توسل به محضر امام رضا علیه السلام
هر چه دارم از عطای شهریارِ طوس دارم
عشقِ آن معشوقِ قدسی شد همه دار و ندارم
از فراقِ کوی او بی صبر و بی تاب و قرارم
بین گل رویان عالم او بود تنها نگارم
اوست مولا و ولیّ و حکمران و شهریارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
لشکر ایجاد باشد جملگی اندر رکابش
گل از او عِطری گرفت و شُهره شد عطر گلابش
دل بَرَد از هر ستاره درگَهِ چون آفتابش
صحن آزادی و جمهوری و صحن انقلابش
کاش روزی چهره روی خاک آن درگه گذارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
گنبدِ زرّینِ او چون آفتابِ داورِ من
پرچم و گلدسته های او بهشتِ دیگرِ من
پنجره فولادِ او امّید قلبِ مضطرِ من
خاکِ پایِ زائرانش سُرمه ی چشمِ تَر من
از عطای فاطمه این بود از اوّل شعارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
در پناهِ رحمتِ او دشمنان و دوستانش
بهرِ کسبِ فیض از الطاف و جودِ بی کرانش
حاملانِ عرش و فرش و قدسیان و حوریانش
فوج فوج آیند از بهرِ طوافِ آستانش
مرقدش باشد بهشت و جنّت و باغ و بهارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
ماهِ رخسارش بود آئینه ی رخسار سرمد
میشود پیدا در او جمله صفاتِ حیِّ ایزد
همچو زهرا مادرش،باشد جگر گوشه به احمد
اوست رحمان و رئوف و عالمِ آلِ محمد
از عنایاتِ کثیر و بی کرانش شرمسارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
بُردنِ نامش دهد ارزش به اشعار و کلامم
آستانِ قدسِ او هم سَعی و هم بیت الحرامم
بعدِ هر تکبیر و حمد و سجده و ذکر و سلامم
سوی درگاهش به سینه هست دستِ احترامم
در مِنای دوست هم دلداده ام هم جان نثارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
مِهرِ آن مولا نماید شوره زارِ دهر،گلشن
تا زمانی که بُوَد جانِ گرامی هَمرهِ تن
یا رضا گویم به اشکِ دیده و با قلبِ روشن
بی تَوَلّایش نمی ارزم به یک جو یا یک ارزن
چون تولّای رضا باشد تمامِ اعتبارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
چشمه ی فیضِ رضا باشد چو بحری بی نهایت
میشود آتش گلستان گر کند آقا عنایت
در دمِ میزان و روزِ محشر از بهرِ شفاعت
یک اباصلتش کند بر کلِّ مخلوقان کفایت
با چه رو گویم که آن مولا بُود دلدار و یارم؟
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
بسکه هستم بر وصالِ آن حبیبِ عشق،مایل
عاقبت ترسم مرا گردد فراق دوست قاتل
کیست تا رافع شود اندوه و رنج و درد و مشکل
او رئوفِ خاندان عصمت و من عبد و سائل
نوکری بد هستم و عصیان و غفلت گشته کارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
هست ای یاران رضای حضرت حق از رضایش
ای خوش آنکه گشته عارف بر امام و مقتدایش
شعله ی غفلت بُوَد خاموش از نورِ ولایش
مجمعِ خلقت بُوَد مسکین الطاف و عطایش
در دلم جز آرزوی وصلِ او چیزی ندارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
او امیرِ نَشأتین و او پناهِ عالمین است
بولبَشر را تا رسولُ الله جمله نورِ عین است
نیک گفت ابنُ الرضا،آنکه امیرِ کاظمین است
اجرِ زوّارِ رضا برتر زِ زوارِ حسین است
بر قدومِ زائرانِ آستانش خاکسارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
من دخیلِ اشک می بندم امامِ مقتدا را
آنقَدَر سر میدهم در محضرش سوز و نوا را
تا کند امضا رضا پای براتِ عشقِ ما را
هم مدینه هم نجف هم سامرا هم کربلا را
کاش روزی روزیم گردد ز الطافِ نگارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
آنقَدَر ناله زنم تا عاقبت یارم بیاید
آن زمانی که پریشان و گرفتارم بیاید
آن شفیعِ مهربان و ماه رخسارم بیاید
کاش در زیرِ لَحَد آقا به دیدارم بیاید
فیضِ دیدارش دعا و ذکر هر لیل و نهارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
کن عنایت ای یگانه خالقِ یکتا و برتر
تا نگردد آخرِ کارم به عُقبیٰ خَتم بر شَر
کاش از الطافِ بی پایانِ زهرا،کُفوِ حیدر
یا رضا گویان بگردم واردِ صحرای محشر
بِینِ آن وادیِّ وا نَفسا جز این حاجت ندارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
ساقیانِ عرش،مسکینِ درِ میخانه ی تو
