نوحه سنتی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
ای کعبه ی دلبری یا مولا یا مولا
یا امام عسکری یا مولا یا مولا
بر همه عالم ولی یا مولا یا مولا
یا حسن بن علی یا مولا یا مولا
ای معنای هم عهدی یا مولا یا مولا
سیدی ابالمهدی یا مولا یا مولا
حجت هادی عشر یا مولا یا مولا
دلت شده پر شرر یا مولا یا مولا
ای غریب سامرا یا مولا یا مولا
کشته ی زهر جفا یا مولا یا مولا
#امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_حسن_عسکری
@sherosabk
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
به غمِ عشق تو غمخور منم یا مهدی
مست پیمانه ی دیدار منم یا مهدی
بسکه از دوریِ تو شعرِ غریبی خواندم
شُهره ی کوچه و بازار منم یا مهدی
شَهِدالله که از دردِ فراقِ رویت
سینه سوزان و شرر بار منم یا مهدی
رو سیاهی که به هنگام وقوعِ عصیان
نفس را گشته گرفتار منم یا مهدی
او که نالَد ز گناهانِ گنه کار تویی
عبد عاصی و خطا کار منم یا مهدی
شدم از روی تو ای حجّتِ حق شرمنده
خجل از زشتی کردار منم یا مهدی
به شفاخانه ی لطف و کَرَمت راهم ده
تو طبیبِ دل و بیمار منم یا مهدی
گشته ام خیمه نشینِ عرفات هجران
مُحرمِ حجِّ رُخِ یار منم یا مهدی
همچو منصور به آفاق عظیم عشقت
آفتابی به سرِ دار منم یا مهدی
تو علی را پسر و دلبر و نور بصری
رَهروِ میثم تمّار منم یا مهدی
افتخارم به جهان هست غلامیِّ حرم
خادم عترتِ اطهار منم یا مهدی
گر بَدم،گریه کنِ جدِّ غریبت هستم
صاحبِ یک دلِ غمبار تویی یا مهدی
گشته بر نی،سرِ دلدارِ دو عالم،ای وای
خونجگر از غمِ دلدار منم یا مهدی
این شعر در تاریخ ۸۴/۵/۲۲ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
@sherosabk
زمزمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
اباصالح ای امید دو دنیا بهارِ دلها
بیا ای مولا،گل زهرا
اباصالح ای گل ذکر تو شکفته به دلها
بیا ای مولا،گل زهرا
فدای نامت هستیِ من،حجت ابن الحسن
ای ز هجرت چشم فلک چون دریا
بیا ای مولا،گل زهرا
شمس پنهانِ ولا پورِ طاهایی
آخرین آلاله ی باغِ زهرایی
حجت ثانی عشر کن طلوع ای خورشید عالم آرا
بیا ای مولا،گل زهرا
دل زارم در فراق رویت به غم بنشسته
شده بشکسته،اباصالح
خدا ز ازل رشته ی جانم را ز لطف خاصش به
زلف تو بسته،اباصالح
بگویم با اشک و به نوا العجل مولا
کن نگاه لطفی ز رحمت به
عاشق دلخسته،اباصالح
بر تمام عالمین مقتدایی تو
طالبِ خونِ شه کربلایی تو
ای عزیز فاطمه ماه دلهایی تو مصفایی تو
مقام و سعی و صفایی تو
#امام_زمان
#زمزمه_امام_زمان
@sherosabk
سرود ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
پیچیده تو آسمون بویِ خوشِ
نرگس و یاسمن
اومده یوسف آل فاطمه
حجّت بن الحسن
بزم زیبایِ خوش عهدیِ
جشن مولودیِ مهدیِ
سامرا گردیده گلشن
یا حسن چشم تو روشن
سیّدی بقیّة ا...
با صفا تر شده از خُلْدِ برین
دامان نرگس
گشته نازل نیمۀ ماه نبی
قرآن نرگس
اومده خورشید دلبری
اومده گل باغ عسکری
اومده جلوۀ سرمد
قائم آل محمد
سیّدی بقیّة ا...
از قدوم این ستاره ولا
غرق شورن همه
عیدی میدن به تموم عاشقا
علی و فاطمه
حجت حق بهر خلقته
آخرین نور ولایته
اوکه بر عالم ولیِّ
نایبش سیِّد علیِّ
سیّدی بقیّة ا...
شیعیان منتظر زیارتِ
ماهِ جمالت
دست خلقت نرسد به دامن
فَضْل و کمالت
ذکر عالم گشته با نیاز
العجل یا فارِسَ الْحِجاز
تو اُمید عالمینی
طالب حقّ حسینی
سیّدی بقیّة ا...
