eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
@Sydmusavi 💐شکر خدا که نام "علی" ع بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" ع هم از آن ماست 💐از "یا علی" ع زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست... http://eitaa.com/joinchat/3261595663Ca1e7a89564
این حدیث دل بود تصنیف نیست شیعه در محشر بلا تکلیف نیست شیعه راهش در مسیر اوليــاست شیعه مولایش علــــی مرتضاست #عيد_غدير برهمه ی شيعيـــان اميـــرالمومــنيـــن علی(ع) مبارک باد 💐
هدایت شده از شعرهای من
🌿🌿🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌿🌿 موضوع :دعوت نامه میخواهم امروز شمارا دعوت کنم به یک خلوت عاشقانه ... خلوت دو نفره ،خود و امام زمانت با حضور خدای متعال وقتی به جایی دعوت میشوید مثلا به عروسی یا یک مهمانی میخواهید بهترین لباس را بپوشید حالا امروز دعوت میکنم چند ساعتی با امام زمانت خلوت کنید ... خلوتی عاشقانه ... امروز بهترین لباس بندگی را تنت کن حال تصور کن که روبرویی امام زمانت نشستی... خوشحالی ؟ آیا عرق شرم داری ؟ آیا میتوانی به چهره ی مبارک ش نگاه بکنی ؟ امام زمانت از تو بپرسه تا به این لحظه ی عمرت چیکار کردی ؟ چیکار کردی برای دین اسلام ؟؟؟ بغض گلویت را گرفت یا داری خیلی راحت حرف میزنی ... راحت از کارهای خوبت میگی ... یا ماندی ... حرفی نداری و سکوت و شرم و شرمندگی ... شنیدم میگن خدا هیچ مردی را شرمنده ی اهل و عیالش نکنه ... شرمندگی خیلی سخته ... خدا هیچ کس را شرمنده ی امام زمانش نکنه ... شرمنده ی روز محشر نکنه پیش خداوند ... ماها چه راحت گناه میکنیم ... دین مان بهترین دین هست ،دین اسلام آیا برای دین اسلام و ظهور آقا و مولایمان امام زمان عج کاری کردیم ؟ قدمی برداشتیم ؟؟؟؟ چه راحت گناه میکنیم و ظهور امام زمان عج را به تاخیر می اندازیم ... خلوت بین امام زمان عج و خودت ادامه دارد ... خداوند معبود و دوست داشتنی هر روز به تو عمری دوباره میدهد ... هدیه ی زیبا نفس های قشنگ و تپش قلب ... برای امروزت چیکار میخواهی بکنی ؟ چقدر شکر گذار این هدیه ی خداوندی هستی ؟؟ واقعا به این هدیه از این زوایه نگاه کردی که اگر امروز آخرین روز زندگی ت باشه و خلوت بین تو و امام زمانت تبدیل بشه به ... حضور در پیشگاه خداوندی .... چقدر جواب داری برای سوالاتت ... ما آدم ها خیلی راحت گناه میکنیم ... خداوند نه از ذره ی کار خوب ما میگذره نه ذره ی از کار بد ما ... چقدر اخلاص داریم تو کارهامون... چه راحت پشت سر دیگران حرف میزنیم شاید این دیگران شدن بنده ی خاص خدا ... و ما داریم از گناهانی که در گذشته مرتکب شدن یک ریز حرف میزنیم ... و چه دور میشویم با هر کلمه ی از خداوند و از امام زمان عج ... چه راحت از عیب آدم ها میگیم از فرم بینی شون تا تحلیل و تجزیه اندام هاشون ... راحت حرف میزنیم راحت دل میشگنیم ... و چه راحت از امام زمان عج دور دور میشویم ... دور میشویم و ثمره ش میشود غفلت از مرگ ... مرگی که چه زود خواهد آمد ... شاید امروز و شاید فردا و شاید چند ثانیه ی دیگر ... چه راحت با تکبر قدم میزنیم ... چه راحت بد خلقی میکنیم ... چه راحت خودرا خوب میبینیم ... واقعا آیا پیش خداوند خوب خواهیم بود ؟؟؟ سوالات تکرار میشود تکرار تکرار ... چه راحت دروغ میگیم ... حتی خیلی جاها عرضه ی اون را نداریم که صراحتا بگیم من نمیتونم جواب بدم چون اگر جواب بدم مجبورم دروغ بگم ... چه راحت از آدم ها سوال میپرسیم... و طرف مقابل مجبور میشود دروغ بگه .. و شریک دورغ ش میشویم ... و هزاران گناه دیگر .. هزاران رفتار بد و ناشایسته ... و ثمره ش میشود آتش قبر ... ثمره ش میشود از خدا دور شدن ... کاش حضور خداوند را در هر کارمون احساس میکردیم ... و امام زمانم را ناراحت نمیکردیم... کاش امروز دعوت نامه مون باعطر گل نرگس معطرمیشد ... اونقد با امام زمان عج راحت حرف میزدیم که به زمان میگفتیم دست نگاه دار ... چقدر راحت با گوشی های تو دست مان گناه میکنیم ... واقعا نمازی که میخوانیم ... میشود ذخیره ی آخرت ؟؟؟ چقدر با نامحرم با این گوشی گرم میگیری ؟؟؟ و خدا چه راحت میبیند و چه راحت گناه ... و چه راحت شرمم ... ولی یک چیزی هست ... خداوند مهربان تر از آن هست که در وصف گنجانده بشه ... آری در رحمت و توبه ... کاش میشد امروز از خیلی گناهان مون توبه کنیم و دست از گناهان مون بگشیم. .. خداوند رحمتی دارد که حد و اندازه ی ندارد ... آری اگر همه ی درها بسته بشه ... در قصر خدا بازه ... وچه معطر میشویم با گل نرگس ... امام زمان عج چه زیبا دست میگشه بر روی سرمون ... ازبس آقا هست خریدار ما ها هست ... بیاید خلوتی زیبا و دلنشین با امام زمان عج داشته باشیم مواظب قلب آدم ها باشیم دل نشگنیم ... و هرروز بیشتر از دیروزها به خدا نزدیک بشیم هرروز تفکری کنیم برای کارهای امروزمون و حضور خدا و امام زمان عج را در نظر بگیریم برای ظهور امام زمان عج صلوات اللهم صلی علی محمد وآل محمد🌿🌿🌿🌿 لیلا اسربار
هدایت شده از شعرهای من
🌾🌾🌾🌾 میکوبه این دل بر سینه م ... مثل کوبیدن در ... آرام و قرار ندارد ... بیقرار بیقرار ... ومرا حیران ،حیران تر میکند ... دل و قلبم از این ضربه ها بدرد آمد... دردی جانسوز ... غم بود هر روز بود ... هر لحظه بود ... بیدار شد این غم ... غم عالم آمد به سراغ این قلب بیقرار ... جان عالم بفدایت یا حسین ع... جنس غمت ارباب فرق داره با همه ی غم های عالم ... صدای زجه و گریه اسیران دشت کربلا ... صدای شیون ... صدای آه و ناله ی دختران به اسیرگرفته... واییی صدای گشیدن گوشواره از گوش رقیه س ... واییی صدای شرشر آب در گوشه ی از این زمین بلا... صدای ترک خوردن لب های اسیران کربلا ... اشک زمین ... اشک آسمان ... ترک میخورد قلبم ... میشود همچون کویر ... میشنوم از کربلا ... میخورد ترک این قلب ... نجوا میکند این لب ... یا حسین ...یا حسین ع ... جنس غمت عجیب فرق داره با همه ی غم های عالم ... باز می آید محرم ... میشود عالم به ماتم ... تا اسم تو می آید یا حسین ع ... چشم میشود بارانی ... دانه های اشک میریزد همچون دانه های باران بهاری ... کاش میشد خود دریا بودم ... غرق میشدم در این دریا ... هرروز زنده میشدم و روزی هزاران بار غرق این دریا ... با اسم حسین زنده میشدم و با روضه ی حسین ع غرق ... تا خود قیامت ... کاش خود ابر بودم ... میباریدم براین دریا ... تا دریا برسد به خود ابر ... غرق ،غرق میشدم ... شستشو میشد این جسم ناچیز ... شک ندارم اگر با اسم حسین ع باشد این جسم ... میشود همچون در ... میشود همچون مروارید ... گریه بر اربابم حسین ع ... یعنی اوج خوشبختی ... یعنی خود پرواز .. پرواز بسمت عاشقی 🌾🌾🌾🌾 لیلا اسربار
