به به چه زیبا آنقدر رخ جمال تو زیباست مولا حسرتش بر دل یوسف هویداست مولا گر زلیخا یک نظر غفلت عشق یوسف بکشید ما همه حسرت آنی رخ دیدار تو کشیم مولا آرامش دل

سوز غم درد و جان ما حسین است حسین سرور و سالار شهیدان حسین است حسین هر دلی که ز نام او رونق و جلا گرفت خوش به جانش که برات ز دست مولا گرفت آرامش دل

نام زینب آمد و باز جگر آتش گرفت یاد کربلا و شام. و مهلن مهلا گرفت عجب است نام حسین چه غوغا می کند همچون زینب یا حسین غوغا می کند یا حسین آرامش دل

یا رب فرج مولا مهدی عجل را برسان مونس و غمخوار دلهای ما را برسان گوهر گنج ولایت فقط اوست یا الله بار الها گوهر گنج ما مهدی عجل را برسان آمین آرامش دل

روزی و چه روزِ عالم افروز روشن همه چشمی از چنان روز صبحش، ز بهشت بر دمیده بادش نفسِ مسیح دیده #نظامی_گنجوی

. صبح یعنی وسط قصه تردید شما ، کسی از در برسد نور تعارف بکند... #سهراب_سپهری🍎💫

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی شود باید بگویم اسم دلم، دل نمی شود تا نیستی تمام غزل ها معلق اند این شعر مدتی ست که کامل نمی شود 🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻

شبیه قامت زهرا شکسته است قدت شبیه زانوی حیدری خمیده زانویت مادرت دیده به راه است بیائی مهدی پشت در ناله ای آمد کجائی مهدی ☀️اللهم عجل لولیک الفرج

برگرد ای توسل شب زنده دارها پایان بده به گریه ی چشم انتظارها از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو حاجت روا شوند هزاران هزارها یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن دل بسته این پیاده به لطف سوارها از درد بی حساب فقط داد میزنم آیا نمیرسند به تو این هوارها ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو "مهزیار" شد یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها دیگر برای تو صدقه رد نمیکنم بیهوده نیست اینکه گره خورده کارها یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیر تو به من افتاد بارها شب ها بدون آمدنت صبح می شوند برگرد ای توسل شب زنده دارها این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند یا ایها العزیز تمام ندارها 

درخت خشکم و هم‌صحبتِ کبوترها ! تو هم که ؛ خستگی ات رفت می پری از من......! #علیرضا_بدیع

‍ آنها که به سر در طلب کعبه دویدند چون عاقبت‌الامر به مقصود رسیدند ؟ رفتند در آن خانه که ببینند خدا را بـسـیـار بـجـسـتـنـد و خــدا را نـدیـدنـد چون معتکف خانه شدند از سر تکلیف ناگاه خطابی هم از آن خانه شنیدند ای خانه‌پرستان چه پرستید گلُ سنگ خرم دل ِ آنها که در آن خانه خزیدند حزبی که بجز سنگ ره از خانه ندیدند چو حزب شیاطین ز در حق برمیدند ... #شمس_تبریزی