همه با خواهشِ دل از تو میخوایمْ
که دیگه بیایی
ای که تو طلایه دار رحمت و
مهر و وفایی
خصم شیعه بی حیا شده
همه جا پر از جفا شده
العجل یا حجة ا...
العجل بقیة ا...
سیّدی بقیّة ا...
این سرود در شعبان المعظم سال ۱۴۲۷ هجری قمری سروده شده
#نیمه_شعبان
#ولادت_امام_زمان
@sherosabk
غزل چهارده معصوم
بینم ای دوست اگر جلوه ی رازی از تو
جان سپردن ز من و بانگ حجازی از تو
سنگ را آب کند شعله ی آه جگرم
در دلم افتد اگر سوز و گدازی از تو
بی می و جام،جهان یکسره میخانه شود
از خیال قدح عشوه و نازی از تو
میشوم عرش نشین فلک از فیض عروج
گر به سجاده بود مهر نمازی از تو
کافر عشق منم چون تو خدای کرمی
بی نوایی ز من و بنده نوازی از تو
#دلنوشته
#غزل #چهارده_معصوم
@sherosabk
ابیاتی در ایام نهم ربیع الاول و به امامت رسیدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
درمحفل کروّبیان امشب چه غوغا آمده
امشب دل اهل ولا شاد و مصفّا آمده
در مجلس شادی ما در بزم روحانیّ ما
حور و ملک از عرش حق بهر تماشا آمده
ای که محبّ حیدری امشب به هر کس بنگری
زین رحمت خاص خدا هر دیده دریا آمده
از بهر عرض بندگی بر ساقیِ جام شرف
لیلا ز بیت دلبری مجنون ز صحرا آمده
از فیض حُسْنْ شاه دین آن مهلقای مهجبین
خاک زمین نیکو تر از عرش معلّا آمده
با شوق و چشم تر بگو تبریک بر حیدر بگو
جشن ولایتعهدی مهدی زهرا آمده
#نه_ربیع
#نهم_ربیع
@sherosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
الا ای ساکن تنهای صحرا
عزیز فاطمه ، مهدی زهرا
الا ای آفتاب آسمانم
حبیبم ، سرورم ، روح و روانم
ببینکه بی تو کارم اشک و آه است
بیا که بی تو عمر من تباه است
بیا ای قبله ی راز و نیازم
ز هجران تو در سوز و گدازم
به درگاه الهی ، شاهراهی
تو ناجی غریقان گناهی
ببین عصیان گرفتارم نموده
به درد و جهل بیمارم نموده
بیا ، وز دام عصیانم رها کن
مرا بر عشق رویت مبتلا کن
بیا و مرحمی نِه روی سینه
بیا و راهیم کن تا مدینه
بیا ای نور دیده ، یبن طاها
مرا زائر نما بر قبر زهرا
بیا ای باغبان باغ عزت
بیا ای معنی ناب ولایت
بده پاسخ مرا ای میر و مولا
سوال غرق حزن ، العجل را
بیا و درد یاران را دوا کن
بساط حشر در دنیا به پا کن
بیا و زنده کن اهل جفا را
تو بر گیر انتقام کربلا را
عیان کن دیده ی از خون ترت را
تو بر گیر انتقام مادرت را
همان مادر که در ماتم نشسته
همان مادر که پهلویش شکسته
همان مادر که عالم عبد کویش
همان مادر که سیلی خورده رویش
بیا ای غصه دار روی نیلی
بیا ای داغدار جای سیلی
بیا بر جسم بی جانم ، تو جان ده
به شیعه قبر زهرا را نشان ده
بسی نالم من ای یکدانه ی عشق
که شد بسته در میخانه عشق
دگر توفیق از ما سلب گشته
نظرها سوی دنیا جلب گشته
شدم مشغول فعل جرم وعصیان
دگر کمتر کنم یاد شهیدان
همان خوبان ، همان مردان دنیا
همان آلاله های دشت زهرا
همان ویرانگران کاخ طاغوت
به سِحرِ دشمنان ، هاروت و ماروت
همان حمزه دلان ، شیران ، دلیران
میان آتش دشمن ، خلیلان
همان استادهای درس عزت
همان لبیک گویان شهادت
همان خوبان،سبکبالان،حبیبان
همان سنگرنشینان، آن غریبان
شقایق های خونین روی پرپر
فدایی های دین ، یاران رهبر
اسیران غم عشق حسینی
فدایی های اسلام و خمینی
پس از این درد دلهای پر از غم
تو را اینگونه شرح حال گویم
ز زویت سیدی شرمنده هستم
شهیدان رفته و من زنده هستم
اگر چه از حضورم شرمسارم
به یاد اهل جبهه بی قرارم
