eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
به خاک پای امیرالمومنین علی (ع) بجاست از دل کعبه شکاف برخیزد بجاست کعبه برای طواف برخیزد علیست پاسخ هل من مبارز دشمن که ذوالفقار سه بار از غلاف برخیزد به عمرو عاص بگو راه چاره عریانیست اگر علی به هوای مصاف برخیزد نشسته اند خدا و علی برابر هم که هرچه هست از این ائتلاف برخیزد به جای نور همه سمت تیرگی رفتند چه فتنه ها که از این انحراف برخیزد چه جای بحث زمانی که از لب دشمن برای فضل کسی اعتراف برخیزد که "گر نبود علی من هلاک میگشتم.....!!" ✌️
باید وضو گیرم بَرَم نام شما را نامی که داده آبرو، سجاده ها را سجاد یعنی تو؛ تویی که می‌توان یافت در سجده‌های هر نماز تو خدا را جویند اهل معرفت، اهل طریقت در زمزمِ چشمانِ تو آب بقا را در هر فرازی از صحیفه می‌توان دید جمله به جمله، جلوه ی خوف و رجا را زین العبادی و ملائک دست بوسَت وقتی که بالا می‌بری دستِ دعا را از کربلا تا شام داغ و رنج دیدی بعد از پدر نوشیده‌ای جام بلا را ما وام‌دار خطبه‌ات در شام هستیم شیعه یقیناً از تو دارد روضه‌ها را درمانده‌ایم و دستمان پیشت دراز است جز تو نمی‌گیرد کسی دست گدا را قلب مرا آباد کن با گوشه چشمی مانند معماری که می‌سازد بنا را ✍
هر کس که نهاده است به این خانه قدم را از خاطر خود برده همان ثانیه غم را انگار که بر بال ملائک شده زائر هر کس که گذر کرده خیابان ارم را هر قدر حرم آمدم از یاد نبردم آن بار که با مادر خود آمده ام را آباد شد از پا قدم ابر،بیابان بخشیده وجود از نظر لطف،عدم را در آینه کاری حرم فلسفه اینست بسیار کنند از کرم این طائفه کم را در جمع گدایانم و تفسیر نموده است با یک نظر لطف خود آیات کرم را میخواست که وصفش کند اما نتوانست شاعر خجل از کار خود انداخت قلم را 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
برای خاطره هایش چون کمان که در دل خود تیر را جا میکند قامت من را غم تو یک شبه تا میکند آه ! دور از تو دلم با خاطراتت زنده است ماهیِ تُنگی همیشه یاد دریا میکند میشود روزی بیاید که فراموشت کنم؟ اشکهایم می‌رسد از راه؛حاشا میکند اشک_این مهمانِ ناخوانده میان بغضهام_ در مسیر آمدن؛ این پا و آن پا میکند بعد تو دیگر سراغم را نمی‌گیرد کسی ای دریغا مرگ هم امروز و فردا میکند! 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
با کاروان نیزه ها . . سری به رفعت او روی نیزه جریان داشت هزار بغض گلو روی نیزه جریان داشت مگر که مصحف نوری ورق ورق شده بود...؟!! که آیه آیه او روی نیزه جریان داشت . (هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست:)* خضاب بسته به مو ، روی نیزه جریان داشت مگر به شوق کدامین نماز خواندن بود؟! ز خون گرفته وضو روی نیزه جریان داشت . زبان زبان نگاهست بین شمس و قمر چقدر راز مگو روی نیزه جریان داشت...! . نگاه دخترکی سمت نیزه برمیگشت نگاه خیره به او روی نیزه جریان داشت رباب‌ماند و سوالی که مشک آب چه شد؟؟! سکوت تلخ عمو روی نیزه جریان داشت....!! *:حضرت حافظ
به خاک پای سیدالساجدین(ع) دل با وضو باید بَرَد نام شما را نامی که داده آبرو ، سجاده ها را سجاد یعنی تو؛تویی که می‌توان یافت در سجده های هر نماز تو خدا را جویند اهل معرفت،اهل شریعت در زمزمِ چشمانِ تو آب بقا را در هر فرازی از صحیفه می‌توان دید جمله به جمله،جلوه ی خوف و رجا را زین العبادی و ملائک دست بوسَت وقتی که بالا میبری دستِ دعا را از کربلا تا شام داغ و رنج دیدی بعد از پدر نوشیده ای جام بلا را ما وام دار خطبه ات در شام هستیم شیعه یقینا از تو دارد روضه ها را ## درمانده ایم و دستمان پیشت دراز است جز تو نمی‌گیرد کسی دست گدا را قلب مرا آباد کن با گوشه چشمی مانند معماری که می‌سازد بنا را 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
