فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفس باد صبا صبحدم از راه رسید🕊🌾
قاصدک پر زد و
گــل وا شـد و خورشید دمیـد 🕊🌾
بلبل از هلهلهی
باد بـه رقص آمـد و گفت...🕊🌾
بایـد از باغ خــدا
عطر محـبت را چیـد.......🕊🌾
صبحتون شادو پر انرژی🕊🌾
روز و روزگارتون خوش🕊🌾
23.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 سلام امام حسین علیهالسلام
🎤 امیرطلاجوران
📎 #امام_حسین
قاصدکها آرزو را میبرند
من سپردم قاصدک را دست باد
کاش از سوی تو آرد یک خبر
در دلم هستی و در آغوش یاد
ندبههایم بر لب آدینههاست
باز دستم را هلالی کردهام
رنگ دلتنگی به بوم قلب و باز
چشم را با گریه خالی کردهام
آسمان مبهوت و ابرش بیقرار
ابر ، درگیر هوای پر ز نم
کاش میدیدی نگاه هر دو را
خسته و آشفته از طوفان غم
درد در قلبم چه جا خوش کرده است
میپرد از شاخهی دل بر نگاه
تار چشمم را گرفته محکم و
بافته از گریههایم شال آه
بی تو ماندنها چه طولانی شده
یک خبر از وصل تو انگار نیست
یا که شاید در هوای وصل تو
چشمهایم لایق دیدار نیست
قلب دنیا در گناهان مستعد
با خلوص پاکی و ایمان چه ضد
انتظار اینجا فقط حرف است و بس
نیست در این خاکیان یک ذره جد
هر کجا هستی بیا تعجیل کن
قافله سالار میخواهد زمین
دست وصلت را بده بر دستها
چهرهی ویران دنیا را ببین!
کاشکی در مویرگهای خزان
نقش میبست آشیان زندگی
میشکفت از برگهای خشک و زرد
باوصالت غنچههای بندگی
ای کرامت.پیشه بر ما رحم کن
خاک گلدان زمین را نور ده
خستگانِ سرزمین عشق را
با شهاب چشمهایت شور ده
#مستان
بگذار در فلاخنت آتش به جای سنگ.mp3
516.1K
بگذار در فلاخنت آتش به جای سنگ
رقص هزار شعله سرکش به جای سنگ
آه اویسهای یمن را به چله نِه!
سوز هزارجان مشوش به جای سنگ
ای کهنه هم نبرد سلاحم از آن تو
اینک تو و کمانی از آرش به جای سنگ
دستی به معجزه به گریبان برو برآر
آتش در این شگفت کشاکش به جای سنگ
ای وارث فلاخن داود و کوه طور!
بگذار در فلاخنت آتش به جای سنگ
#شعرخوانی
#محمدمهدی_سیار
پیدا نمی کنم دل خود را چه کرده ای
عشق ات چه کرد کشت خودش را برای تو؟؟
---------
صدیقه شا داب نیک
-------------
ای نام تو، اقتدارِ جغرافی عشق
ما ذره و تو، مدارِ جغرافی عشق
ای اخم تو ترجمان پاییز زمین
خندیدی و شد بهارِ جغرافی عشق
#مهتاب_بهشتی
جانم فدای رهبرم
تا بچرخانـــم دلــــــش را "نــذرها" کردم ولی
جاے دل،از بخت بَــد،دلـ❤️🩹ـبر خودش چرخید و رفت
40.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"ولی از تو انتظار نمی رفت..."