نبودم تا که بینم حال خوبان
ولی باشد دل من با شهیدان
الا محرم به اسرارم ، حبیبا
ز تو من حاجتی دارم ، حبیبا
الا ای آنکه در دل غم نهادی
شهیدان را برات وصل دادی
براتی ده مرا ای روح عصمت
عزیمت از ولایت تا شهادت
که با جانم شوم یار و مجیبت
قسم بر غربت جد غریبت
همان که کشته در کرببلا شد
سر نورانی اش از تن جدا شد
شادی روح شهدا ، امام شهدا وسلامتی رهبر انقلاب صلوات
این شعر در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۲ سروده شده
#شعر_امام_زمان
#دلنوشته
@herosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایّام فاطمیه
مناسب برای اجرا در ایام بستری شدن،شب شهادت،شهادت و شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها
عزیز فاطمه ای سِرِّ عشق را مَحرَم
مدینه اي شده گویا تمامیِ عالَم
عزیز فاطمه دیگر نَما ، زِ کعبه ظُهور
بیا و جرعه بنوشان به کوثر و زمزم
عزیز فاطمه با آن دمِ الهیِ خود
بده حیات به صَدها چو عیسیِٰ مریم
عزیز فاطمه ای دلبر یگانه ما
به شیعه نیست به غیر از تو مونس و همدم
عزیز فاطمه ای یارِ غایب از نَظَرَم
فراق توست به یاران مصیبت اعظم
عزیز فاطمه بنگر غروب گونه شده
دل طلوع هم از آهِ کوچه ها پر غم
عزیز فاطمه امشب مرا دعایی کن
به حقّ او که قَدَش شد زِ بار غمت خَم
فتاده مادر تو بین بستر ای مولا
شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم
شبِ شهادت جانسوز مادرت باشد
شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم
شهادت پر از اندوهِ مادرت باشد
شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم
رسیده شامِ غریبانِ مادرت زهرا
شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم
زیاده تر بِنَما روزیِ بُکایِ مَرا
به بزم ناله و ذکر و نوا و نوحه و دَم
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
#شعر_فاطمیه
@sherosabk
زمزمهٔ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایام فاطمیه و روضهٔ بلال حبشی
ای مهجبین فاطمه
پر حزین فاطمه
صحرا نشینِ فاطمه
یابن الحسن یابن الحسن...
ذرّیه ی پیغمبری
نالان زِ داغ مادری
یا حجّة بن العسکری
یابن الحسن یابن الحسن...
گر چه خطا کار و بدم
دور از خدای سرمدم
در فاطمیه آمدم
یابن الحسن یابن الحسن...
من را گناه آواره کرد
تیغش دلم را پاره کرد
نَفسَم مرا بیچاره کرد
یابن الحسن یابن الحسن...
از کاروان اوصیا
اصحاب شاه کربلا
جامانده وا غربتا
یابن الحسن یابن الحسن...
ای جلوه گاه عدل و داد
گویا شرف رفته به باد
شد شهر ما غرق فساد
یابن الحسن یابن الحسن...
آزادی شیطانیان
گشته بَدَل فاش و عیان
بر بی حجابیِ زنان
یابن الحسن یابن الحسن...
ای روشنای هر پگاه
من می برم با اشک و آه
از معصیت بر تو پناه
یابن الحسن یابن الحسن...
کِی می نمایی پُر سُرور
ای چشم عالم را چو نور
از جانب کعبه ظهور
یابن الحسن یابن الحسن...
کِی انتقام ای مُقتدا
گیری به فرمان خدا
از قاتل خیر النّسا
یابن الحسن یابن الحسن...
با اِذنَت ای عشق همه
با نوحه و با زمزمه
ذکرم شود یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه...
امشب به اندوه و اَلَم
دل لحظه لحظه دم به دم
می سوزد از این ذکر غم
یا فاطمه یا فاطمه...
آن مظهر حسن و کمال
روزی به اشک و شور و حال
گفتا اذان گوای بلال
یا فاطمه یا فاطمه...
بنگر که چشمم گشته تر
بر گو اذانی پر شَرَر
گشته دلم تنگ پدر
یا فاطمه یا فاطمه...
