eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
53 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 عشق مدتهاست این روح سراسر درد را برده بر بام جنون و نردبان برداشته...! https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
شانه ات را دیر آوردے سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر ، پیکرم را باد برد من بلوطی پیر بودم پاے یک کوه بلند نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد از غزل هایم فقط خاکسترے مانده به جا بیت هاے روشن و شعله ورم را باد برد با همین نیمه ، همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمه‌ے عاشقترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد..!
‏خاکم به سر ، که هر نفسِ خواب‌های من با یاد او گذشت ... ولی بی‌وضو‌ گذشت... @mane_Oo
‌ از درد ترک خورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم او می رود و هر قدمش لاله و نسرین ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست از غیرت مان بود، نوشتند حسودیم جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم در حسرت پیراهن او پود به پودیم پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم بر سقف اگر رستن قندیل فراز است ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم یک روز میاید و بماند که چه دیر است روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم...
دعا، دعایِ هَمان روزگارِ کودَکی است خُدا تُنه تِه دُوبالِه تُو مالِ مَن باسی...!
‌رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد دلشوره ی ما بود ، دل آرام جهان شد!
ای دلبریت دلهره ی حضرت آدم پلکی بزن و دلهره ام باش دمادم پلکی بزن از پلک تو الهام بگیرم تا کاسه ی تنبور و سه تاری بتراشم هر ماه ته چا نشد حضرت یوسف هر باکره ای هم نشود حضرت مریم گاهی غزلم!گم شدن رخش بهانست تهمینه شـود همدم تنهایی رستم تهمینه شود بستر لالایی سهراب تهمینه شود یک غم تاریخی مبهم تهمینه ی من ترس من این است نباشد باب دلت این رستم بی رخش پر از غم این رستم معمولیه ساده که غریب است حتی وسط ایل خودش در وطنش: بم ناچاری ازین فاصله هایی که زیادند ناچاری ازین مردن تدریجی کـم کم هرجا بروم شهر پر از چاه وشغال است بگذار بمانم که فدای تو بگردم من نارون صاعقه خورده تو گل سرخ تو سبز بمان من به درک من به جهنم
تا خنده‌ی تو میچکد از خوشه‌ی لب‌ها بیچاره بمی‌ها و غم نرخ رطب ها...
از ما گله کم کن که بپاشیم غزل را پیش قدم پاشنه هایی که بلند است!
به مصراعی ننالیدم تب تلخ تباهی را که یک عمر است عادت کرده‌ام بی‌سرپناهی را منم آن ارگ ویرانی که هر شب خواب می‌بیند به روی شانه‌هایش فوج کفترهای چاهی را زلیخاها اگر پیراهنی پاره نمی‌کردند به یوسف‌ها که می‌آموخت رسم بی‌گناهی را؟ سواری خسته‌ام از کوه پایین آمدم دختر! ببند این زخم‌های کهنه‌ی مشروطه‌خواهی را تفنگ و اسب را دادم به جای شانه‌ی نقره بکِش هموارتر کن پیچ و تاب این دوراهی را چه می‌فهمند سربازان مست روس و عثمانی شمیم اشک‌هایم روی کاغذهای کاهی را؟ سپیداری که بر آن پیکر ستارخان رقصان چه سازد شرمساری را... چه نالد روسیاهی را سپیده سر زده آهو به آغوشم قدم بگذار مگیر از شیرمَردت لطف صید صبحگاهی را رهاتر از سر زلفت بخند امشب پریشانم برقصان توی تُنگ صورتت دو بچه ماهی را 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
"تو تقدیر منی ای عشق، اما عقل میگوید: بیا بگذر ز تقدیرت...همین یک کارمان مانده" نمی خواهم ولی آخر چنین تقدیر تلخی را... ببین از عشق تو جانا برایم نیمه جان مانده شدم مثل یک آبادی که رعیت ها همه رفتند... میان خانه ای تنها فقط تصویر خان مانده دلم خون شد ز بیدادت ز آه و اشک و فریادت ببین حال خرابم را ، گلم رفت و خزان مانده همه یاران دگر رفتند و من تنهای تنهایم... فقط ردی به قلب ما ز راه کاروان مانده 💔💔😔😔 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
نبودی در دلم انگارطوفان شد، چه طوفانی دو پلکم زخمی از شلاق باران شد،چه بارانی نبودی بغض کردم...حرف ها را...خودخوری کردم دلم ارگ است و ارگ از خشت... ویران شد چه ویرانی گوزنی پیر بر مهمان سرای خانه ی خانی به لطف سرپری تک لول مهمان شد،چه مهمانی یکی مثل من بدبخت در دام نگاه تو یکی در تنگی آغوش زندان شد،چه زندانی پس از یوسف تمام مصریان گفتند: عجب مصری بماند گریه هم سوغات کنعان شد،چه کنعانی من از «سهراب» بودن زخم خوردن قسمتم بوده برو «گرد آفریدم»،فصل پایان شد،چه پایانی... 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi