eitaa logo
شعر و سبک؛امیر عباسی
5.7هزار دنبال‌کننده
279 عکس
120 ویدیو
11 فایل
🔹 تمامی شعر های این کانال توسط حاج امیر عباسی سروده و بارگذاری میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف الا ای ساکن تنهای صحرا عزیز فاطمه ، مهدی زهرا الا ای آفتاب آسمانم حبیبم ، سرورم ، روح و روانم ببین‌که بی تو کارم اشک و آه است بیا که بی تو عمر من تباه است بیا ای قبله ی راز و ‌نیازم ز هجران تو در سوز و گدازم به درگاه الهی ، شاهراهی تو‌ ناجی غریقان گناهی ببین عصیان گرفتارم نموده به درد و‌ جهل بیمارم نموده بیا ، وز دام عصیانم رها کن مرا بر عشق رویت مبتلا کن بیا و مرحمی نِه روی سینه بیا و راهیم کن تا مدینه بیا ای نور دیده ، یبن طاها مرا زائر‌ نما بر قبر زهرا بیا ای باغبان باغ عزت بیا ای معنی ناب ولایت بده پاسخ مرا ای میر و‌ مولا سوال غرق حزن ، العجل را بیا و درد یاران را دوا کن بساط حشر در دنیا به پا کن بیا و ‌زنده کن اهل جفا را تو بر گیر انتقام کربلا را عیان کن دیده ی از خون ترت را تو بر گیر انتقام مادرت را همان مادر که در ماتم نشسته همان مادر که پهلویش شکسته همان مادر که عالم عبد کویش همان مادر که سیلی خورده رویش بیا ای غصه دار روی نیلی بیا ای داغدار جای سیلی بیا بر جسم بی جانم ، تو جان ده به شیعه قبر زهرا را نشان ده بسی نالم من ای یکدانه ی عشق که شد بسته در میخانه عشق دگر توفیق از ما سلب گشته نظرها سوی دنیا جلب گشته شدم مشغول فعل جرم و‌عصیان دگر‌ کمتر کنم یاد شهیدان همان خوبان ، همان مردان دنیا همان آلاله های دشت زهرا همان ویرانگران کاخ طاغوت به سِحر‌ِ دشمنان ، هاروت و ماروت همان حمزه دلان ، شیران ، دلیران میان آتش دشمن ، خلیلان همان استادهای درس عزت همان لبیک‌ گویان شهادت همان خوبان‌،سبکبالان،حبیبان همان سنگرنشینان، آن غریبان شقایق های خونین روی پرپر فدایی های دین ، یاران رهبر اسیران غم عشق حسینی فدایی های اسلام‌ و ‌خمینی پس از این درد دلهای پر از غم تو‌ را اینگونه شرح حال گویم ز زویت سیدی شرمنده هستم شهیدان رفته و‌ من زنده هستم اگر چه از حضورم شرمسارم به یاد اهل جبهه بی قرارم نبودم تا که بینم حال خوبان ولی باشد دل من با شهیدان الا محرم به اسرارم ، حبیبا ز تو‌ من حاجتی دارم ، حبیبا الا ای آنکه در دل غم نهادی شهیدان را برات وصل دادی براتی ده مرا ای روح عصمت عزیمت از ولایت تا شهادت که با جانم شوم یار و‌ مجیبت قسم ‌بر غربت جد غریبت همان که کشته‌ در کرببلا شد سر‌ نورانی اش از تن جدا شد شادی روح شهدا ، امام شهدا و‌سلامتی رهبر انقلاب صلوات این شعر در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۲ سروده شده @herosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایّام فاطمیه مناسب برای اجرا در ایام بستری شدن،شب شهادت،شهادت و شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها عزیز فاطمه ای سِرِّ عشق را مَحرَم مدینه اي شده گویا تمامیِ عالَم عزیز فاطمه دیگر نَما ، زِ کعبه ظُهور بیا و جرعه بنوشان به کوثر و زمزم عزیز فاطمه با آن دمِ الهیِ خود بده حیات به صَدها چو عیسیِٰ مریم عزیز فاطمه ای دلبر یگانه ما به شیعه نیست به غیر از تو مونس و همدم عزیز فاطمه ای یارِ غایب از نَظَرَم فراق توست به یاران مصیبت اعظم عزیز فاطمه بنگر غروب گونه شده دل طلوع هم از آهِ کوچه ها پر غم عزیز فاطمه امشب مرا دعایی کن به حقّ او که قَدَش شد زِ بار غمت خَم فتاده مادر تو بین بستر ای مولا شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم شبِ شهادت جانسوز مادرت باشد شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم شهادت پر از اندوهِ مادرت باشد شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم رسیده شامِ غریبانِ مادرت زهرا شبیه شمع بسوزان مرا در این ماتم زیاده تر بِنَما روزیِ بُکایِ مَرا به بزم ناله و ذکر و نوا و نوحه و دَم @sherosabk
تصویر دست نوشته ی شعر بالا 👆