رفت از سرِ عزّ و جلال
بر مأذنه آندَم بلال
گفتا أَذانی بی مثال
یا فاطمه یا فاطمه...
ناگه ز غم مدهوش شد
با درد هم آغوش شد
اُمُّ الحسن بیهوش شد
یا فاطمه یا فاطمه...
ناگَه یتیمان آمدند
محزون و نالان آمدند
با چشم گریان آمدند
یا فاطمه یا فاطمه...
گشتند با او رو به رو
گفتند با گریه به او
دیگر اذانت را مگو
یا فاطمه یا فاطمه...
دلخسته و مضطر شویم
بی یار و بی یاور شویم
کم مانده بی مادر شویم
یا فاطمه یا فاطمه...
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
#شعر_فاطمیه #بلال_حبشی
@sherosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای کعبهٔ اهل ولا مهدی زهرا
ای گشته دور از دیده ها مهدی زهرا
ای آشنایی که در این امت غریبی
ای بر دو عالَم مُقتدا مهدی زهرا
دیگر دَرْ آیْ از پشتِ أبْرِ تیرهٔ هِجْرْ
کن عالمی ، غرق ضیا مهدی زهرا
از فرط عصیان از تو مولا دور گشتم
شد کار من جرم و خطا مهدی زهرا
خون شد دلِ تو از گناهانِ منِ زارْ
از من بدی وز تو عطا مهدی زهرا
از ذکر و تسبیح و نَوافل دور گشتم
أُنسی ندارم با دعا مهدی زهرا
یادش بخیر،آن گریه ها و سوزِ دل ها
آن ناله و اشک و نوا مهدی زهرا
هر آنچه نعمت داده بر من حضرت دوست
من نیستم بر آن رضا مهدی زهرا
من شاکر أَلطاف حق هرگز نبودم
ای وای ،از این فعل خطا مهدی زهرا
هر چند من دور از خدا و عَبْدِ نَفْسَم
اما پُرَم از إِدعا مهدی زهرا
دردِ بدِ عصیان مرا بیچاره کرده
درد مرا بِنْما دوا مهدی زهرا
من حاجت احسانْ زِ تو دارم،کریما
کِیْ می شوم حاجت روا مهدی زهرا
بیماریم از درد غفلت ، لاعلاج است
من از تو می خواهم شفا مهدی زهرا
در شهر ما فِسْق و فُجور از حَدْ فزون است
قَدْری بده بر ما حیا مهدی زهرا
آقا تو میدانی که من کاهِلْ نمازم
شد چهره ام رنگ از ریا مهدی زهرا
بر من نماز جمعه گردیده فراموش
فارغ شدم زین ماجرا مهدی زهرا
دیگر مَرام انقلابی نیست در من
یار خمینی کن مرا مهدی زهرا
سیِّد علی را تا ظهورت حفظ فرما
ای تحت فرمانت قضا مهدی زهرا
یاران سفر کردند و من ماندم دوباره
جدّاً نمی دانم چرا مهدی زهرا
با یک جهان اندوه و درد و غم بگویم
از وَقْعه ای دیگر تو را مهدی زهرا
آقا ببین از ظلم این کُفّار ملعون
همچون بقیع شد سامرا مهدی زهرا
با ذوالفقار از این لعینان دادْ ، بِسْتان
ای ثانیِ شیر خدا مهدی زهرا
ای آخرین خورشید زیبای امامت
ثانی عَشَرْ از اولیا مهدی زهرا
تا روز محشر از دو چشمم خون روان است
در روضه ی خیر النِّسا مهدی زهرا
آن بانویی که قائمه بر عرش حق بود
قَدَّش چرا گشته دو تا مهدی زهرا
از غربت آن رهبر خانه نشینش
آهش رِسَد بر کبریا مهدی زهرا
از ناله اش در پشت در محشر به پا شد
از این عزا، واویلتا مهدی زهرا
چون در میان کوچه ها نقش زمین شد
زد ناله ختم الأنبیا مهدی زهرا
با ظلم ثانی و غلاف و تازیانه
حقّ رسالت شد أَدا مهدی زهرا
بِلَّه شهیده گشت بین درب و دیوار
زهرا به حفظ مرتضی مهدی زهرا
آری ز یثرب آتش ظلم و جنایت
زد شعله در کرب و بلا مهدی زهرا
آه از دمی که رأس سالار شهیدان
شد آفتاب نیزه ها مهدی زهرا
آه از دمی که غرق در خون گشت عبّاس
از ظلم قومِ أَشقیا مهدی زهرا
آه از دمی که دید زینب جسم یارش
عریان به خاک کربلا مهدی زهرا
آه از دمی که دختری ناز و سه ساله
زد ناله کِیْ بابا ،بیا مهدی زهرا
باید بیایی و بگیری انتقامِ