ساکنانِ عرش،خاکِ درگهِ جانانه ی تو
جنّت و فردوس سرمست از میِ پیمانه ی تو
هست زمزم تشنه کامِ آبِ سقاخانه ی تو
جرعه اي نوشیدن از آن آب باشد افتخارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
ای فَلَک روزی خورِ الطافِ مخفیّ و عیانت
ای ملائک غبطه خور بر عزّتِ جارو کشانت
قابضُ الاَرواحِ خِلقت ای رضا جان،جان فشانت
جبرِئیل از عَجز،خدّامی ز خِیلِ خادمانت
ای ولایت تحفه ای از سوی رب بر قلبِ زارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
ظلمها شد بر شما از جانبِ مامونِ ملعون
گشت جاری در وجودت،زهرِ پیکر سوزِ مامون
یا رضا،بگریست بر تو سنگ و کوه و دشت و هامون
قلبِ زهرا مادرت شد در جِنان از ماتمت خون
روضه میخوانم برایت با دو چشمِ اشکبارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
ای به رحمت بی مثال و ای به رأفت بی قرینه
چون شدی مسموم در غربت زِ سوزِ زهرِ کینه
گرچه بودت اشکِ غم بر دیده و آهت به سینه
ناگهان دیدی جوادت آمد از شهرِ مدینه
در میانِ خاکِ سینه دانه ی گریه بکارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
گرچه روی خاک بودی و غم و تو بر ملا بود
بِین آن حجره سرت بر دامنِ ابنُ الرضا بود
من بمیرم بهرِ مظلومی که در کرببلا بود
در کنارِ نعشِ اکبر شیوَن و آهش به پا بود
هم حسینی هستم و هم یا رضا باشد شعارم
"من رضا رو دوست دارم من رضا را دوست دارم"
🔴 این شعر در سال ۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
@sherosabk
در مدح و مرثیه آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام
السّلام ای آفتاب هشتمین
جان خیرالمرسلین سلطان دین
السّلام ای جلوه پاکیِ عشق
السّلام ای روحِ افلاکیِ عشق
ای سپهرِ دهر را زیبا قمر
السّلام ای شام دلها را سحر
السّلام ای سَرور بنده نواز
عالمی را سوی تو روی نیاز
السّلام ای رأفت از تو جلوه گر
آتش عشقت به هستی شعله ور
ای شَهِ مُلک سَریرِ ارتضا
سیّدی سلطان علی موسی الرّضا
السّلام ای آنکه از ما دل گرفت
مهربانی از تو خوش معنا گرفت
السلام ای زینت فرش خدا
خاکسار راهِ تو عرش خدا
عرش تحت مقدم پاکت بود
نُه فلک در رتبه چون خاکت بود
ای جمالت کعبه افلاکیان
لطف تو یاری رسانِ خاکیان
خلق زیر سایه سروِ قَدَت
اهل جنّت خاکبوسِ مرقدت
آستان بوستان سرنوشت
ای ز نورت طوس بهتر از بهشت
می رسد بر گوش جان از هر کجا
نغمه های روحبخشِ یا رضا
عقل هم مدهوش از پیمانه ات
تشنه صَهبای سقّاخانه ات
لب به جز وصفِ جلالت دم نزد
در حریم تو نسیمِ جان وَزَد
مَه خجل از طَلعَتِ همچون مَهَت
هشت جنّت هشت صحن درگهت
از نگاهت قطره دریا می شود
نقش شیر پرده اِحیا می شود
ای فضیلت از وجودت آشکار
ای تو عالِم بر علومِ روزگار
ای رئوف آل احمد یا رضا
عالِم آلِ محمّد یا رضا
تو فروغ کهکشان داوری
همچو زهرا بضعه پیغمبری
لطف و جودَت در دو عالم بی قرین
ای ضعیفان را همه یار و مُعین
بر همه اِی روحِ محرابِ نیاز
سفره احسان تو باز است باز
بر لب خِلقت بُوَد ذکری جمیل
الدّخیل ای خسروِ دین، الدّخیل
اختیارِ جَبر در دستانِ توست
هوش هم یک مست از مستانِ توست
ای بزرگی ظلِّ اسم اعظمت
صد چو عیسی زنده از فیضِ دَمَت
رحمت از سوی تو می گردد نزول
توبه آدم ز لطف تو قبول
ای نوای ذات حق آوایِ تو
صد چو موسی مُحرِمِ سینای تو
بی تو هر گلزار سوزان می شود
با تو هر آتش گلستان می شود
دلربایی از ازل مَدیون تو
صد چو یوسف والِه و مجنون تو
کوْن و امکان بنده ی نامت رضا
خِضر هم لب تشنه جامت رضا
خلق را آرامِ روح و جان تویی
نوح را آسایش از طوفان تویی
درس آموزانِ تو هابیل ها
جانفدایانِ تو اسماعیل ها
جاری از جودِ وجودت رودها
مدح خوانانِ رُخَت داوود ها
چشم بر راه تو سبر یعقوب ها
بی قراران تو سبر ایّوب ها
گشته ذکر من چو اهل کبریا
یا رضا و یا رضا و یا رضا
تو طبیب دردمندانی شَها
تو اُمید مستمندانی شَها
درگهت دارالشّفای عالم است
آب سقّاخانه ات چون زمزم است
پرکشم تا صحن گوهرشاد تو
قبله دل پنجره فولاد تو
هم مرا دردی و هم هستی دوا
ای گل زهرا، علی موسی الرّضا
ای همه حیثیّت ایرانیان
