هدایت شده از کانال ܫࡎـــܝ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐܝ
ای خوش آن روزی
که ما در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدارِ
رخسارش منور داشتیم
این درو دیوار می گرید به حال ما که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم. https://eitaa.com/joinchat/2778660876C0a0b160147
ای نگاهت عشق عالمگیراز دل غم بگیر
حضرت کوثر برایم جرعه ای مرهم بگیر
تا نلغزد هر دوپایم از صراط ٱلمستقیم
مادریکن دستهایم راخودت محکم بگیر
#السلامعلیکیافاطمهالزهراء ..💔..
دیگر آن خندۀ زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ كسی زهرا نیست
قطرۀ اشك علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید كه كسی همچو علی تنها نیست
◼️ شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها تسلیت باد
✨ إلهی هب لی کمال الإنقطاع إلیک✨
مقداد به ابوبكر و عمر گفت:
ما دیشب فاطمه را دفن كردیم. عمر به ابوبكر گفت: نگفتیم چنین خواهند كرد؟ عباس گفت: فاطمه خود چنین وصیت كرده بود كه شما بر او نماز نخوانید. عمر گفت: شما كینه قدیم خود را هرگز ترك نمیكنید، والله كه میروم او را از قبر در آورم و بر او نماز میكنم. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: به خدا سوگند اگر این کار را انجام دهی، شمشیر خود را از غلاف بكشم و در نیام نكنم تا تو را و جماعت بسیاری را به قتل رسانم. بعد از این، ایشان توطئه كردند كه علی علیه السلام را به قتل رسانند و گفتند: تا او را نكشیم ما به اهداف خود نمیرسیم. ابوبكر گفت: چه كسی این جرأت را میكند؟ عمر گفت: خالد بن ولید. پس او را طلبیدند و گفتند: میخواهیم تو را بر امر عظیمی بگماریم.
گفت: مرا بر هر کاری میخواهید بگمارید، اگرچه بر كشتن علی باشد. گفتند: از برای همین تو را طلبیدیم. خالد گفت: چه وقت او را به قتل برسانم؟ ابوبكر گفت: در وقت نماز در پهلوی او بایست، چون سلام نماز گوید گردن او را بزن. چون در آن وقت، اسماء بنت عمیس كه پیشتر همسر جعفر طیّار بود در خانه ابوبكر زندگی میكرد. بر توطئه ایشان مطلع شد، كنیزك خود را گفت: برو به خانه علی و فاطمه علیهاالسلام به دور خانه ایشان بگرد و این آیه را بخوان. " وَ جاءَ رَجُلُ مِن اَقصَا المَدینَةِ یَسعَی قَالَ یا مُوسَی اِنَّ المَلاَ یَاتَمِروُنَ بِکَ لِیَقتُلوکَ فَاخرُج اِنّی لَکَ مِنَ النّاصِحِین."(سوره قصص؛ آیه 20) چون كنیزك آمد و این آیه را خواند، علی علیه السلام فرمود: به خاتون خود بگو: خدا تو را رحمت كند، ایشان قدرت آن ندارند، اگر ایشان مرا بكشند چه كسی با ناكثان و قاسطان و مارقان قتال خواهد كرد. پس حضرت وضو ساخت و به مسجد رفت و مشغول نماز شد. خالد بن ولید آمد و در پهلوی آن حضرت ایستاد، پس ابوبكر در اثنای نمازش پشیمان شد، ترسید كه اگر علی علیه السلام شمشیر بكشد؛ اول او را بكشد، پس تشهدش را بسیار طول داد تا آن كه نزدیك شد تا آفتاب در آید، زیرا میترسید كه اگر سلام بگوید خالد به گفته او عمل كند و فتنهای بر پا شود، پس پیش از سلام نمازش گفت: ای خالد! مكن آنچه را گفته بودم، اگر بكنی تو را خواهم كشت.(كتاب سلیم بن قیس؛ ص 255/ احتجاج؛1/240) و این فتنه دفع شد.
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹کوه صبر🔹
بینگاهت، بینگاهت مرده بودم بارها
ای كه چشمانت گره وا میكند از كارها
مهر تو جاری شده در سينۀ دريا و رود
دور دستاس تو میچرخند گندمزارها
باز هم چيزی به جز نان و نمک در خانه نيست
با تو شيرین است امّا سفرۀ افطارها
باغ غمگين است، لبخندی بزن تا بشكفند
ياسها، آلالهها، گلپونهها، گلنارها
برگهای نازكت را مرهمی جز زخم نيست
دورت ای گل، سر برآوردند از بس خارها
بعد تو دارد مدينه غربتی بی حدّ و مرز
خانههای شهر، درها، كوچهها، ديوارها
نخلهای بیشماری نيمهشبها ديدهاند
سر به چاهِ درد برده کوه صبری، بارها
📝 #سیده_تکتم_حسینی
🥀تو رفتے و روزگارِ حیدر بد شد
محڪوم، بہ مظلومیٺ ممتد شد
🥀شمشیرِ غلافے ڪه بہ بازوے تو خورد
در آخر سر سهم سر #علے شد
#شهادت_مادرم_زهرا_س_تسلیت🏴