خونِ حسینِ سر جدا مهدی زهرا
این است آوای تمام شیعیانت
یابن الحسن دیگر بیا مهدی زهرا
این شعر در تاریخ ۸۶/۴/۹ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
@sherosabk
غزل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عُمرم به سر شد و ز نگارم خبر نشد
اشکم خزان شد و ز بهارم خبر نشد
بر درد هجر ، هست تحمل ثقیل و سخت
از آن مجیب و تاب و قرارم خبر نشد
هستم غریب و بی کس و تنها در این میان
من داد میزنم که ز یارم خبر نشد
مُلک امید مانده همینطور بی ولی
از پادشاه مُلک و دیارم خبر نشد
دل شد ز تیغ تیز فراق تو لاله گون
از مرهم جراحت زارم خبر نشد
پروانه وار من به امید شرار وصل
گشتم فنا ولی ز شرارم خبر نشد
دار و ندار من گل زیبای نرگس است
از آنکه هست دار و ندارم خبر نشد
این شعر در تاریخ ۸۴/۱۲/۱۴ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
@sherosabk
رباعی های مناجات
با پای امید سوی خورشید دَوَم
ای کاش که مشمول عنایات شَوَم
خیلی ز گناهان خودم می ترسم
ای وای از آن لحظه که در قبر رَوَم
شَر،خیمه ی خویش در کمینم زده است
ابلیس نشانی به جبینم زده است
من در به در دشت گناهم ، چه کنم
بیچاره شدم ، نَفْس زمینم زده است
این شعر در تاریخ ۸۴/۱۲/۱۴ سروده شده
#دلنوشته
#مناجات #رباعی
@sherosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ز اختران انتظار چو کهکشان شده دلم
به تیر مرگ و احتضار دگر نشان شده دلم
به وعده ای در این سَرا ز شوق دیدنت شَها
نگیرم از اَجَل فنا که جاودان شده دلم
به دیدگان پُر گوهر سوار مرکب شرر
ز هجر عازِم سفر به لا مکان شده دلم
ز بار غم خمیده ام نظر کن ای سپیده ام
به پشت اَبر دیده ام بسی نهان شده دلم
نشانِ بی نشانِ من نگار جاودانِ من
بهار بی خزان من ببین خزان شده دلم
همیشه شکرِ رحمتت ، کنم که از عنایتت
به نعمتِ محبّتت نگاهبان شده دلم
یزیدیان و اهل و غیر ، مثال طلحه و زُبیر
ز فیض نورِ تو به سِیر ، نه این نه آن شده دلم
ز هجرت ای مَهِ کرم ، بسوخت دل ز درد و غم
که فارغ از زمین و هم ، از آسمان شده دلم
ببین غمِ نگاه را ، شرارِ سوزِ آه را
به فِعلیت گناه را ، مدد رسان شده دلم
مرا کن از گُنَه جدا ، به حق اهل جبهه ها
که غرق غفلت و خطا ، چو جاهلان شده دلم
نظر نما به عاصیان قسم به آن حسینیان
که تنگ و بی قرارِ آن ، مسافران شده دلم
کنم به اشک زمزمه بیا امید ما همه
ببین عزیز فاطمه ، که نیمه جان شده دلم
شُدَم اگر چه ، نور عین! گناهکارِ عالمین
به یاد جدّ تو حسین پُر از فغان شده دلم
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در حدود سال ۸۴ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
@sherosabk
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایام فاطمیه
چه می شود که انیس و حبیب من باشی
به درد کهنه ی عصیان طبیب من باشی
بیایی و تو قرار و شکیب من باشی
برای بندگی حق ، مجیب من باشی
سیاه روی منم ای بهار خوش عهدی
امید من تویی ای حجت خدا مهدی
به آستانه ی تو بنده ای خطا کارم
به درد نفس شدم مبتلا و بیمارم
ولی قسم به ولا ، ای نگار و دلدارم
میان هر دو جهان فقط تو را دارم
خوش آن زمان که شوم باده نوش احسانت
عزیز فاطمه جانم شود به قربانت
بیا و از گنه و معصیت نجاتم ده
ز خوبی و زِ فضیلت کمی صفاتم ده
فقیرم و ز کرم ، سیدی زکاتم ده
