غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد
مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا!
#فاضل_نظری
#صاحبنا🌱
مهربان من!...
من همانم که وقتى کوچک تر از حالا بود، فکرهاى زیادى در سَر داشت و دوست داشت از یارانَت شود!...
لباس رزم بر تن کند و همانى شود که مى خواهى!...
خوبِ من!... من همانم!...
گرچه روزگار گَردِ گُناه بر سَر و رویَم نشانده!
گرچه شاید دیگر لیاقت تو را نداشته باشم و گرچه ممکن است دلِ خوشى از من نداشته باشى!
اما
این را خوب مى دانم که دوستت دارم!...
از صمیم قلب به تو عشق مى ورزم
و تو را از خداى مهربان تمنّا مى کنم!...
فدایت شوم!...
فکر میکنم
این روز ها در کنار زائران جد مظلومتان باشید
و هم قدم با آنها...
هرکجا هستید؛
برایمان دعا کنید آقا،
که سخت محتاج دعای حجت خداییم!..
...♡🍁♡...
دلخوشم با نفسی
حبه ی قندی
چایی
صحبت اهل دلی،
فارغ از همهمه ی دنیایی؛
دل خوشی ها کم نیست
دیده ها نابیناست!
سهرابسپهری 🌺
#صاحبنا 🌱
جمعه ها
روز گردش نیست
روز سکون است!
این تاریخ هزار سال است
که هی دور خودش میگردد
تا تو را پیدا کند
باید بگوییم بایستد...
یک لحظه آرام بگیرد!
شاید در بهت و بغض تنهایی
زخم سنگین نبودنت را
بر عمق جانش حس کند!
شاید بی کسی هایمان را
سخت فریاد زند
شاید انقلابی به پا کند...
و تو
در همین زمان
درست وقتی که ما
خیلی جوان هستیم بیایی!
کاش تاریخ درست در همین نقطه
همین جا با آمدنت از گردش بایستد...🌹
#هذا_يوم_الجمعه
♦️روزی مردی خواب دید که مرده و پس از گذشتن از پلی به دروازه بهشت رسیده است. دربان بهشت به مرد گفت: «برای ورود به بهشت باید صد امتیاز داشته باشید، کارهای خوبی را که در دنیا انجام دادهاید، بگویید تا من به شما امتیاز بدهم.»
مرد گفت: «من با همسرم ازدواج کردم، 50 سال با او به مهربانی رفتار کردم و هرگز به او خیانت نکردم.»
فرشته گفت: «این سه امتیاز.»
مرد اضافه کرد: «من در تمام طول عمرم به خداوند اعتقاد داشتم و حتی دیگران را هم به راه راست هدایت میکردم.»
فرشته گفت: «این هم یک امتیاز.»
مرد باز ادامه داد: «در شهر نوانخانهای ساختم و کودکان بیخانمان را آنجا جمع کردم و به آنها کمک کردم.»
فرشته گفت: «این هم دو امتیاز.»
مرد در حالی که گریه میکرد، گفت: «با این وضع من هرگز نمیتوانم داخل بهشت شوم مگر اینکه خداوند لطفش را شامل حال من کند.»
فرشته لبخندی زد و گفت: «بله، تنها راه ورود بشر به بهشت موهبت الهی است و اکنون این لطف شامل حال شما شد و اجازه ورود به بهشت برایتان صادر شد!»
چو بستی در بروی من
به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی
به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من
که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم
نقش تو در خود جستجو کرد
شهریار🌹
جمعه ها
باید صندوقچه ی امید را باز کرد،
یک گوشه آرام نشست
و پازلِ خوشبختی را کامل کرد
جمعه یعنی آرامش
و آرامش یعنی؛
لبخند هایی که از تهِ دل باشد
جمعه تان آرام،
و لبخند هایتان از تهِ دل...