ای ولیّ نعمتِ ایرانیان
ای کمالِ جود از تو منجلی
جلوه ی اوصافِ زهرا و علی
ای حسینی ها همه پا بست تو
ای برات کربلا در دست تو
کن عنایت تا روم ای دلربا
از خراسانت به سوی کربلا
ای ضریحت عرش اعلای دلم
ای حریمت طور سینای دلم
کاش من هم ای امام محترم
چون کبوتر پر زنم در آن حرم
کاش مولا ای به دردِ جان طبیب
فیضِ لطفِ تو مرا گردد نصیب
کاش روزی با دلِ مجنون و زار
لاله ی جان را کنم بر تو نثار
کاش روزی مبتلای تو شوم
من شهید و جانفدای تو شوم
کاش گردم یا رضا قربانِ تو
کاش گردم بی سر و سامانِ تو
کاش من هم زائر دلبر شوم
کاش چون آلاله ها پرپر شوم
کاش گردم بر غم تو مبتلا
کاش گردم خاکِ ایوانِ طلا
کاش گردم بی نشانت یا رضا
خاک پای زائرانت یا رضا
کاش گردم جرعه نوشِ جامِ تو
کاش گردم خادمِ خدّامِ تو
من کجا و وادیِ إِیمَن کجا
خادمیِ تو کجا و من کجا
من غلامِ دوستدارانِ توام
جان نثارِ جان نثارانِ توام
آتشم ، از عشق خاموشم مکن
در لَحَد آقا فراموشم مکن
نور رحمانُ الرّحیمی یا رضا
تو رئوفی تو کریمی یا رضا
ای همه آئینِ من ای دینِ من
در شب اوّل بیا بالینِ من
آن مَلَک پُرسَد اگر از دین مَرا
پاسخم باشد أَنا عَبدُالرّضا
از کرم دشت مرا گلشن نما
ظُلمَتِ قبر مرا روشن نما
منکه از عصیان بسی شرمنده ام
از ولا و مِهر تو آکنده ام
ساکنِ مُلکِ ولایِ تو منم
آهویِ دشت عطای تو منم
ضامنم شو ، ای گل خیرالنسا
دست من خالی بُوَد روز جزا
سویِ مسکینانِ دیده پر گوهر
زاده موسی بن جعفر کن نظر
ما گدایانِ سرِ کوی توایم
حاجیانِ کعبه روی توایم
بی تو در محشر ألا یا، بوالحسن
وای بر احوالِ من ، مولایِ من
ای اُمید خلق از روز نُخُست
روز محشر چشم ما بر دست توست
تو امام شیعیانی یا رضا
شافع خلق جهانی یا رضا
ای شفاعت بنده درگاهِ تو
عَفو بنشسته میانِ راهِ تو
روز محشر ای به عالم دستگیر
از عنایت دست ما را هم بگیر
جان آن مولا که در خانه نشست
جان آن بانو که پهلویش شکست
ای فروغ عشق ای شمس الشّموس
جان فدای غربتت در خاکِ طوس
ای فَلَک از ماتم تو سینه چاک
کنج حجره سر نهادی روی خاک
با اباصلت آن زمان گفتی شَها
بر کسی مَگشا تو دربِ حجره را
تا نَهَم روی تراب غم جمال
تا که در غربت رِسَم من بر وصال
لیک آن دم بر تو با سوز و گداز
میهمانی آمد ای مهمان نواز
از مدینه آن دم از امر قضا
نور چشمانت بیامَد یا رضا
چون جوادت آن زمان از ره رسید
صحنه ای بَس دردناک آمد پدید
ذکرِ ناله با غم و شیون گرفت
او سرت را بر روی دامن گرفت
آه و واویلا که با اشک بصر
شد سرِ بابا به دامانِ پسر
خاک غم شد بر سرِ حور و مَلَک
گریه کرد از این مصیبت نُه فَلَک
گرچه این غم بر همه تأثیر کرد
کربلا رسمِ عزا تغییر کرد
در خزان ظلم ، پرپر گشته یاس
بشنو با گوش دِل این شرحِ قیاس
شد پسر در طوس عزادارِ پدر
کربلا بابا، عزادارِ پسر
طوس گریان شد جواد از غم ولی
کربلا شد غرقِ خون جسم علی
🔴 این شعر در سال ۸۴ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
@sherosabk
توسل به ساحت مقدس امام رضا علیه السلام علیه السلام
بخوانم از دل و جان ترانه ی ولا را
که حق کند نصیبم زیارت رضا را
زیارت شهی که رئوف اهل بیت است
دهد به رسم تحفه ، به عالمی عطا را
امام مهربانی که همچو باب و جدش
عیان کند ز رویش تجلی خدا را
همیشه خوانِ جودش ، به مستمند باز است
همیشه می نوازد ، ز لطف خود گدا را
رود به عرش آنکس که می کند زیارت
به معرفت مزار عزیز مصطفی را
در آن حرم ز فیض وجود پور کاظم
خدا بسی ببخشد زِ عاصیان خطا را
چنان در آستانش کنم فغان و ناله
که از رضا بگیرم برات کرببلا را
به چشم دل ببینم به خاکبوسی او
نهاده سر به سجده ملائکِ سما را
چه عاشقانه بلبل کند غزل سُرایی
نوای روحبخش رضا رضا رضا را
به دیده توتیا باد غباری از گوهرشاد
رسان به استجابت ز بی نوا دعا را
خدا کند که روزی به خاک خطه ی طوس
کنم طواف گریه ، نگار آشنا را
کسی که پا گذارد به آستان قدست
به چشم خود ببیند حقیقت صفا را
غلام خادمانت در اوج فخر و عزت
به بندگی بگیرد ، تمام شاه ها را
نمی دهم کمی از محبت تو را گر
مرا دهند روزی ، تمام ماسِویٰ را