قتیل خنجر نفسم بیا حیاتم ده
شدم به دشت هواهای نفس آواره
گناه کرده مرا بی نوا و بیچاره
حرام وارد کردار ما شده مولا
دلم کشیده به سمت خطا شده مولا
به سستی و به بدی مبتلا شده مولا
چه صبح ها که نمازم قضا شده مولا
به کل عمر برای خدا نکوشیدم
ز جام روح نواز سحر ننوشیدم
الا امام زمان ای خلیفه ی داور
برای آمدنت با شرار و خونِ جگر
تو را قسم بدهم ای عزیز پیمبر
به اشک های دو چشم حبیبه ی حیدر
به حق سوره کوثر دگر بیا مهدی
به بستری گل حیدر دگر بیا مهدی
فدای نور و کمال و جمال چون ماهت
فدای غربت آن خیمه گاه و خرگاهت
فدای اشک غم و سوز و ناله و آهت
بیا که حضرت زهراست چشم به راهت
بیا و لیلی دل را ز حُسن مجنون دار
بیا و قاتل زهرا ز خاک بیرون آر
مدد بگیر ز جبّار و حیّ لم یزلی
به او که شد ز جفا غاصب حقوق ولی
بگو به صوت رسا و عیان و بانگ جلی
لعین! بگو که چه بوده است ، جرم یار علی
چرا بشد رخ مظلومه مادرم نیلی
در آستانه چرا به رویش زدی سیلی
ز بار غم قد خم همچو دال دارم من
صفات صبر به حد کمال دارم من
اگر چه طاقت دل بی مثال دارم من
زبان گشا که ز تو یک سوال دارم من
در آن زمان که زدی ضربه بر رخ کوکب
حیا و شرم نکردی ز گریه ی زینب؟
اگر نبود وصیت ز شخص پیمبر
به فاتح در خیبر ، به حیدر صفدر
که یا علی تو نما صبر در ره داور
اگر چه ظلم شد از دشمن تو بر کوثر
بقا ز جسم و لجنزار پیکرت می رفت
به تیغ خشم علی ، بی حیا سرت می رفت
بیا و تیغ خدا را تو از نیام بگیر
ز شرق و غرب جهان رشته ی کلام بگیر
ز ظالمان و ابر قدر تان دوام بگیر
بیا ز قاتل زهرا تو انتقام بگیر
بیا که شیعه اسیر غم جدایی توست
که بهترینِ نِعَم ، فیض آشنایی توست
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در ۲۸ فروردین سال ۱۳۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
#شعر_فاطمیه
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
بدون تو نمیباشد ،صفا در جمع مشتاقان
ببین چون شمع میسوزد،ز هجرانت دل یاران
ز بس سوزانده ای دل را،زهجران یوسف زهرا
به گیتی میدهد گرما،دل همچو اختری سوزان
الا ای آشنای دل ،الا ای چاره ی مشکل
ببین رفت از کفم حاصل،چو احوال پریشانان
جهان را مقتدایی تو،طبیب دردها تویی
به درد ما دوایی تو،بیا بالین بیماران
به راز دل تویی محرم،ز دوری تو صد زمزم
رود از دیده عالم،سحرگاهان شبانگاهان
به کام جان رسان شهدی ،تو ای خورشید خوش عهدی
عزیز فاطمه مهدی،الا ای حجت یزدان
الا ای روح مشتاقی،منم سرمست و تو ساقی
منم فانی تویی باقی،منم واله تویی جانان
شود ای کاش یا مولا،ز بد مستی شوم رسوا
سپس با شور و با آوا،تو را هستی کنم قربان
ببین ای تارو پود من،همه بودو نبود من
زجاری وجود من،نموده فعل بد طغیان
سیه شد روزگار من ،ز من سوزانده شد خرمن
که از تحریک اهریمن ،شدم بیچاره از عصیان
منم آن عبد کم عزت ، به ترک جرمْ بی همت
از آن نالم که در غفلت ،مرا از دست شد ایمان
اگر هم عزتی دارم،بود از لطف دلدارم
که من گریه کن یارم،قسم بر جان و بر جانان
تو سرشار از امیدم کن،زلطفت رو سپیدم کن
به راه خود شهیدم کن،که گردم مثل آن خوبان
الا ای حجت قادر ،کرم کن باطن و ظاهر
که خونین رو شوم حاضرم،حضور سرور عطشان
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در سال ۱۳۸۴ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