توی ابراز احساسات به آدمها، مثل رگبارهای فروردین نباشید. اولش جذاب و پرطرفدار است. اما بعد از چند روز دیگر کسی را به وجد نمی آورد که هیچ، کلافه و عصبی هم میکند.
آدمها اولش خود را به هیجان رگبارها می سپارند. از خیس شدن نمی ترسند. یله و بی محابا میروند زیر رگبار. جیغ می کشند. ذوق میکنند. شاعر میشوند. اما چند روز بیشتر که ادامه پیدا کند، میروند جایی پناه میگیرند. ،
فقط تماشا میکنند. حتی گاهی منتظر می نشینند تا کی تمام شود و جور و پلاسش را جمع کند.
.. حتی شده آرزوی آفتاب می کنند و دیگر دلشان باران نمی خواهد.
زمان به من ثابت کرد، حتی اگر از شدت خواستن به مرز انفجار رسیدی، هرگز برون ریزی نکن. بگذار تا ابد همان جذاب دور دست نیافتنی باقی بمانی.
بگذار هرچه توی قلبت میگذرد، جمع شود توی سرانگشتهایت. بگذار با زبان تن همکلام شوی نه با زبان سر. ،
زبانِ سر رگبار است. گند میزند به شکوفه های نوررسته. واژه ها را الک کنید. بگذارید از غربال منطق عبور کنند. میدانم. احمقانه ست. می دانم. باید فاتحه ی چنین عواطف سانسور شده ای را خواند. ،
اما باید پذیرفت که زمانه عوض شده. آدمها عوض شدند. معیارها تغییر کرده. نمیشود با مقیاس های گذشته، عواطف این دوره را سامان داد. تلخ است.
میدانم. اما "تجربه"، باید چیزی بیش از رنج و گریه و شب بیداری نصیبمان کند. بگذارید احساساتتان شهید شود اما شرافت و احترامتان سلاخی نشود....
🔻خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت «برای رضای خدا»
اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که به ذهنمون می رسه اینه؛
«بشکنه این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم ، بدی دیدم»
🔹مهربون بودن عالیه، اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم!
و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم.
چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
🔸اینکه اخلاقا، جواب محبت، محبته. کاملا درسته!
اما ما با طرف مقابل کار نداریم، هر کس باید روی درستی عمل خودش توجه کنه؛
دست بی نمک دستی هست که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه.
🔺محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم؛
دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم، خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال!
بی توقع مهربون باشیم، برای ما خدا کافیست😊❣️
🌷🌷🌷
آدم واقعی...
آدم واقعی را باید پیدا کرد.
آدمی که سوادش به مدرکش نباشد،
زیباییش به چشم و ابرویش نباشد،
دلبریش به قد و قامتش نباشد.
آدمی که زخمهایش را پنهان نکند.
آدمی که وقتی روبهرویت نشست، جوری چشمهایش را ریز کند انگار دارد به مهمترین جملات زندگیش گوش میدهد.
آدمی که وقتی به حرف زدن میافتد، یا چشمهایش پر از اشک بشود، یا بزند زیر خنده.
آدمی که مهربانیش در قفس کلماتش گرفتار نباشد، آدمی که دلخوریهایش از راه دور معلوم باشد.
آدمی که موقع دروغ گفتن لکنت زبان بگیرد.
آدمی که نگاه ناپاک نداشته باشد.
آدمی که حرف مردم را نشنود، تکرار نکند، برایش مهم نباشد.
آدمی که از رسوایی نترسد، رسوایی را نفهمد، رسوایی برایش مهم نباشد.
آدمی که نقاب را نشناسد، آدمی که نقاب نداشته باشد. آدمی که دلش شیشهای باشد.
آدمی که واقعی باشد...
🌷🌷🌷
از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم
بی تو از وادی دنیا همگی سیر شدیم
بیخود از حادثهی عشق تو دیوانهومست
عاشق کوی تو گشتیم و زمین گیر شدیم
#یا_صاحب_الزمان