eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
شايد اگر كه عادت من ادعا نبود شايد اگر كه نوكرتان بي وفا نبود الان ميان راه نجف تا به كربلا... من هم شبيه اين همه، حتما بنا نبود در ازدحام ميليونيِ زائران تو آري، فقط براي من انگار جا نبود حالي براي گفتن يك بيت ناب نيست يك جمله و تمام، كه اين حق ما نبود... از ما گذشت،آبرويم رفت... بگذريم اين اربعين به طالع من كربلا نبود آقا تر از تمامي اين حرف ها تويي
زشت است درد خویش را هرسو کشیدن از غیر خاکت منت دارو کشیدن اصلا مژه بر چشم من خاصیتش چیست؟ غیر از قدمگاه تو را جارو کشیدن سوگند بر روی تو من با هر که باشم با تو نباشم اهل زیر و رو کشیدن اجر ریاضت های سالک کمتر است از یکبار فرش روضه را جارو کشیدن بی اطلاع از جای روضه ، روضه رفتند بعضی قدیمی ها فقط با بو کشیدن با پای سالم کربلا رفتن کجا و پای فلج خود را سر زانو کشیدن از مرگ پروانه سراپا اشک میریخت شمع سحر در لحظه ی سوسو کشیدن از آن زمان که پنجه در گیسویت افتاد سخت است راحت شانه بر گیسو کشیدن دست عقیله چندباری شد بریده از پیکر تو موقع چاقو کشیدن
داروی مرا به هر که آمد بدهید از گرد و غبار روی گنبد بدهید حالا که قرارمان به جا ماندن شد پس حداقل برات مشهد بدهید
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد باباطاهر
🙏 اربعين می آيد و وقت زيارت می رسد زينب كبری پس از طي اسارت می رسد جابر از كوفه رسيده واحبيبا می زند حضرت سجاد با اندوه و حسرت می رسد 🏴
اربابم حسین(ع) خانه ی آخرتم هست قدمگاه حبیب بر سر سنگ مزارم بنویسید حسين هرکه پرسید چه دارم دگر از دار جهان همه يِ دار و ندارم بنویسید حسين هیچ شعری ننویسید به روی کفنم با گِل ِ تربتِ یارم بنویسید حسين من دلم را ز شکیبایی زینب دارم همه يِ صبر و قرارم بنویسید حسين تا نپرسند ز من هيچ سؤال آن دو ملك به رويِ سينه ي زارم بنويسيد حسين گلشن و باغ و بهشتم بخدا روضه ی اوست همه يِ باغ و بهارم بنویسید حسين شاعر: رضا قاسمی
گفتم هوای میکده غم می‌برد ز دل گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند حافظ
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد ڪه از خزانه غیبم دوا ڪنند حافظ
یا صاحب الزمان(عج) 🕊🖤 سردم شده دوباره، به گرما نمی رسم لب تشنه ام اگرچه، به دریا نمی رسم افتاده ام به خاک و پرم وا نمی شود با این شکستگی به ثریا نمی رسم ای کوچه گردِ شهر مدینه ظهور کن زیرا که من به محضرت آقا نمی رسم بالا نشسته ای و به پایین نگاه کن در زیر دست و پایم و بالا نمی رسم لایق نبودم عاشق صحرانشین شوم کم قیمتم، به خیمه ی صحرا نمی رسم آنقدر نا امیدم از اعمال خویش که دیگر به کربلای معلا نمی رسم
هدایت شده از شعرهای من
🍂🍂🍂 سپیده زد ... آسمان حریر سیاه زد کنار ... گنجشگ ها بیدار شدن ... صدای جیک جیک شون گوش هایم را مهمان شنیدن صدای آوازشون میکند .. روز و شب ... تکرار معجزه ی خداوندی ... ومن غرق در افکار .. غرق در غصه ... غصه ی یار ... غصه ی امام زمانم ... کاش میشد با پای پیاده تا خود آسمان رفت ... ذکر و حمد گفت و تسبیح برداشت ... دعای فرج خواند ... کجایی یا اباصالح المهدی عج ... کجایی کجا ؟ دلم گرفت برای غریبی آقا امام زمانم ... برای غریبی روز عاشورایی امام حسینم ... پای پیاده کاروان عاشقی تا سمت حرم معشوق ... کاش آقا امام زمانم احساس غریبی نکنه در مسیر این عاشقی ... بگویند یا ابا عبدالله الحسین ع ذکر و لب شون باشد تمنا ... تمنای ظهور آقا ... آسمان میشود آبی ... گنجشگ ها هرلحظه میخواند ... از خوشحالی دخترک وپسرک غمگین گل فروش وسط جاده ... دستهایشان که بویی عطر گل نرگس بدهد... سیاهی دستهای کوچکشون میرود کنار ... میشود خود بهشت ... و خنده می آید بر لبهای مادران زجرکشیده .... روزها ورق میخورد ... فصل ها تکرار میشود ... بدون تو یا اباصالح المهدی ... روزهایم و فصل هایم خزانی وپاییزی بیش نیست ... بهار دلها... بیا ... ظهور کن اربابم ... پای پیاده در کنار مولا تا خود سرزمین عشق ... در کنار بچه ها و مادران زجر کشیده ... رسیدیم کربلا بسم الله ... بامداحی و روضه خوان آقا امام زمانم ... اباصالح المهدی کجایی کجا 🍂🍂 لیلا اسربار
یا اباعبدالله باشد مرا مبر ولی آقای من! ببین! با کوله بار اشک رسیدم به اربعین باشد دوباره حسرت و افسوس سهم من سهم مُقربان تو آن بزم دلنشین یک عمر من به خاک درت سر گذاشتم عمری نشان عشق تو مُهر است بر جبین گفتم خودش به وقت، خبر می کند مرا امسال هم گذشت ومن این بی خبرترین... من هیچ وقت همره خوبان نبوده ام آه! آسمان کجا و منِ مانده در زمین؟! آه ای دل سیاه! چه کردی تو با خودت؟ آه ای دل همیشه به نالایقی عجین! آه ای حسین!آه حسین! آه ای حسین! این خار را ز باغ محبّان خود مچین! تو خواستی همیشه فقط خوبی مرا راضی مشو به حال خراب من اینچنین هر کار خواستی بکنی با دلم بکن بگذار عاشق تو بمانم...فقط همین...!
می‌گویم از کنار زیارت‌نرفته‌ها بالا گرفته کار زیارت‌نرفته‌ها اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا این است روزگار زیارت‌نرفته‌ها امسال اربعین همه رفتند و مانده بود هیات در انحصار زیارت‌نرفته‌ها انگار بین هیات ما هم نشسته بود زهرا به انتظار زیارت‌نرفته‌ها در روز اربعین همه ما را شناختند با نام مستعار «زیارت‌نرفته‌ها» اما هزارمرتبه شکر خدا که هست مشهد در اختیار زیارت‌نرفته‌ها باب‌الحسین قسمت آنان‌که رفته‌اند باب‌الرضا قرار زیارت‌نرفته‌ها غم می‌خورم برای دل رهبرم که هست تنها طلایه‌دار زیارت‌نرفته‌ها گفتند شاعران همه از حال زائران این هم به افتخار زیارت‌نرفته‌ها