@sherosabk
مناجات با امام زمان در ایام فاطمیه
عزیز فاطمه ای عرش ، خاک محضر تو
فدای ناله و آوا و دیده ی تر تو
اگرچه ننگ تو هستم ولی رهم دادی
فدای لطف و عنایات عَبدپرور تو
به لیله ی غم هجران ، شها ! دهد پایان
طلوع شمس جمال ِ خدای منظَر تو
بوَد به دشت دو چشمان اشک آلودت
عیان به دیده ی جان ، لاله های احمر تو
شنیده ایم ز اغیار طعنه ها ای دوست
بیا که کور شود چشم خصمِ کافر تو
هنوز ماه جمالت ندیده ، ای مولا
ائمه اند تمامی ثنای گستر تو
بوَد تمامیِ هستی خزان تر از پاییز
به انتظار بهارِ رخ منوّر تو
به روز حشر ، الا ای غمت سُرور دلم
بهشت را نفروشم به فیض آذر تو
بهشت رَشک برَد بر نسیم کوی تو و
شمیم نرگس ِ آن گلشن معطّر تو
قبولِ درگه خود کرده ای مرا آقا
الا فدای عطای زِ حد فراتر تو
به این گدا بده اخلاص و پاکی نیّت
به حق خون خدا ، جدّ پاک و اطهر تو
اگرچه بی سروپایم ، من از تو ممنونم
چراکه آمده ام در عزای مادر تو
همان که بود حجابش به بانوان الگو
همان که بود ز عصمت ، کنیز داورِ تو
همان که پشت در خانه اش صدایت زد
همان که بود یگانه گل پیمبر تو
شهیده گشت به راه ولایت و قرآن
که ماند دین خدا ، زو همیشه جاویدان
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در ۲۸ فروردین سال ۱۳۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
#شعر_فاطمیه
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
مدح و مرثیه امام جواد علیه السلام
شاه ملکِ قضا سلام سلام
نور چشم رضا سلام سلام
گل آثارِ خامه ادرکنی
یا جواد الائمه ادرکنی
ای فدای مقام والایت
ای سخاوت نمی زِ دریایت
پدرانت همه رحیم هستند
همه بخشنده و کریم هستند
ای عیان در تو رنگ و بویِ رضا
ثمر نخل آرزوی رضا
دشت دین را چو لاله ای خشبو
خلفِ پاکِ ضامنِ آهو
دیده ی من تو را؛ تراب قدم
کعبه ی جودی و عطا و کرم
مرغ جانم به نغمه و آواز
سوی بام تو می کند پرواز
بر وِلایِ تو مبتلا هستم
بر سر کوی تو گدا هستم
قلب سوزان به کویَت آوردم
بار عصیان به سویت آوردم
من گدا هستم و تو مظهرِ جود
من اسیر شب و تو اختر جود
بُرده ای ؛ اِی جمال تو چون ماه
ارث جود از کریم آل الله
بر دل ما قرار دادی تو
جود را اعتبار دادی تو
ای گدای تو ؛ بی نیاز ترین
وَز عطایِ تو ؛ چاره ساز ترین
روزی ام سوز و اشک و آهی کن
دردمندم؛ مرا نگاهی کن
مِهر و مَه ؛ وامدارِ رویِ تواَند
قدسیان؛ سائلان کویِ تواَند
تو امامی و حق نهاد هستی
یوسف فاطمه؛ جواد هستی
مظهر نورِ کبریایی تو
نهمین حجَّت خدایی تو
علمِ تو ؛ فوقِ درکِ این عالم
شاهدم؛ نقلِ زاده ی اَکثَم
او که بوده زِ برترین فُضَلا
قاضی شهر و اعظَمُ العُلَما
در برِ دانش تو زانو زد
بر تُرابِ جلالَتَت ؛ رو زَد
در بَرَت اِی زِ ذات حق منصوب
گشت اندر مناظره؛ مغلوب
کیستم من که وصفِ تو گویَم
رُخ به آب مَدایِحَت شویَم
شَأن تو بس عظیم و بَس والاست
مادحِ تو خدای بی همتاست
ای که در کودکی به سوز و نَوا
روضه خوانی به مادرت زهرا
لعن بر قومِ اشقیا کردی
لعن بر آن دو بی حیا کردی
ای به قربانِ حُسنِ هاشمیَّت
وان دل غصه دار فاطمیَّت
ای که آب و گِلِ تو زهرایی است
روح و جان و دل تو زهرایی است
در دل خاک ؛ کُن تو یاد من
جان زهرا ؛ بِرِس به دادِ من
دل زارم فقیر رحمت توست
من اُمیدم فقط عنایت توست
وصل تو سرنوشت جانِ من است