  گلهای اهل بیت به گلزار می رسند موعودیان به موعد دیدار می رسند اینجا زمان وصل چه نزدیک حس شود دلدادگان  وصل به دلدار می رسند این حاجیان که نیمه شب از کعبه آمدند آخر همه به کوچه و بازار می رسند این کاروان به قافله سالاریِ حسین دارند با امیر و علمدار می رسند گاهی دم از شریعه و گودال می زنند گاهی به تلّ خاکی و هموار می رسند ناگاه با برادر خود گفت خواهری: این نخل ها به دیدۀ من تار می رسند این باغهای کوفه چرا نیزه داده اند این میوه ها چه زود سرِ بار می رسند یک دختر جلیله به بابا خطاب کرد: این نامه ها که از در  و دیوار می رسند... ...آن هیجده هزار نفر که نوشته اند: آقا بیا ،کجا به تو ای یار می رسند یک مادری به نغمه لالایی اش سرود حتماً به داد کودک گهوار می رسند ناگه سه ساله بر سرِ دوش عمو گریست این خارها به پای من انگار می رسند حالا حسین یک یکشان را جواب داد: اینجا به هم حقایق و اسرار می رسند اینجا زمین قاضریه ، دشت کربلاست جایی که تیرهای هدف دار می رسند اینجا به غیر نیزه تعارف نمی کنند از شام و کوفه لشگر جرار می رسند سر نیزه ها به پیکر من بوسه می زنند شمشیرهای تشنه و قدار می رسند ذبح عظیم پیش تماشای زینب است شمر و سنان به قهقهه این بار می رسند حلق علی و قلب من و سینة یتیم این نقطه ها به حرمله انگار می رسند اینجا ترحمی به یتیمان نمی شود زیور فروش های تبه کار می رسند سرهایتان به سنگ ، همه آشنا شود بس هدیه ها که از در و دیوار می رسند جمعی برای بردن خلخال و گوشوار جمعی برای غارت گهوار می رسند  
......💔 همراه تو به روضه اکبر گریستم از کودکی به روضه اصغر گریستم مادر به سینه می زد و می گفت یا حسین آموختم ز مادر و بهتر گریستم مادر میان اشک، مرا در بغل گرفت من هم به اشکِ روضه ی مادر گریستم مابین روضه ها، چَقَدَر خورده ام زمین با یاد بچه هات...مکرر گریستم هر جا که ذکر اهل حسینیه شد حسسینننن... چشمم چو چشمه شد دو‌برابر گریستم گفتند: در مصیبت غارت گریستی من هم برای غارت معجر گریستم الشمرو جالسو... همه خیمه گریستند من هم برای روضه خنجر گریستم هر بار شد محرم و قصه به سر رسید مثل عزات، نو شدم “از سر” گریستم چشمم به دست ساقی بی دست کربلاست عمری اگر برای تو، بی سر گریستم
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است
🌸تقدیم به اسلم بن عون؛ غلام ترک سیدالشهدا🌸 فدای گوشه ی چشمت که دلبری بلدی غلام هستی و آیین سروری بلدی حسن حسین علی اکبر این سه تن هستند گواه صدق کلامم که نوکری بلدی بجای هرکه تراشیده سر بدون دلیل به حکم زلف پریشان قلندری بلدی به شوق ذوق سلیم تو اسلم آمده ایم مسلّم است رجزهای حیدری بلدی رجز بخوان که امیری حسین نعم الامیر نشان بده به عربها سخنوری بلدی به رزم خویش دل آور به دست از ارباب دلیر عشق بفهمان دلاوری بلدی بجان معاوضه کردی نگاه فاطمه را عجب معامله ی سود آوری بلدی مس وجود رساندی به کربلای حسین طلای ناب شدی کیمیاگری بلدی اولوب حسین فداسی تمام حیثیتون سخن به لحن تو گفتم که آذری بلدی کرامتی کن و این رو سیاه را دریاب به آفتاب قسم ذره پروری بلدی
11شهريور؛ روز صنعت چاپ در تقويم کشورمان، يازدهم شهريور را «روز صنعت چاپ» نام نهاده اند. اين صنعت بيش از دو سده قدمت دارد. اين روز، يادآور تلاش مستمر و زحمت مداوم بزرگمردان فرهنگ ايران زمين است.