زمزمهٔ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایام فاطمیه و روضهٔ بلال حبشی ای مهجبین فاطمه پر حزین فاطمه صحرا نشینِ فاطمه یابن الحسن یابن الحسن... ذرّیه ی پیغمبری نالان زِ داغ مادری یا حجّة بن العسکری یابن الحسن یابن الحسن... گر چه خطا کار و بدم دور از خدای سرمدم در فاطمیه آمدم یابن الحسن یابن الحسن... من را گناه آواره کرد تیغش دلم را پاره کرد نَفسَم مرا بیچاره کرد یابن الحسن یابن الحسن... از کاروان اوصیا اصحاب شاه کربلا جامانده وا غربتا یابن الحسن یابن الحسن... ای جلوه گاه عدل و داد گویا شرف رفته به باد شد شهر ما غرق فساد یابن الحسن یابن الحسن... آزادی شیطانیان گشته بَدَل فاش و عیان بر بی حجابیِ زنان یابن الحسن یابن الحسن... ای روشنای هر پگاه من می برم با اشک و آه از معصیت بر تو پناه یابن الحسن یابن الحسن... کِی می نمایی پُر سُرور ای چشم عالم را چو نور از جانب کعبه ظهور یابن الحسن یابن الحسن... کِی انتقام ای مُقتدا گیری به فرمان خدا از قاتل خیر النّسا یابن الحسن یابن الحسن... با اِذنَت ای عشق همه با نوحه و با زمزمه ذکرم شود یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... امشب به اندوه و اَلَم دل لحظه لحظه دم به دم می سوزد از این ذکر غم یا فاطمه یا فاطمه... آن مظهر حسن و کمال روزی به اشک و شور و حال گفتا اذان گوای بلال یا فاطمه یا فاطمه... بنگر که چشمم گشته تر بر گو اذانی پر شَرَر گشته دلم تنگ پدر یا فاطمه یا فاطمه... رفت از سرِ عزّ و جلال بر مأذنه آندَم بلال گفتا أَذانی بی مثال یا فاطمه یا فاطمه... ناگه ز غم مدهوش شد با درد هم آغوش شد اُمُّ الحسن بیهوش شد یا فاطمه یا فاطمه... ناگَه یتیمان آمدند محزون و نالان آمدند با چشم گریان آمدند یا فاطمه یا فاطمه... گشتند با او رو به رو گفتند با گریه به او دیگر اذانت را مگو یا فاطمه یا فاطمه... دلخسته و مضطر شویم بی یار و بی یاور شویم کم مانده بی مادر شویم یا فاطمه یا فاطمه... @sherosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای کعبهٔ اهل ولا مهدی زهرا ای گشته دور از دیده ها مهدی زهرا ای آشنایی که در این امت غریبی ای بر دو عالَم مُقتدا مهدی زهرا دیگر دَرْ آیْ از پشتِ أبْرِ تیرهٔ هِجْرْ کن عالمی ، غرق ضیا مهدی زهرا از فرط عصیان از تو مولا دور گشتم شد کار من جرم و خطا مهدی زهرا خون شد دلِ تو از گناهانِ منِ زارْ از من بدی وز تو عطا مهدی زهرا از ذکر و تسبیح و نَوافل دور گشتم أُنسی ندارم با دعا مهدی زهرا یادش بخیر،آن گریه ها و سوزِ دل ها آن ناله و اشک و نوا مهدی زهرا هر آنچه نعمت داده بر من حضرت دوست من نیستم بر آن رضا مهدی زهرا من شاکر أَلطاف حق هرگز نبودم ای وای ،از این فعل خطا مهدی زهرا هر چند من دور از خدا و عَبْدِ نَفْسَم اما پُرَم از إِدعا مهدی زهرا دردِ بدِ عصیان مرا بیچاره کرده درد مرا بِنْما دوا مهدی زهرا من حاجت احسانْ زِ تو دارم،کریما کِیْ می شوم حاجت روا مهدی زهرا بیماریم از درد غفلت ، لاعلاج است من از تو می خواهم شفا مهدی زهرا در شهر ما فِسْق و فُجور از حَدْ فزون است قَدْری بده بر ما حیا مهدی زهرا آقا تو میدانی که من کاهِلْ نمازم شد چهره ام رنگ از ریا مهدی زهرا بر من نماز جمعه گردیده فراموش فارغ شدم زین ماجرا مهدی زهرا دیگر مَرام انقلابی نیست در من یار خمینی کن مرا مهدی زهرا سیِّد علی را تا ظهورت حفظ فرما ای تحت فرمانت قضا مهدی زهرا یاران سفر کردند و من ماندم دوباره جدّاً نمی دانم چرا مهدی زهرا با یک جهان اندوه و درد و غم بگویم از وَقْعه ای دیگر تو را مهدی زهرا آقا ببین از ظلم این کُفّار ملعون همچون بقیع شد سامرا مهدی زهرا با ذوالفقار از این لعینان دادْ ، بِسْتان ای ثانیِ شیر خدا مهدی زهرا ای آخرین خورشید زیبای امامت ثانی عَشَرْ از اولیا مهدی زهرا تا روز محشر از دو چشمم خون روان است در روضه ی خیر النِّسا مهدی زهرا آن بانویی که قائمه بر عرش حق بود قَدَّش چرا گشته دو تا مهدی