقدیر تن دادن به فرمان زلیخا بود
همان بهتر که دست گرگ می دیدم تن خود را
تو را ای عشق، از بین هوس ها یافتم آخر
شبیه آنکه در انبار کاهی سوزن خود را
اگر این بار رو در رو شدم در آینه با خود
به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را
بگو با آسمان بغض دار پیرهن از ابر
برای گریه کردن پاره کن پیراهن خود را
به امیدی که شاید بگذری از کوچه ام یک شب
به در آویختم فانوس هر شب روشن خود را
میلاد حبیبی
🌸 @shernab
کوه باشی، سیل یا باران... چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا طوفان... چه فرقی میکند؟
مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان
آسمان شام با ایران چه فرقی میکند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر «الزهرا» و «آبادان» چه فرقی میکند؟
مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
سید محمدمهدی شفیعی
🌸 @shernab
شعری از علامه طباطبائی رحمةاللهعلیه
دوش که غم پرده ما می درید/خار غم اندر دل ما می خلید
در برِ استاد خرد پیشه ام/طرح نمودم غم و اندیشه ام
کاو به کف آیینه تدبیر داشت/بخت جوان و خرد پیر داشت
پیر خرد پیشه و نورانی ام/بُرد ز دل، زنگ پریشانی ام
گفت که در زندگی آزاد باش/هان گذران است جهان شاد باش
رو به خودت نسبت هستی مده/دل به چنین مستی و پستی مده
زآنچه نداری، ز چه افسرده ای/وز غم و اندوه، دل آزرده ای
گر ببرد ور بدهد دست اوست/ور ببرد ور بنهد ملک اوست
ور بکِشی ار بکُشی دیو غم/کج نشود دست قضا را قلم
آنچه خدا خواست همان می شود/وآنچه دلت خواست نه آن می شود
📚 مجله سفینه تبریز
🌸 @shernab
بسم الله الرحمن الرحیم
گردشی عاشقانه در دیوان عارفانه حافظ
روز اول
غزل ۱ :
ألا یا أیُّهَا السّاقی أدِر کَأساً و ناوِلها
ترجمه : هان ای ساقی،
جام می را (باده را)،
به گردش درآور و به من برسان (با دست خود به من بده).
توضیح مختصر:
ای ساقی آسمانی، جام شراب (یعنی شراب عشق خدا را)، دور بگردان و همه را بنوشان؛
چرخاندن و حرکت دوری، حرکتی است که انتها ندارد، زیرا جوشش شراب عشق و معرفت، ازلی و ابدیست و پایان ندارد.
خود جناب حافظ در جایی دیگر میفرماید:
دور چون بر عاشقان افتد، تسلسل بایدش.
🔹
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
اولِ عشق، چون اعطایی و ازلیست، آسان مینماید، در حالی که آسان نیست (آسان «نمود»، نه آسان «بود»)؛
ادامۀ عشق و لوازم عشق، مشکل است.
حافظ میفرماید: عاشقی شیوۀ رندان بلاکش باشد.
و در جایی دیگر میفرماید:
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
وآخر بسوخت جانم در کسب این فضائل
و جناب مولوی میفرماید:
عشق از اول سرکش و خونی بود
تا گریزد هر که بیرونی بود
#حافظ #گردش ۱
شیخ روح الله قادری
🌸 @shernab
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
و اما... حافظ شیرازی اشعاری از #حافظ را همراه با نکاتی از بزرگان معرفت، دربارهی شخصیت ایشان، با
بررسی چند بیت
از اولین غزل حضرت حافظ:🔻
https://eitaa.com/joinchat/1064173633Cd704c017d3
در کانال شعر ناب 👆👆👆
و اما...
حافظ شیرازی
اشعاری از #حافظ را همراه با نکاتی از بزرگان معرفت، دربارهی شخصیت ایشان، با هم مرور کنیم...
امشب به راستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست، علی رغم دشمن است
باد بهشت میگذرد یا نسیم باغ
یا نکهت دهان تو یا بوی لادن است
هرگز نباشد از تن و جانت عزیزتر
چشمم که در سرست و روانم که در تن است
#سعدی
👉 eitaa.com/joinchat/1064173633Cd704c017d3
57.8K
#سعدی
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن را که چنین دردی از پای دراندازد
باید که فروشوید دست از همه درمانها
سعدی - شعر ۸
شیخ روح الله قادری
https://ganjoor.net/saadi/divan/ghazals/sh24/
🌸 @shernab
ما چو موجیم و همه دریا تویی
ما چو مرآة و جهان آرا تویی
🌊🌊🌊
هر دو از بهر مثال آمد به لب
چون همه پیدا و ناپیدا تویی
🌸 @shernab
نیست مولانا، جهان از شمس تبریزی پُر است
تشنهجانی کو؟ و گر نه قحطی محبوب نیست
آسمانی یا زمینی کاش عاشق میشدیم
گرچه این دلبستگیهای زمینی خوب نیست
(عبدالحمید ضیائی)
🌸 @shernab
شعر ناب عاشقانه و عارفانه و اشعار آئینی
سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی؟ شبم به روی تو روز اس
ترجمهی این مُلَمَّعُ جناب سعدی شیرازی (ترجمه مصرعهای عربی، داخل پرانتز است)👇
سَلِ الْمَصانِعَ رَکْباً تَهیمُ فِی الْفَلَواتِ
(ارزش آبگیرها را از سوارانی که در بیابانها تشنه و سرگردانند بپرس)
تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فُراتی
*
شبم به روی تو روزست و دیدهها به تو روشن
وَ إنْ هَجَرْتَ سَواءٌ عَشیَّتی و غَداتی
(و اگر از من جدا شوی، شب و روزم برابر میشود)
*
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد
وَ قَدْ تُفَتَّشُ عَینُ الْحَیاةِ فی الظُّلُماتِ
(و گاهی چشمۀ زندگی در تاریکیها جستوجو میشود)
*
نه پنج روزۀ عمرست عشق روی تو ما را
وَجَدْتَ رائِحَةَ الْوُدِّ إنْ شَمَمْتَ رُفاتی
(اگر خاکسترم را ببویی، بوی عشق را مییابی)
سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ
تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی؟
شبم به روی تو روز است و دیدهها به تو روشن
و اِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشیَّتی و غَداتی
شبان تیره، امیدم به صبح روی تو باشد
و قَد تُفَتَّشُ عَینُ الحیوةِ فی الظُّلُماتِ
نه پنج روزهٔ عمر است عشق روی تو ما را
وَجَدتَ رائِحَةَ الوُدِّ اِن شَمَمتَ رُفاتی
سعدی
🌸 @shernab
🌸 لینک کانال شعر ناب:
https://eitaa.com/joinchat/1064173633Cd704c017d3
شعر ناب عرفانی و اشعار عاشقانه
به "بسم الله الرحمن الرحیم" است
که عارف در مقام ِ کُن مقیم است
#علامه_حسن_زاده_آملی
🌸 @shernab
🌸 شعر ناب عرفانی