eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
نَفَست روشن باد! اين دگر معجزِ تو بود اى عشق! همّتت يارى كرد كه در اين ظلمت جای صبح را بر قلمم جارى كرد...
دستِ مرا بگیر! دستِ مرا بگیر خدایا! دستی که کورمال، به هر سوی، در جستجوی توست. وز هیچ مخزنِ کُتُب اینجا یک پنجره به سویِ تو نگشود. اوراقِ هر کتاب، چون برگ‌هایِ زردِ خزانی، در لحظهٔ تلاطمِ طوفان، تنها، بر دامنِ تحیّرم افزود. دستِ مرا بگیر!
🍁 باران سرود ديگری سركن شعر تو با اين واژگان شسته غمگين است 🍁
در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست اشکم که به دنبال تو آواره ی شوقم یارای سفر با تو و رای وطنم نیست این لحظه چو باران فرو ریخته از برگ صد گونه سخن هست و مجال سخنم نیست بدرود تو را انجمنی گرد تو جمع اند بیرون ز خودم راه در آن انجمنم نیست دل می تپدم باز درین لحظه ی دیدار دیدار ‚ چه دیدار ؟ که جان در بدنم نیست...
🍁💕 دير شد ، بازآ كه ترسم ناگهان پرپر شود دسته گل هایی كه از شوق "طو" در دل بسته ام ...
هزار آینه جاریست... هزار آینه... اینک... به همسراییِ قلبِ تو می‌تپد با شوق زمین تهی‌ست زِ رندان همین تویی تنها که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان: "حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی"
آخرین روزهای اسفند است از سرِ شاخِ این برهنه چنار مرغکی با ترنمی بیدار می زند نغمه، نیست معلومم آخرین شکوه از زمستان است یا نخستین ترانه های بهار...
توصیه‌نامه دکتر ناتل برای استخدام دکتر در ۱۳۴۸ و جواب علامه که نوشته بسیار بجاست و «احترامی است به فضیلت»
وه چه بیگانه گذشتی نه کلامی، نه سلامی نه نگاهی به نویدی؛ نه امیدی به پیامی رفتی آن گونه که نشناختم از فرط لطافت کاین تویی یا که خیال است؟! از این هردو کدامی؟! روزگاری شدو گفتم، که شد آن مستیِ دیرین بازدیدم که همان باده ی جامیّ و مدامی همه شوریّ و نشاطی، همه عشقیّ و امیدی همه سِحریّ وفسونی،همه نازیّ و خرامی آفتابِ منی افسوس که گرمی دِه غیری بامدادِ منی ای وای که روشنگرِ شامی خفته بودم که خیالِ تو، به دیدارِمن آمد کاش آن دولتِ بیدارِ مرا، بود دوامی
بر درخت زنده بی برگی چه غم؟ وای بر اَحوال برگ بی درخت...
ای چشمِ سخن‌گوی، تو بشنو ز نگاهم دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
اي مهربانتر از برگ، در بوسه‌هاي باران! بيداري ستاره، در چشم جويباران! آيينة نگاهت، پيوند صبح و ساحل لبخند گاه گاهت، صبح ستاره‌باران بازآ كه در هوايت، خاموشي جنونم، فريادها برانگيخت از سنگ كوهساران اي جويبار جاري! زين سايه برگ مگريز كاينگونه فرصت از كف، دادند بي‌شماران. گفتي: « به روزگاران مهري نشسته...» گفتم: بيرون نمي‌توان كرد « حتي » به روزگاران بيگانگي زحد رفت، اي آشنا مپرهيز زين عاشق پشيمان، سر خيل شرمساران پيش از من و تو بسيار، بودند و نقش بستند ديوار زندگي را زينگونه يادگاران وين نغمه محبت بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقي‌ست آواز باد و باران @Sheroadab_alavi