زهرا از غربت آن رهبر خانه نشینش آهش رِسَد بر کبریا مهدی زهرا از ناله اش در پشت در محشر به پا شد از این عزا، واویلتا مهدی زهرا چون در میان کوچه ها نقش زمین شد زد ناله ختم الأنبیا مهدی زهرا با ظلم ثانی و غلاف و تازیانه حقّ رسالت شد أَدا مهدی زهرا بِلَّه شهیده گشت بین درب و دیوار زهرا به حفظ مرتضی مهدی زهرا آری ز یثرب آتش ظلم و جنایت زد شعله در کرب و بلا مهدی زهرا آه از دمی که رأس سالار شهیدان شد آفتاب نیزه ها مهدی زهرا آه از دمی که غرق در خون گشت عبّاس از ظلم قومِ أَشقیا مهدی زهرا آه از دمی که دید زینب جسم یارش عریان به خاک کربلا مهدی زهرا آه از دمی که دختری ناز و سه ساله زد ناله کِیْ بابا ،بیا مهدی زهرا باید بیایی و بگیری انتقامِ خونِ حسینِ سر جدا مهدی زهرا این است آوای تمام شیعیانت یابن الحسن دیگر بیا مهدی زهرا این شعر در تاریخ ۸۶/۴/۹ سروده شده @sherosabk
غزل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عُمرم به سر شد و ز نگارم خبر نشد اشکم خزان شد و ز بهارم خبر نشد بر درد هجر ، هست تحمل ثقیل و سخت از آن مجیب و تاب و قرارم خبر نشد هستم غریب و بی کس و تنها در این میان من داد میزنم که ز یارم خبر نشد مُلک امید مانده همینطور بی ولی از پادشاه مُلک و دیارم خبر نشد دل شد ز تیغ تیز فراق تو لاله گون از مرهم جراحت زارم خبر نشد پروانه وار من به امید شرار وصل گشتم فنا ولی ز شرارم خبر نشد دار و ندار من گل زیبای نرگس است از آنکه هست دار و ندارم خبر نشد این شعر در تاریخ ۸۴/۱۲/۱۴ سروده شده @sherosabk
رباعی های مناجات با پای امید سوی خورشید دَوَم ای کاش که مشمول عنایات شَوَم خیلی ز گناهان خودم می ترسم ای وای از آن لحظه که در قبر رَوَم شَر،خیمه ی خویش در کمینم زده است ابلیس نشانی به جبینم زده است من در به در دشت گناهم ، چه کنم بیچاره شدم ، نَفْس زمینم زده است این شعر در تاریخ ۸۴/۱۲/۱۴ سروده شده @sherosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ز اختران انتظار چو کهکشان شده دلم به تیر مرگ و احتضار دگر نشان شده دلم به وعده ای در این سَرا ز شوق دیدنت شَها نگیرم از اَجَل فنا که جاودان شده دلم به دیدگان پُر گوهر سوار مرکب شرر ز هجر عازِم سفر به لا مکان شده دلم ز بار غم خمیده ام نظر کن ای سپیده ام به پشت اَبر دیده ام بسی نهان شده دلم نشانِ بی نشانِ من نگار جاودانِ من بهار بی خزان من ببین خزان شده دلم همیشه شکرِ رحمتت ، کنم که از عنایتت به نعمتِ محبّتت نگاهبان شده دلم یزیدیان و اهل و غیر ، مثال طلحه و زُبیر ز فیض نورِ تو به سِیر ، نه این نه آن شده دلم ز هجرت ای مَهِ کرم ، بسوخت دل ز درد و غم که فارغ از زمین و هم ، از آسمان شده دلم ببین غمِ نگاه را ، شرارِ سوزِ آه را به فِعلیت گناه را ، مدد رسان شده دلم مرا کن از گُنَه جدا ، به حق اهل جبهه ها که غرق غفلت و خطا ، چو جاهلان شده دلم نظر نما به عاصیان قسم به آن حسینیان که تنگ و بی قرارِ آن ، مسافران شده دلم کنم به اشک زمزمه بیا امید ما همه ببین عزیز فاطمه ، که نیمه جان شده دلم شُدَم اگر چه ، نور عین! گناهکارِ عالمین به یاد جدّ تو حسین پُر از فغان شده دلم شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،صلوات این شعر در حدود سال ۸۴ سروده شده @sherosabk
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایام فاطمیه چه می شود که انیس و حبیب من باشی به درد کهنه ی عصیان طبیب من باشی بیایی و تو قرار و شکیب من باشی برای بندگی حق ، مجیب من باشی سیاه روی منم ای بهار خوش عهدی امید من تویی ای حجت خدا مهدی به آستانه ی تو بنده ای خطا کارم به درد نفس شدم مبتلا و بیمارم ولی قسم به ولا ، ای نگار و‌ دلدارم میان هر دو جهان فقط تو را دارم خوش آن زمان که شوم باده نوش احسانت عزیز فاطمه‌ جانم شود به قربانت بیا و از گنه و معصیت نجاتم ده ز خوبی و زِ فضیلت کمی صفاتم ده فقیرم و ز کرم ، سیدی زکاتم ده قتیل خنجر نفسم بیا حیاتم ده شدم