کسی که گشته مُحرم به کعبه ی وصالت
کند به لحظه ای سِیر سپهر و کبریا را
اگر کرم نمایی ، به ظلّ سایه ی تو
به سر برم رضا جان ، قیامت و جزا را
کرم نما که شامل شوم دعایِ خیر
امامِ گشته غائب به شهر سامرا را
🔴 این شعر در سال ۸۴ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
@sherosabk
مدح و مرثیه امام رضا علیه السلام
منم گدای سرای تو یا امام رئوف
گدای بی سر و پای تو یا امام رئوف
قسم به آن حَرَمَت کسب آبرو کردم
ز خاک صحن و سرای تو یا امام رئوف
بوَد همیشه الا ای بهشت جود و کرم
دو دیده ام به عطای تو یا امام رئوف
به جان اکبر لیلا قبول کن از من
جوانی ام به فدای تو یا امام رئوف
چه می شود چو شهیدان جبهه ها من هم
شوم ذبیح مِنای تو یا امام رئوف
ببین به دردِ گُنَه سخت مبتلا هستم
کجاست فیض دوای تو ؟ یا امام رئوف
مریض معصیتم آمدم به حالی زار
به آستان شفای تو یا امام رئوف
میان گلشن جان بلبل محبت و عشق
شده ترانه سُرای تو یا امام رئوف
تو صاحب قَدَر و حاکم قضا هستی
تو پاره تن ختم رسل رضا هستی
تو شمس و کون و مکان همچو ذره در بر تو
تو شاه و اهل دو گیتی فقیر بر درِ تو
خزانِ عرصه امکان بهار می گردد
از آن تبسم روی خدای منتظر تو
شبِ دل همه زُوّار مشهدُ النّورت
سحر شود زِ طلوع جمال اَنوَرِ تو
تویی تو آینه طلعت خداوندی
جمیع حور و مَلَک مُحرِمان محضر تو
معین جمله ضعیمان تویی گل زهرا
منم نشسته به خاک حریم اطهر تو
تو را به جان جوادت عنایتی بِنمای
همیشه مست بمانم ز فیض ساغر تو
علی سوم آل رسول ، از رحمت
کرم نما که شوم خاک پای نوکرِ تو
منم همان که هَماره غمی به دل دارم
به یاد جد غریب و به یاد مادر تو
منم به مَبحَسِ دلدادگی اسیر ، آقا
بیا و عشق خودت را ز من مگیر ، آقا
جلال حق بُوَد اندر جمالِ تو مستور
تویی به مصحف خلقت مثال آیه نور
نوای عشق به مدح تو ساز کرده زِ جان
همیشه موسيِ عِمران زِ آستانه طور
دلم گواه دهد ، کان مسیح عالیقدر
به آسمان شده از بهر خدمتت مأمور
غلام بیت اباصلت تو دو صد غلمان
فداییانِ کنیزانِ آستانت حور
هنوز نور حدیث تو هست جلوه نما
همان حدیث که خواندی به شهر نیشابور
من از لسان همه گویم ای عزیز خدا
شفاعتی تو زِ ما کن به نزد رَبّ غفور
به روز حشر زِ الطافِ مادرت زهرا
خدا کند که شوم با ولای تو محشور
ولادت تو چُنان شوقِ درجِنان بودن
مصیبت تو به ما همچو ماتم عاشور
الا تمامی افلاکیان عباد تو
جوانی ام به فدای تو و جواد تو
منم غلام و تو ارباب یا امام رضا
مرا ز لطف تو دریاب یا امام رضا
به میکده ز منِ زار کن پذیرایی
به قطره ای ز میِ ناب یا امام رضا
منم به ظُلمت دنیا اسیر و درگَهِ توست
مرا چو جلوه مهتاب یا امام رضا
به خُلد و روضه رضوان و جنّت و فردوس
ولای توست چو اَبواب یا امام رضا
خدا مدیح تو را گفته بهر اهل نظر
به قَدر و کوثر و اَحزاب یا امام رضا
پیِ گرفتن رِزقَم به مَشهَدَت آیم
به هر طریق و به هر باب یا امام رضا
منم به دشت تو آهوی بی پناه غریب
فتاده ام به تب و تاب یا امام رضا
به خواب غفلتم و غرق قُلزَمِ عصیان
مرا در آر از این خواب یا امام رضا
به پشت پنجره فولاد تو نشسته منم
به آن ضریح قشنگت دخیل بسته منم
اَلا نثار تو بادا هزاران مرتبه جان
قبول کن زِ منِ زار ، این سرشک شوق روان
خوشا به حال شهیدان که وصل تو دیدند
خزانِ هجر تو کِی می رسد مرا پایان
تو نور حق به زمینی و بر من عاصی
رضایت تو بُوَد چون رضایت یزدان
قسم به پاکیِ کوثر ، تو اصل ایمانی
عطا نَما به دل تار ، نوری از ایمان
خوشا دمی که زیارت کنم تو را در طوس
به ذکر اَدرِکنی یا خَلیفَةَ الرَّحمٰن
خوشا دمی که شوم خاک پای زوّارت
اَلا عطا شده بر زائر تو اَجر گِران
خوشا دمی که به کنجی زِ صحن گوهرشاد
نِشینَم و به تو گویم زِ درد های نهان
خوشا دمی که قبول تو اُفتَد ای مولا
دعای خسته دلی بی نوا و تاب و توان
اَلا ولایت تو ، رکن مذهب و دینم
به وقت دادنِ جان خود بیا به بالینم
من از ازل در این خانه بودم و هستم
به بارگاه تو عمریست عبدِ پا بستم
چو در اَلَست به احوال من نظر کردی
دگر زِ قِیدِ دو گیتی به آن نظر رَستَم
از آن زمان که وصال تو آرزو کردم
