11.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوای این روزای من هوای مشهده،
کبوتر دلم آقا دوباره پر زده.
#ساعت_هشت
#وقت_سلام
🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلوةً کَثیرَةً تآمَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
گاهی اوقات فقط یک لبخند واقعی و یا یک تعریف می تواند روح انسان را تا ارتفاع جدیدی بالا ببرد.....
در زمان مناسب،یک کلمه محبت آمیز از یک غریبه و یا یک تشویق غیر منتظره از یک دوست می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.....
مهربانی رایگان است اما با ارزش......
🌹🍃🌕🌹🍃🌕🌹🍃🌕🌹🍃🌕🌹🍃🌕🌹🍃🌕🌹🍃🌕🌹🍃🌕
مشتاق دیدارم تو را
من که چون ابرِ بهاری اشک می بارم تورا ؛
گربیازاری دلم را ؛ کی بیازارم تو را ؟
گربیایی دیدنم بعد از سفرهای فراق ؛
باغی از گل های سرخ و زرد می کارم تو را
ارمغانی ازمحبّت های خالص بر من آر
در غزل ها ، میوه های باغِ پُربارم تورا
دیر آیی ،مهلتِ دیدار ، پایان می رسد ؛
از مصاریع غزل ، سرگرمِ دیدارم تو را
بگذر ای سروِ روان ، آرام ازاندیشه ام ؛
تاکه دردنیای دل ،چون باد بردارم تورا
ای غزالِ مهربان ، گاهی غزل هایم بخوان ؛
تا که در دشتِ غزل ها، در بَرَم آرم تورا
مِهرمی کارم به یادت،روی گل های چمن ؛ قهرمی باری دلم را،دوست می دارم تو را
ای"جهاندیده"دراین دهرِجفاگر،مِهر نیست ؛ درجهانِ دیگری مشتاقِ دیدارم تورا
#محمود_جهاندیده
#بداهه
🍃🌱🌺🍃🌱🌺🍃🌱🌺🍃🌱🌺🍃🌱🌺🍃🌱🌺
#سلام_امام_زمانم
🌱رو از من شکسته مگردان که سالهاست
رو کردهام به سوی شما ایهاالعزیز...
🌱ما، جان و مال باختگان را رها مکن
بگذار بگذرد شب ما، ایّها العزیز!
🌱خالیتر از دو دست من این چشمِ خالیاست
محتاج یک نگاه شما، ایّها العزیز
هزاران نُکته یِ باریکتر از مو در این حرف است
اگر دقّـــــــت کُنی کُــــــــــــفرند خیــــــــلی از عبادتها
#علیرضاشیدا
تمامِ عُمر اگر لنگ شُد عــبادتِ تو
دلت گرفت بیا غمگسارِ تو هستیم
#علیرضاشیدا
enc_17364039666290933947886.mp3
3.96M
🎼نماهنگ
#خاصیت_عشق💔
#حاج_مهدی_رسولی🎙
#امام_حسین_قلبم♡
ابۍ عبدالله بزرگترین سرمایہ✨
#لبیک_یاحسین
آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست
آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست
خوش میدهد نشانِ جلال و جمالِ یار
خوش میکند حکایتِ عِزّ و وقارِ دوست
دل دادمش به مژده و خِجلَت همیبرم
زین نقدِ قلبِ خویش که کردم نثارِ دوست
شکرِ خدا که از مددِ بختِ کارساز
بر حسبِ آرزوست همه کار و بارِ دوست
سیرِ سپهر و دورِ قمر را چه اختیار؟
در گردشند بر حَسَبِ اختیار دوست
گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغِ چَشم و رهِ انتظارِ دوست
کُحلُ الجَواهری به من آر ای نسیمِ صبح
زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست
ماییم و آستانهٔ عشق و سرِ نیاز
تا خوابِ خوش که را بَرَد اندر کنارِ دوست
دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک؟
مِنَّت خدای را که نیَم شرمسارِ دوست
نفس ز دل به لبم میرسد به دشواری
ز بس گره شده در سینهام شکایتها
#صائب