به دشت هواهای نفس آواره گناه کرده مرا بی نوا و بیچاره حرام وارد کردار ما شده مولا دلم کشیده به سمت خطا شده مولا به سستی و به بدی مبتلا شده مولا چه صبح ها که نمازم قضا شده مولا به کل عمر برای خدا نکوشیدم ز جام روح نواز سحر ننوشیدم الا امام زمان ای خلیفه ی داور برای آمدنت با شرار و خونِ جگر تو را قسم بدهم ای عزیز پیمبر به اشک های دو چشم حبیبه ی حیدر به حق سوره کوثر دگر بیا مهدی به بستری گل حیدر دگر بیا مهدی فدای نور و کمال و جمال چون ماهت فدای غربت آن خیمه گاه و خرگاهت فدای اشک غم و سوز و ناله و آهت بیا که حضرت زهراست چشم به راهت بیا و لیلی دل را ز حُسن مجنون دار بیا و قاتل زهرا ز خاک بیرون آر مدد بگیر ز جبّار و حیّ لم یزلی به او که شد ز جفا غاصب حقوق ولی بگو به صوت رسا و عیان و بانگ جلی لعین! بگو که چه بوده است ، جرم یار علی چرا بشد رخ مظلومه مادرم نیلی در آستانه چرا به رویش زدی سیلی ز بار غم قد خم همچو دال دارم من صفات صبر به حد کمال دارم من اگر چه طاقت دل بی مثال دارم من زبان گشا که ز تو یک سوال دارم من در آن زمان که زدی ضربه بر رخ کوکب حیا و شرم نکردی ز گریه ی زینب؟ اگر نبود وصیت ز شخص پیمبر به فاتح در خیبر ، به حیدر صفدر که یا علی تو نما صبر در ره داور اگر چه ظلم شد از دشمن تو بر کوثر بقا ز جسم و لجنزار پیکرت می رفت به تیغ خشم علی ، بی حیا سرت می رفت بیا و تیغ خدا را تو از نیام بگیر ز شرق و غرب جهان رشته ی کلام بگیر ز ظالمان و ابر قدر تان دوام بگیر بیا ز قاتل زهرا تو انتقام بگیر بیا که شیعه اسیر غم جدایی توست که بهترینِ نِعَم ، فیض آشنایی توست شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،صلوات این شعر در ۲۸ فروردین سال ۱۳۸۵ سروده شده @sherosabk
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بدون تو نمیباشد ،صفا در جمع مشتاقان ببین چون شمع میسوزد،ز هجرانت دل یاران ز بس سوزانده ای دل را،زهجران یوسف زهرا به گیتی میدهد گرما،دل همچو اختری سوزان الا ای آشنای دل ،الا ای چاره ی مشکل ببین رفت از کفم حاصل،چو احوال پریشانان جهان را مقتدایی تو،طبیب دردها تویی به درد ما دوایی تو،بیا بالین بیماران به راز دل تویی محرم،ز دوری تو صد زمزم رود از دیده عالم،سحرگاهان شبانگاهان به کام جان رسان شهدی ،تو ای خورشید خوش عهدی عزیز فاطمه مهدی،الا ای حجت یزدان الا ای روح مشتاقی،منم سرمست و تو ساقی منم فانی تویی باقی،منم واله تویی جانان شود ای کاش یا مولا،ز بد مستی شوم رسوا سپس با شور و با آوا،تو را هستی کنم قربان ببین ای تارو پود من،همه بودو نبود من زجاری وجود من،نموده فعل بد طغیان سیه شد روزگار من ،ز من سوزانده شد خرمن که از تحریک اهریمن ،شدم بیچاره از عصیان منم آن عبد کم عزت ، به ترک جرمْ بی همت از آن نالم که در غفلت ،مرا از دست شد ایمان اگر هم عزتی دارم،بود از لطف دلدارم که من گریه کن یارم،قسم بر جان و بر جانان تو سرشار از امیدم کن،زلطفت رو سپیدم کن به راه خود شهیدم کن،که گردم مثل آن خوبان الا ای حجت قادر ،کرم کن باطن و ظاهر که خونین رو شوم حاضرم،حضور سرور عطشان شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،صلوات این شعر در سال ۱۳۸۴ سروده شده @sherosabk
مناجات با امام زمان در ایام فاطمیه عزیز فاطمه ای عرش ، خاک محضر تو فدای ناله و آوا و دیده ی تر تو اگرچه ننگ تو هستم ولی رهم دادی فدای لطف و عنایات عَبدپرور تو به لیله ی غم هجران ، شها ! دهد پایان طلوع شمس جمال ِ خدای منظَر تو بوَد به دشت دو چشمان اشک آلودت عیان به دیده ی جان ، لاله های احمر تو شنیده ایم ز اغیار طعنه ها ای دوست بیا که کور شود چشم خصمِ کافر تو هنوز ماه جمالت ندیده ، ای مولا ائمه اند تمامی ثنای گستر تو بوَد تمامیِ هستی خزان تر از پاییز به انتظار بهارِ رخ منوّر تو به روز حشر ، الا ای غمت سُرور دلم بهشت را نفروشم به فیض آذر تو بهشت رَشک برَد بر نسیم کوی تو و شمیم نرگس ِ آن گلشن معطّر تو