زِغیر ، رشتهٔ آمالِ خویش بُگسَستَم
از آن زمان که سبو از یَد تو بگرفتم
سبویِ غیرِ تو را ترک گفته ، بشکستم
هزار شاه بَرَد رَشکِ حال و روز مرا
که من به کوی سخای تو بنده ای پَستَم
تو ثامن الحُجَجی ، هشتمین امام مَنی
منم که بر سر کویت ، به اشک بنشستم
میان سجده ی شکرم ، رضا رضا گویم
که در تلاطم نامت همیشه سر مستم
به جان حضرت نجمه ، به حق بابایت
بگیر روز جزا ، ای اُمید من دستم
صفای طوس ، فزون از صفای بیت و صفاست
قسم به عشق که حَجَّم طواف کوی رضاست
همیشه در دل محزون بُوَد بهانه تو
پریده مرغ دلم بهر آب و دانه تو
هر آن کسی که در او نو ایزدی پیداست
بُوَد به لوح دلش یا رضا ، نشانه تو
شود چو غنچه شکوفا وجود انسان از
بهار عشق تو و مهرِ جاودانه تو
شفا نه دست طبیبان این زمانه بود
شفای درد بُوَد خاک آستانه تو
خدا کند که شود نامه ام به حشر ، سپید
ز برگ سبزی از آن لطف بی کرانه تو
به وقت دادن جان گفته ای که با تو خورند
غذای خویش ، غلامان و اهل خانه تو
در آن دمی که نهادی به خاک حجره سَرَت
بیامد آن خَلَف و زاده یگانه تو
در آن دما که سِپُردی تو جان به حضرت دوست
سرت گرفت به بر طفل نازدانه تو
اگر داغ تو بهر قلوب آذر بود
به دشت کرببلا روضه جور دیگر بود
تمام دشت ز سوگی عظیم غوغا شد
دو چشم دهر از این شرحِ درد دریا شد
به باغ خلد پیمبر ز ماتم شِبهَش
هلال وار قدش همچو مرتضی تا شد
میان معرکه ی کفر و دین به کرببلا
کمال غربت آل علی هویدا شد
زداغ و محنت پور حسین،اشک عزا
روان ز چشمه ی پاک دو چشم سقا شد
چو پیکر علی اکبر به خاک و خون افتاد
بلند ناله جانسوز امّ لیلا شد
ز بغض حیدر کرار در کشاکش جنگ
تنش ز حَربه کفار اِرباً اِرباً شد
حسین رفت کنار جنازه ی پسرش
فغان و ناله او تا به عرش اعلا شد
چو یاسِ روی علی را چنان شقایق دید
دوباره زنده بر او خاطرات زهرا شد
خدای من من بده بهر سفر مرا توشه
برات و تذکره طوس و قبر شش گوشه
🔴 این شعر در سال ۸۶ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
@sherosabk
توسل به ساحت مقدس امام رضا علیه السلام
ای هشتمین تجلّی و مرعات حق نما
وی هفتمین سلاله ی زهرا و مرتضی
ای درگه عطای تو برخلق آرزو
ای گنبد طلای تو معراج اولیا
روی تو در بهشت برین دلربا زِ حور
کوی تو درجلال و شرف عرش کبریا
در مسجد الحرام تولای عالمین
صحن وسرای تو به فلک کعبه ی ولا
هستی به خُلق و خوی چو پیغمبرِ گرام
در عزت و مَنِش چو علی شاه لافتی
در عصمت و وقار و صفاتی ز جنس نور
هستی چو فاطمه گل گلزار مصطفی
در بخشش و کرامت و جود، همچنان حسن
در شوکت وشکوه حسین بن مرتضی
لطف تو تحفه ایی که به ما داده شد زِ لطف
عشق تو جَذبه ایی به دل از جانب خدا
در آستان رحمتت از درب احتیاج
ای شاه کن نظر که گدا آمده گدا
ای نام روح بخش تو در حلقه نیاز
ذکر مراد اهل خرابات ماسِوی
گرباده ی فنا شودم قسمت از غمت
صد طعنه می زنم به مِیِ ساقی بقا
موسی، کلیم، گر به دو عالم لقب گرفت
یک بار گفت در همه ی عمر ، یارضا
برهر که خورد یک دم پر فیض ات ای طبیب
عیسی بگیرد از دم جانبخش تو شفا
هرکس که برد ارث ، ز زیباییِ رخت
یوسف کشد به سلسله ی عشق و ابتلا
بِلّه خلیل اعظمی و نه ذبیح تو
قربانیِ ذبیح تو را جان کنم فدا
یا ثامنَ الائمه به حسرت سرای قبر
بهر شفاعت منِ بی آبرو بیا
پرسند اگر مرا زِ خدا و نبی و دین
گویم فقط به پاسخ آنها، رضا رضا
ای چشم خلق روز جزا بر عنایتت
دست مرا بگیر به هنگامه ی جزا
ای که رضای حق به رضای تو بسته است
کن قسمتم زیارت مظلومِ کربلا
بهر ظهور مهدی زهرا س دعا بخوان
او کز نظر برفت به سرداب سامرا
🔴 این شعر در حدود سال ۸۴ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
@sherosabk
توسل به ساحت مقدس امام رضا علیه السلام
یا ثامنَ الائمه گدای درِ تواَم
امَّ الیُجیب خوانده ام و مضطر تواَم
تو نور چشم حیدری و نام تو علی ست
من هم تُرابِ بر قدمِ قنبر تواَم
ای آتش محبَّت تو کیمیای عشق
تا روزِ حشر مشتریِ آذر تو اَم
نقص کلام را بپذیر از من ای شَها
یا حضرت رضا به خدا نوکرِ تو اَم
فَخرَم همین بُوَد که زِ الطاف کِردِگار