از دستش ندید 👌🙂
#شعر_خوانی
#علیرضا_نور_علیپور
سلام
دیوان کلیم کاشانی از دیوانهایی هست که بواسطه ی به کارگیری، استعاره، کنایه، تمثیل و دیگر صنایع معتبر معنوی و به کارگیری مضامین زیاد، فهم همه ی ابیات دیوان این اعجوبه ی ادب پارسی گاهی به آسانی امکان پذیر نیست در این کانال شرح همه ی دیوان غزلیات کلیم کاشانی (بصورت هر غزل در یک پست صوتی) ارائه می شود، البته تا این لحظه دو سوم دیوان ارائه شده و اگر عُمری باشد مابقی دیوان تدریجاً تقدیم علاقمندان خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مازنده به آنیم که آرام نگــــــیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
#کلیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نظر به این که بیت 👆فوق از دیوان غزلیات کلیم کاشانی نیست و در ساقی نامه ایشان است لازم بود این مطلب را می گذاشتم👆
از پیشنهادها و انتقادات عزیزان با رویی گشاده استقبال می کُنم.
#علیرضاشیدا
جمع ابیات دیوان غزلیات کلیم کاشانی حدواً ۵۳۱٠بیت
مجموع غزلیات ۵۹٠ غزل که ۴٠۱ غزل تا کنون شرح صوتی شده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در مورد بیت کلیم کاشانی در این پست👆 باید عرض کنم که این بیت در دیوان اقبال لاهوری به شکل بالا آمده اما در ساقی نامه ی کلیم این دو مصراع جا به است، یعنی بر عکس آنچه که در دیوان اقبال لاهوری آمده، ظاهراً اقبال لاهوری این بیت کلیم را با جابه جایی تضمین کرده و به دلیل این که بیت مشهور بوده نیاز ندیده که به ذکر مطلب بپردازد، هر گونه توضیحی غیر از این موجب خواهد شد که مرحوم اقبال را به نوعی سرقت ادبی متهم کنیم شکل بیت در ساقی نامه کلیم👇
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مازنده به آنیم که آرام نگــــــیریم
(کلیم کاشانی حدود سیصد سال قبل از اقبال می زیسته است)
سوی چشمان مرا برق نگاهش برده
قلب پیوندی من خسته شده آزرده
هی دم از رفتن خود میزد و با گریه شبی
فکر کردم که شده شاعر مادرمرده
رفت همچون شب پرسوز زمستان آخر
پشتپایش همهی خانه شده افسرده
برف سنگین دی آن روز که آمد دیدم
عشق قندیل زده سخت ترکها خورده
آنقدر ضجه زدم شهر به دادم برسد
نیست همراه و شدم چون گل یخ پژمرده
شده حالا همه جا حرف من و عطسه و صبر
وای بر عاشق بیچاره که سرماخورده
#پریسامصلح
شعرخوانی سینا علی محمدی.mp3
685.1K
هر صبح با نخستین انفجار
پاهایت از خواب بیدار میشوند
آن سوتر پدر دستها و پاهایش را
انفجار برده است
و دیوارها دیگر خانهی تو نیستند
دیوارها خاک شدند
تا به آغوش بگیرند
برادرت را
حالا تو ماندهای و بغضی که باید منفجر شود
دیگر هیچ فرقی نیست میان انگشتانی که ماشه را میکشند
با دستانی که بغضت را در قطعنامهها وتو میکنند
امروز نه این خاک، نه آن آسمان
امروز تاریخ شرمسار توست
سرت را به آسمان بده و بغضت را بر این خاک ببار
فردا زیتونزارها از بغض تو شکوفه میکند
#شعرخوانی
#سینا_علی_محمدی
📃
#انگیزشی
*میدونی رفیق !
مهم نیست شنبه باشه یا جمعه🌱
مهم نیست اول ماه باشه یا آخر ماه
هرروز واسه تو فرصتیه که
تصمیم بگیری یه قدم🌱
به هدفت نزدیک تر بشی
میدونی نباید از سختی راه ترسید🌱
وقتی هدفتو تعیین می کنی اول از همه باید هر چی ترس توی خودت داری بُکُشیشون 🌱
آره.هیچوقتنمیتونیاز رویاهاتدست بکشی.🌱
هیچکسبرای هدفورویا تو تلاش نمیکنه...🌱
و در آخر باید اینو بگم که خودتی که باید انجامش بدی !🌱*