قبولِ درگه خود کرده ای مرا آقا الا فدای عطای زِ حد فراتر تو به این گدا بده اخلاص و پاکی نیّت به حق خون خدا ، جدّ پاک و اطهر تو اگرچه بی سروپایم ، من از تو ممنونم چراکه آمده ام در عزای مادر تو همان که بود حجابش به بانوان الگو همان که بود ز عصمت ، کنیز داورِ تو همان که پشت در خانه اش صدایت زد همان که بود یگانه گل پیمبر تو شهیده گشت به راه ولایت و قرآن که ماند دین خدا ، زو همیشه جاویدان شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،صلوات این شعر در ۲۸ فروردین سال ۱۳۸۵ سروده شده @sherosabk
مدح و‌ مرثیه امام جواد علیه السلام شاه ملکِ قضا سلام سلام نور چشم رضا سلام سلام گل آثارِ خامه ادرکنی یا جواد الائمه ادرکنی ای فدای مقام والایت ای سخاوت نمی زِ دریایت پدرانت همه رحیم هستند همه بخشنده و کریم هستند ای عیان در تو رنگ و بویِ رضا ثمر نخل آرزوی رضا دشت دین را چو لاله ای خشبو خلفِ پاکِ ضامنِ آهو دیده ی من تو را؛ تراب قدم کعبه ی جودی و عطا و کرم مرغ جانم به نغمه و آواز سوی بام تو می کند پرواز بر وِلایِ تو مبتلا هستم بر سر کوی تو گدا هستم قلب سوزان به کویَت آوردم بار عصیان به سویت آوردم من گدا هستم و تو مظهرِ جود من اسیر شب و تو اختر جود بُرده ای ؛ اِی جمال تو چون ماه ارث جود از کریم آل الله بر دل ما قرار دادی تو جود را اعتبار دادی تو ای گدای تو ؛ بی نیاز ترین وَز عطایِ تو ؛ چاره ساز ترین روزی ام سوز و اشک و آهی کن دردمندم؛ مرا نگاهی کن مِهر و مَه ؛ وامدارِ رویِ تواَند قدسیان؛ سائلان کویِ تواَند تو امامی و حق نهاد هستی یوسف فاطمه؛ جواد هستی مظهر نورِ کبریایی تو نهمین حجَّت خدایی تو علمِ تو ؛ فوقِ درکِ این عالم شاهدم؛ نقلِ زاده ی اَکثَم او که بوده زِ برترین فُضَلا قاضی شهر و اعظَمُ العُلَما در برِ دانش تو زانو زد بر تُرابِ جلالَتَت ؛ رو زَد در بَرَت اِی زِ ذات حق منصوب گشت اندر مناظره؛ مغلوب کیستم من که وصفِ تو گویَم رُخ به آب مَدایِحَت شویَم شَأن تو بس عظیم و بَس والاست مادحِ تو خدای بی همتاست ای که در کودکی به سوز و نَوا روضه خوانی به مادرت زهرا لعن بر قومِ اشقیا کردی لعن بر آن دو بی حیا کردی ای به قربانِ حُسنِ هاشمیَّت وان دل غصه دار فاطمیَّت ای که آب و گِلِ تو زهرایی است روح و جان و دل تو زهرایی است در دل خاک ؛ کُن تو یاد من جان زهرا ؛ بِرِس به دادِ من دل زارم فقیر رحمت توست من اُمیدم فقط عنایت توست وصل تو سرنوشت جانِ من است کاظِمِینَت بهشت جانِ من است گرچه خالی است؛ سیِّدی؛ دستم بر ضریحت دخیلِ دل بستم ای فلک دوستدار و مأنوست کِی شود آیَمی به پابوست
گیرم ای ماورایِ کلِّ عُقول من زِ باب المراد؛ اِذنِ دُخول ای مزارت مطافِ خِیلِ مَلَک کعبه ای بر طواف خِیل مَلَک ای عزیزِ دل امام رضا ثمر و حاصلِ امام رضا با وِلایِ خود آشنایَم کن بر درِ خانه اَت گدایم کن سینه ای زار و مُشتَعِل دارم تا قیامت غَمَت به دل دارم ای اسیر بلایِ اُمُّ الفضل گشته ای مبتلای ام الفضل زن مگو ؛ آن لعینه ی دو سَرا داده از کینه بر تو زهر جفا از حَسَد زد به زهر کین ؛ شَرَرَت سوخت از شعله ی ستم جگرت ای به قربان غُربَتِ نِگَهَت حجره ی بسته گشته قتلگهت به شرف روح جاودان دادی همچو جَدَّت تو تشنه جان دادی بین چندین کنیز ولوله شد نوحه خوانی؛ نه ؛ بلکه هلهله شد در بَرِ درب حجره ؛ صف زده اَند در عزای تو جمله کف زده اند مانده ؛ ای روحِ پیکرِ اسلام پیکرت بی کفن به رویِ بام لیک مرغانِ آسمان پِیما سایه کردن بر تَنَت زِ وفا تا مگر نورِ آفتاب سما نخورد بر تَنِ تو یا مولا می کِشَم‌ از دل حزینم آه دل بسوزَد به یاد ثارالله غربتش بر فلک‌‌ هُوِیدا بود بدنش بی کفن به صحرا بود ماند از ظلمِ اِبنِ سعد پلید جسم شَه زیر تابش خورشید ماند یارِ یگانه ی زینب پیکرش بر زمین سه روز و دو شب بر دل قدسیان گُدازه زدند اسب ها را چو نَعلِ تازه زدند خیمه ها غَرقِ آتش کین بود کینه ها کینه هایِ دیرین بود باغ پیغمبری؛ گرفت آتش دامن دختری گرفت آتش یا جوادَ الائمه یا مولا ای گل یاس گلشن زهرا تو ؛ هم ؛ آقا بیا و ناله بِزَن ناله بر سوگِ چند ساله بِزَن ناله زَن بر شهیدِ کرببلا شاه مظلوم ؛ سیدالشهدا شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،صلوات این شعر در ۲۴ تیر ماه سال ۱۳۸۷ سروده شده @sherosabk
