گفتی: بسنده کن به خیالی ز وصل ما
ما را بهغیر ازین، سخنی در خیال نیست
#اوحدی_مراغهای
خویش را گم کردهام بعد از تو در آوار خویش
رحم کن! میترسم از تنهایی بسیار خویش
شمعِ جانم را مسوزان بیش از این، دیگر مگو
"اشک میریزد برای گرمی بازار خویش"
آنچنان سرگرم رویای تو هستم، بارها
دیدهام خواب تو را با دیدهی بیدار خویش
صورتی دارم که پنهان در نقاب کهنهایست
خیره در آیینهام با حسرت دیدار خویش
باشد ای خورشیدِ پنهان! در حجابِ خویش باش
باز هم خو میکنم با سایهی دیوار خویش...
#حسین_دهلوی
هر روز یک نکته ویرایشی
اگر فعل ساده داشته باشیم، بهتر است به سراغ فعل مرکب نرویم. این کار دو فایده دارد:
۱. فعلهای ساده بهتدریج از دایره کاربست در گفتار و نوشتار حذف نمیشوند.
۲. به رواننویسی و سادهنویسی کمک میکنیم.
👈 تصمیم گرفتند حملات خود را کاهش دهند.
👈تصمیم گرفتند از شدت حملات خود بکاهند.
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
دلیلِ مستی من چشمِ می فروشِ تو بود
گُناهِ ساقی و میــــــــــــــــــــــخانه را چرا شویم
#علیرضاشیدا
به غیرِ لطف در این آستان نخواهی یافت
خُـــــــــــــــــــــــــدا و خشم به هم ارتباط ندارند
#علیرضاشیدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ساعت_هشت
#وقت_سلام
🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلوةً کَثیرَةً تآمَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ.
1_11057623692.mp3
5.32M
میدونم روسیام
من اگه بی وفا
ولی عشقم اینه
عاشق این آقام🌺
🎙حامد_زمانی
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
آمِدُم امام رضا حرم ،،،،، مُو رِ نگا بُکن
آقا جان ،، شِفاعَتُوم رِ جلویِه خدا بُکن
بِرِیِه کِفتَراتا گِندُوم آوردُوم ،،،، شُمایَم
اگِه قابل مِدِنِی ،،،،، یِکَم مُو رِ دعا بُکُن
مُو بُوشُوم فِدایهِ او پِنجِرِیِه طِلایِه تو
از هَم او پِنجِرَتا ،،، مُو رَم آقا صدا بُکُن
کُلِ دُنیا یَک وَرُو ،، بابُ الجِوادِ تو جُدا
هَم دَرِ بابُ الجِوادِت تُو مُو رِ فِدا بُکُن
کِردُوم اِمسٰال دُوتا بِرِه ، نَذر گُنبَدِ شُما
گیر دِدِه نِنَم بُرُو ،،، نَذری مارِه اَدا بُکُن
هَر کُجا مُوُرُوم مِگَن ، طِفلِ نِگا رِوانیِه
هِی مِگَن بِسِه ،،،، رِوانی حَرَمِ رِها بُکُن
مُو غُلامِ تو شُدُومُ ، خادِمِ دَربارِ تویُوم
یَک نِگاهی از کِرَم آقا ،،،، بِه نوکرا بُکُن
آخِرِش بُوکُش مُورِ ، بعد وِفاتُم قاٰطیِه
لِشکَر مُسافِرات ،،، یا کِه نِه کِفتِرا بُکُن
عطر تو را پوشیده باد خیره سر امشب
بالیده یادت باز در زندان سر امشب
بی من کنار دیگران خوش باد ایامت
شد بی تو گرچه عابر دل، در به در امشب
جغرافیای سینه ای که خانهی من بود
سوی اجاقش را که کرده شعله ور امشب؟
افسونگری های کدامین چشم جادویی
حرز دعا را کرده حتی بی اثر امشب
از کوچهی دلتنگیم بردار یادت را
خون جای باران می چکد از چشم تر امشب
باران نزن طوفان نیا ای باد ساکت شو
من میروم بی خاطرات او سفر امشب
#مهتاب_بهشتی
#غزل_عاشقانه
اغلب کسانی که
در زندگی خویش
احساس "آرامش" می کنند
"لبخند" را مشق می کنند
با امید "دعا" می کنند
عشق را "تدریس" می کنند
و"محبت" را فراموش نمی کنند
سلام ...اول بهمن ماه تون بخیر و شادی🌹
خدای من نه دور کعبه است؛
نه در کلیسا؛
نه در معبد؛
خدای من همین جاست…
کنار تمام دلواپسی هایم ؛ بغض هایم ؛ خنده هایم ؛
خدای من؛ نمی ترساند مرا از آتـش
امـــــــــــــــــــا
می ترساند مـرا از شکستن دلــــی…
اشک آوردن به چشمی …
نــا حـق کردن حقی …
خدای من می بیند مرا
هر جا که باشم می فهمد مرا با هر زبانی
که سخن می گویم ،
خدای من حواسش در همه احوال به من هست “
خدای من مــرا از هیچ نمی ترساند ؛
جز ” بی فـــکر سخن گفتن ” و ” رنجاندن دلـــــی “
خـــدای من…؛
خدای تمــــــــام مهربــــــــــانی هاست"…!