به خاک پای کریم اهلبیت(ع) سپرده ام غزلم را به اختیار حسن پریده مرغ دلم باز در مدار حسن زبان چگونه بگوید فضائل او را چگونه وصف شود حُسن بیشمار حسن؟! کریم اگر که تو باشی؛همه گدا هستیم خدا گذاشت کرم را در انحصار حسن و همنشینیِ او با جزامیان یعنی که خار ها همه گل می‌شود کنار حسن کمانِ ابرو و تیغِ نگاه او کافیست که بین معرکه هر کس شود شکار حسن فدای همت مردانه اش که افتاده جمل به زیر قدم های استوار حسن برای مصلحت دین سکوت کرد و نشست زمان صلح مشخص شد اقتدار حسن دوباره زنده شد انگار مجتبی وقتی که آمدند به میدان دو یادگار حسن دو بال لشکر او قاسم اند و عبدالله به معرکه دو لب تیغ ذوالفقار حسن پسر به زیر لب "احلی من العسل"میگفت به قلب معرکه میرفت با شعار حسن که ناگهان همه ی دشت از حسن پر شد هجا هجا شد فرزند نامدار حسن ## روایت است به محشر نمی‌شود غمگین هر آنکسی که به دنیاست سوگوار حسن که بر صراط، قدمهای او نمیلرزد کسی که رفته به پابوسی مزار حسن
بر سینه ما قرار برمی‌گردد حال خوش روزگار برمی‌گردد از خواب زمستانی خود برخیزیم با آمدنش بهار برمی‌گردد
4_5965556699078066469.mp3
1.26M
پیش منی که هستی ام از دست رفته است شنبه غروبِ جمعه ترین روز هفته است! تکرار می کنیم شروعی دوباره را هر شنبه ترجمان غمی نوشکفته است حسی برای زندگی تازه بی تو نیست پای دلم برای دویدن گرفته است بی تو چقدر ثانیه ها طول می‌ کشند بی تو چقدر ساعت من خواب رفته است هر شنبه ی بدون تو آغاز مُردگی است تکرار داغهای عمیق نگفته است
راه میروم پابه پای اشکهای زائران ذوب میشوم در نگاه حسرت عشایری که خیره مانده است روی مُهر پاسپورت من بغض میکنم باز میروم پیش روی من پر از مسافر است شرم دارم از زخم پای دختر سه ساله ای که زائر است اشک میشوم در نگاه پیر مرد خسته ای که دم غروب غصه میخورد باز هم کسی به خانه اش نرفت . . باز میروم . . میکشم نفس در هوای آسمان ابری نگاه تو راه میروم در میان کوچه های منتهی به بارگاه تو میرسم در هیاهوی حرم باز این چه شورش است...؟ غرق میشوم لابلای موجهای پرتلاطم حرم بسته ام به جای مادرم بر نگاه لطف تو دخیل را یادم آمده اشکهای پیرمرد بادیه نشین پشت پای من ناله های حسرتی که گفت اندعیل را دست خواهشم که بر ضریح تو رسید.... نه نمیرسد....!! میپرم ز خواب...!!
به خاک پای حضرت ایلیا(ع) خوشا دلی که به عشق تو مبتلا باشد غنی است آنکه سر سفره ات گدا باشد "ابا ذر" است مریدت ؛کنیز تو "فضه" است تویی که خاک درت برتر از طلا باشد زبانِ قاصر من الکن است در وصفت مدیحه گوی تو وقتی خود خدا باشد تویی که شان نزولی به سوره انسان زکات دادن تو شرح "اِنَّما" باشد (۱) عجیب نیست بگویند در شب معراج میان عرش خدا از تو رد پا باشد اگر خدات بنامم ،کلام من کفر است! اگر که بنده بدانم ؛کجا روا باشد؟! و عهد بسته ام آقا که نام فرزندم به عشق نام قشنگ تو ، باشد (۱):انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون
به خاک پای کریم اهلبیت(ع) کسی که بین بساطش به غیر آه ندارد درون زندگی اش حق اشتباه ندارد فدای مرد کریمی که باز می‌کند آغوش به روی هر که به جز خانه اش پناه ندارد خوشا به سائل کویش ، که در زیارت رویش رسیده است به آنچه که پادشاه ندارد جواب اوست سلامی ، به بد دهانی شامی اگر چه حرمت او را کسی نگاه ندارد فدای غربت او که میان خیل محبان به جز حسین و ابالفضلِ خود ، سپاه ندارد به غیر صلح چه مانده مگر برای کسی که درون خانه خود یار و تکیه گاه ندارد؟! حسن شبیه پدر ، سینه اش پر از غم و درد است ولی دریغ که مثل امیر ؛ چاه ندارد کسی نبود بگوید به جعده آن دم آخر که دست و پا زدن همسرت ، نگاه ندارد؟! هزار مرتبه شکر خدا که لحظه رفتن نگاه مضطربی سوی خیمه گاه ندارد! خوشا به حال برادر که ظهر روز دهم در- -میان لشگر خود یار نیمه راه ندارد ## فقیر و خسته به درگاهت آمدم ؛نظری کن به حال آن که به جز اشک خود سلاح ندارد