🖤 میمیرم برات تو فقط گریه نکن... #فاطمیه @Sheroadab_alavi

یا فاطمه ای مظهر دین وصلابت جان داده ای در راه اسلام و امامت جانباز و هم نوشیده ای شهد شهادت تا ره نباشد گم برای شیعیانت سربند یا فاطمه را بر سر گذارم لبریز شوم ذکر تو را بر لب نگارم خیر کثیر و کوثر و ام الائمه عشق و تولای تو را بر دل سپارم غلامرضا شادمان 98/11

روزی که ناحقی همش بیداد می کرد یار پیامبر سر به چاه فریاد می کرد موجها ز دریای غمش بود در تلاطم کو در غیاب فاطمه ایراد می کرد _____________________ یا فاطمه ای مظهر دین وصلابت جان داده ای در راه اسلام و امامت جانباز و هم نوشیده ای شهد شهادت تا ره نباشد گم برای شیعیانت ____________________ بنت نبی، همسر امام، فرزند، امامین جمعا شهیدانند و ابنا هم شهیدین هم شاهدانند و امامند و صراطند یارب هدایت کن تو ما را در طلوعین ____________________ سربند یا فاطمه را بر سر گذارم لبریز شوم ذکر تو را بر لب نگارم خیر کثیر و کوثر و ام الائمه عشق و تولای تو را بر دل سپارم ____________________ غلامرضا شادمان 98/11

#ام_ابیها ای که ضعف مصطفی در خانه‌ات میشد دوا بی پناهان را پناهی حضرت مشکل گشا #سجاد_احمدیان

🍃🌸 امشب باحضرت حافظ حاشا که من به موسم گل ترک می کنم من لاف عقل می‌زنم این کار کی کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم کی بود در زمانه وفا جام می بیار تا من حکایت جم و کاووس کی کنم از نامه سیاه نترسم که روز حشر با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم کو پیک صبح تا گله‌های شب فراق با آن خجسته طالع فرخنده پی کنم این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم  🍃🌸

#زهراجان🌷 #خداحافظ_یاورعلی باور نمی کنم که نهانی و بی صدا با دست های خویش کفن می کنم تو را سر می کنم بدون تو با آه سینه سوز شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز

به خدا که وصل شوی آرامش وجودت را فرا میگيرد با خدا که رفیق شوی خدا همه چیزت را تامین می کند با خدا که مانوس باشی یقینا آرامش می یابی همواره آرامش سهم دل‌هايی است که به سمت خداست ...

دیروز، مسافر این معبر بودید و امروز ماییم و جای پایتان و توتیای چشمانمان چه کسی باورش می شد که روزی تربت پاکتان، مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و خاک قدومتان دارالشفای آزادگان خواهد شد. مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست زلف او دام است و خالش دانه آن دلدار من بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست

شرمنده ام که خانه‌ی امنی نداشتم این غم کجا برم که تو را مردها زدند