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و روضه وداع همیشه شرم زِ روی تو دارم ای مولا تویی قرار دلِ بی قرارم ای مولا اگر چه روسیَهَم لیک خاک کوی توأَم همین بُوَد به خدا ، افتخارم ای مولا به چشم خلق پِیِ عادَتُکُمُ الإِحسان تو داده ای شرف و اعتبارم ای مولا چه می شود چو شهیدان جبهه ها من هم به راه عاشقی ات جان سپارم ای مولا هزار شکر که من هم شبیهِ آن شُهدا برای رهبر خود جانثارم ای مولا همیشه سجده گذار عنایت رَبَّم که غیر حُبّ تو در دِل ندارم ای مولا عزیز فاطمه، یابن الحسن بیا و ببین خزان شده است زِ هِجرَت بهارم ای مولا به حقّ جدّه سادات و احمد و حیدر نَظَر نَما به من و حال زارم ای مولا اگر چه نان و نمک داده ای مرا، امّا ببین به سفره عصیان دچارم ای مولا بیا که مرکب غفلت ، عجیب می تازد دگر بس است غم انتظارم ای مولا ولی ز بین همه خوبهای این عالَم هزار شکر که گشتی تو یارم ای مولا تویی کریم کریمان و من فقیر کرم تویی گل و منِ بیچاره خارم ای مولا ببین به یاد غریبیِّ جَدّ مظلومت نوا و نوحه ز جانم بَرآرَم ای مولا به یاد بی کسی و تشنگی ثارالله شده است زمزمه و آه ، کارم ای مولا به یاد وقت وداع حسین با زینب هماره اشک زِ دیده ببارم ای مولا شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،صلوات این شعر در حدود سال ۸۵ سروده شده @sherosabk
زمزمه مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خدایا خدایا ، نیامد گل طاها دِگر صَبر نمانده ، بیا یوسف زهرا بیا یا حجه الله ، بیا بقیه الله یا مهدی یا مهدی... بیا جانِ حیدر ، بیا جان پیمبر که بر بی نوایان ، تویی امیدِ آخر تویی سُرور دلها ، بیا یوسف زهرا یا مهدی یا مهدی... هنوز ای گل بی خار ، به آوای شَرَر بار رِسَد ناله زهرا ، زِ بِینِ در و دیوار که گوید به تمنّا ، بیا یوسف زهرا یا مهدی یا مهدی... ببین خون دلِ ما را ، بیا بیا تو یارا بگیر انتقامِ ، شهید کربلا را به مقتل کند آوا ، بیا یوسف زهرا یا مهدی یا مهدی... بخوانمت پریشان ، بیا ای شَهِ خوبان به حقّ دختری که ، شهیده شد به ویران به حقّ آن دل آرا ، بیا یوسف زهرا یا مهدی یا مهدی... گل شقایق و یاس ، ببین به چشم احساس کنار نهر علقم ، فتاده دست عبّاس به غمخواری سقّا ، بیا یوسف زهرا یا مهدی یا مهدی... شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای،صلوات 🔴 این شعر در حدود سال ۸۶ سروده شده @sherosabk
سرود ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یوسف زهرا صاحب زمان آمد کعبه ی عشقِ منتظران آمد آمده نرگسِ گلشن خوش عهدی حجة بن العسکری حضرت مهدی ای گل محمدی یا اباصالح سیدی خوش آمدی یا اباصالح... پیک حق از عرش حق خبر آورد صدف عصمت زیبا گهر آورد عالم از مقدم او گردیده گلشن یا امام عسگری چشم تو روشن ای گل محمدی یا اباصالح سیدی خوش آمدی یا اباصالح... یوسف کنعان در آرزویِ ما دل مشتاقان مقیم کوی او یاد او را دل کند مست و هوایی آمده مظهر الطاف خدایی ای گل محمدی یا اباصالح سیدی خوش آمدی یا اباصالح... او که مرعاتی زِ سیرت الله است آخرین حجّت بَقیّةُ الله است شامه ی جان می کند ز جان و دل حِس بوی عِطر مقدمِ نرگسِ نرجسِ ای گل محمدی یا اباصالح سیدی خوش آمدی یا اباصالح... سامرا همچون عرش معلّا شد شوره زارِ دل نیک و مصفّا شد می رسد به گوشِ جان از کُلّ خلقت نغمه و ترانه و شعر ولایت ای گل محمدی یا اباصالح سیدی خوش آمدی یا اباصالح... آخرین مولای عالمین آمد آخرین نورِ جان حسین آمد آمده جلوه ی سیمای پیمبر آمده سلاله ی زهرا و حیدر ای گل محمدی یا اباصالح سیدی خوش آمدی یا اباصالح... بر قدوم او بال ملائک فرش همچو جدّ خود رفته به سوی عرش مادرش گردیده بی تاب و تحمّل گریه کرد از دوریِ آن نازنین گل ای گل محمدی یا اباصالح سیدی خوش آمدی یا اباصالح... لیکن او طبقِ اراده ی داور از سما برگشت کنار آن مادر من بمیرم از برای یک مصیبت کربلا و اصغر و رُباب و غربت یا حسین‌ مولا حسین مولا حسین جان... 🔴 این سرود در سال ۸۴ سروده شده @sherosabk