شعر حضرت رقیه(س) منکه ازهجر پدر غمیده ام ازفراقش روز وشب نالیده ام بادودست بسته و قلبی حزین بزم شام وطشت زر را دیده ام من چهل منزل میان کاروان از عدو زخم زبان بشنیده ام من ز زهرا مادرم دارم نشان شاهدم باشد تن کاهیده ام از زمین کربلا تا شام غم جز مصائب از عدو نادیده ام لب نهادم برلب خشک پدر لعل پر خونش زغم بوسیده ام وقت ره رفتن بگیرد دست من عمه ی مظلومه ی رنجیده ام عالمی از ناله ام بیدار شد گرچه در ویرانسرا خوابیده ام من برای مردم صاحب نظر الگوی مهر و وفا گردیده ام از شمیم گلشن روی پدر خوشه های معرفت را چیده ام علی قاسمی(شمیم)
هدایت شده از شعرهای من
🌾🌾🌾 محرم من و حرم ... تفسیر من از این ماه خون ... میگویم کاش من و حرم بود هر لحظه ... لحظه های ناب ... قدم زدن در بین الحرمین ... قدمم در حرم و دل در آسمان ... آسمان ابری و بارانی ... میبارد باران ... هرفصل ،هر فصل ... نه تابستانی دارد این دل بارانی نه فصل دیگری جزء بهار ... بهار دلها تویی حسین ... تو نباشی دل میشود همچون کویر خشک و بیابانی ... خشک از عاطفه و مهربانی ... خشک از نبود انسانیت .... حسینم محرمت آمد و دل شده بارانی و باران تر ... کاش کل روزهایم میشد پر از بویی حرمت... محرم یعنی بودن در حرم ... روح پرواز کنه در حرمت همچون گنجشک بهاری ... تپش قلبم یا حسین ع ... میکوبه بر سینه م ... تجسم بودن در کنار گودی قتلگاه ... امان از دل زینب س ... قلبم میشود گنجشک ... آرام و قرار ندارم ... السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع ... جان و زندگی دادی به دین اسلام ... قلبم میکوبه بر سینه م ... شدتش بیشتر بیشتر میشود ... راهی دل میشوم ... میشود این دل باز شود ای خداااا.... مهر تایید برداری و بزنی براین قلب شرمنده ... گریه کن ارباب حسین ع ... دوستدارم قفس سینه م بسته بشه تا خود محشر ... مهر تایید داشته باشم تا خود محشر ... امان نامه بگیرم از دست ارباب حسینم ... وقتی که دل و قلب به زبان آید ... ورد زبانش باشد این دل گریه کن ارباب حسینم ... جان عالم بفدایت یا حسین ع غم عالم یک طرف😔 غم گودی قتلگاه یک طرف ، یا حسین ع 😔 لیلا اسربار
السّلامُ عَلیکِ یا رقیّة بنت الحسین آیا شده یک طشت دنیای تو باشد ؟ طشتی که در آن رأس بابای تو باشد ؟ آیا شده از آنچه در دنیاست ، تنها یک بوسه از بابا تمنّای تو باشد ؟ دنیا اگر مالِ تو باشد هم ، غریبی وقتی که در ویرانه ها جای تو باشد سخت است دنبالِ سرِ بابا دویدن وقتی غُل و زنجیر در پای تو باشد سخت است سیلی خوردن آنجایی که بر نی بابای تو محو تماشای تو باشد سخت است گریان باشی از داغِ یتیمی سرنیزه ی دشمن تسلای تو باشد سخت است بغضت را نگهداری ولیکن صد نینوای ناله در نای تو باشد من دختر شاه شهیدانم ، « جهانی » عشق علی پاداش عقبای تو باشد ندبه های دلتنگی اسماعیل پورجهانی (جهانى)