مرثیه خوان سوگ و ثنا گسترِ تواَم
بر شمعِ حُسنِ طلعت تو یا ابَاالحسن
پروانه وار فانی و خاکستر تواَم
ای رحمت الهیِ تو ؛ شُهره بین خلق
من دست بسته آمده در محضر تواَم
ای مقدم تو گوهرِ گنجینه امید
در وقت مرگ ؛ در طلب گوهر تواَم
بَهرِ زیارت تو چو دلتنگ می شوم
مُحرِم به کعبه ی کرم خواهر تواَم
تا آن زمان که خاک بریزند بر سرم
ممنون ؛ از عطای تو و مادر تواَم
در کوله بارِ عمر ندارم به جز گناه
رویم سیاه ، عبدِ خطا پرورِ تواَم
🔴 این شعر در سال ۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
@sherosabk
توسل به ساحت مقدس امام رضا علیه السلام
ای حرم تو یا رضا ؛ عرشِ خوشِ سجودِ من
ای به فدای نام تو ؛ هستی من ؛ وجود من
سیّد من ؛ امام من ؛ سَرور و مقتدای من
ای سحرِ اُمیده من ؛ نغمه من ، سرود من
ای زِ تجلّیِّ رُخَت ؛ طلعت انبیاء عیان
عیسیِ من ؛ خلیل من ؛ یوسف و خضر و هود من
زمزم من ؛ مقام من؛ مروه من ؛ صفای من
سوره ی من ؛ نماز من ؛ قامت من ؛ قعود من
در همه جا صدا زَنَم ؛ خاکِ قدوم دِعبِلَم
ای به غلام درگهت تا به اَبَد درودِ من
گرچه منم محبِّ تو؛ غرق گناه گشته ام
حبِّ تو و رضایِ تو؛ بود من و نبودِ من
رشته کلافِ بندگی هست مرا به روی دست
از کَرَمِ تو کِی شود ؛ بافته تار و پودِ من
در همه عمر ؛ یا رضا خاک در تو بوده ام
این قطرات اشکِ من ؛ شاهده من؛ شهودِ من
صبح تویی؛ شفق تویی؛ دست عطایِ حق تویی
از تو نصیب می شود؛ مرحمت وَدودِ من
خاک حریمِ وصلِ تو ؛ سُرمه ی چشم کبریا
ای زِ کنار مرقدت تا به خدا صعودِ من
عاشقِ روسیاهم و در حرمت نشسته ام
جانبِ توست یا رضا؛ گفت من و شنودِ من
🔴 این شعر در سال ۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
@sherosabk
ابیاتی در ولادت آقا علی بن موسی الرّضا علیه السلام
ذیقعده است و عالم ایجاد با صفاست
بر خَلْقْ بازْ ، بابِ عنایات کبریاست
در آسمان بساطِ سرور و طَرَبْ به پاست
بر عالمی عیان هُنَرِ خلقتِ خداست
میلاد هشتمین گلِ گلزارِ مصطفی است
افلاک پر ز نغمۀ قُدسیِ یا رضاست
نازِ قدوم یوسف زهرا مبارک است
خورشید نجمه آمده دنیا مبارک است
قُنداقه اش مَطاف جمیع فرشتگان
مَدْحَش شود زِ لعل لب عرشیان بیان
بی روی او بهارِ زمانها بُوَد خزان
سرّ خَفیِ ذات خدا در رخش عیان
آید ندایِ شوق ، زِ أعماق کهکشان
ریزید گل به مَقْدَم مولای شیعیان
از او رئوف تر نَبُوَدْ در جهان به حَتْمْ
بر مقدم رضا صلواتی کنید خَتْم
امشب تمام ارض بُوَد خوبتر زِ طور
اندوه و غم بَدَل شده بر شادی و سُرور
از بَرْکَتِ رضا همه جا گشته مَهْدِ نور
مَدْحَشْ کنند مصحف و انجیل و هم زَبور
وصف کمال او نَبْوَدْ درخورِ شُعور
از خاکیان بیان کمالش بُوَد قُصور
بر دردِ لاعلاج همه او مُعالج است
او نور چشم حضرتِ بابَ الحوائج است
نورانی است لَیلۀ آمال نَشْأتِیْن
آمد به کُرسی و قَلَم و لوح، زیب و زِیْنْ
در مقدم رضا، مَهِ پُر نور عالمین
اشک شعف روانه شده خلق را زِ عین
شادند همچو شیر دلِ خیبر و حُنِین
پیغمبر گِرام ، حسن ، فاطمه ، حسین
بر خیمۀ عطا و کرم قائم آمده
شادی کنید، نورِ دل کاظم آمده
ای نجمه غرق نور شد امشب سرای تو
ریزد خدا گُهَر زِ شرف زیر پای تو
امشب تمام خلق بخواند ثنای تو
حوران تمام خادمه اند از برای تو
خُرْسَنْدْ از قدومِ رِضایت ، خدای تو
ای نجمه مَرْحَبا به تو و بر رضای تو
آورده ای به مملکت عشق شهریار
در دامن تو وَجْهِ خدا گشته آشکار
بر اهل عشق قبله گَهِ راز آمده
قُمریِ باغ جان چه خوش آواز آمده
بر درسِ حُسْنْ رتبۀ ممتاز آمده
با طلعتی منوّر و طنّاز آمده
بر جادۀ کمال سر آغاز آمده
گویا بهار رحمت حق باز آمده
اَبر و ستاره و مَه و خورشید و آب و باد
هستند جمله تحتِ لِوای أَبوالْجَواد
از لطف بی نهایت آن خالق وَدود
«شهر مدینه گشته صفا خانۀ وجود»
آمد عزیز حضرت کاظم بر او دُرود
شور و شعف به پاست در این گنبد کبود
رأفت بَرَد به جانب گهواره اش سجود
باید نمود شُکر به صد قامت و قُعود
شادیم چو نکه آمده هشتم امام ما
(ای بی خبر ز حالت شُدْبِ مُدامِ ما)
عازم به شهر شوق شد امروز قافله
حوران کنند در قَدَمَش جمله حَرْوَله