سرود ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در شهری سامرا شد جلوه نور خوش عهدی بادا بادا مبارک جشن میلادِ مهدی آمده کهکشان دلبری آخرین کوکب پیغمبری گل بریزید ألا ای عاشقان گشته بابا امامِ عسکری ای گل یاسمن خوش آمدی حجة بن الحسن خوش آمدی... ای پادشاهِ خوبان داد از غم جدایی دل آمد بی تو بر جان یا مولا کی می آیی آمده جان و هم جانانِ دل آمده دین و هم ایمانِ دل چشم یعقوبِ جان گشته بینا آمده یوسفِ کنعانِ دل ای گل یاسمن خوش آمدی حجة بن الحسن خوش آمدی... شور عشق و محبّت در هر دل گشته أَفزون او لیلای ولایت عالم او را چو مجنون او که بر بی پناهان پناه است صاحب عزّت و فخر و جاه است او بود سرور کون و مکان نور دلها بقیّةُ الله است ای گل یاسمن خوش آمدی حجة بن الحسن خوش آمدی... هر دلی حِس نماید شمیم یاسمن را بر لب خواند سرودِ حجة بن الحسن را جان سرشک محبّت را سُفته مَه ز خجلت ازو رو گرفته نیمه ی ماه شعبان ای یاران نرگس باغ زهرا بشکفته ای گل یاسمن خوش آمدی حجة بن الحسن خوش آمدی... شُکرُ لِلّٰهِ وَ الحَمد باشد هر دم نوایم که من از عاشقان مولود سامرایم من غلام و بُوَد او اربابم از شعف بی قرار و بی تابم گوئیا از عنایات مولا از همین جا کنار سردابم ای گل یاسمن خوش آمدی حجة بن الحسن خوش آمدی... 🔴 این سرود در ۱۹ شهریور سال ۱۳۸۴ سروده شده @sherosabk
نوحه امام صادق علیه السلام رفت از جهان قرآن ناطق سیّدنا امام صادق ز جور اهل ظلم و اهل کینه غرق ماتم شده شهر مدینه واویلا واویلا آه و واویلا... امام شیعیان فدا شد بر تنِ ما رَخْتِ عزا شد چشم عالم ز غم مثال دریاست صاحب این عزا حضرت زهراست واویلا واویلا آه و واویلا... آن شه که بوده سَرور خَلق شد سایه اش کم از سر خلق او که بر اهل دل قبله راز است اول و آخر حرفش نماز است واویلا واویلا آه و واویلا... چو جدّ خود حیدر کرّار غریب بود و بی کس و یار دشمنِ بی حیای او به طعنه کشاندش به کوچه سر برهنه واویلا واویلا آه و واویلا... در آن هیاهو ظالمانه آتش فروزان شد به خانه گویی آن دم به لب زمزمه خوانده روضهٔ علی و فاطمه خوانده واویلا واویلا آه و واویلا... چون زهر از کامَشْ گذر کرد سوز عطش بر او اثر کرد گرچه اشکش روان ز هر دو عین است گریهٔ صادق از داغ حسین است واویلا واویلا آه و واویلا... @sherosabk
مدح و‌ مرثیه امام صادق علیه السلام بین همه ائمه اول به نام جعفر دوم پس از پدر دَر ، عِلم از قضای داور سوم جمال حق از، صُلْبِ حسینِ مُضطر چارم گلِ حَسَن رو ، پنجم وصّی حیدر در عرصهٔ امامت ، باشد ششم دلاور احیاگر نبوّت، نور دل پیمبر ای بهترین خلایق،قرآن حیّ و ناطق ذرّیهٔ پیمبر،مولا امام صادق بر دردِ دردمندان ، باشد طبیبِ حاذق گدای او به سُلطان ، سزاتر است و لایق اسیر دامِ مِهٔرش ، به چرخ دَهْرْ فائق حدیث او به نورِ ، وِلاست بَسْ مطابق بُوَد به هر کلامِ ، خدا زبانِ ناطق چه خوش گرفته است او ، لَقَبْ به نام صادق ای بهترین خلایق،قرآن حیّ و ناطق ذرّیهٔ پیمبر،مولا امام صادق نموده دینِ حق را ، در عهد و روزگارش ز نور دانِش احیا ، به إِذْنِ کردگارش تمام اهل علمِ ، زمانه جیره خوارش به کسب علم و دانش ، همیشه بی قرارش مقابل عدو در ، نبرد و کارْزارش سخن چو مرکب او ، قلم چو ذوالفقارش ای بهترین خلایق،قرآن حیّ و ناطق ذرّیهٔ پیمبر،مولا امام صادق شهی که می نوازد ، فقیر و بی نوا را ز دلبری رُبوده ، دل خودِ خُدا را به تیغ دانشِ خود ، زده سرِ جفا را به علم کرده کامل، قیام کربلا را کسی که هست وارث ، علیّ مرتضیٰ را شود کند شفاعت ، به روز حشر ما را ؟ ای بهترین خلایق،قرآن حیّ و ناطق ذرّیهٔ پیمبر،مولا امام صادق کسی که قبله گاهِ ، تمام اهل راز است بهشت را زِ عزّت ، به مقدمش نیاز است درِ حریمِ جودش ، به ذاتِ جود باز است دو دست خالیِ جود ، به سوی او دراز است شهی که از غمش دل، به سوز و در گداز است وصیّتَش به عالَم ، کِرامتِ نماز است ای بهترین خلایق،قرآن حیّ و ناطق ذرّیهٔ پیمبر،مولا امام صادق گرفتم از ولایش ، به لوح جان نشانه پرستوی زیارت ، به دل گرفته لانه زیارت بقیعش ، مرا شده بهانه به اشک و آه و ناله ، به گریهٔ شبانه اگر کند عنایت ، خدای جاودانه بَرَم همیشه نامش ، به لبْ من عاشقانه ای بهترین خلایق،قرآن حیّ و ناطق ذرّیهٔ پیمبر،مولا امام صادق شهی که در فضیلت ، به شب چو ماهتاب است سؤالِ مُسْتَحَقْ را ، کرامتش جواب است ز شرمِ او جمالِ ، فرشته در نِقاب است گزیدَنِ رَهِ او ، کمال انتخاب است به بزم ماتم او ، که سوگ آفتاب است ز غربتش روان اشک ، ز چشم بوتراب است شکسته شد ز کینه،سفینهٔ حقایق فلک عزا گرفت از،غمِ امام صادق شده فدای مکتب ، رئیس مذهبِ ما شود ز اشک خلقت ، کویر همچو دریا ز داغ پور باقر ، مدینه گشته غوغا نمازِ گریه خوانده ، فرشته در مصلّیٰ تو گوئیا دوباره ، شده عزای طاها زَنَد به عالم آتش ، شرارِ آهِ زهرا شکسته شد ز کینه،سفینهٔ حقایق فلک عزا گرفت از،غمِ امام صادق دلا ببین دوباره ، فضا فضای غم شد فروغ نورِ طاقت ، ز چشم عشق کم شد گرفته از دو عالم ، گران ترین نِعَمْ شد سرودِ اشکْ شعرِ ، تمامیِ حرم شد لِوای روضه خوانی ، به هر کجا عَلَم شد ز بارِ هجرِ صادق ، قَدِ وِصال خم شد شکسته شد ز کینه،سفینهٔ حقایق فلک عزا گرفت از،غمِ امام صادق مکن عدوی بی رحم ، جفا به دِلْشکسته که آن امام مظلوم ، به بزم غم نشسته تو که دل سیاهت ، زِ حُبّ او گسسته مَبَر ز بیتش اینطور ، که هست پیر و خسته مبر به کوچه هایش به دست های بسته به حقّ دست بسته ، به پهلوی شکسته شکسته شد ز کینه،سفینهٔ حقایق فلک عزا گرفت از،غمِ امام صادق چو می نمودی آن شب ، دعا به درگهِ رَبْ زِ بی حیاییِ خصم ، ز غصّه شد لَبالَبْ ز شرم روی او شد ، سیَهْ جمال کوکب که شاهد غمش شد ، سیاهی و دلِ شب ز حال و روزِ آلَش ، رسید جان چو بر لب به گریه کرده یادی ، ز ناله های زینب شکسته شد ز کینه،سفینهٔ حقایق فلک عزا گرفت از،غمِ امام صادق چو شعله های کینه ، شد آن زمان فروزان بدید اهل بیتش ، به دیده های گریان چو دید آن امامِ ، جمیع کون و امکان زنان و کودکان از ، عدو همه گریزان نموده یادی آندم ، ز خیمه های سوزان به آه و ناله می گفت ، حسین حسین حسین جان به یاد آن‌ دمی که شرر زبانه میزد عدو یتیم ها را به تاریانه میرد 🔴 این سرود در ۲۱ آذر سال ۱۳۸۴ سروده شده @sherosabk
سرود ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام تویی که ذکر لبی ثانیِ حُسنِ نبی ای دل ودلبر آقا یا علی اکبر آینۀ نبوی دسته گل علوی سیّد و سرور آقا یا علی اکبر گلخونۀ عشق حسین پر از گل عقاقیِه تولّد علمدار رشادت و عاشقیه اومده لالۀ باغ اهل بیت اومده چشم و چراغ اهل بیت کعبۀ تموم دلها اومده یوسف حسین و لیلا اومده عشق زهرا و علی،علی اکبر... گل بهار حسین دار و ندار حسین ای دل و دلبر آقا یا علی اکبر هنر خدا شده رو فروغ چشم عمو سید و سَرور آقا یا علی اکبر در جمال خون خدا اشک و خنده شده قرین بوسه زده بر صورتِت دسته گل امّ البنین این پسر خوشبو تر از گل یاسه فرش زیر پاش ز جِنسِ احساسه توی میدون نبرد کربلا این پسر شاگِرْدِ رزمِ عبّاسه عشق زهرا و علی،علی اکبر... یاس سپید حسین همه اُمید حسین ای دل و دلبر آقا یا علی اکبر منوّری چو قمر میوۀ قلب پدر ای دل و دلبر آقا یا علی اکبر ما رو دعا کن آقا جون تا که نَشیم از تو جدا عنایت کن تا که بیایم همچین شبی پائین پا رشتۀ دل به غم دلبر بَستیم از سبوی عشق ثارالَّهْ مستیم یک نگاهی کن به این جمع عاشق ما همه دلتنگ کربلا هستیم عشق زهرا و علی،علی اکبر... @sherosabk