کاظِمِینَت بهشت جانِ من است
گرچه خالی است؛ سیِّدی؛ دستم
بر ضریحت دخیلِ دل بستم
ای فلک دوستدار و مأنوست
کِی شود آیَمی به پابوست
گیرم ای ماورایِ کلِّ عُقول
من زِ باب المراد؛ اِذنِ دُخول
ای مزارت مطافِ خِیلِ مَلَک
کعبه ای بر طواف خِیل مَلَک
ای عزیزِ دل امام رضا
ثمر و حاصلِ امام رضا
با وِلایِ خود آشنایَم کن
بر درِ خانه اَت گدایم کن
سینه ای زار و مُشتَعِل دارم
تا قیامت غَمَت به دل دارم
ای اسیر بلایِ اُمُّ الفضل
گشته ای مبتلای ام الفضل
زن مگو ؛ آن لعینه ی دو سَرا
داده از کینه بر تو زهر جفا
از حَسَد زد به زهر کین ؛ شَرَرَت
سوخت از شعله ی ستم جگرت
ای به قربان غُربَتِ نِگَهَت
حجره ی بسته گشته قتلگهت
به شرف روح جاودان دادی
همچو جَدَّت تو تشنه جان دادی
بین چندین کنیز ولوله شد
نوحه خوانی؛ نه ؛ بلکه هلهله شد
در بَرِ درب حجره ؛ صف زده اَند
در عزای تو جمله کف زده اند
مانده ؛ ای روحِ پیکرِ اسلام
پیکرت بی کفن به رویِ بام
لیک مرغانِ آسمان پِیما
سایه کردن بر تَنَت زِ وفا
تا مگر نورِ آفتاب سما
نخورد بر تَنِ تو یا مولا
می کِشَم از دل حزینم آه
دل بسوزَد به یاد ثارالله
غربتش بر فلک هُوِیدا بود
بدنش بی کفن به صحرا بود
ماند از ظلمِ اِبنِ سعد پلید
جسم شَه زیر تابش خورشید
ماند یارِ یگانه ی زینب
پیکرش بر زمین سه روز و دو شب
بر دل قدسیان گُدازه زدند
اسب ها را چو نَعلِ تازه زدند
خیمه ها غَرقِ آتش کین بود
کینه ها کینه هایِ دیرین بود
باغ پیغمبری؛ گرفت آتش
دامن دختری گرفت آتش
یا جوادَ الائمه یا مولا
ای گل یاس گلشن زهرا
تو ؛ هم ؛ آقا بیا و ناله بِزَن
ناله بر سوگِ چند ساله بِزَن
ناله زَن بر شهیدِ کرببلا
شاه مظلوم ؛ سیدالشهدا
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در ۲۴ تیر ماه سال ۱۳۸۷ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_جواد
@sherosabk
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و روضه وداع
همیشه شرم زِ روی تو دارم ای مولا
تویی قرار دلِ بی قرارم ای مولا
اگر چه روسیَهَم لیک خاک کوی توأَم
همین بُوَد به خدا ، افتخارم ای مولا
به چشم خلق پِیِ عادَتُکُمُ الإِحسان
تو داده ای شرف و اعتبارم ای مولا
چه می شود چو شهیدان جبهه ها من هم
به راه عاشقی ات جان سپارم ای مولا
هزار شکر که من هم شبیهِ آن شُهدا
برای رهبر خود جانثارم ای مولا
همیشه سجده گذار عنایت رَبَّم
که غیر حُبّ تو در دِل ندارم ای مولا
عزیز فاطمه، یابن الحسن بیا و ببین
خزان شده است زِ هِجرَت بهارم ای مولا
به حقّ جدّه سادات و احمد و حیدر
نَظَر نَما به من و حال زارم ای مولا
اگر چه نان و نمک داده ای مرا، امّا
ببین به سفره عصیان دچارم ای مولا
بیا که مرکب غفلت ، عجیب می تازد
دگر بس است غم انتظارم ای مولا
ولی ز بین همه خوبهای این عالَم
هزار شکر که گشتی تو یارم ای مولا
تویی کریم کریمان و من فقیر کرم
تویی گل و منِ بیچاره خارم ای مولا
ببین به یاد غریبیِّ جَدّ مظلومت
نوا و نوحه ز جانم بَرآرَم ای مولا
به یاد بی کسی و تشنگی ثارالله
شده است زمزمه و آه ، کارم ای مولا
به یاد وقت وداع حسین با زینب
هماره اشک زِ دیده ببارم ای مولا
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در حدود سال ۸۵ سروده شده
#وداع
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
@sherosabk