پس با زبان ِپُر گله آن بضعةالبتول
رو در مدینه کرد که: «یا ایهاالرسول!
این کشتهٔ فتاده به هامون، حسین توست
وین صید ِدست و پا زده در خون، حسین توست»
#محتشم_کاشانی
message-1720947938-93.mp3
3.45M
◻ روز دهم محرم
◾ حضرت امام حسین علیه السلام
◽ مداحی غبار ماتم تو آبرو به من بخشید
غبار ماتم تو آبرو به من بخشید
به عالمی ندهم این غبار ماتم را
حسین حسین حسین ...
اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم
هزار بار بمیرم و نبینم آن دم را
یادم نمیرود که همه عزتم تویی
من پای سفره تو شدم محترم حسین
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
🎙 کربلایی حسین طاهری
📎 #محرم
📎 #دهه_محرم
📎#عاشورا
📎 #ملت_امام_حسین
IMG_20240716_100659_840_۱۶۰۷۲۰۲۴.m4a
3.94M
به شددددت توصیه میکنم این ویدئو رو ببینید...
دعایی که هفت امام معصوم تضمین کردند که با خواندن آن دعایتان مستجاب میشود🥺♥️
زمان انجام این عمل تنها در روز عاشورا و تاسوعا
🏴 ــ صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیِّدَنَا العَطشان
بانگ شادی و هلهله برخاست
چون به میدان نشست گرد و غبار
غرق خون بود هستی زینب
زخمهای تنش هزارهزار
سوی مقتل دوید مویهکنان
تا خودش را سپر کند زینب
اندکی دیر اگر رسد باید
خاک ماتم به سر کند زینب
غرق در خون نفسنفس میزد
حضرت عشق بیکس و تنها
رمقی چون نداشت با چشمش
از خودش دور کرد خواهر را
پسازآن شمر سوی مقتل رفت
رفت تا کار را تمام کند
کار او که تمام بود! خدا
رحم بر خواهر امام کند
میبرید از حسین سر ظالم
نبرید از حسین دل زینب
به سر و سینه میزد و میکرد
خاکها را به اشکْ گِل زینب
مویه میکرد زینب و برخاست
نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال
در زمین و در آسمان پیچید
نالۀ مادری پریشانحال
ناله میکرد و پیش چشم ترش
سر برید از حسین شمر لعین
با سر از قتلگاه بیرون رفت
پیکر شاه ماند روی زمین
تشنه بود و سرش جدا کردند
پیش چشمان مادرش، ای وای!
نکند دشمن ازسرِ کینه
بکند قصد پیکرش، ای وای!
پسازآن ده حرامی ملعون
بر سر کینه و جفا ماندند
اسبها را که نعل تازه زدند
بر روی جسمش اسب تازاندند
پسازآن شد سری به نیزه بلند
نالۀ اهلبیت افزون شد
پیرهنْ کهنه هم از او بردند
دل سنگ از مصیبتش خون شد
▪️▪️▪️؛
بوسه بر رگ نداشت سابقهای
زینب این بوسه از کجا آموخت؟
چونکه لب بر رگ حسین گذاشت
دل دشمن به حال زینب سوخت...
✍️#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#عاشورا
حیدر رسیده بود ، پیمبر رسیده بود
همراه این دو ، سوره ی کوثر رسیده بود
خواهر دوید سمت برادر ولی دریغ
آن لحظه ای رسید که لشکر رسیده بود
از خاتم حسین ، تعاریف بی شمار
به گوش ساربان ستمگر رسیده بود
کار عصا و نیزه و شمشیر شد تمام
نوبت به شمر و سینه و خنجر رسیده بود
خنجر نمی برید گلوی حسین را
به بوسه گاه حضرت مادر رسیده بود
حق داشت زینبی که به صبرش ملقب است
با قتل صبر ، صبرش اگر سر رسیده بود
هنگام ظهر کشتن آقا شروع شد
اما غروب ، کار به آخر رسیده بود
#امام_حسین_گودال
یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد
زینب کنار رأس برادر شکسته شد
از دور دید، شمر کجا پا گذاشته
اینگونه شد نماز عقیله نشسته شد
می دید دسته دسته به گودال آمدند
می دید جسم دلبر خود دسته دسته شد
با نیزه ای که روی گلویش گذاشتند
راه نفس کشیدن ارباب بسته شد
خیلی مسیرِ خیمه و گودال را دوید
یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد
خونینترین قصیدهی غمها تویی حسین
داغ تو را همیشه سرایم به شور و شین
بعد از تو شرم بر رخ دریا نشسته است
موجش به یاد آن لب عطشان شکسته است
آهنگ سوگنامهی تو ضرب سینههاست
ساز غمت ز چنگ غم این جهان جداست
عالم همه به عشق تو و در هوای توست
خورشید من مگر دلِ گودال جای توست؟
گلگون شده ز خون تو دامان کربلا
بر روی خاک مانده تنت بی کفن چرا
شد سهم اهلِ قافله، پایِ پُر آبله
شلاق، شد خوراکِ اسیران قافله
زینب سپر برای اسیران کربلاست
در پیش چشمِ او سر تو روی نیزههاست
جامانده پیش جسم غریب تو جان او
حالا سرت به نیزه شده سایبان او
دریای صبر میشود و میشکافد او
نیرنگ و نقشههای پلیدانهی عدو
نامت حسین زینت لبهای زینب است
یادت چراغ روشن شبهای زینب است
دشمن اسیر زینب و زینب اسیر توست
او اسوهی شهامت و اُختِ دلیر توست
بر روی شانه، پرچم عشق تو میبرد
تا انتهای راه تو با صبر میرود
با قلب خسته میرود اما شبیه کوه
با دست بسته میرود اما شبیه کوه
#مستان
#شهادت_امامحسینعلیهالسلام_و_یاران_باوفای_ایشان_تسلیت
🥀🥀🥀🥀
غزل خون وعشق
کربلا صحرایی از خون بود وعشق
صحنه ی دیدار مجنون بود وعشق
یک طرف فریاد می زد عاشقی
یک طرف شام شبیخون بود وعشق
خیمه ها می سوخت از هرم عطش
کودکی یک گوشه دلخون بود وعشق
یک طرف زینب دلش در خیمه گاه
یک طرف دنبال مجنون بود وعشق
خاک صحرا بوی عطر یاس داشت
گوشه ای دستی پر از خون بود وعشق
ناله های بی کسی ،دلواپس۹ی
آخرین فریاد گلگون بود وعشق
قامت سبز الفبای عطش
پیش روی علقمه نون بود وعشق
عشق تنها مانده بود وعاشقی
داغ تنهایی وهامون بود وعشق
حلق خشک غنچه ای در خواب خون
پاسخی بر عشق بی چون بود وعشق
هرکه عاشق بود آن شب مانده بود
مدعی زین حلقه بیرون بود وعشق
کربلا خود را به پایان می کشید
غرق خون لیلی ومجنون بود وعشق
#حسین_کیوانی
#عاشورای حسینی