بر نجمه آمده مَلَکِ نور ، قابله
با دیدن رُخَش شده در عرش وِلْوِله
بشنو به گوش جان زِ من این طُرفه مسأله
موسی بن جعفر است که امشب دهد صله
با پای دل به شهر مدینه سَری بزن
بر خانۀ امام به حاجَت دری بزن
این شهر یثرب است وَ یا روضۀ برین
مُلْکِ بهشت یا که بُوَد پهنۀ زمین
پیچیده در سَما زِ حجاب فلک طنین
آمد رضا،سُلالۀ حق،آفتاب دین
در حُسْنِ او تجلّی ذات خدا ببین
آری خدا به خلقت خود گفت،آفرین
یثرب بر او إرادتش إبراز می کند
مشهد به کلّ ارض و سما ناز میکند
من ریزه خوار خوانِ عنایات سَرْمَدَم
من دوستدارِ بضعۀ جانِ محمدم
بر ذکر یا رضا همه روزه مُقَیَّدمْ
تا کِیْ شود نصیبْ، زیارتْ، مُجدّدم
هر چند من کبوتر آفاقْ مَسْنَدَمْ
فارغ ز عرش و فرش و فقط جَلْدِ مَشْهَدَمْ
ای مَشْهَدِ تو بارْگَهِ کبریای من
هم مکّه و مدینه و هم کربلای من
یا ثامنَ الأئمه منم دوستدارِ تو
محتاجِ تو، فقیر تو ، دلْ بی قرارِ تو
من عاشقم به جدّ و نیا و تبار تو
با پای اشک رویْ کنم بر دیار تو
ای کعبۀ محبّت عالَم مزارِ تو
کِیْ میشود که جایْ کنم در کنار تو
پیش ضریح تو بنشینم به إعتکاف
ای مَرْقَد تو بر همه قدسیان مطاف
آقا قسم به خاک حریم مُنَوَّرت
آقا قسم به عترت پاک و مُطهّرت
آقا قسم به حضرت معصومه خواهرت
آقا قسم به سوزِ دل و اشکِ مادرت
آقا قسم به تشنگیِ جدّ أطْهَرَت
در وقت إحتضار بیا پیش نوکرت
خوانَم تو را به ناله و اشک بَصَرْ رضا
ای مَقْدَمِ تو آرزوی مُحْتَضَر رضا
ای از لسان خاتم پیغمبران حَمید
ای آنکه قلب دَهْرْ به عشق تو می طپید
دَرْدا که خصم لالۀ عُمرِ تو را بِچید
سَرْوِ وجود از غم جانسوز تو خمید
از جور آن ستمگرِ کافِرْ دلِ پَلید
آخر شُدی به حجرۀ در بسته ای شهید
در آخرین دَمَت که شَرَرْ در جهان فِتاد
بوده سَرَتْ به دامن دردانه أَتْ جواد
ای دل بسوز از غم مذبوحِ خاک طَفْ
او را که نیست غیرِ رضای خدا هدف
گیتی زَنَد به مرثیه أش بانگِ وا أصَفْ
رأس پسر به دامَنْ آن قلّۀ شرف
بر گِرْدِ او قبیله کفّار صف به صف
خون گریه کرد زین غمِ عُظْمی شَهِ نَجَفْ
گریان بُوَد زِ غربت او چشم عالمین
ای دل هماره ناله بزن از غم حسین
🔴 این شعر در سال ۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
@sherosabk
توسل به ساحت مقدس امام رضا علیه السلام
از گُنَه بِالَّه سیِه گردیده رویم یا رضا
دِه به آب لطف و رحمت شُستشویم یا رضا
تو شَهی هستی که جامِ نُه فَلَک در دستِ توست
من فقیری زار و بشکسته سَبویم یا رضا
من به دنبالِ تو اَم هر روز و شب با پای عَجز
کِی ثمر بخشد نهال جُستجویم یا رضا
در میان دشت غفلت گم شدم دستم بگیر
تا فقط راهِ وصالِ تو بپویم یا رضا
عشق تو ای هشتمین آئینه ی حُسنِ رسول
می کِشد وادی به وادی کو به کویم یا رضا
هر که در عمرش تو را یک دم غلامی کرده است
من غلامِ خانه ی خدّام اویم یا رضا
روز محشر اِی شفیعِ بن شفیعِ بن شفیع
من فقط ماه جمالت را بجویم یا رضا
گشته ام گوشه نشینِ صحن گوهر شادِ تو
دوست دارم دردِ دل با تو بگویم یا رضا
من کیم؟ خاری ز گلزار محبّینِ حسین
از تو باشد اعتبار و رنگ و بویم یا رضا
آرزو بخشِ جمیعِ آرزومندان تویی
جُز رضای تو نباشد آرزویم یا رضا
من کیَم محتاج لُطفت تا به روز واپسین
یک نگاهی از کرم بِنما به سویم یا رضا
جان زهرا لطف کن تا وقت جان دادن به اشک
بر شُما آلِ محمّد شعر گویم یا رضا
قَدر نَشناسَم بَدَم نالایقم شرمنده ام
رو سیاهم ، عاصی ام ، بی آبرویم یا رضا
🔴 این شعر در سال ۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#امام_رضا
@sherosabk
http://www.aviny.com/Nohe-Shear/special/shahadat-emame-sadegh.aspx
👆 لینک ورود به صفحه شعر و سبک شهادت امام صادق علیه السلام
http://www.aviny.com/madihe-shear/special/veladat-hazrat-masoomeh.aspx
👆 لینک ورود به صفحه شعر و سبک ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها
سرود ولادت امام رضا علیه السلام
به ماه ذی القعده،نور خدا آمد
میلاد مولانا،امام رضا آمد
رئوف آل الله،عزیز پیغمبر
گل پسر نجمه،نور دل حیدر
یا حضرت زهرا؛عیدی بده بر ما...
