#شعر_و_کودکی
به خاطر امام حسینه که می گن سیب میوه ی بهشتیه؟
پسر/ پنج سال و چهار ماهه
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
بگم بدی آدما چیه؟
اینه که نمی تونن برن توی آسمونا
ولی کبوترا می تونن...
خوش به حالشون
پسر/ پنج سال و چهار ماهه
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
من عاشق قالی بافی ام
یه وقتایی به جای اینکه قند بخورم دلم می خواد قالی ببافم
پسر/ پنج سال و چهار ماهه
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
بدی ماسک اینه که آدما با هم قاطی می شن
پسر/ پنج و نیم ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
در آغوش پدر:
بابا! من کاملا درکتون می کنم که بچه داشتن چه حس خوبیه!
محمدعلی عابدی/ 7 ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
در حال یادگیری الفبا (حرف سین):
خاله؟ اونی که وسطش انگار چند تا کوه بود اون سینه؟
سید مهدی/6 ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
خطاب به برادر بزرگ ترش:
تو اصلا عقلِ محبت کردن نداری
پسر/ پنج و نیم ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
پسر هفت ساله در حال توصیف معلم:
امسال خانممون آقاست.
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
موقع دعوا با برادرش:
امیرعلی تو دیگه برای من یه غریبه ای
حلما/ چهار و نیم ساله
@sherokoodaki
شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی موقع دعوا با برادرش: امیرعلی تو دیگه برای من یه غریبه ای حلما/ چهار و نیم ساله @sher
#شعر_و_کودکی
خطاب به برادرش:
امیرعلی تازگیا خیلی راست نمیگی یه کلاس خودشناسی برو
حلما/ چهار و نیم ساله
@sherokoodaki
شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی خطاب به برادرش: امیرعلی تازگیا خیلی راست نمیگی یه کلاس خودشناسی برو حلما/ چهار و نیم
#شعر_و_کودکی
مامان! شما تو نقاشی کشیدن خیلی شاعری تو رو خدا برام نقاشی بکش
حلما/ چهار و نیم ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
خطاب به مادرش که در حال ظرف شستن است:
مامان چقدر خوبه آدم بچه اش بشینه بازی کنه خودش ظرف بشوره...
دختر/سه ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
دیوانه ها از ما عاقلترند. چون از خدا عقل می خوان
فاطمه خانم/ هفت و نیم ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
محمدعلی پشهکش به دست:
امسال مثل پارسال مجازاتمون ملخ نیست، مجازاتمون مگسه!
@sherokoodaki
شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی شب شده چغال (چراغ) ماه، حوشن (روشن) شده... محمد امین/ دو و نیم ساله @sherokoodaki
#کلمه_ها_و_ترکیبهای_تازه
هوای خاموش: هوای تاریک
محمدامین/سه ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
توی اون دنیا زِرتی به خواسته هات می رسی
پسر/ پنج و نیم ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
بابا و داداش
قرآنپسر (قرآن به سر)میگیرن
من و مامان قرآندختر
حسنا/4 ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
دیگه خسته شدم از این دنیا
که این همه قانون و شرط داره
پسر/ پنج و نیم ساله
@telkalayyam
#شعر_و_کودکی
مامان ماسکمو بده بزنم به دهنم.
ولی بینی مو نمی ذارم زیرش. چون اگه بینی مو بذارم اون زیر دیگه نفسم کشیده نمیشه
محمد امین/ سه ساله
@sherokoodaki
شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی مامان ماسکمو بده بزنم به دهنم. ولی بینی مو نمی ذارم زیرش. چون اگه بینی مو بذارم اون زی
#شعر_و_کودکی
مامان می خوای بریم نماز عید بخونیم بعد به من عیدی بدی؟
محمدامین/سه ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
می دونی مامان خدا آدما رو چجوری خلق کرده؟
توی گلدونش خاک ریخته ، بعد گُل ما آدما رو توی اون کاشته.
وقتی گلش بزرگ شده از اون گُل ما رو خلق کرده
امیرعلی/ پنج و نیم ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
خطاب به مادرش:
من شما رو از همه ی چیزایی که دارم بیشتر دوست دارم
پسر/ پنج و نیم ساله
@sherokoodaki