در جشن این میلاد،دلها خدایی شد
به یُمن نام او،امام رضایی شد
بر حضرت کاظم،خدا پسر داده
پسر نگو بلکه،قرص قمر داده
یا حضرت زهرا؛عیدی بده بر ما...
یا حضرت زهرا،بر ما عنایت کن
دلهای ما پر از،نورِ هدایت کن
دعا نما تا که،عبد خدا باشیم
فداییِ راه،امام رضا باشیم
یا حضرت زهرا؛عیدی بده بر ما...
#ولادت_امام_رضا
#امام_رضا #دهه_کرامت
@sherosabk
DoaArafe.pdf
12.61M
متن دعای عرفه
التماس دعا
✅ کانال رسمی حاج امیر عباسی
@amirabbasi_net
سرود ولادت امام کاظم علیه السلام
ای مهربان حضرت کاظم
جان جهان حضرت کاظم
تو نور حی سرمدی موسی بن جعفر
خوش آمدی خوش آمدی موسی بن جعفر
خوش آمدی یا مولا...
عبد خدا حضرت کاظم
نور الهُدیٰ حضرت کاظم
از سَروَران سرآمدی موسی بن جعفر
خوش آمدی خوش آمدی موسی بن جعفر
خوش آمدی یا مولا...
ذی الحجه شد پر شعف بر ما
از مقدمت ای گل زهرا
در لطف و احسان بی حدی موسی بن جعفر
خوش آمدی خوش آمدی موسی بن جعفر
خوش آمدی یا مولا...
#امام_کاظم
@sherosabk
دم پایانی محرم ۹۹
همدم آه و،اشکِ دو عینیم
سینه زنان،داغ حسینیم
یاد شهید سر جدا،آن کشته ی دور از وطن
عزیز زهرا و علی،شیب الخضیبِ بی کفن
کشتن تورو با کامِ عطشان،برات بمیرم ای حسین جان
برات بمیرم ای حسین جان...
در راه اسلام،اهل جهادیم
ما پای کار،حسین ایستادیم
در راه سرخ کربلا،قوی و با صلابتیم
بدونن دشمنای دین،ما ملت شهادتیم
فدای عشق عالمینیم،ما ملت امام حسینیم
ما ملت امام حسینیم...
یا علی گویان،با ولی هستیم
با امام عصر،عهد جان بستیم
گلبانگ یا مهدی به لب،ما حامیِ این علمیم
به یاد حاج قاسم همه،مدافعان حرمیم
دل روشن از نورِ کلامت،یابن الحسن سرت سلامت
یابن الحسن سرت سلامت...
#محرم_۹۹
#دم_پایانی
@sherosabk
تقدیم به محضر امام کاظم و چهارده معصوم علیهم السلام
من خاکِ آستانهٔ موسی بن جعفرم
در دل بُوَد بهانه موسی بن جعفرم
از حیطهٔ محبت أَغیارْ خارجم
مخمورِ جامِ حضرت باب الحوائجم
هستم به ظِلّ رأفت و تحت پناه او
بستم دَخیل اشک بر آن بارگاهِ او
جان با یکی اشاره به بغداد می رود
مرغ دلم هماره به بغداد می رود
از مرقدش شمیم بِهِشتَمْ رِسَد به جان
خورشید خُفته است در آن نیکْ آسْتان
هر کس که زائر حرمِ کاظمین شد
گویی به رُتبه زائِرِ قبر حسین شد
من خاکِ پایِ خادمِ درگاهِ حضرتم
زین رُتبهٔ عظیم در اوج سعادتم
کرسی و عرش و لوح و قَلَم پایْبَند او
جود و سخا و لطف و ک مستمند او
از جود او به پادشهی می شود رسید
هرگز گِدا نگشته از آن شاه نا اُمید
از لطف بیکرانهٔ آن خالق وَدود
مِهر عزیزِ فاطمه ام هست دَر وُجود
مهرِ وِیْ از ازل به دلِ خود نهادهام
من سائل کرامتِ این خانواده ام
این چارده ذَوات همه جلوهٔ حَقَنْدْ
این چهاره ذَوات همه فیضِ مُطْلقند
این چهارده ذَوات أمیران خلقتند
از جانِبِ خدا به همه خَلْقْ حجّتند
این چهارده ذَوات زِ ایزد نشانه اند
مقصود حق ز خَلْقِ زمین و زمانه اند
این چارده ذَوات شَفیعان محشرند
آئینه های جلوه گَهِ حُسْنِ داورند
#دلنوشته
#امام_کاظم
#چهارده_معصوم
@sherosabk